eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.6هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
7.6هزار ویدیو
227 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
□ بوســـــه مـــــادر □ ‌ آخــــــرین باری که می رفت بدرقه اش کردم ‌ وقت رفتن خواستم صــــورتش را ببوسم، که یکی صداش کرد ســـــرش رو برگردوند سمت صدا، نا خود آگاه به جای صورتش، رو بوسیدم ‌ پیکرش رو که آوردند رفتم بالای سرش .. دیدم خورده به گردنش درست همون جایی که بودم .. ‌ مادرش تعریف میکرد .. 🌷 (ع) (ره)
فرمانده گردان امام حسین (ع)لشکرمکانیزه 31عاشورادر سال 1343 ه ش در تبریز به دنیا آمد . مصطفـی ، ششمین فرزند خانواده بود و در كودكی پدر خود را از دست داد و مادرش سرپرستی خانواده را به عهده گرفت . درآمد حاصل از آسیاب و دو قطعه باغ میوه به ارث مانده از پدر ، زندگی مرفهی را برای خانواده فراهم می آورد
در سال 1350 ، مصطفی مدرسه قرآنی ( شهید هوشیار فعلی ) تبریز شروع به تحصیل كرد و دانش اموز موفقی بود . دوران دبیرستان او با انقلاب اسلامی مصادف شد و مصطفی كه بیشتر از پانزده سال نداشت ، به جریان انقلاب پیوست و با واحد اطلاعات سپاه شروع به همكاری كرد . تشدید فعالیت منافقین در تبریز به همراه دیگر نیروهای اطلاعـاتی درصدد خنثـی كردن نقشـه های آنان برآمد . در همین زمان به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب درآمد و پس از طی دوره های نظامی به جبهه اعزام شد . پس از مدتی حضور در جبهه ، به عنوان محافظ در بیت امام خمینی مشغول به خدمت شد و همزمان مسئولیت پایگاه مقاومت شهید مسلم مهروانی مسجد آیت الله شهیدی را بر عهده گرفت . از این پس فعالیت های گسترده ای را جهت اعزام نیروها و تقویت بنیة بسیج در پیش گرفت و در جهت جذب نوجوانان و جوانان به مسجد و پایگاه نهایت تلاش و تواضع را به خرج می داد و به شدت نسبت به حفظ احترام خانواده های شهیدان و ارزشهای اسلامی حساسیت داشت .
سپس بار دیگر به جبهه اعزام شد و در سوسنگرد حضور یافت و در حالی كه بیش از هجده سال نداشت ، به شدت مجروح گردید و حدود یك سال دورة نقاهتش طول كشید . در همین هنگام در 4 خرداد 1362 ، برادرش - مهدی حامد پیشقدم - در كردستان به شهادت رسید . مصطفی پس از بهبودی با لشكر 31 عاشورا به جبهه اعزام شد . ابتدا فرماندهی گروهان 1 و پس از مدتی فرماندهی گردان امام حسین (ع) را بر عهده گرفت . در عملیات والفجر 8 و كربلای 4 ، گردان امام حسین (ع) با فرماندهی مصطفی ، مأموریت شكستن خط دفاعی عراق را به عهده داشت و این مأموریت را به بهترین نحو انجام داد . بلافاصله مأموریت دیگری به این گردان محول گردید و پس از انجام آن ، با وجود این كه از نیروهای گردان فقط یك گروهان باقی مانده بود ، مأموریتی را قبول كرد و به انجام رساند . او نه تنها در حفظ اموال بسیار سختگیر بود ، حتی اجازه نمی داد خرده نانها نیز هدر رود . نسبت به سلاح هایی كه از دشمن به غنیمت گرفته می شد در سخت ترین شرایط حفاظت و حراست می كرد. كسانی كه با مصطفی پیشقدم بودند ، می گویند,او از عملیات والفجر 8 به بعد روحیه اش تغییر كرده بود . نقل می كنند كه از آن پس مصطفی ناراحت بود و می گفت : « لیاقت شهادت نداشتم . » پس شروع به خودسازی و عبادت بیشتر كرد . وقفه یك ساله ای كه بین عملیات والفجر 8 و كربلای 5 پدید آمد سبب شد تمام تلاش خود را صرف خودسازی نماید طوری كه تغییر روحیه او در عملیات كربلای 5 كاملاً مشهود بود
سرانجام مصطفی پیشقدم در 20 دی 1365 در عملیات كربلای 5 در منطقه هلالی شلمچه در اثر اصابت تركش به گردن و جدا شدن سر از بدن به شهادت رسید
