حضرت زینب(س) مصائب را مشیت و امتحان الهی میدانست و ایمان داشت که آنچه اتفاق میافتد، بدون حکمت الهی نیست. خداوند این مصائب را وسیلهای برای امتحان و ابتلا قرار داده است تا اولیای الهی به مقام قرب و درجات بالا برسند. همان خدایی که این حوادث و مسائل را مقدر میکند، قدرت تحمل و مقاومت را نیز میدهد و به صابران، اجر و پاداش عطا میکند. حضرت زینب(س) خواست و مشیت و اراده الهی را بر همه چیز ترجیح میداد و نظام هستی را نظام احسن میدانست؛ از همین رو بود که همه چیز را زیبا میدید.
وقتی در قتلگاه بدن قطعه قطعه برادرش را دید، به جای ضعف در برابر دشمن با صبر و مقاومت، بدن برادرش را بلند کرد و رو به آسمان گفت: «ألَّلهُمَّ تَقَبّل مِنَّا هَذا القُربَان؛ خدایا این قربانی را از ما بپذیر». در مجلس یزید نیز وقتی آن خطبه معروف را ایراد نمود، خداوند را حاکم و داور قرار داد و فرمود: «ای یزید! تو هر نیرنگی خواهی بزن و هر اقدامی که میتوانی، انجام بده و از هر کوششی دریغ منما. به خدا قسم! هرگز نمیتوانی نام ما را محو کنی و وحی ما را خاموش کنی و به منتهای مقام ما برسی و هرگز نمیتوانی ننگ این ستم را از خود بزدایی؛ رأی تو سست و ایام دولت تو اندک است».
این نگاه توحیدی حضرت زینب(س)، همان صبر جمیل است که نسبت به حوادث و مصیبتها درسآموز و الگوست.
«یابن سَعد! اَیقتَلُ اَبُو عبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟»
فرزند سعد! آیا ابوعبداللّه کشته میشود و تو تماشا میکنی؟!
او هیچ جوابی نداد و زینب (س) فریاد برآورد:
«وا اخاه! وا سیداه! وا اهل بیتاه! لیت السماء انطبقت علی الارض و لیت الجبال تدکدکت علی السهل»
«وای برادرم! وای سرورم! وای اهل بیتم!ای کاش آسمان بر زمین واژگون میشد! و ای کاش کوهها خرد و پراکنده بر هامون میریخت.»
حضرت زینب(س) در کنار بدن امام حسین (ع)، رو به سوی مدینه نمود و خطاب به پیامبر(ص) چنین گفت:
«وا محمّداه! بَناتُک سَبایا وَ ذُرّیتُک مُقَتّله، تسفی علیهم رِیحُ الصّبا، و هذا حُسینٌ مجزوزُ الَّرأسِ مِنَ القَفا، مَسلُوبُ العمامِهِ و الرِّداء...»
«ای پیامبر! اینان دختران شمایند که به اسیری میروند. اینان فرزندان شمایند که با بدنهای خونین، روی زمین افتادهاند و باد صبا بر پیکر آنان میوزد! ای رسول خدا! این حسین است که سرش را از قفا بریدهاند و عبا و ردایش را به غارت بردهاند. پدرم فدای کسی که سپاهیان او را غارت کردند، سپس خیمهگاهش را سرنگون ساختند! فدای آن مسافری که دیگر امید بازگشتش نیست!»
سخنها و نالههای وی، دوست و دشمن را تحت تأثیر قرار داد و همگان را به گریه واداشت.
💐حجاب و عفّت
زینب کبری سلام الله علیها، تربیت شده مکتب فاطمه ایست که فرمود:
«خَيْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ؛
چه نیکو است برای زنان که مردان [نامحرم ]را نبینند
و مردان [نامحرم] هم آنان را نبینند.»
درباره حجاب و عفت زینب کبری سلام الله علیها در تاریخ اینچنین آمده است:
«هنگامی که زینب سلام الله علیها میخواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا صلیالله علیه و آله برود،امیرالمؤمنین علیه السلام دستور میداد شب برود. به حسن و حسین علیهماالسلام میفرمود: همراه خواهرشان باشند.امام حسن علیه السلام جلوتر و امام حسین علیه السلام پشت سر، زینب در وسط حرکت میکردند. آنان از سوی مولای متقیان مأمور بودند که حتی چراغ روی مرقد منوّر پیامبر صلیالله علیه و آله را خاموش کنند تا چشم نامحرم به قامت زینب نیفتد.»
