eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.6هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
7.6هزار ویدیو
227 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️خواهش یک شهید از زائران کربلا شهید شرفخانلو می‌نویسد: چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا می‌روم، خواهش می‌کنم که ان‌شاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( علیه‌السلام) به کربلا ببرید... 🏴 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی واقعی، تقاضای جالبی را از امام خامنه‌ای مطرح می کند... ✅بیایید ببوسید! 🔸پ.ن: سریال سوران مانند مشعلی شد که مظلومیت مردم ایران و خصوصا برادران و خواهران اهل کردستان را در برابر ددمنشی در قاب نور به تصویر کشید که جای تشکر وافر دارد. 🔸پ.ن۲: سریال سوران برگرفته از کتاب «عصرهای کریسکان»، نوشته کیانوش گلزارراغب در مورد خاطرات «امیر سعیدزاده» است که در این سریال «سوران» نام گرفته است. 🔸پ.ن۳: و سرانجام امیر سعید زاده یا همان سوران واقعی، در ۲۹ دیماه ۱۴۰۰ در بیمارستان ساسان به یاران شهیدش پیوست و به شهادت رسید. ✍حمیدرضا ابراهیمی
‏ایــن خانم مسلمانے ستــ کہ در لنــدن زندگے میکند... میگوید: مثــل همیشہ در متــرو نشستہ بودم و مثل همیشہ افرادے بہ مـن خیره شده بودنــد (از روے کنجکاوے یا تأســف، یا شایـد هم تنـــفر) کہ برایم مهــم نبود!😇 یکــ خانمے روبروے من نشسته بود کہ ... ‏بہ من نگاه میکــردومن تانگاهش میکردم تا لبخند بزنم( لبـــخند البتہ پیدا نیسـت از زیر ایـن حجــاب) نگاهــش را سریــع برمیگرداند کہ مثلا من را زیرچشمی دید نمیزده..☹️😅 اینقـدر این کاررا تکرار کرد کہ من با خودمــ گفتم: حتما بـرم باهاش صحبت کنم و توجیه ش کنـم ... دیدم بلند شــد، ‏کیفـش را برداشت و همیــن کہ خواست پیاده شود ، سمت من آمد و یکــ کاغذے را تا کرد و به من داد و رفت!😳 ‌با خودم گفتم چے میتونہ باشہ؟ شوخے بچہ گانہ؟!😐 تهدید بہ مرگــ؟ 🙄 آدامس جویده شده لای کاغذ؟😑 ‏کاغذ را که باز کــردم نوشتہ بود: تو در حجابــت زیبا هستے، درست مثل ماه کامل در آسمان شب!!
🔰 امام صادق (علیه السلام): صد صلوات با «و عجل فرجهم » بعد از عصر جمعه ثواب و اجر فراوان دارد. 🔰 امام کاظم (علیه السلام): خدا را در روز جمعه هزار نسیم رحمت هست که هر بنده هر آنچه را خواهد، به او عطا فرماید. پس هر کس بعد از عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخواند ،حق تعالی آن هزار رحمت را مضاعف کند و به او عطا می‌فرماید. 📚مفاتیح الجنان،اعمال روز جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️بیست و چهارم محرم بر اسرای کربلا چه گذشت؟ ⚫️مسیحیان با دیدن سر مبارک امام حسین (ع) نسبت به دشمنان امام حسین (ع) اظهار بیزاری کردند. ⚫️نیاز به آب و تراکم شهر‌ها و روستا‌ها در حاشیه فرات، باعث شد تا کاروان اسیران مسیر خویش را از کنار فرات انتخاب کند. گزارش آن است که به «دیری» از نصاری که احتمالا مخروبه بود، رسیدند. فرماندهان و سربازان برای استراحت و صرف غذا متوقف شدند و به خوردن و آشامیدن و شادی پرداختند. سر‌ها را از صندوق نیز بیرون آوردند و دست به دست گرداندند؛ بنابراین گزارش، در این هنگام دستی از دیوار برون آمد و با قلمی خونین و آهنین نوشت: آیا امتی که امام