eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق‌دوست» 17 فروردین 1343 در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام در تاریخ 24 فروردین 1362 طی عملیات والفجر یک به درجه رفیع شهادت نائل آمد
شهید علی رفیق دوست از بسیجیان باصفای مسجد قبا تهران در حالیکه عمویش از مقامات عالیرتبه نظامی بود داوطلبانه و گمنام به جبهه های جنگ می رفت و در دانشگاه هم قبول شده بود ولی در دانشگاه اصلی و در عملیات والفجر یک مدال شهادت را از خدا گرفت درود به شرف و ایثار این مجاهد گمنام مزار با صفا و نورانی شهید علی رفیق دوست = گلزار شهدای بهشت زهرا {س} قطعه ۲۴ / ردیف ۳۱ / شماره ۲
فرازی از نامه شهید به خانواده اش👇👇 پدر گرامی از رسیدن نامه‌ پر محبت و گرم و تعلیم دهنده‌تان خیلی مسرور شدم البته مسائلی را که در نامه‌تان نوشته بودید در مورد رزمندگان حقیقی اسلام صدق می‌کند نه من انسان برای جندالله شدن خیلی باید زحمت بکشید هر کسی مثل من را نمی‌توان مصداق آیه‌ای که ذکر کرده بودید در اول نامه حساب کرد ولی امید داریم که به آن مقام برسیم چند روزی روی نوشته‌هاتان فکر می‌کردم خواسته بودید از حال و هوای جبهه بنویسم حال و هوایش آن گونه است که من حدود یک هفته است ناامید شده بودم از اینکه کارم درست بشود آمدن خود به تهران را ساعت به ساعت عقب می‌انداختم تا بیشتر در هوای جبهه در میان شهدای آینده نفس بکشم وقتی شب در دعای دسته جمعی می‌نشینی و گریه‌ها و ندبه‌ها را می‌بینی و سینه‌زنی‌های عاشقانه و خالصانه را می‌نگری نمی‌توانی خود را راضی کنی که از این مسائل جدا شوی بطور مثال دیشب وقتی بیرون چادر دراز کشیده بودم از گردان همسایه‌ی ما که چند صد متر با ما فاصله دارد صدای سینه‌زنی و اشک ریختن و التماس کردن می‌آمد که تا ساعت 12 نخوابیدم آنچنان زاری می‌کنند بدرگاه قادر متعال که دل سنگ گون ما آب می‌شود. چند شب پیش در یکی از گردان‌ها (حمزه سیدالشهدا) بعد از سینه‌زنی چند نفر یک نمونه خواب دیده بودند که همه مثل هم بود که یکی به آن‌ها گفته بود قرآن را باز کنید که وقتی این بچه‌ها قرآن را باز کرده بودند همه آیه‌هایی را دیده بودند که نوید فتح می‌داد و من امیدوارم این حمله با پیروزی شروع شود و با پیروزی ادامه یابد. در جبهه بعد از عملیات مقدماتی والفجر و اکنون شعار رزمندگان این است یا زیارت یا شهادت یعنی این عملیات عقب نشینی ندارد امیدوارم خداوند یار و یاور رزمندگان در هنگام حمله باشد. و اما مامان با اینکه می‌دانم خیلی نگرانی ولی با این همه ماندم امیدوارم با یاد کردن خدا قلب خود را مطمئن گردانی سلمی چطوره دلم می‌خواست ببینمش امیدوارم سالم باشد از روزی که اینجا آمدم تا امروز خوردم و خوابیدم و برای درست شدن کارم دویدم، احوالم خیلی خیلی خوب است و امیدوارم که شما هم خیلی خوب باشی دل شور زدن را کنار بگذار و فقط دعا کن که پیروزی‌های ما به دعاهای مردم است.
