eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ﷽ 🔸نماز حاجت مخصوص پنجشنبه‌های ماه شعبان پنجشنبه‌های ماه شعبان، فضیلت خاصی دارند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: پنجشنبه‌های ماه شعبان، آسمان‌ها را زینت می‌کنند و فرشته‌ها به درگاه خدا این‌طور دعا می‌کنند: خداوندا، روزه‌داران امروز را بیامرز و دعاهایشان را اجابت کن! سپس پیامبر صلی الله علیه و آله نماز حاجتی را یاد دادند و فرمودند: هرکس در پنجشنبه ماه شعبان، این نماز را بخواند خدا همه حاجات دینی و دنیایی او را می‌دهد. 🔻دو رکعت (به نیت نماز حاجت پنجشنبه ماه شعبان) 🔻در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید 🔻بعد از تمام شدن نماز، صد مرتبه صلوات 📚 الإقبال الأعمال، ج‏3، ص301 👈زمان خواندن این نماز، از اذان صبح پنجشنبه است تا غروب پنجشنبه 👈 اگر این نماز، با زبان روزه خوانده شود تاثیر خیلی بهتری خواهد داشت. هنگام دعا حاجت مولایمان را فراموش نکنیم 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آقایان بترسید از آه این مادران 🔹جناب آقای رییسی و وزرا و معاونین جناب آقای قالیباف و نمایندگان مجلس جناب آقای محسنی اژه‌ای و دادستان و مقامات قضایی جنآب اقای شهردار تهران و دیگر شهرداران جناب آقای رادان و دیگر مقامات انتظامی جناب آقایان مسئول ... 🔹 از انفعال و بی‌عملی در برابر اقلیتی که دنبال عریانی پس از کشف حجاب است، خارج شوید و بترسید از التماس عاجزانه مادران شهیدی که خون فرزندانشان، شاهد حقانیت ادعایشان است، بترسید از اینکه این التماس عاجزانه تبدیل به آه دلسوزانه شود.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸تفاوت «باب علی» و «باب الحسین»🔸 یکی از این علمای بزرگ را خواب دیدند. ایشان در درگاه الهی بود. آنجا یک درب علوی بود و یک درب حسینی. هرکدام از ائمۀ اطهار، باب الله هستند. آن آقا که از علمای بزرگ بود، با اصرار می خواست که از «» وارد شود، اما ملائکۀ آنجا فشار می آوردند که او از این درب نیاید. هرچه او زور می‌زد که برود داخل، زورش نمی‌رسید؛ مأمورین او را محکم گرفته بودند. درب کنار آن، «» بود. بیرون آمد، دیگر مجبور شد از باب الحسین وارد شود. تا خواست از این درب وارد شود، همۀ این ملائکه دستش را گرفتند، برایش کوچه باز کردند و با احترام ایشان را بردند داخل! ببینید! یک جور بود! یک جور خواست برود داخل! از این درب، هرچه اصرار کرد و فشار آورد، اصلاً نتوانست؛ اما از آن درب کاملاً با استقبال هم آوردندش. حالا این چه جوری است؟! این «باب حسین» است، آن «باب علی» است. خیلی ها که از آن درب نمی توانند بیایند، از این درب می توانند بیایند. علتش این است که: علی (ع) «» است، اما حسین بن علی (ع)، «» است. شما نگاه کن، در دعا می گویید: «الهی یا حمید بحق محمد»، بعدش چه می گویی؟ «یا بحق علی»، دست انسان به نمی رسد. «یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن». برای امام حسین می دانی چه گذاشته اند؟ «یا قدیم الاحسان بحق الحسین»! ببینید چه اسم قشنگی رویش گذاشته اند! تو باید حَسَن باشی، تا امام حسن شفاعتت کند؛ اما اگر حُسن کوچکی هم داشته باشی، حسین از تو شفاعت می کند. اسم «حسن» را مُصَغَّرش کرده اند تا انسان به او امید پیدا کند. حسین یعنی حَسنِ کوچک. یعنی با یک حُسن کم هم در باز می کند؛ با کمترین حُسنی در را باز می کند. چه اسم با مناسبتی گذاشته اند! کوچک نیست، اما حُسن کوچک را هم ایشان قبول می کند. به همین جهت، کسانی که ختومات می گیرند، زیارت عاشورا را جزء مبادی ختوماتشان می دانند؛ یعنی اگر کسی از راه حسین بن علی، کارش شد، شد؛ اما اگر از راه ایشان نشد، دیگر نمی شود. پس ممکن است انسان اگر مدعی تقوا شد او را نپذیرند؛ اما اگر از باب «ابن‌السبیل» (در راه ماندگان)، از باب این که «من راه به جایی ندارم»، وارد شد او را بپذیرند. اینکه تحت چه «عنوان» می آید، مهم است. قانون