مهری زارع عباس آبادی در مشهد مقدس متولد شد و درهمان شهر رشد یافت. با شروع نهضت اسلامی در اجتماعات مردمی حضوری فعال داشت. در سن 13 سالگی در راهپیمایی 9\10\1357 شرکت کرد و براثر برخورد با تانک از ناحیه سر مجروح شد و پس از 3 ماه به شهادت رسید.
از لحاظ اخلاقی دختری خوب و مهربان بودو همه اطرافیان از او راضی بودند.دروغ نمی گفت و با صداقت و راستی با مسائل برخورد می کرد. دارای روحیه نوع دوستی بود و از کمک به دیگران مضایقه نمی کرد.در کارهای منزل به مادر خود کمک می کرد. با اینکه سن کمی داشت اما فردی وقت شناس و مرتب بود و از اوقاتش به درستی استفاده می کرد و کارهایش را در زمان مشخصی انجام می داد.
وی از آغاز بلوغ به تکلیف دینی خود به خوبی عمل می کرد، به نماز و قرآن اهمیت می داد و برای فراگیری قرآن به مکتب می رفت.
نمازش را در اول وقت به جا می آورد و نسبت به ائمه اطهار (ع) اظهار مودت می کرد و حجابش را نیز به خوبی رعایت می کرد و از وقتی روزه بر او واجب شد روزه هایش را به طور مرتب می گرفت.
همواره آرزوی شهادت داشت و می گفت: من دوست دارم شهید بشوم . به دوستانش سفارش می کرد که با هم دعوا نکنند و با مادرشان درست صحبت کنند و به مادررش می کرد سفارش می کرد غذا را به مقداری بپزد نا اسراف نشود.
دختر عمه اش می گوید: در راهپیمایی روز نهم دی ، دوستش فاطمه امیری هدف تیر مزدوران شاه قرار گرفت. وقتی به زمین افتاد و تانک به طرفش در حرکت بود مهری رفت تا فاطمه را به کناری بکشاند اما تانک با سرش برخورد کرد و ضربه مغزی شد . او را به بیمارستان منتقل کردند . مدتی که در بیمارستان بود 3 بار به ملاقاتش رفتم ، دو مرتبه کاملا بیهوش بود اما یک بار که حالش بهتر بود به او گفتم ،مهری چطوری؟ گفت: مثل پلو تو دوری.
و هم چنین عمویش می گوید : روز دوازدهم بهمن که امام تشریف آوردند رفتم به ملاقات مهری ، دیدم هوشیار است ولی نمی تواند صحبت کند چشمهایش هم بسته بود به او گفتم :مهری جان امام تشریف آوردند . با اشاره انگشتان ،علامت پیروزی را نشان داد.
همیشه می گفت: امام را تنها نگذارید ، انقلاب همه دنیا را فرا می گیرد . این جرقه ای است که در ایران زده شده است ،کاری کنیم که همه بیایند زیر پرچم انقلاب. به نماز اهمیت می داد . پدروبرادرانش را برای نماز صبح بیدار می کرد و می گفت: نماز صبح را بخوانید تا روزی تان زیاد شده پول حلال کسب کنید.
همیشه آرزو داشت زندگانی اش مانند حضرت زهرا (ع) ساده باشد و می گفت: من راهی جزء راه حضرت زهرا نمی خواهم، می خواهم تحت نظارت و هدایت خدا ، پیامبر و معصومین (ع) باشم . پدر شهید می گوید:به علت بیماری از ناحیه پا فلج بودم پس از 4 ماه ، شبی دخترم را خواب دیدم که می گفت:بابا، بلند شو برای شفا واسطه پذیرفته می شود. پس از بیداری متوجه شدم که می توانم به راحتی حرکت کرده و راه بروم.
رعایت حجاب را از همان ابتدا برخود واجب می دانست. آرزوی دانش آموز آرمانگرای انقلابی خواندن قرآن و فهمیدن آن بود.دخترآسمانی انقلاب از همان سن کم اسلام و انقلاب را درک کرده بود و به دیگران می گفت: " امام را تنها نگذارید و دست از امام نکشید".
کتاب «دختران هم شهید میشوند» از سوی انتشارات بوی شهر بهشت روانه بازار کتاب شد.
زندگی شهید مهری زارععباس آبادی یکی از شهدای انقلاب مشهد اختصاص دارد.
در این کتاب که آمیخته به گویش مشهدی نیز هست؛ زندگی شهید نوجوانی روایت میشود که در 13 سالگی و در جریان راهپیماییهای مشهد، برای نجات جان یکی از هموطنانش که زیر تانک رفته بود اقدام کرده و خودش نیز زیر تانک میرود.