زینب همان کسی است که در راه عفتش عباس میدهد،
نخ مَعجَر نمیدهد
#حجاب_فاطمی
در کوفه
بعد از عاشورا، اسیران را به کوفه بردند و در آنجا با وضع دلخراشی گرداندند. در بدو ورود به کوفه، زینب (س) برای حاضران خطبهای خواند به طوری که همه تحت تاثیر آن قرار گرفتند.
بُشربن خُزیم اسدی درباره خطبه حضرت زینب (س) میگوید:
👈«در این روز، من به زینب دختر علی (ع) نگریستم. سوگند به خدا! کسی را مانند زینب، در سخنوری توانا ندیدم؛ چنانکه گویی از زبان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) سخن میگوید. بر مردم نهیب زد: خاموش باشید! با این نهیب، نه تنها آن جماعت انبوه ساکت شدند، بلکه زنگ شتران را ساکت کردند!»
حضرت زینب (س) خطابه را پایان داد، هیجان شدید در کوفه ایجاد کرد، و وضع روحی مردم دگرگون شد. راوی میگوید: «پس از خطبه دختر حضرت علی(ع)، مردم کوفه شگفت زده دستها را به دندان میگزیدند.»
حضرت زینب (س) همراه با اسرا واردِ دار الاماره کوفه شد، و در آنجا با عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه به مناظره و گفتگو پرداخت.
سخنان حضرت زینب (س) بر مردم اثری عمیق گذارد و خاندان اموی را رسوا ساخت، سپس عبیداللّه دستور زندانی کردن آنان را صادر کرد. خطبه حضرت زینب (س) و نیز سخنان امام سجاد (ع) و ام کلثوم و فاطمه بنت الحسین در کوفه و دارالاماره و نیز اعتراضهای عبدالله بن عفیف ازدی و زید بن ارقم به مردم کوفه جرئت بخشید و زمینه قیام برضد حکومت بنی امیه را فراهم ساخت.
کاروان اسیران در شام
پس از فاجعه کربلا، یزید بن معاویه از عبیداللّه خواست تا کاروان حضرت زینب (س) را همراه سرهای شهیدان به شام بفرستد. خاندان امام حسین (ع) به سوی شام راهی شدند.
موقعیت حکومت یزید هنگام ورود اسرا به شام بسیار محکم بود. شهری که مردم آن سالها بغض خاندان علی (ع) را داشتند؛ چراکه سالها تبلیغات دودمان ابوسفیان را شنیده بودند، بنابراین، شگفت انگیز نیست که «هنگام ورود اهل بیت پیامبر (ص) در شام، مردم لباسهای نو برتن کردند و شهر را زینت دادند و نوازندگان مشغول نواختن شدند و شادمانی چنان مردم را فرا گرفته بود که گویا شام یکپارچه غرق در سرور است.»
👈 ولی قافله اسیران در مدتی کوتاه، شرایط را به نفع خویش عوض کرد. خطابههایی، که حضرت زینب و زین العابدین (ع) در شام ایراد کردند و در آن جنایتهای بنی امیه را آشکارا بیان کردند، از یکسو، دشمنی شامیان نسبت به اهل بیت (ع) را به علاقه و محبت بدل نمود و از سوی دیگر، خشم عمومی را متوجه یزید ساخت و یزید مشاهده کرد که کشتن امام حسین (ع) به جای آنکه موقعیت او را بهتر کند، ضربههای کوبندهای بر پایههای حکومتش وارد آورد.
در کاخ یزید
یزید مجلسی بیسابقه ترتیب داده بود و اشراف و سران کشوری و لشکری شام در آن شرکت داشتند. وی در حضور اسرا، اشعار کفرآمیز خواند و درباره پیروزی خود، مطالبی گفت و آیات قرآن را به نفع خود تأویل کرد.
یزید با چوبدستی، که در دست داشت، نسبت به سر بریده فرزند پیامبر (ص) اسائه ادب کرد.و کینهای که نسبت به پیامبر (ص) و اسلام در دل داشت، علنی ساخت و اشعاری را خواند که مضمون آنها این بود:
«کاش سران قبیله من، که در بدر کشته شدند، میبودند و میدیدند که طایفه خزرج چگونه از شمشیرهای ما به ناله آمدند، تا از خوشحالی فریاد میزدند: ای یزید! دست تو شل مباد! ما بزرگان بنیهاشم را کشتیم و آن را به حساب جنگ بدر گذاشتیم و این پیروزی را در برابر آن شکست قرار دادیم. هاشم با حکومت بازی کرد، وگرنه، نه خبری از آسمان آمد و نه وحیای نازل شد. من از نسل خُندُف نیستم اگر از فرزندان احمد .»