دادگستری هم همین است. اگر کسی اعلام کرد من ورشکسته هستم، احترامش می کنند. از اموالش به اندازۀ گذران زندگی برایش استثنا می کنند، و مازادش را می دهند به طلبکارها. اما اگر حاضر نشد اعلام ورشکستگی کند، تمام اموالش را می گیرند و تقسیم می کنند. خودش را هم زندان می کنند! این قانون دادگستری است؛ برای اعلام ورشکستگی، امتیازاتی می دهند. اگر انسان بتواند به خدا اعلام ورشکستگی کند، از مزایای اعلام ورشکستگی می تواند بهره مند شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاه کنید چند بار پیاده میشن اینجوریه که شدن سردار دلها {••🌸🍃••}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ایــــن اباالفضــــل کیــــه⁉️ 🔺صاحبِ رمز عملیاتی که فرمانده روس‌ها را به اعجاب وا داشت! 🔺فتح بوکمال سوریه، در مقابل آمریکایی‌ها و بدون پشتیبانی روس‌ها، به عنایت حضرت ابوالفضل علیه‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | | در آستانه‌ی (ع) کتیبه جدید بر بلندای ایوان طلای صحن انقلاب حرم مطهر امام رضا علیه السلام نصب شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220127-WA0054.aac
3.87M
🤲 *دعاء كميل - أباذر الحلواجي* 🎙 با صدای زیباے اباذر حلواجی،فوق العاده زیبا
🌸🍃هر کس در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند🌸🍃 🌷🍃در نامه عمل او هزار هزار حسنه نوشته شود و هزار هزار سیئه محو شود و در بهشت برایش هزار هزار درجه وجنات نویسند.🌷🍃 🔻منبع مفاتیح الجنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹نماهنگ فوق‌العاده محشر بسیار سوزناک تقدیم به شهدای مدافع حرم با صدای حاج مهدی رسولی 🎼بارون بارونه حال و هوای دل من زنجیر دنیاست به دست و پای دل من
پایگاه خیمه‌گاه ولایت.mp3
2.3M
قبل از خوابیدن، سلام بدهیم به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام. البته درستش این است که بگوییم امام حسین علیه السلام سلام کرد و ما جواب دادیم. چون محال است کسی در سلام کردن از پیامبر و اهلبیت علیهم السلام پیشی گرفته باشد. همه باهم زمزمه کنیم: 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- AlirezaDelbariyan-{www.salehon.ir}.mp3
6.99M
🎙مثل‌شهداباشیم 🌷شهدا اهل گذشت بودن شماهم اهل گذشت باش...❗️ 📎 راوی: علیرضا دلبریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم چهلمین روز از 🍃🥀چله سی و ششم 🍃🥀 مهمان سفره شهید 🌷 عبدالمهدی کاظمی 🌷 هستیم. تمامی اعمال امروزمان از طرف این شهیدان بزرگوار هدیه می شود به ✅ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام و ولی نعمتمان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام 🌟💫🌟💫🌟💫
عبدالمهدی کاظمی فرزند عباس در سال 1363 متولد شد و با مدرک تحصیلی کارشناسی رشته حقوق در سال 1385 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. وی پس از گذراندن دوره‌های مختلف نظامی و مسئولیت‌های مختلف از جمله فرمانده گروهان پیاده گردان۱۵۴ چهارده معصوم لشکر۸ نجف اشرف، فرمانده گروهان گردان امام حسین سپاه ناحیه خمینی‌شهر، پزشکیار، مسئول تربیت‌ بدنی، مسئول جنگ نوین در گردان‌های سپاه، در بیست و نهم دی ماه سال 1394 در جبهه مقاومت اسلامی و حق علیه باطل در حلب سوریه در سن 31 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. قبل از شهادتش خواب ديدم كه رفتم حرم حضرت زينب(س). تمام عكس شهدا را در حرم چسبانده بودند. خانمي آنجا بود كه روبند داشت. از آن خانم پرسيدم كه اينها عكس‌هاي چه كساني هستند؟ ايشان گفت: عكس شهداي كربلا. بعد هم گفت: اينها بسيارعزيز هستند. در ميان عكس‌ها تصوير عبدالمهدي من هم بود. خيلي نگران شدم تا اينكه خبر شهادت را به من دادند. عبدالمهدي در شب تاجگذاري امام زمان(عج)‌ همان طور كه آيت‌الله بهجت فرموده بودند به شهادت رسيد. 29 دي ماه سال 1394 بود. عبدالمهدي با اصابت موشك كورنت به آرزويش رسيد.
