📣📢📣📢📣📢
سلام علیکم
الحمدلله رب العالمین
با یاری شما بزرگواران امروز 👈 ۳ رأس گوسفند برای سلامتی و فرج امامزمان(عج) قربانی گردید.👌
آیت الله بهجت(ره):
🛑وقتی دل مؤمنی را شاد كنید،
خدا از لطف، مَلکی را خلق میکند که آن ملک، شما را از بلاها و تصادفات و ... حفظ میكند.
این که میبینید در برخی تصادفات بعضیها محفوظ میمانند در حالی که به نفر کناریِ آنها آسیب وارد میشود به سبب این است که آن شخصِ محفوظ مانده، در مسرّت اهل ایمان نقش داشته است.
📣📣📣
قربانیهای امروز از طرف حضرت عقیلةالعرب خانم حضرت زینبکبری(س) تقدیم حضرت صاحبزمان(عج) شد.
مناطق و محلات توزیع شده قربانی👇👇👇
استان تهران:
_ منطقه ۱۲ (محلات میدان قیام و خیابان ری)
_ منطقه ۱۳ (محله نیروی هوایی)
_ منطقه ۱۴ (محله پاسدار گمنام)
_ منطقه ۱۵ (محلات مسگرآباد و مسعودیه)
انشاالله همهی انسانها، مسلمانان جهان، ویژه شیعیان امیرالمؤمنین(ع)، به همین زودی👌 از این ویروس منحوس کرونا نجات پیدا کنند.🙏
خداوند متعال نام همه شما بزرگواران را همین امشب برای یاری حضرت بقیهاللةالاعظم(عج) ثبت فرماید🙏
#گروه_الحقنی_بالصالحین
#گروه_جهادی_شهید_حمیدرضا_اسداللهی
آقای من
ڪاش در این شب یلدا
از همه جا ،
صدای اَینَ بَقیه الله
به گوش می رسید...
و آمدنت را
در این طولانی ترین شب سال
از خدا می خواستیم...
🌱 ٵللِّھُمَ؏َـجِّݪلِوَلیڪَالفَࢪج
#شب_یلدا
4_5980966625124291685.mp3
7.85M
|✨|
شب یلدآی منـه
شب هیآت حسین😍
شبـےڪهسحربشهتوبینالحرمین
#سلام_ودرود_برشهیدان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپفوقویژه
قلمت بشکند تاریخ اگر ننویسی ..
🌹اگر از سردار بی سر و دست ننویسی
#سردار_دلها #حاج_قاسم_سلیمانی
🌺واقعا زیبا است
👌حتما ببینید
حرف دل همه .....تا آخر ببینید
🌅 پوستر اختصاصی | یلدا شده هجران تو آقا، برگرد
🔸آقا جان، در شب میلاد دخت مولایمان حضرت زینب سلامالله علیها، فراقت را یلدا گرفتیم. دستمان را بگیر تا مانند شهیدان حق، روز موعود شما را اقامه کنیم.
🔸 تهیه شده در گروه هنری مؤسسه مصاف
@Modafeaneharaam
🔴 یلدای فراق
در بلندترین شب سال برای بزرگترین آرزوی هستی دست به دعا برداریم و دلها را با نام و یاد مولایمان مهدی زهرا سلاماللهعلیهما زنده کنیم.
💠عزیزانی که تمایل دارند در این طرح شرکت کنند آنچه از اعمال زیر برایشان مقدور هست انجام دهند و محافلشان را با یاد حضرت مهدیعجلاللهتعالیفرجه زینت دهند
۱. یک مرتبه الهی عظم البلا
۲. چهارده مرتبه دعای سلامتی
۳.زیارت آلیس
۴.نماز استغاثه
۵.صدقه
۶.صلوات
👈برای شرکت در طرح"یلدای فراق" عبارت "یا مهدی" را به آیدی زیر در ایتا ارسال کنید
👇👇👇
@Mahdaviidea
🎁به رسم یاد بود هدیه ای ناقابل به قید قرعه تقدیم عزیزان خواهد شد.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم
✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
✅ خواندن زیارت عاشورا از طرف شهید آنروز به حضرت زینب سلام الله علیها
✅ خواندن وصیت نامه سردار که هر روز بخشی از آن گذاشته می شود
تطبیق گام دوم انقلاب با آیات قرآن
#مراقبتهای_عملی👇👇
✅ احسان والدین بیش از پیش ویژه👈 برای مجردها
✅ علاوه بر احسان والدین ، ( قاعده حسن التبعل )خوب شوهر داری کردن ویژه 👈 متاهلین
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم ✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
یازدهمین شب از 🌟💫چله ( بیست و هفتم ) 🌟💫 مهمان سفره شهید 🌷 مهدی عزیزی 🌷 هستیم.