فاطمه عزت آبادی، مادر شهید مهری زارع در خصوص شهادت فرزندش میگوید: بعد از اعلام خبر برگزاری راهپیمایی، ما به صورت دسته جمعی وخانوادگی برای شرکت در راهپیمایی به فلکه ضد رفتیم و پیاده به سمت استانداری حرکت کردیم. مجبور شدم قبل از چهارراه لشکر برای لحظاتی بایستم، مهری دختر 13ساله من و خواهرش اقدس که در آن زمان هشت یا 9 سال داشت، به همراه یکی از همسایهها از چهارراه لشکر گذشتند و در شلوغی تانکها و فرار مردم گم شدند. بچهها را که پیدا نکردم؛ به طرف بیمارستان امام رضا(ع) راه افتادم.
او ادامه می دهد: در بیمارستان امام رضا(ع) دخترکوچکم را پیدا کردیم؛ وقتی در رابطه با سرنوشت خواهرش از او سوال کردیم؛ گفت مهری به زیر تانکها رفته؛ باور نکردیم. با رگبار بستن بیمارستان امام رضا(ع) توسط نیروهای نظامی نتوانستیم شب مهری را پیدا کنیم؛ صبح روز بعد که به بیمارستان مراجعه کردیم مهری را در حالی که سرش را تراشیده بودند، نصف سرش برداشته شده بود و تمام صورتش با باند بسته شده بود، پیدا کردیم.
فاطمه عزتآبادی در ادامه میگوید: سه ماه و ده روز طول کشید تا مهری به شهادت رسید. شهیدهی 13 ساله ای که همچون حسین فهمیده برای آرمانهایش زیر تانک رفت و اما امروز کمتر کسی از او یاد میکند؛ امیدوارم با انتشار این کتاب یاد و نام شهدای مظلومی مثل دختر من زنده نگاه داشته شود تا جوانان این مرز و بوم بدانند وارث چه خون هایی هستند.
🌺 صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
بانوی شهید
❣مهری زارع❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
🌴عادٺ بہروضہ ڪرده دلم روضہخوان ڪجاسٺ 🌴صاحب عزاےفاطمہ آن بےنشان ڪجاسٺ 🌴قربان اشڪ روزوشب چشم خستہ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم
بزرگواران ،الحمدالله توانستیم تا امروز در خدمت شهدا بودیم واز خان پربرکتشان روزی خوردیم
دراین چله ی فاطمی ❣
هرعزیزی که کرامتی ازاین شهدا
نصیبش شده ،خوشحال میشویم به آیدی کانال پیام دهد🙏
﷽
سلام علیکم
سی و هشتمین روز از🌷چله دهم🌷
اعمال مستحبی امروزمان را به #نیابت از
بانویی با ایمانی پولادین
و استقامتی مثالزدنی
وارث خانه ای در جوار حضرت رحمان
👈 و مفتخر به همسری رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در بهشت عدن الهی
و الگویی برای تمام مردان و زنان عالم
❣️ حضرت آسیه سلام الله علیها❣️
#هدیه می کنیم
محضر نورانی
☀️ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها☀️
و از حضرتش #تقاضا می نماییم تا
با نگاه مادرانه خود
ما را دعا کنند .
حضرت آسیه ؛ همسر فرعون
یكى از زنان نمونه
مومن
و صابر
وى ، كـه دختر مزاحم و همسر فرعون است ، در ميان زرق و برق و تجملات زندگى مى كرد، ولى هـرگـز تـسليم هواى نفس نگرديد و با ايمانى محكم به پروردگار، مدافعى حقيقى براى حضرت موسى علیه السلام در بارگاه فرعون بود.
آسيه ، در همان دوران كودكى ، حضرت موسى (علیه السلام ) را از آب گرفت و از وى پرستارى كرد و هرگز اجازه نداد به حضرتش آسيبى برسد. قرآن در این مورد در آیۀ 9 سورۀ قصص میفرماید:
وَ قَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ لیّ وَ لَک لَاتَقْتُلُوهُ عَسیَ أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًاوَ هُمْ لَایشْعُرُونَ
و همسر فرعون گفت : این کودک نور چشم من و توست ، او رامکشید چه بسا ما را سود بخشد، یا او را به فرزندی بگیریم و ایشان نمی دانستند.
مأموران فرعون که جهت نگهبانی رود نیل گماشته شده بودند، روزی صندوقی را از روی آب گرفته و نزد فرعون بردند؛ همین که در صندوق را باز کردند، نوزاد پسر را در آن مشاهده کردند.