👈ناگهان زینب (س) از گوشه مجلس با سخنان یزید به مقابله برخاست و با صدای رسا، خطبهای ایراد کرد. خطبه حضرت زینب (س) در کاخ سبز یزید، حقّانیت امام حسین (ع) و باطل بودن اعمال یزید را آشکار ساخت. خطبه منطقی حضرت زینب (س) در مجلس یزید، حاضران را سخت تحت تأثیر قرار داد، به گونهای که یزید نسبت به اسرا،اندکی نرمش و انعطاف نشان داد و از هرگونه واکنش سخت پرهیز نمود.
یزید از اطرافیان خود نظر خواست که با اسیران چه کند؟ هرچند بعضی گفتند: اینها را نیز به سرنوشت رفتگانشان مبتلا گردان، ولی نعمان بن بشیر، به او توصیه کرد تا رفتار ملایمی داشته باشد.
👈دراثر روشنگری حضرت زینب (س)، یزید مجبور شد جنایت و قتل امام حسین (ع) را به گردن ابن زیاد بیندازد و او را لعن کند.
یزید اجازه داد آنان چند روزی در شام عزاداری کنند. زنان آل ابوسفیان از جمله هند همسر یزید (در خرابه) به پیشواز اهل بیت (ع) رفتند و دست و پای دختران رسول خدا (ص) را میبوسیدند، گریه و زاری میکردند و سه روز عزارداری بپا داشتند.
سرانجام، اسیران خاندان پیامبر (ص) با تکریم و احترام، به مدینه بازگشتند.
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
AUD-20200713-WA0009.mp3
7.8M
- یاصاحِبَکُـلّالقُلوبْ/♥
- آرامشیبراۍقَلب....
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
#سردار_دلها چه حکمتی بود در اینکه چهلمین هفته از فراق شما مصادف شد با اربعین حسینی و فراق ما از کربلا
#سردار_دلها
#چه_فراقی
#۱:۲۰
﷽؛
✍ #تاریخ ما را که بنویسند، اینگونه مینویسند که جوانان و پیرانی بودند که به حرمت حرف ولیامرشان نرفتند زیارت #اربعین..
ما که از کولبران چیزی کم نداریم، به مانندشان مرد جهاد و نبردیم...
از #کرونا هم نمیترسیم، که مرد جان دادنیم برای حضرت دوست...
از دولت مستأجل هم توقّع فهم زیارت اهلبیت را نداریم، که شیر از سینهی مادر خوردهایم...
هیچ مانع و سدّی هم ما را در خانه نگه نمیدارد که جهانوطنی بار آمدهایم...
بندهی ادارات و حقوق و مزایا هم نیستیم، که رزقمان را هم از تکان چادر مادر سادات میگیریم...
مینویسد تاریخ شرح حال ما را و چه خوب مینویسد: «بودند شیعیانی که اسوهشان شیعهی تنوری بود...»
🌹🌹🕊🌷🕊🌹🌹
آنها #جنگ را
دوست نداشتنـد ...
#دفـاع برایشان
#مقــدس بود ،
و جهـــــــاد ،
راهِ رسیدن به خدا را ،
برایشان هموار مےڪرد ...
#مردان_بی_ادعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذر کرده سایه بشه😭😭😭
#اربعین
#صل_الله_علیک_یا_اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠علت دلگیر بودن غروب جمعه
🎙حجت الاسلام_میرزا محمدی
📢📢📢📢
سلام علیکم 💐
بزرگواران
ان شاالله روز جمعه 25 مهر (مصادف با 28 صفر ) روز ارتحال پیامبر اسلام حضرت محمد سلام الله علیه
قربانی جهت سلامتی وفرج امام زمان عجل الله فرجه ،صدقه سر سلامتی حضرت، سلامتی همه مومنین و مومنات ویژه شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام 👌
ان شاالله ریشه کن شدن این ویروس منحوس کرونا از تمام جهان
ما را یاری بفرمایید ولو به اندکی
سهم خود را به این شماره ی
کارت واریز فرمایید:
6037 9973 5313 3474
خدیجه مولوی
👇👇👇👇
قربانی این هفته ان شاالله از طرف پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم هدیه می شود به بقیه الله الاعظم عج 👉
واریز تا 9 صبح جمعه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بازگشایی رواق امام خمینی حرم رضوی
◾بعد از ماهها از بسته شدن رواقها در حرم امام رضا (ع)، روز گذشته همزمان با اربعین حسینی و البته سرد شدن هوا در روزهای اخیر، رواق امام خمینی حرم رضوی بازگشایی شد.