بخشی از وصیتنامه تاریخی شهید : « ما در هر سنی که باشیم و در هر حالی که باشیم با هر مسئولیتی که داشته باشیم بالاخره مرگ به سراغ ما می آید پس چه بهتر که مردن ما، در راه خدا باشد و چه بهتر که شهادت به دست دشمنان اسلام باشد راهی که اکنون، آخر آنرا طی می کنم راهی است که آگاهانه انتخاب کرده ام و هدفم در این راه، پیشبرد اسلام و فرمانبرداری در امر ولایت فقیه است و اگر در این راه، بکُشیم یا کشته شویم پیروزیم که پیروزی فقط در فتح نیست که شهادت نیز پیروزی است وصیت به مسئولین : مسئولیتی که شما دارید و به شما محوّل شده است حق شهدا و ثمرهٔ خون شهدا است و رأی ملت است که شما را به اینجا رسانده است و خدای مهربان و قادر متعال بر شما منّت گذاشته است که در حکومت اسلامی، مسئولیت به شما محول شده است که اگر خوب انجام دهید که چه بهتر از این و اگر تعلل ورزید، وای به حالتان امیدوارم در راه اسلام قدم بردارید و در این راه با توکل به خدا از هیچ چیز نترسید که خدا با مؤمنان است رمز پیروزی ما از اول انقلاب تا کنون وحدت کلمه و اتّکال به خدا و اتکال به اسلام بود و باید این رمز را تا آخر نگه داریم پیروزی های ملت ما از اول انقلاب چه در ترکمن صحرا یا خرمشهر مسئله دولت موقت (لانه جاسوسی) بنی صدر و ..... تمام اینها، مسئله ای الهی است و همه با قدرت خدا حل شده است. پس باید در تمام کارهایمان و در تمام اعمالمان به یاد خدا و با توکل به خدا باشیم امیدواریم این انقلاب که یک انقلاب اسلامی است یک انقلاب جهانی بشود و مقدمه ای برای حضور حضرت بقیة الله الاعظم { ارواحنا لتراب مقدمه الفداء } باشد » به یاد نورانی و راه روشن امام و شهدا و نثار روح پرفتوح و ملکوتی شهید علی رفیق دوست ، صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[۱۴۷] حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند. (امام خامنه‌ای ؛ اردیبهشت ۱۳۸۴)
💠 دعای روز چهاردهم ماه رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تازه‌ترین پست اینستاگرام سایت رهبر انقلاب 🎥خون مرد آبروی مردم شد ◾️جگرم بی‌قرار و درمانده است ◾️در رگم شور خون فرمانده است.. ➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ا ﷽‌ ا✨ جوانان انقلابی ؛ یاران مهدی عج مراقبت‌های معنوی 👇👇 تلاوت قرآن و ذکر هدیه به شهدای روز درماه شعبان 👈 مناجات شعبانیه درماه رمضان 👈 دعای افتتاح و ابوحمزه ثمالی ✅ مرور ویژگیهای جوانان انقلابی و مطالبات حضرت آقا از جوانان
شهيد حسين رضايي متولد 16 ارديبهشت 1349 است. در دوران جنگ تحميلي، به طور مخفيانه به عنوان يك بسيجي راهي مناطق جنگي شد. اما از آنجايي كه سن كمي داشت، به ايشان اجازه ورود به منطقه و خطوط نبرد داده نشد، براي همين در ستاد پشتيباني مشغول خدمت شد. كمي بعد مادرشان به خاطر حضور همزمان دو پسرش در جبهه ابراز ناراحتي مي‌كند كه شهید حسین رضایی به عقب بازمي‌گردد
همسرم خواب شهادت خودشان را در سوريه ديده بودند كه با يكسري از دوستان سوار موتور هستند و قرار است كه به عمليات بروند. ناگهان دري باز شده و امام خامنه‌اي وارد مي‌شوند. همه بچه‌ها از رهبر مي‌خواهند كه ايشان بر ترك موتور آنها بنشيند، اما رهبري لبخندي مي‌زنند و مي‌گويند كه مي‌خواهم بروم ترك موتور كسي بنشينم كه مي‌خواهد شهيد شود. بعد رهبر جلو آمده و دست روي سر همسرم كشيده و ترك موتور ايشان سوار مي‌شوند و از حسين مي‌خواهند كه حركت كند و موتور رو به آسمان مي‌رود. حسين از خواب پريده و به نماز مي‌ايستد و سجده شكر بر جاي مي‌آورد. پسر‌هايمان هم خواب ديده بودند. پسر كوچكم خواب ديده بود كه شهيد احمد كاظمي به خانه ما آمده و گفته بود آمده‌ام اجازه بگيرم بابا را ببريم، مي‌خواهيم ببريم زيارت كربلا و دو گنبد در آسمان به پسرم نشان داده بوده و گفته بود خدا راضي است شما هم راضي باشيد. همه اين خواب‌ها من را نگران كرد. براي همين يك ختم صلوات 40 روزه برداشتم. دو روز بعد از پايان ختم صلواتم، خبر شهادت حسين را برايمان آوردند. حسين در 14 بهمن سال 1394 آسماني شد.