با توجه به سن کم مصطفی ، به هنگام اعزام به جبهه به او گفتم : پسرم هنوز سن زیادی نداری و برای جنگیدن قوی نیستی . در پاسخ گفت : « مادر جان اگر خودم قوی نیستم و جثه ام کوچک است ، اما ایمان من قوی است و اعتقادم بزرگ است . » روزی مصطفی به همراه محمد بالاپور - معاون خود - به منزل آمده بود . در حین صحبت آقای بالاپور به من گفت : « مادر جان هیچ می دانی پسرت فرمانده شده است ؟ » اما مصطفی سریع حرف را عوض کرد و گفت : « مادر ایشان شوخی می کند حرفش را باور نکنید . » روزی مصطفی برایم یک بسته مهر آورد و گفت : « مواظب اینها باش ، این مهرها از خاک تربت امام حسین (ع) است . » پرسیدم اینها را از کجا آورده ای ؟ گفت : « یکی از بچه ها به کربلا رفته بود و این مهرها را آورد . » و من هم باور کردم . پس از گذشت مدتی آقای بالاپور به منزل ما آمد و به من گفت : « مادر جان از این پس به مصطفی بگویید کربلایی ، چون برای شناسایی منطقه به کربلا رفته است . » در این لحظه مصطفی با خنده گفت : « حرفهای او را باور نکن ، شوخی می کند . » هر چه اصرار کردم ، مصطفی گفت : « این آقا محمد می خواهد با شما شوخی کند
درباره چگونگی شهادت وی همرزم او كه در كنارش حضور داشت ، چنین نقل می كند :عملیات كربلای 5 در منطقه هلالی شلمچه انجام می شد در نوك كانال ماهی كه حدود یك كیلومتر بود . كانالی در حدود ده متر منشعب می شد كه تا اروندرود ادامه داشت . برای اینكه ارتباط دو طرف پل برقرار باشد بین آنها ده تا پانزده پل زده شده بود كه گردان علی اكبر (ع) مأموریت داشت امنیت آنها ( حدود سه پل ) را تأمین كند . آتش دشمن به قدری شدید بود كه بچه ها عاحز مانده بودند و هیچ كاری صورت نمی گرفت . وقتی به فرمانده عملیات اطلاع دادیم ، تصمیم گرفته شد كه گردان امام حسین(ع) با گردان علی اكبر(ع) تعویض شود . من به همراه مصطفی پیشقدم گردان را به نوك كانال ماهی بردیم . بلافاصله نوك كانال ماهی را گرفتیم و علاوه بر آن هفت پل را تأمین كردیم و به سمت جلو پیشروی كردیم . شب همان روز دو گردان دیگر گردانهای سجاد (ع) و امام زمان (عج) به منطقه هلالی اعزام شدند تا منطقه را پاكسازی كنند ولی شدت آتش دشمن به حدی بود كه این دو گردان پراكنده شده و مجبور به عقب نشینی شدیم . فردای آن روز اقدام به پیشروی كردیم . عملیات به قدری سریع بود كه توپخانه خودی هم لشكر ما را هدف قرار می داد . وقتی به مصطفی پیشقدم رسیدم اطراف او پر از شهید و مجروح بود و صورتش را گرد و غبار گرفته بود . با حالت خسته و مظلومانه ای به من گفت : « علاوه بر این كه دشمن ما را هدف قرار داده توپخانه خودی هم ما را هدف گرفته و تلفات ما بسیار زیاد شده است . هلالی ها به شدت كلید شده اند و باید برای ما نیرو بفرستید . » رفتار او با وجود ناراحتی و خستگی آنچنان متین بود كه وقتی بی سیم را به او دادم تا با فرمانده عملیات صحبت كند با اینكه گردان وی دو روز به شدت درگیر بود و شهید و مجروح فراوان داشت ، به جای اینكه بگوید ما توان نداریم و خسته هستیم با متانت و آرامش فراوان گزارش خود را به فرمانده داد و چنان صحبت كرد كه به فرمانده هم روحیه داد . پس از آن منطقه هلالی را برای آوردن نیرو ترك كردم . با آغاز پاتك های دشمن مصطفی به همراه تعدادی از نیروهای باقی مانده در محاصره افتاد به گونه ای كه دشمن نیروهای زخمی را تیر خلاصی می زد . در این هنگام بود كه مصطفی پیشقدم در اثر اصابت تركش به گردنش پس از شصت ماه حضور در جبهه در 20 دی 1365 به شهادت رسید و خانواده حامد پیشقدم دومین شهید خود را تقدیم انقلاب و امام (ره) كرد . پیکرمطهر او را در وادی رحمت در گلزار شهدای تبریز به خاك سپرده اند .