گروهی از حامیان فرعون که در کاخ فرعون حاضر بودند، فرعون را تحریک نموده و گفتند: ظاهراً این طفل همان پسر بنی اسرائیلی است که تو دنبالش هستی و باید او را به قتل برسانی! فرعون هم تحت تأثیر کلام آنها قرار گرفت و مصمم شد تا موسی را بکشد! ولی آسیه میانجی گری نموده و مانع از این عمل شنیع شد. همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: نور چشم من و توست! او را نکشید، شاید برای ما مفید باشد، یا او را به عنوان پسر خود برگزینیم! و آنها نمی فهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش میپرورانند)
حکایت قرآن از زبان همسر فرعون بر مسرت بخشی چشمان آنها حاصل از رؤیت جمال حضرت موسی(علیه السلام) بود و این همان القاء محبت الهی بود که خداوند وعده ی آن را داده بود.
جمع آوردن خطاب "لاتقتلوه" اشاره به عاملان قتل است که افراد زیادی به عنوان مباشر و مسبب این امر قتل بودند، و جمله ی "قرّت عین لی و لک" در حقیقت شفاعت آسیه نسبت به حضرت موسی بود که با این جملات احساسی و عاطفی، دل فرعون را نرم کرد و مانع از کشتن این نوزاد شد، بخصوص این کلام عاطفی را به منفعت بخشی وی در کاخ و حکومت فرعونی و فرزندخواندگی این نوزاد مقید نمود، در حالی که فرعون و فرعونیان نمی فهمیدند که این نوزاد یافت شده از دریا، کیست؟ و چه کسی را در دامان خود پرورش میدهند؟!
فرعون نیز در برابر شفاعت همسرش نسبت به این طفل، خواسته ی او را اجابت نمود طفل را به همسرش بخشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ویژگیها و فضائل آسیه در قرآن
☀️الگو برای مؤمنان👇
اخلاص و ایمان آسیه به حدی بود که خداوند در قرآن کریم ایشان را به عنوان الگو و اسوهای برای همهی مؤمنان از
👈 زن و مرد معرفی نموده و وی را در اسوه بودن هم سنگ حضرت مریم، قرار داده است:
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْامْرَأَتَ فِرْعَوْنَ..وَ مَرْیمَابْنَتَ عِمْرَانَ…؛ و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است… و همچنین به مریم دختر عمران…»
دو فضیلت ویژه آسیه در این آیه:
☀️ اعتقاد محکم و خلل ناپذیر👇
آسیه که به حضرت موسی ایمان آورده بود؛ اما همسرش فرعون وی را شدیداً مورد شکنجه قرار میداد تا دست از آیین موسی بردارد؛ ولی آسیه در برابر این فشارها و تهدیدها با استقامت تمام ایستاد و هرگز تسلیم خواستهی فرعون نشد؛ چراکه او تقرب به درگاه خدا را بر نزدیکی به فرعون و دستگاهش ترجیح میداد و در برابر این تهدیدها، با کلمات توحیدی حقیقت خویش را هویدا ساخت:
«رَبّ ابْنِ لیِ عِندَک بَیتًا فیِ الْجَنَّهِ…؛ پروردگارا! برای من خانهای در بهشت در جوار خودت بنا کن…»
☀️بیزاری از ظالمان و فرعونیان👇
آسیه از تمام لذتهایی که در دربار فرعون وجود داشت، با تمام وجود چشم پوشید و در برابر فرعون ظالم سر تسلیم فرود نیاورد؛ بلکه توجه خویش را به کرامات و رضایت الهی سوق داد و با اتصال به قرب الهی، در ایمان خود استقامت ورزید تا اینکه از دنیا رخت بربست:
«…وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نجَِّنیِ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین؛
…و مرا از فرعون و کار او نجات ده! و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!»
🌸ویژکی ها و فضائل حضرت آسیه در روایت
حضرت آسیه (سلام الله علیها) از جمله کسانی است که هیچ وقت به وحی الهی و وحدانیت خداوند کافر نبودند .
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم ):
ثلاثة لم یکفروا بالوحی طرفةعین؛مؤمن آل یس و علی بن ابی طالب وآسیه إمرأة فرعون
👈سه نفر هرگز نسبت به وحی کافر نبوده اند، آن سه نفر عبارتند از : مؤمن آل یس، علی بن ابی طالب و آسیه همسر فرعون.
پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله)، آسیه را در کنار مریم، خدیجه و فاطمه (علیها السلام) یکی از چهار زن کامل و برتر عالم و نیز از بهترین زنان اهل بهشت شمرده است.
پیامبر (صلی الله علیه وآله) آسیه را به همراه مریم و خدیجه و فاطمه (علیها السلام) از زنانی میشمرد که به نهایت مراتب کمال رسیدند.
نقل شده که آسیه، به همراه حوّا، مریم و مادر موسی برای کمک به وضع حمل فاطمه بنت اسد داخل کعبه شد و آسیه، حضرت علی (علیه السلام) را پس از تولّد در پارچه ای پیچید.