خاطره ای عجیب از توصیه آیت الله قدس سره به عبدالمهدی کاظمی 😳 ًعبدالمهدی یک بار یک خوابی دیده بود. بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد. آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با آیت الله بهجت دیدار کنی🌹. همسرم به محضرآیت الله بهجت شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید. آقا هم دست روی زانوی عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟! همسرم گفته بود طلبه هستم🙂. ایشان فرموده بودند: باید به ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی🍃. آیت الله بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟ گفته بود فرهاد. (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن☝️. اسمتان را یا عبدالصالح یا بگذارید. آیت الله بهجت فرموده بودند: شما در روز امامت (عج) به شهادت خواهید رسید.🕊 شما یکی از سربازان امام زمان (عج) هستید و هنگام ظهور امام زمان (عج) با ایشان رجوع می کنید👌 وقتی عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و سرانجام در لباس سبز پاسداری به شهادت رسید🌹
سفارش كرد كه مي‌خواهم بچه‌ها را زينب‌وار بزرگ كنيد. ان شاء الله حجابشان زينبي باشد. رفتارشان زهرايي باشد. نمونه باشند. يك بار ريحانه تب كرد يك هفته تمام تب داشت. خوب نمي‌شد. به بيمارستان بردم و دارو دادم، تبش پايين نمي‌آمد. نگران بودم تشنج نكند. نمي‌دانستم چه كار كنم. عبدالمهدي قبل‌تر به من گفته بود كه كمك خواستي به حضرت زهرا(س) متوسل شو و من را صدا كن. توسل كردم و زيارت عاشورا خواندم. سلام آخر را كه دادم، به حضرت زهرا(س) گفتم امروز پنج‌شنبه است و من مي‌دانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدي بگويند اگر براي دخترش اتفاقي بيفتد نگويد كه من نتوانستم از بچه‌اش نگهداري كنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالاي سر ريحانه ناگهان بوي عطري در خانه پيچيد. عطري كه هر لحظه زياد و زيادتر مي‌شد. ناگهان من صداي عبدالمهدي را شنيدم. گفت همسرم بخواب من بالاي سر ريحانه هستم. خوابيدم وقتي بلند شدم ديدم ريحانه تبش پايين آمده و از من آب مي‌خواهد. حس كردم كه عبدالمهدي در كنارم است. حسش مي‌كردم. همه حرف‌هايم را با عبدالمهدي زدم. او به قولش عمل كرده بود. آمده بود تا كمكم كند، بحق فرموده‌اند كه شهدا عند ربهم يرزقونند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر كسي وارد خانه مي‌شد متوجه آن بوي خوش مي‌شد. لباس ريحانه بوي اين عطر را گرفته بود.
يك هفته قبل از اعزامش در مرخصي بود كه خبر شهادت مسلم خيزاب را به ايشان دادند. گريه‌اش گرفت. اشك مي‌ريخت و مي‌گفت خوش به سعادتش. عاقبت بخير شد. خدا من را هم عاقبت بخير كند. خواب دوستش شهيد خيزاب را ديده و خيزاب گفته بود: آن لحظه كه تير خورده بودم و داشتم جان مي‌دادم امام حسين(ع) آمد و دست راستش را گذاشت روي قلبم. چون همسرم هنگام غسل و كفن شهيد خيزاب در گوشش گفته بود دعا كن من هم شهيد شوم، شهيد خيزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدي شهادت خيلي شيرين بود. شربت شهادت را خوردم و همانجا كه در گوشم گفتي و از من خواستي كه به امام حسين (ع) بگويم شهيد شوي، حضرت زهرا(س) برات شهادتت را امضا كرد. هر كسي مي‌خواهد به شهادت برسد، حضرت زهرا پاي شهادتش را امضا مي‌كند. همسرم قبل از اربعين به سوريه رفت. ماه محرم بود. به من مي‌گفت برو و در مراسم امام حسين(ع) شركت كن كه ايشان گره‌هاي كور را باز مي‌كند. امام حسين(ع) خيلي باب‌الحوائج است. مي‌گفت حديث كسا بخوانيد تا ما شهري را كه در محاصره است آزاد كنيم. قبل از شهادتش هم با من تماس گرفت. صدايش گرفته بود و گفت از من راضي هستي؟ گفتم بله، اين چه حرفيه. گفت از من راضي باش. دعا كردم و گوشي را قطع كردم.
يك روز بعد از شهادت عبدالمهدي، دلم خيلي گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتري كه خاطرات مشترك‌مان را در آن مي‌نوشتيم. به‌محض بازكردن دفتر، ديدم برايم يك نامه نوشته با اين مضمون كه «همسر عزيزم! من به شما افتخار مي‌كنم كه مرا سربلند و عاقبت به‌خير كردي و باعث شدي اسم من هم در فهرست شهداي كربلا نوشته شود. آن دنيا منتظرت هستم!»