وصیت نامه سردار شهید "مصطفی حامد پیشقدم" بسم الله الرحمن الرحیم الهی چه زیباست ایّام دوستان تو با تو چه زیباست معامله ایشان در آرزوی دیدار تو  به نام خدایی که هستی بخشید و ما را  از نعمات دنیوی بهره مند ساخت و منّت نهاد مسلمان بودن و مبارزه در راه خویش را عطا فرمود. ای عزیزان: رهنمود های امام امّت را گوش فرا داده و عمل نمایید و نعمتی است بزرگ،که خدا برای هدایت مسلمانان قرار داده است . . . و این را بدانید که مسئولیت خطیری در قبال مسلمانان و خانواده شهداء دارید. پروردگار عالم همه را به طریقی در زندگانی مورد امتحان قرار می دهد که باید با آغوش باز استقبال کرده و صراط مستقیم را پیش گیرد . . . و امّا کسانی که به خاطر محبوبیت فردی و جاه و مقام مسئولیّتی یا کاری را قبول کردید بدانید که با تولید نارضایتی و تفرقه کاری از پیش نخواهد برد بلکه به ضلالت و بدبختی دچار خواهند گشت. و بدانید که دین اسلام با خون آبیاری شده و مسلمین پذیرای هرگونه مشکلی خواهند بود تا که صدمه ای به اسلام وارد نشود. برادرانم: تقوا را پیشه خود سازید و مبارزه با درون خویش(مبارزه با نفس)را تا می توانید انجام دهید . . . برادرانم خود را به مادّیات سوق ندهید و تا پای جان از مکتب تشیَع دفاع کنید. و من الله توفیق مصطفی حامد پیشقدم 1364
آقا مصطفی!: خاطراتی از سردار شهید مصطفی حامد پیشقدم فرمانده گردان امام حسین (ع) لشکر 31 عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تحلیل تاریخیِ کلان رهبرمعظم انقلاب از و شهادت / «هزینه» دادیم اما انقلاب از «انحراف» نجات یافت «هفتم تیر حادثه‌ی کوچکی نبود؛ مدیران برجسته‌ی مؤثّرِ حاضر در نظام را - ۷۲ نفر را - یکجا نابود کردن، به حسب ظاهر. که شخصیّتی مثل شهید بهشتی در میان اینها است؛ شهید بهشتی جزو نوادر زمان بود، جزو کسانی بود که نظیر او را انسان در نسلهای پیاپی کمتر پیدا میکند... بعضی از کسانی بودند که مباشر این جنایت بزرگ بودند و سالهای متمادی در بین مردم، در بین جوانها با تبلیغات، خودشان را جور دیگری - طرف‌دار آزادی، طرف‌دار ارزشها - معرّفی کرده بودند، اینها افشا شدند؛ معلوم شد یک مشت تروریست فاقد هرگونه مبنای ذهنی و اعتقادی و انقلابی‌اند... امام بزرگوار جریان اصیل انقلاب را با بهره‌گیری بجا و مناسب از این حادثه [تعیین کرد]، آن مسیر را در مقابل ملّت ایران قرار داد، و راه انقلاب را - که همان اوایل داشت منحرف میشد و میخواستند آن را به شرق و غرب بچسبانند - تعیین کرد، انقلاب را نجات داد؛ این، برکت این حادثه بود. بله، هزینه دادیم، شخصیّت‌های برجسته‌ای را از دست دادیم، شکّی نیست، امّا باید دید تأثیر این چیست. ملّت مسلمان، در طول تاریخ ۱۴۰۰ساله، هنوز مدیون خون شهیدان کربلا است؛ هزینه از دادن حسین‌بن‌علی بالاتر؟ جانی از جان یاران حسین عزیزتر؟ اینها را دادند، این هزینه انجام گرفت امّا اسلام ماند، قرآن ماند، جریان اصیل ایمانی در جامعه باقی ماند؛ همین قضیّه در ماجرای هفتم تیر هست.»
🌹شهید مظلوم بهشتی: « آگاهانه انتخاب می‌کنند می‌جنگند زندگی می‌کنند شهید می‌شوند و مورد توهین قرار می‌گیرند... --------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻رهبر انقلاب، امروز: تنها راه مقابله با ویروس فساد، قطع دست مفسد است 🔹حضرت آیت الله خامنه‌ای صبح امروز ۷خردادماه در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه: مردم از مبارزه بدون ملاحظه و بدون اغماض با مفسد امیدوار می شوند زیرا فساد مالی و اقتصادی همچون ویروس کرونا، بسیار خطرناک و به‌شدت واگیردار و مُسری است. 🔹تنها تفاوت ویروس کرونا با ویروس فساد این است که ویروس کرونا با شستشوی دست برطرف می‌شود اما تنها راه مقابله با ویروس فساد، قطع دست مفسد است.
🚨 🌹هرکس دنبال خبر می گرده بهش بگین عشق داره بر میگرده ❤️ 🕊مسافر دیگری از کربلای خانطومان شناسایی شد.... 💐شهید مدافع حرم شناسایی شد. شهید کمالی در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه سال ۹۵ در منطقه خانطومان به فیض عظیم شهادت نائل آمد و پیکرش پس از چهار سال کشف و شناسایی شد. ❤️
🚨 🕊مسافر دیگری از کربلای شناسایی شد.... 💐شهید مدافع حرم شناسایی شد. ﺑﻼ ﻣﻴﻬﻤﺎﻥ ﻣﻲ اﻳﺪ باز میهمان داریم ♥️
Meysam Motiee - Shahr Ma Shahidi Avordan(UpMusic).mp3
15.14M
🍂این گل🌷 را به رسم هدیه 🍃تقدیم کردیم 🍂حاشا اینکه از 🍃حتی لحظه ای برگردیم 😔 🎤
🔹صاحب مکیال می نویسد: 💎در عالم خواب به من گفته شد: درهمی که در راه امام خرج شود هزار و یک برابر ارزشمندتر از دوران حضور امام است (مکیال المکارم ج2 ص 306) 📢📢📢📢📢📢📢 سلام علیکم💐 بزرگواران قربانی برای سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام 💫🌟 جمعه همین هفته( 13 تیر ، مصادف با روز ولادت امام رضا علیه السلام ) انجام می شود 💫🌟💫🌟💫🌟 👇👇👇👇 عزیزان ! بیمه کنید خودتان واهل بیتتان را👌 ولو به اندکی 👉 یاری کنید مارا سهم خود را به این شماره ی کارت واریز فرمایید: 6037 9973 5313 3474 خدیجه مولوی 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 👈 ان شاالله قربانی این هفته جمعه از طرف آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام هدیه می شود به بقیه الله الاعظم عج 👉 🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراقبت های چله بیست و سوم 👇👇👇 💫🌟هدیه اعمال خیرمان از طرف شهید روز به بقیه الله الاعظم عج 🌟💫 ✅ 1_ رفتن به زیارتگاه ها حداقل درهفته 2 الی 3 بار ✅ 2_ مراقبت به سوره مبارکه فتح ✅ 3_ مراقبت به سوره حجرات
سلام علیکم💐 بیست و یکمین روز از چله 🌟 بیست و سوم🌟 مهمان سفره شهیدان 🌷 مصطفی و مرتضی و محمد پالیزوانی 🌷 هستیم.
🚨 معجزه سه شهید و زنده شدن مادرشان 💠 علی اکبر فرزند آخر خانواده پالیزوانی، می‌گوید: سال ۸۴ مادرمان زمین خورد و لگنش شکست مجبور شدند او را به اتاق عمل ببرند که زیر عمل سکته مغزی کرد. او را از اتاق عمل که بیرون آوردند، فوت کرد. ۴۵ دقیقه چهره‌اش را پوشاندند و حاج علی، شهادتین را زیر گوشش خواند و دیدیم جان از بدن عزیز رفت. آمدند که ایشان را به سردخانه ببرند گفتم اگر هزینه‌اش را بدهیم می‌توانیم یک شب مادر را نگه داریم؟ قبول کردند. پزشکش هم که جرّاح مغز متبحّری بود گفت مادرمان، فوت کرده است. به فامیل خبر دادیم که بیایند مادر را ببینند. در آن لحظه به سه شهید، مخصوصاً آقا مصطفی توسّل پیدا کردم و گفتم ما هنوز به عزیز احتیاج داریم، خدا شاهد است به اتاق برگشتم مادری که ۴۵ دقیقه مرده بود و صورتش را با پارچه پوشانده بودند دست برادرم را گرفت. دکترها آمدند و دستگاه‌هایی که یک ساعت پیش کنده بودند را وصل کردند. حال مادر که کمی بهتر شد دکتر به او گفت من ۷۰ سال است همه چیز دیده‌ام تو آنطرف چه دیدی؟ مادر گفت: آنطرف بیابانی بود. رسیدم به منطقه‌ای که خانه‌های خرابه‌ای مشابه خانه‌های قدیمی قم داشت. درب باغی باز شد، فرزندانم مصطفی و مرتضی و محمد آمدند من را داخل باغ بردند همه‌ی آدم‌هایی که در باغ بودند سرشان نور بود و صورتشان را نمی‌دیدم. به من گفتند شما باید بروی ما هوای تو را داریم و وقتش به سراغت می‌آییم. 🌐سایت خبرگزاری دفاع مقدس،۲۶ مهر ۱۳۹۶
اگر قرار باشد خصوصیتی از سه برادر شهیدم را بردارم از محمد عاطفه اش را، از مصطفی ایمانش را و از مرتضی سوادش را بر می دارم، از خصوصیات بارز محمد این بود که خیلی باغیرت و عاطفی بود. هر وقت از پادگان می آمد برایم شکلاتی چیزی می آورد.