زماني كه حسين بعد از سه ماه حضور در منطقه به خانه آمد، او را نشناختم. همسرم پير و شكسته شده بود. گويي 50، 60 ساله شده باشد. دست بر گردنش انداختم و گريه كردم و گفتم چه كرده‌اند با تو كه چنين پير و شكسته شده‌اي؟ حسين گفت: تازه متوجه شدم كه بعد از عاشورا چه بر سر خانم حضرت زينب(س) آمده است. وقتي حضرت زينب(س) ‌به خانه‌اش بازگشت يك موي سياه در سر ايشان نبود و همسرش ايشان را نشناخته بود. حسين مي‌گفت «دوري از عزيزان و دلتنگي يك طرف و ديدن پيكر دوستانت كه در مقابل چشمانت تكه تكه شده‌اند، طرف ديگر. وقتي مي‌بينم سر ناموس مسلمانانان چه بلاهايي مي‌آيد، وقتي بعد ازعمليات پيكر بچه‌هايي را مي‌بينم كه تحت نظر من آموزش ديده‌اند و حالا سر و دست و پا ندارند برايم سخت است.» وقتي مادر و برادرم حسين را ديدند گفتند ايشان ديگر نمي‌ماند. حسين ديگر متعلق به اين دنيا نيست. حسين مي‌گفت صحنه‌هاي كربلا را به وضوح در منطقه به چشم مي‌توان ديد. آدم مي‌تواند در عرض يك روز پير شود و من اين پير شدن را در همسرم ديدم. نمي‌دانم چه ديدند كه پير شدند.
همسرم در وصيتنامه‌اش خطاب به فرزندانش نوشت: ولايتي باشيد و پيرو خط رهبر، نكند قدمي جلو يا عقب‌تر از ايشان حركت كنيد. همه كارتان با رهبري باشد. خدا را شاكرم كه در زمان امام خميني (ره) ‌به دنيا آمده‌ام و خدا را شاكرم كه در زمان امام خامنه‌اي به وظيفه‌ام عمل مي‌كنم و افتخار من اين است كه در زمان سيد علي به اين شهادت دست پيدا مي‌كنم.
فرزند شهید می گوید : 👇 👇 ایشان در منطقه فرمانده ضد زره بود. در عمليات نبل و ‌الزهرا بعد از استقرار نيروها پدر پيشروي مي‌كند و قناسه زن تكفيري در فاصله  600، 700 متري بازوي پدر را نشانه مي‌گيرد. شدت اصابت تير به قدري زياد بود كه تير از بازو خارج مي‌شود و به پهلوي ايشان اصابت مي‌كند و به علت خونريزي شديد، با پهلوي شكسته و خوني شهيد مي‌شود. پدر من در آزادسازي نبل و الزهرا شهيد شد. اين شهر‌ چهار سال در محاصره تروريست‌هاي تكفيري بود. شرايط خيلي دشواري براي مردم مسلمان اين دو شهر به وجود آمده بود. همه اينها پدر و همرزمان را ناراحت مي‌كرد. پدر مي‌گفت اگر قرار است ان‌شاءالله شهيد شوم دوست دارم در آزادسازي نبل و الزهرا باشد. پدر به آرزويش رسيد. وقتي همكاران پدر همراه خانم‌هايشان به ديدار مادر آمدند تا خبر شهادت را بدهند، مادر مي‌دانست كه پدر شهيد شده است و مي‌دانست همه حاشيه رفتن‌هاي آنها براي چيست. وقتي ايشان خبر آزادسازي نبل و الزهرا را شنيد و بعد از آزادسازي خبري از پدر نشد، متوجه شهادت ايشان شد. مادر به همكاران پدر گفت مي‌دانم كه چه اتفاقي براي همسرم افتاده است. همسرم آرزو داشت در آزادسازي نبل‌‌ و الزهرا شهيد شود.
توی تقویم سوریه هفته ای به نام هفته وجود داشت🗓. تصمیم گرفته بود هر طور که میتونه ازشون تقدیر کنه. 120 معلم رو شناسایی کرده بود.👀 120 شاخه گل رز سفارش داد به اضافه کارت تقدیر برای معلمان.🌹🌹🌹 روز جشن فرا رسید. از ته دل ازشون تشکر کرد و بهشون گفت: می دونم، خدمتی که شما به بچه ها و جامعه می کنید، خیلی ارزشمنده و شاید کسی نتونه ازتون تقدیر کنه🍃. اما این شاخه گل نشانه تشکر تمام دانش آموزان و خانواده هاست از شما☺️. چیزی ارزشمند تر از این گل براتون پیدا نکردم. همه منقلب شده بودند😮 یه ایرانی تونسته بود تمام احساساتشون رو تحت تاثیر قرار بده. اعتراف کردند که این بهترین هدیه زندگیشون بوده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷نمونه ای از «رُحَماءُ بَينَهُم» ببینید تا حال دلتون خوب بشه.. 📌اللهم قائدنا الامام الخامنه ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا