هدایت شده از یا رئوف یا رحیم
مادرانههای شهیدی که رمضان رفت و محرم بازگشت:
🔹هر شهید گمنامی که آوردند بدون استثنا من برای بدرقهاش میرفتم. پدرش یک هفته پیش خواب دید که جنازهاش آمده دانشگاه تهران...
هدایت شده از یا رئوف یا رحیم
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹صحبتهای غرور آفرین مادر شهید ابوالفضل کلهر رو حتما بشنوید.
👈تمام تلاش استکبار و بلندگوهای داخلیش این است که با از بین بردن نقش مهم مادر بودن، دیگر همچین جوانانی در جامعه تربیت نشود.
هدایت شده از آموزش مداحی معنا 🇮🇷
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺روایت زیبا و شنیدی استاد رحیم پور ازغدی از شهید برونسی
🌹شادی روح شهید برونسی صلوات
🔸با ذکر صلوات نشر حداکثری ان شاء الله
@samad1001
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴ساکنان یمن از گرسنگی به تغذیه از برگ درختان روی آوردهاند....
@Afsaran_ir
اعمال مستحبی پنجمین روز از
چله ی شهدا ی حسینی
را از طرف
🌷شهید سید محسن حسنی🌷
تقدیم می کنیم به ساحت مقدس
خانم حضرت زینب سلام الله علیها
سال 1343 در مشهد الرضا (ع) کودکی پا به عرصه وجود نهاد که خانواده «حسنی»، نام مبارک «محسن» را برایش برگزیدند.
«محسن» چهارمین فرزند خانوادهای بود که هر بار دست تقدیر، فرزندان قبل از او را از دامان پدر و مادر به خاک سرد می سپرد. این امر سبب شد تا خانواده «حسنی» با به دنیا آمدنش، گوسفندی ذبح کرده و نو رسیده را در حرم حضرت رضا (ع) طواف دهند و مجلس روضه برپا کنند. او که با نذر و نیاز متولد شد در سایه پدری زحمتکش و مادری پاکدامن رشد کرد.
در سال 1349 وارد دبستان «عسکریه» شد و در سال 1354 برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی وارد مدرسه «منوچهری» شد. از آن جا که پدر با شغل بنایی روزگار میگذراند، اوقات فراغتش را به کمک او شتافت، تا آجر بر آجر نهاده و مرهمی باشد بر زخمهای روزگار که بر پیکر خانواده ایجاد شده بود.
همزمان با حرکتهای ضد رژیم طاغوت مردم کشورمان، شخصیت شهید «سیدمحسن حسنی» نیز به تبعیت از این حرکتها، شکل گرفت. او با شور و اشتیاق پا به عرصه سیاسی و اجتماعی گذاشت. محسن همراه با پدر در جلسات علمای متعهد و مبارز همچون مقام معظم رهبری حضور می یافت. با اینکه در طوفان انقلاب هنوز نوجوان بود، اما در راهپیماییهای دوران انقلاب حضوری پر رنگ داشت و در بازار اقدام به توزیع رساله امام خمینی (ره) میکرد.
محسن با ورود امام امت و پیروزی انقلاب، دل در گرو معمار بزرگ انقلاب سپرد و با مطالعه کتابهای استاد «مرتضی مطهری» و آیتالله «سید عبدالحسین دستغیب» به سیر فکری خود جهت داد.
تحرکات مذبوحانه ضد انقلاب در کردستان، «سیدمحسن» را واداشت تا درس و مدرسه را رها کند و پس از عضویت در بسیج و گذراندن دوره آموزش، داوطلبانه به کردستان اعزام شود. با تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، تعدادی از جاسوسان به مشهد منتقل شدند. «سید محسن» از جمله عناصر فعال حفاظت از جان این افراد بود.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شهید «حسنی» با جلب رضایت خانواده، راهی مناطق جنگی شد و در عملیات متعددی شرکت داشت. وی یک نوبت در منطقه «میمک» مجروح شد.
شهید «حسنی» مسئله جنگ را از اصلیترین مسائل میدانست و میگفت: «اول این مسئله باید حل شود و سپس به مسائل دیگر بپردازیم».
«سید محسن» به دلیل قابلیت ها و توانایی هایی که داشت به تشخیص فرماندهان برای گذراندن دوره آموزش تربیت مربی به مشهد مراجعت کرد. وی در سال 1362 در مدت 4 ماه به صورت فشرده علوم و فنون نظامی را فرا گرفت که بعد از طی این دوره به عضویت سپاه پاسداران درآمد و به عنوان مربی تاکتیک، به آموزش نیروهای بسیجی در پادگان «قدس» مشغول شد. او از آن پس با در هم آمیختن نظم و تقوا در تربیت و سازماندهی نیروهای توانمند به منظور تأمین نیروی انسانی جنگ ایفای نقش کرد.
راهاندازی جلسه دعای توسل در منازل شهدا و سرکشی از خانواده رزمندگان از جمله اقدامات شهید «حسنی» در دورانی که در مشهد به سر میبرد به شمار میرود. او همواره فریضه امر به معروف و نهی از منکر را سر لوحه کارهایش قرار میداد. «سیدمحسن» با راه اندازی بسیجی پویا در مسجد محل، به جذب نیروهای جوان و مستعد همت گماشت. وی با دور اندیشی سنگرهای نبرد را محراب مسجد ساخت و شیرینی حضور در جبهه را به کام جوانان نشاند.