و هنگام تولّد فاطمه (دختر پیامبر) آسیه به همراه ساره، مریم و خواهر موسی، برای کمک به خدیجه نزد وی آمدند.
آسیه، همدم خدیجه در بهشت و از همسران بهشتی پیامبر دانسته شده است.
نقل شده که هنگام وفات خدیجه، پیامبر به وی گفت: هنگامی که بر هووهای خود، مریم، کلثوم خواهر موسی و آسیه، همسرفرعون واردشدی، سلام مرا به آنها برسان.
امام حسین (علیه السلام) هنگام دفن امیرمومنان، آسیه را به همراه فاطمه و حوّا و مریم در حال ندبه بر ایشان مشاهده کرد.
از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل شد که حوا در روز [قیامت، درحالیکه آسیه با او است، در میان هفتاد هزار حوریه به استقبال حضرت فاطمه سلام الله علیها میآید.
آسیه ایمان راسخی در برابر خداوند پیدا کرده بودند که هیچ وقت تحت خدشه قرار نگرفت، حتی در سخت ترین شرایط و زیر شکنجه های فرعون.
هنگامى كه حادثه دلخراش همسر و بچه هاى حزبيل به وقوع پيوست ، خداوند عروج عارفانه آن زن پارسا و قهرمان را به ديد آسيه گذاشت و ايمان آسيه (علیها السلام) از آن صحنه ، قوى تر شد.
وى پـس از آن مـاجـر، در عالمى از نيايش و رازونياز با خداى خود بود كه فرعون بر او وارد شد و ايمان مخفى آسيه بر طاغوت زمان آشكارشد. آسـيـه در آن روز، مـهر سكوت را شكست، در مقابل فرعون ايستاد و با كمال قاطعيت گفت : اى فرعون ! تـا بـه كـى در خـواب غـفـلـت فـرو رفته اى و مى خواهى بندگان خاص خداوند را در ميان آتش بسوزانى ؟
نمى دانى كه همسر حزبيل در چه جايگاهى واردشد! فرعون گفت : مگر تو هم در مورد خدايى من شك دارى؟ آسيه گفت : مگر من به خدايى تو اعتقاد داشتم ؟
👈از روزى كه موسى (علیه السلام ) را از رود نيل گرفتم به پيامبرى او معتقدشدم !
فرعون ابتدا سعى كرد او را با زبان خوش گمراه سازد، ولى نتيجه اى نگرفت ، پس با ارعاب و تهديد وارد شد و با خشم فريادزد: اى آسيه ! تو را به گونه اى بكشم كه هيچ كس را تا به حال آن گونه نكشته ام ! سـپـس مـادر آسـيه را احضار و به او گوشزد كرد:
دخترت مانند آن زن آرايشگر (همسر حزبيل ) ديوانه شده است ، يا بايد به پروردگار موسى كافرشود و يا دستور مى دهم كه او را بكشند. مادر آسيه دخترش را به گوشه اى برد و به همراهى با فرعون ترغيب كرد.
آسيه گفت : هرگز به خداى موسى كافر نخواهم شد.
فـرعون دستور داد مردم را جمع كردند و آن گاه به دستور او
👈 آسيه را به زمين خواباندند و دست و پايش را به چهارميخ بستند و سنگ بزرگى بر روى سينه اش قراردادند.
آسـيـه در آن حـال سخت ، اللّه ، اللّه مى گفت و با خدايش مناجات پرمعنايى داشت و نجوا مى كرد:
رب ابن لى عندك بيتا فى الجنه ونجنى من فرعون وعمله ونجنى من القوم الظالمين.
پروردگارا! در بهشت نزد خودت خانه اى برايم بناكن ! و مرا از دست فرعون و عملش نجات بخش و مرا از گروه ستمكاران رهايى ده .
خداوند در اين لحظه ، پرده از چشم آسيه برداشت و مقام وى را به او نشان داد. آسيه خوشحال و خندان شد. فرعون با كمال تعجب گفت : همسرم ديوانه شده است ! در ميان اين همه سختى و شكنجه مى خندد! آسيه گفت : به خدا سوگند! ديوانه نشده ام ، اكنون شاهد و ناظر جايگاهى هستم كه در بهشت برايم مهيا كرده اند. در همين حال ، آسيه به ديدار حق شتافت و نداى پروردگارش را لبيك گفت .
صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
بانویی با ایمانی پولادین
و استقامتی مثالزدنی
وارث خانه ای در جوار حضرت رحمان
👈 و مفتخر به همسری رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در بهشت عدن الهی
و الگویی برای تمام مردان و زنان عالم
❣️ حضرت آسیه سلام الله علیها❣️
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