سلام علیکم
بیست و پنجمین روز از چله سی و دوم✨ ( #انس_شهدا_با_اهل_بیت)✨
سر سفره شهید 🍃🌷 احمدعلی نیری 🌷🍃 هستیم
#هر_روز_با_وصیتنامه_شهدا
الله ولی الذین آمنوایخرجهم من الظلمات الی النور
والذین کفروا اولیاءهم الطاغوت
یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک
اصحاب النار هم فیها خالدون.
پس از عرض سلام وتهیت به پیشگاه ارواح مقدس انبیاء وائمه معصومین علیهم السلام بالاخص حضرت بقیه الله ارواحنا له الفدا
چند سطری به عنوان سنتی از رسول اکرم (ص)که انشا الله تعالی تذکری برای ما وبرایم باشد.انشاالله باقیات الصالحاتی برایم باشد.
شکرپروردگارعالمیان که مارا برانگیخت ولایق دانست وهدایت کرد.ورسولان متعددی بالاخص رسول اکرم(ص)وائمه معصومین(ع)رابرما ارزانی داشت تابتوانیم ره گشای خوبی در این جهان باشیم درمقابل شیاطین.
خوشا به حال کسانی که شناختند وجود خویشتن رادر این دنیا،وعمل میکنند به وظایف خود به امید تزکیه نفس
وترفیع درجه ولذت عبادت وخشوع قلب!
کسی به آن میرسد که مراقبت های سخت بر اعمال گفتار خود داشته باشد.
قران،قران را فراموش نکنیدبدانید که بهترین وسیله برای نظارت براعمالتان قرآن است.اسلام رادر تمام شئوناتش حفظ کنید.
رهبری وولایت فقیهی که در این زمان از اهم واجبات است یاری کنید.انشا الله خداوند عزو وجل جزای خیر به شما عنایت فرماید!والسلام علیکم علی عبادالله الصالحین
احمد علی نیری1364/26/11
در یکی از متن های به جا مانده در دفتر خاطرات احمد آقا در مورد امام حسین(ع) آمده:
«روز اربعین وقتی به هیئت رفتم در خودم تاریکی می دیدم.
مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجادد شده و زندانی شده ام!
اما وقتی سینه زنی و عزاداری آغاز شد مشاهده کردم که قفس از بین رفت.
این هم از کرامات مجلس سیدالشهداء(ع) است.»
بار ها شنیده بودم که می گفت: در مجالس عزای سید الشهداء (ع) نوری وجود دارد که منشأ آن حرم مطهر آقاست.
در مسجد کنار احمد آقا نشسته بودم. درباره ارادت و توسلات به اهل بیت (علیهم السلام) صحبت می کردیم.
احمد آقا گفت: این را که می گویم به خاطر تعریف از خود یا... نیست. می خواهم اهمیت ارتباط و توسل به اهل بیت (علیهم السلام) را بدانی.
بعد ادامه داد: یک بار در عالم رویا بهشت را با همه زیبایی هایش دیدم. نمی دانی چقدر زیبا بود. دیگر دوست نداشتم بمانم برای همین با سرعت به سمت بهشت حرکت کردم.
احمد ادامه داد: اما هر چه بیشتر می رفتم مسیر عبور من باریک و باریک تر می شد! به طوری که مانند مو باریک شده بود. من حس کردم الان است که از این بالا به پایین پرت شوم.
آنجا بود که حدس زدم این باید صراط باشد؛ همان که می گویند از مو باریک تر و از شمشیر تیز تر خواهد شد.
مانده بودم چه کنم! هیچ راه پس و پیش نداشتم. یک دفعه یادم افتاد که خدا به ما شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) را عنایت کرده. برای همین با صدای بلند حضرات معصومین را صدا زدم.
یک باره دیدم که دستم را گرفتند و از آن مهلکه نجاتم دادند. بعد ادامه داد: ببین ما در همه مراحل زندگی بعد از توکل بر خدا به توسل نیاز داریم. اگر عنایت اهل بیت (علیهم السلام) نباشد، پیدا کردن صراط واقعی در این دنیا محال است.
🍃🌸
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در تفسیر «سَلامُ عَلی آلِ یاسین» فرمودند:
«یاسین»، #حضرت_محمد (صلیاللهعلیهوآله) است،
و ما #اهلبیت (علیهم السلام) «آل یاسین» هستیم.
منابع:امالی ص ۴۷۲
4_6044091455985682173.mp3
3.21M
هــواےتوڪـردم هــواےچـشمـــاتـــو
بمــیـرم آقــامـݩ نبـیـݩَـم اشـڪاتـــو
#امام_زمانم❤️
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
❗️امشب، این نماز مهم را بخوانید...
▫️رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
🔹هر کس در شب بیست و ششم ماه شعبان ده رکعت نماز بخواند (پنح نماز دو رکعتی) در هر رکعت یک مرتبه حمد و ده مرتبه آمن الرسول (آیه ۲۸۵ سوره بقره)، خدای متعال او را از آفات دنیا و آخرت عافیت میدهد و در قیامت، شش نور به او عطا میکند.
📚 اقبال سید بن طاووس، قسمت اعمال ماه شعبان
آیه آمن الرسول این است: آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِير.