◾این فیلم دقایقی پیش از رواق امام خمینی بارگاه ملکوتی ثامن الحجج (ع) گرفته شده است.
◾همزمان با شیوع کرونا در اسفندماه رواقها و صحنهای حرم رضوی برای حضور زائران مسدود شد ولی بعد از حدود ۷۰ روز صحنها بازگشایی شد و رواقها همچنان بسته بود.
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)....
بی حیایی پیکر دین مرا فرسوده است
غفلت از صاحب زمان بر درد من افزوده است
از دل زهرایی آقا خجالت می کشم
آن قدر از معصیت کردن دلم آلوده است
چون توسل می کنم مادر مرا هم می خرد
بی توسل کردنم این توبه ها بیهوده است
من دلم گرم همین بازار عشق و عاشقی است
چون پیمبر بارها این جمله را فرموده است:
هر کسی غافل شد از قرآن و راه اهل بیت
راه را گم کرده و بی راهه را پیموده است
جان فدای شاه عطشانی که از روز ازل
وسعت رحمت میان روضه هایش بوده است
در عزایش هر کسی اندازه ی بال مگس
اشک ریزد، در قیامت راحت و آسوده است.
(دعا بفرمایید)
#ریحانه {🌸🍃}
حجاب در وصیت نامه شهدا: 🌹💔
شهید «علیرضا ملازاده» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است:
من اکنون فریاد برمیآورم که «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند «شیئ» رفتار کنند».
شهید «مهدی باغیشنی»:
خواهرانم! شما با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرتها بکوبید و بگوئید «ای از خدا بیخبران! ما مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س) هستیم و هرگز از راهی که آنان رفتهاند، برنمیگردیم و با تمام توان راه آنها را ادامه میدهیم.»
شهید «علی اکبر بشنیجی»:
«خواهرانم! همانطور که ما در جبههها با این دشمن کافر میجنگیم، شما نیز به نوبه خود با صبر و بردباری و با حجاب
و پوشش خود با دشمنان داخلی بجنگید، زیرا پیروزی از آن ماست.
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_پنجم👇👇👇👇
✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج
✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام
✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند
✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام
#مراقبه_عملی👇
✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها
همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم
چهلمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ سرسفره بانوان با کرامت کربلا که نقش آفرین بودند
🏴 حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ، وحضرت رباب سلام الله علیها، وحضرت سکینه سلام الله علیها 🏴 هستیم.
در بعضی از مقاتل آمده است که ام کلثوم در کنار زینب (س) در واقعه عاشورا حضور داشته است. او به همراه اسرا به کوفه و شام رفته و در کوفه و مجلس ابن زیاد خطبه خوانده است. البته بعضی از منابع هم ام کلثوم حاضر در کربلا را کسی غیر از دختر حضرت فاطمه (س) میدانند و بر این باورند که او پدرش امام علی (ع) و مادرش کنیز بوده است.
خطبه ام کلثوم در کوفه به شرح زیر است:
ام کلثوم دختر امیرالمؤمنین (ع) در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از پشت پرده هودج این خطبه را در آن روز قرائت کرد:
«ای اهل کوفه! بدا به حال شما، چرا حسین را خوار کردید و او را کشتید و اموال او را به غارت بردید و زنان او را اسیر نمودید و آنگاه بر او گریه میکنید؟ وای بر شما، هلاکت و بدبختی بر شما باد. آیا میدانید چه داهیه و کار بزرگی مرتکب شدید و چه جنایتی به گردن گرفتید و چه خونهایی به ناحق ریختید و چه پردهنشینانی را از پرده بیرون افکندید و چه خانوادهای را از زینت و زیور عریان کردید و چه اموالی را به غارت بردید؟ شما کسی را کشتید که بعد از رسول خدا (ص) هیچکس به مقام او نمیرسید. رحم از دلهای شما برداشته شد. آگاه باشید که حزب خداوند رستگاراناند و حزب شیطان زیانکاران».
او سپس این اشعار را خواند:
«برادرم را کشتید. وای بر مادرانتان باد! به زودی به آتشی گرفتار میشوید که شعلههایش زبانه میکشد. شما خونی را پایمال کردید که خدا و قرآن و پیامبر ریختنش را حرام کردند. شما را به آتش جهنم مژده میدهم. هر آینه شما فردای قیامت در ژرفای آتشی خواهید بود که شعلههایش برمیخیزد. من همواره بر برادرم خواهم گریست. بر بهترین کسی که بعد از پیامبر متولد شد. آری، با اشک چشم فراوان که هرگز انقطاع ندارد میگریم. این گریه هرگز پایانپذیر و خاموش شدنی نیست.»
حضرت علی اصغر (علیه السّلام) یکی از فرزندان حضرت امام حسین (علیه السّلام) است که تنها شش ماه در این دنیا زندگی نمودند. ایشان در مدینه به دنیا آمد و مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی از قبیله کلاب بوده است. رباب مادر حضرت سکینه (سلام الله علیهما) است و در مقاتل از بیتابی فراوان این همسر حضرت سید الشهداء (علیه السّلام) بعد از واقعه کربلا و علاقه وافر حضرت امام حسین (علیه السّلام) به این بانو و دخترش حضرت سکینه (سلام الله علیهما) سخن رفته است. بنابراین حضرت علی اصغر و حضرت سکینه خواهر و برادر هم از یک مادر بودند.
حضرت رباب دختر امرءالقیس
از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است كه در واقعه طَفّ حاضر بود ونزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت در مورد ایشان وحضرت سکینه فرمودند:
لعمرك انني لاحب دارا /تحل بها السكينه و الرباب
احبهما و ابذل جل مالي /و ليس لعاتب عندي عتاب
به جانت سوگند ، من خانه ای که سکینه ورباب در آن حضور داشته باشند را دوست دارم ، آنها مورد علاقه ی من هستند وبیشترین اموال خویش را برایشان هزینه میکنم و در این کار جای سرزنش هیچ نکوهشگری وجود ندارد
در كتب معتبر تاریخ نقل است كه حضرت رباب بعد از ورود به مدينه در زير سقف ننشست و از آفتاب به سایه نیامد، از گرما و سرما دوری نکرد و مدت یک سال بر اباعبدالله علیه السلام گریه میکرد، اشراف قريش خواهان تزويج او شدند در جواب فرمود: لا يَكُونُ لي حَمْوٌ بَعْدَ رَسوُلِ اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم ؛ من ديگر پدر شوهرى بعد از پيغمبر نخواهم ...و پيوسته روز و شب گريست تا از غصّه و حزن از دنيا رفت ..
و نقل شده كه اين ابيات را رباب بعد از قتل حضرت سيدالشهداء عليه السّلام در مرثيه آن حضرت میخواند:
اِنَّ الَّذى كانَ نُورا يُسْتَضاءُ بهِ
بِكربلاءَ قَتيلٌ غَيرُ مَدفُونٍ
سِبْطَ النَّبىِّ جَزاكَ اللّهُ صالِحَةً
عَنّا وَجَنَّبْتَ خُسْرانَ المَوازينِ
قَدْ كُنْتَ لى جَبَلاً صَعْبا اَلوُذُبِهِ
وَكُنتَ تَصْحَبُنا بالرَّحْمِ وَالدّينِ
مَنْ لِلْيَتامى وَمَنْ لِلسّائِلينَ وَ مَنْ
يَعنى وَيَاءوي اِلَيهِ كُلُّ مِسكينٍ
وَاللّه لا اَبْتَغى صِهرا بِصِهْركُمُ
حتّى اُغَيَّبَ بينَ الرَّمْلِ وَالطّينِ
به راستی آن کس که نوری روشنی بخش بود [و مردم از پرتو آن نور بهره میگرفتند] در کربلا کشته شد و به خاک سپرده نشد. ای سبط پیامبر(ص)، خداوند از سوی ما به تو جزای نیک دهد و از تو خسران را دور گرداند. همانا تو برای من کوهی استوار بودی که به آن پناه میبردم و تو با ما به مهربانی و دینداری رفتار میکردی. دیگر چه کسی بعد از تو یتیمان و سائلان را دستگیری میکند و آنها را بینیاز میکند؟ و کیست که مسکینان را پناه میدهد؟. به خدا قسم؛ پس از او هرگز همسری بر نخواهم گزید تا آن گاه که میان ریگ و گل پنهان شوم