خوابی که خبر از شهادت مهدی داد
دو روز مانده به شهادت مهدی عزیزی مادر بزرگش خوابی می بیند. وی در این خواب می بیند که از یک زیر زمین تاریک و غبار آلود آقایی نورانی بیرون آمد. از آن اقا پرسید که اینجا کجاست؟ وی پاسخ داد " آمده ام سرباز خسته دمشقم را ببرم "
این خواب دو روز بعد با خبر شهادت مهدی تعبیر شد و با صحنه هایی که خانواده شهید در معراج شهدا دیدند مطابقت پیدا کرد.
مادر شهید می گوید: صد در صد از راهی که انتخاب کردم راضی هستم و این باعث افتخار من است. اگر برای مهدی غیر از این پیش می آمد من باید شک می کردم. شهادت لیاقتش بود. مهدی حالت خاصی داشت. هیچ وقت نمی توانستم وی را با دل سیر نگاه کنم . برای همین هر وقت می آمد جلوی پایم می نشست سریع بلند می شدم یا می آمد جلویم می ایستاد سرم را پایین می انداختم گویی قلبم کنده می شد. این حالت را از کودکی نسبت به مهدی داشتم. هر وقت در نماز می نشست ساعت ها دست به دعا بود وگردنش کج. من میگفتم خدا من که نمی دانم این چه می خواهد هر چه می خواهد حاجت روایش کن.
یکم مهر 1361 ، دومین فرزند خانواده عزیزی به دنیا آمد. پسری زیبا و درشت اندام. پدرش نظامی بود و در شهرک توحید که مخصوص نظامی ها بود زندگی می کردند. کامش را با تربت سید الشهدا باز کردند. در آن ایام جنگ، مهدی یک بچه چند ماهه و پدرش دائم در مأموریت بود. می ترسیدم که نکند شاید نتوانم از مهدی نگهداری کنم ولی مثل اینکه مهدی شرایط را خیلی خوب درک کرده بود. در آغوشم که بود به من آرامش می داد. آنقدر ساکت و مظلوم بود که پدرش او را مظلوم مهدی صدا می زد.
سعیدم من، شهیدم من
آن روزها تلویزیون رزمنده ها و جنگ را خیلی نشان می داد. مهدی که تازه راه افتاده بود جلوی تلویزیون می ایستاد و می گفت: « سعیدم من، سعیدم من ..... » دقت کردم، دیدم منظورش(شهیدم من) است. سرودی که آن ایام از تلویزیون پخش می شد این بود: شهیدم من ... شهیدم من .... به کام خود رسیدم من ...
حالا که فکر می کنم، می بینم چقدر به هم نزدیک اند کلمات سعید و شهید. آیت الله حق شناس( رحمة الله علیه) یک روز با مهدی و چند نفر از بچه ها برای دیدن آیت الله حق شناس(ره) رفتیم. ایشان به مهدی نگاه معناداری کردند و گفتند: شما به این آقا مهدی خیلی احترام بگذارید ..... ما خیلی تعجب کردیم.
یک روز هم به اتفاق مهدی برای عیادت آیت الله حق شناس به بیمارستان رفتیم. یکی یکی برای دست بوسی به سمت ایشان می رفتیم. نوبت مهدی که رسید حاج آقا گریه کردند. باز هم ما تعجب کردیم. در مسیر برگشت به شوخی به مهدی گفتم: اهل سر بودی و ما نمی دانستیم ....! بعد از شهادتش همه یقین کردیم که واقعاً اهل سر بود.
مهدی از همان بچگی، همراه مادربزرگش به مسجد می رفت. ۷ ساله بود که مکبر مسجد شهرک توحید شد. به همین واسطه بود که به خواندن قرآن علاقه پیدا کرد تا جایی که پدرم یک جلد قرآن از محل کارش هدیه گرفته بود و مهدی که کلاس سوم ابتدایی بود، از مادربزرگش خواست که قرآن را به او بدهد. یکبار هم سال ۷۵ زمانی که پدر و مادرم از سفر حج برگشتند، برای مهدی یک هلیکوپتر سوغات آوردند اما او از مادرم خواست جای این سوغات قرآنی که از مکه آوردند را به او بدهند. به کلاس زبان نمیروم اغلب لباس مشکی می پوشید و می گفت تا قیام قیامت، عزادار حضرت زهرا س و فرزندانش هستیم. تابستان یکی از سال های کودکی اش بود که تصمیم گرفتم برای گذراندن ایام فراغت، او را در کلاس زبان و شنا ثبت نام کنم، اما گفت به کلاس زبان نمی روم و به کلاس قرآن و شنا رفت. همیشه در شنا و قرآن، اول بود