سلام علیکم
بیست و ششمین روز از چله سی و دوم✨ ( #انس_شهدا_با_اهل_بیت)✨
سر سفره شهید 🍃🌷 علیرضا فیلسوف زاده 🌷🍃 هستیم
#هر_روز_با_وصیتنامه_شهدا
وصیت نامه شهید علیرضا فیلسوف زاده
بسم رب الشهداء و الصدیقین
ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله اموتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و تمامی شهدای اسلام و ملت شهید پرور ایران و باسلام به پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم.
شهادت یعنی انتقال یافتن از زندگانی مادی به زندگی معنوی و الهی و شهادت در مکتب اسلام یک مسئله انتخابی است که انسان وارسته با تمامی آگاهی آن را انتخاب می کند و با شهادت خویش شمع راه انسانهای پاک و نورانی میشود و من با انتخاب آگاهانه راه شهیدان را تا رسیدن به جاده پرخون کربلا ادامه خواهم داد تا خود را به لقاء اله برسانم و شهادت حد نهایی تکامل است.
و خون شهید هدر نمیرود و در پیکر اجتماع وارد شده و انسانهای متعهد به مکتب تحویل جامعه میدهد با در نظر گرفتن اینکه اگر لیاقت شهادت را داشته باشد و اگر شهادت نصیب من شد شاید من هم یکی از همین افراد باشم(ان شاءالله).
پدر و مادر عزیزم خواهش میکنم که مرا ببخشید از آن همه اذیت و آزار که در حق شما روا داشتم و شما را ناراحت کردم ان شاءالله که مرا حلال میکنید. من به جبهه میروم تا جانم را فدای خدا کنم فدای آنکه جانم امانتی از اوست و در این راه ترس از مردن ندارم و در این میانه سهمی برای آخرت نمیخواهم که نداشته باشم و مثل آدمهای بیتفاوت زندگی کنم و به فکر اسلام و وطنم نباشم. اگر شهید شدم امیدوارم تمامی اعضای خانواده مرا مورد بخشش قرار دهند.
برادران، همکاران، همسنگران و سایر دوستان عزیزم، استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست، همیشه بهیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید. هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند بالخصوص از امام عزیز و نایب بر حق امام زمان دست برندارید. چون او بود نجات دهنده همه ما از بدبختیها، او را همیشه دعا کرده که خدای عزیز او را برای ملت ما تا ظهور حضرت مهدی(عج) حتی کنار او برای ما نگهدارد.
و چند کلام صحبت هم برای خانواده عزیزم
پدر عزیزم! که میدانم برای من زحمتهای بسیار کشیدهای و تو ای مادر مهربانم که چه رنجهایی برای من متحمل شدی. شما کار خودتان را به کمال احسن انجام دادهاید و آن چرا که خدا به شما داده بود در راه خودش فدا کردید. امیدوارم که از این موضوع ناراحت نشده باشید و شما برادران و خواهران عزیزم به حرفهای پدر و مادرمان خوب گوش کنید و از آنها اطاعت و به آنها نیکی کنید هر چند که ما خودمان شاید این عمل را انجام نداده باشیم. در راه انقلاب قدم بردارید. به شما خانواده عزیزم میگویم در همه حال یاد امام عزیزمان باشید و او را دعا کنید و هیچ وقت از او دست برندارید و راه او را ادامه دهید و در نمازهای خود رزمندگان اسلام را هم دعا کنید. پدر عزیزم من در دوران جوانی نمازم را مقداری قطع و وصل میکردم از شما میخواهم که نماز قضا برایم بخوانی و چند روز روزه هم بدهکار هستم، به مقدار ۱۵ روز امیدوارم که آن را نیز برایم بگیری.
من از مال دنیا که چیزی ندارم ولی هر چه دارم مال تو و مادرم میباشد خودتان هر کاری خواستید بکنید. مادر عزیزم! اگر خدا این لیاقت را به من داد من هم به جوار شهدای عزیز رفتم و شهید شدم اصلا برای من گریه و زاری نکنید چون شهادت برای من مثل عروسی من میباشد و از شما میخواهم که در مجلسی که برای من بر پا میکنید در آن مجلس شیرینی عروسی من را پخش کنید چون آن سفر دامادی من میباشد و زیاد هم در مورد مراسمها به خودتان زحمت ندهید. ولی اگر فقط از طرف گردانی که من در آن بودم آمدن برای اینکه مراسم هیئت در آنجا یعنی منزلمان بیاندازند از آنها کمال پذیرایی را بکنید.
یک حرف هم برای بعضی از فامیلها و اقوام این آدمها یک مقدار از این مسئله دنیوی بیرون بیایند و به آخرت خود فکر کنید و در راه انقلاب پای بگذارید و کار کنید و ان شاءالله باشد که خون شهدا هم آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند. دیگر وصیتی ندارم فقط از طرف من از همه آشنایان حلالیت بطلبید و پدر عزیزم من به کسی مقروض نمیباشم ولی اگر باز کسی آمد که من از او طلبکار بودم به او بدهید. خدا شما را حفظ کند.
به امید رسیدن به کربلای حسینی با رهبر کبیر و عزیزمان خمینی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
آنکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند(حسین جان)
والسلام من اتبع الهدی
بنده گنهکار خداوند
علیرضا فیلسوف زاده
۸/۱۱/۶۴ ساعت ۲:۱۰ بعدازظهر