حسین (ع) را کشتند چشم امید به شفاعت جدش در روز قیامت دارند. نه، هرگز چنین نخواهد شد و اینان روز قیامت در عذاب خواهند بود. آنان امام حسین (ع) را بیدادگرانه کشتند و با کتاب الهی ستیز و مخالفت کردند. ⚫️مجلس و بزم فرماندهان و سربازان به هم خورد. وحشت‌زده گریختند و سپس سر‌ها را در صندوق نهادند و از این منزل کوچ کردند. سلیمان‌بن‌مهران اعمش می‌گوید:در طواف کعبه بودم، دیدم مردی می‌گرید و می‌گوید: اللّهم اغفرلی و اَنَا اعلمُ انَکَ لا تغفر. گفتم چرا چنین می‌گویی؟ 👈🏻پاسخ داد: من یکی از چهل نفری بودم که سر امام حسین (ع) را به شام می‌بردند. وقتی به اولین منزل بر دیر نصارا رسیدیم، سر را بر نیزه کردیم و به طعام نشستیم. ناگهان دستی پیدا شد و با قلمی آهنین بر دیوار نوشت. بسیار ترسیدیم. یکی از ما تصمیم گرفت دست را بگیرد، اما دست ناپدید شد. ⚫️در برخی روایات، وقتی از راهب پرسیدند گفت: ۵۰۰ سال قبل از بعثت پیامبر شما، این جمله نگاشته شده است. این ابیات را به خط سریانی نیز نقل کرده‌اند. شایان ذکر است؛ منزلگاه قادسیه همان سرزمین مشهور عراق است که جنگ میان سپاهیان اسلام و یزدگرد سوم ساسانی رخ داد. قادسیه در ۱۵ فرسنگی کوفه است. در این منزل ام‌کلثوم با آه و اندوه این اشعار را زمزمه کرد: مردان ما را کشتند و روزگار، بزرگان ما را از ما گرفت و اندوه و سوزش ما را افزود. مردمان پستی که می‌دانستند ما دختران رسول خدا هستیم بر ما هجوم آوردند و ما را بر شتران برهنه سوار کردند. گویی ما غنایم برای آنان بودیم.‌ای رسول خدا، بر تو سخت و سنگین است کاری که کردند.‌ای گروه، شما کافر به رسول خدا شدید. وای بر شما‌ای گمراهان کافر. ⚫️کاروان حمل سر‌ها، به نزدیکی جصاصه رسید. جصاصه شبیه دهکده بود. در اینجا درنگ کردند و از آنجا به حاکم تکریت نامه نوشتند که ما همراه با سر خارجی می‌آییم. برای ما آذوقه و علوفه آماده کنید. مرد نصرانی که اهل تکریت بود قافله را ملاقات کرد و گفت:‌ای قوم! خداوند ناظر و حاکم بر کار شماست. من در آن روز در کوفه حاضر بودم. این سر، سر خارجی نیست، سر حسین‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) است. وای بر شما‌ای بیدادگران. ⚫️وقتی مسیحیان منطقه شنیدند، انجیل در دست گرفتند و با ناقوس و صلیب بیرون آمدند و بر تپه‌ای که «خضراء» خوانده می‌شد بالا رفتند، وقتی سر مبارک امام حسین (ع) را دیدند ناقوس‌ها را نواختند و گفتند:پروردگارا، ما از این قوم که فرزند دختر پیامبر خود را تشنه‌کام کشتند و اهل بیت و یارانش را به خاک و خون کشیدند، بیزاریم. آنگاه از ورود خولی‌بن‌یزید به شهرشان جلوگیری کردند. ⚫️جصاصه در آن زمان قریه‌ای از توابع کوفه و نزدیکی قصر هبیره بوده است. گفتنی است؛ تکریت در سی فرسنگی بغداد و در جانب غربی دجله قرار دارد. عمده مردم شهر نصرانی بودند در شهر قلعه‌های بزرگ بود و محل تجمعی به نام بیعة‌الخضراء. ⚫️حاکم تکریت فرمان داد شهر را آراستند. طبّالان طبل زدند. علم افراشتند. مردم بر پشت‌بام و کوچه‌ها جمع شدند. آنان از همدیگر می‌پرسیدند چه شده است؟ گفتند: سر خارجی آورده‌اند که بر یزید‌بن‌معاویه شوریده و کشته شده است. ⚫️مردی مسیحی که از کوفه آمده بود و از ماجرا خبر داشت گفت: وای بر شما این سر، سر پسر پیامبر این قوم است. همه به کلیسا‌ها رفتند و ناقوس نواختند. رهبانان شهر جمع شدند و در صومعه را بستند و کاروان را به درون شهر راه ندادند. این رفتار و برخورد مردم تکریت باعث شد تا از ورود به شهر خودداری کنند و به راه خود ادامه دهند. ⚫️کاروان با گذشتن از کنار شهر تکریت به اعمی رسید. در آنجا درنگ کوتاهی کرد و به راه خود ادامه داد. ⚫️خاطرنشان می‌شود؛ همان‌گونه که از نام پیداست در محل دیر عُروه، دیر یا صومعه‌ای بود که عبادتگاه راهبان مسیحی بوده است. در دیر عروه نیز درنگ کوتاهی بوده و کاروان اسیران از آنجا به صلینا رفته است. 📓منابع: ۱. بحارالانوار ۲. الصواعق‌المحرقه ۳. مثیرالاحزان ۴. المناقب ۵. ذخائرالعقبی ۶. لهوف ۷. تاریخ‌الخمیس ۸. ینابیع‌المودة ۹. مقتل ابی‌مخنف ۱۰. معالی‌السبطین ۱۱. وسیلة‌الدارین ۱۲. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری)
صلوات ضراب اصفهانی، دعانامه‌ای طویل در رثای حضرت محمد (ص) و امامان (علیهم‌السلام) است. سید بن طاووس درباره اهمیت این صلوات می‌گوید: اگر دیگر اعمال عصر جمعه را فراموش کردی، این صلوات را فراموش مکن که اهمیت بالایی دارد. شیخ طوسی در کتاب مصباح‌المجتهد می‌گوید: این صلوات از زبان امام زمان جاری شده و در مکه به دست ابوالحسن ضراب رسیده‌ است. علاوه‌بر شیخ طوسی، سید بن طاووس نیز این صلوات را از امام زمان می‌داند. هر دوی این بزرگان، صلوات ضراب اصفهانی را در اعمال عصر جمعه آورده‌اند و بر اهمیت آن بسیار تاکید کرده‌اند.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمن الرَّحيم اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ وَ خاتَمِ النَّبِیِّینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ الْمُنْتَجَبِ فِى الْمیثاقِ الْمُصْطَفى فِى الظَّلالِ الْمُطَهَّرِ مِنْ کُلِّ افَة الْبَرىءِ مِنْ کُلِّ عَیْب الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجاةِ الْمُرْتَجى لِلشَّفاعَةِ الْمُفَوَّضِ اِلَیْهِ دینُ اللّهِ، اَللّهُمَّ شَرِّفْ بُنْیانَهُ وَ عَظِّمْ بُرْهانَهُ وَ اَفْلِجْ حُجَّتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ وَ اَضِىءْ نُورَهُ وَ بَیِّضْ وَجْهَهُ وَ اَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضیلَةَ وَ الْمَنْزِلَةَ وَ الْوَسیلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفیعَةَ وَ ابْعَثْهُ مَقامًا مَحْمُودًا یَغْبِطُهُ بِهِ الاَْوَّلُونَ وَ الاَْخِرُونَ وَ صَلِّ عَلى اَمیرِ الْمُؤمِنینَ وَوارِثِ الْمُرْسَلینَ وَ قآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ وَ سَیِّدِ الْوَصیّینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ ، وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِىّ اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ العالَمینَ ، وَ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىّ اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ ، وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرْسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد اِمامِالْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَر اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُوسى اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىّ اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُحَمَّد اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِىّ اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَحُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلِّ عَلَى الْخَلَفِ الْهادِى الْمَهْدِىّ اِمامِ الْمُؤمِنینَ وَ وارِثِ الْمُرسَلینَ وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ اَهْلِ بَیْتِهِ الاَْئِمَةِ الْهادینَ الْعُلمآءِ الصّادِقینَ الاَْبْرارِ الْمُتَّقینَ دَعآئِمِ دینِکَ وَ اَرْکانِ تَوحیدِکَ وَ تَراجِمَةِ وَحْیِکَ وَ حُجَجِکَ عَلى خَلْقِکَ وَ خُلَفآئِکَ فى اَرْضِکَ الَّذینَ اخْتَرْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُمْ عَلى عِبادِکَ وَ ارْتَضَیْتَهُمْ لِدینِکَ وَ خَصَصْتَهُمْ بِمَعْرِفَتِکْ وَ جَلَّلْتَهُمْ بِکَرامَتِکَ وَ غَشَّیْتَهُمْ بِرَحْمَتِکَ وَ رَبَّیْتَهُمْ بِنِعْمَتِکَ وَ غَذَّیْتَهُمْ بِحِکْمَتِکَ وَ اَلْبَسْتَهُمْ نُورَکَ وَ رَفَعْتَهُمْ فى مَلَکُوتِکَ وَ حَفَفْتَهُمْ بِمَلائِکَتِکَ وَ شَرَّفْتَهُمْ بِنَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ الِهِ اَللّهُمَّصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ عَلَیْهِمْ صَلوةً زاکِیَةً نامِیَةً کَثیرَةً دآئِمَةً طَیِّبَةً لا یُحیطُ بِها اِلاّ اَنْتَ وَ لا یَسَعُها اِلاّ عِلْمُکَ وَ لایُحْصیها اَحَدٌ غَیْرُکَ اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى وَلِیِّکَ الْمُحْیى سُنَّتَکَ الْقآئِمِ بِاَمْرِکَ الدّاعى اِلَیْکَ الدَّلیلِ عَلَیْکَ حُجَّتِکَ عَلى خَلْقِکَ وَ خَلیفَتِکَ فى اَرْضِکَ وَ شاهِدِکَ عَلى عِبادِکَ اَللّهُمَّ اَعِزَّ نَصْرَهُ وَ مُدَّ فى عُمْرِهِ وَ زَیِّنِ الاَْرْضَ بِطُولِ بَقآئِهِ اَللّهُمَّ اکْفِهِ بَغْىَ الْحاسِدینَ وَ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ الْکآئِدینَ وَ ازْجُرْ عَنْهُ اِرادَةَ الظّالِمینَ وَ خَلِّصْهُ مِنْ اَیْدِى الْجَبّارینَ اَللّهُمَّ اَعْطِهِ فى نَفْسِهِ وَ ذُرِّیَّتِهِ وَ شیعَتِهِ وَ رَعِیَّتِهِ وَ خآصَّتِهِ وَ عآمَّتِهِ وَ عَدُوِّهِ وَ جَمیعِ اَهْلِ الدُّنْیا ما تُقِرُّ بِهِ عَیْنَهُ وَ تَسُرُّ بِهِ نَفْسَهُ وَ بَلِّغْهُ اَفْضَلَ ما اَمَّلَهُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ اَللّهُمَّ جَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحى مِنَ دینِکَ وَ اَحْىِ بِهِ ما بُدِّلَ مِنْ کِتابِکَ وَ اَظْهِرْ بِهِ ما غُیِّرَ مِنْ حُکْمِکَ حَتّى یَعُودَ دینُکَ بِهِ وَ عَلى یَدَیْهِ غَضًّا جَدیدًا خالِصًا مُخْلَصًالا شَکَّ فیهِ وَ لا شُبْهَةَ مَعَهُ وَ لا باطِلَ عِنْدَهُ وَ لا بِدْعَةَ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ کُلَّ ظُلْمَة وَ هُدَّ بِرُکْنِهِ کُلَّ بِدْعَة وَ اهْدِمْ
بِعِزِّهِ کُلَّ ضَلالَة وَ اقْصِمْ بِهِ کُلَّ جَبّار وَ اَخْمِدْ بِسَیْفِهِ کُلَّ نار وَ اَهْلِکْ بِعَدْلِهِ جَورَ کُلِّ جآئِر وَ اَجْرِ حُکْمَهُ عَلى کُلِّ حُکْم وَ اَذِلَّ بِسُلْطانِهِ کُلَّ سُلْطان اَللّهُمَّ اَذِلَّ کُلَّ مَنْ ناواهُ وَ اَهْلِکْ کُلَّ مَنْ عاداهُ وَ امْکُرْ بِمَنْ کادَهُ وَ اسْتَأصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ وَ اسْتَهانَ بِاَمْرِهِ وَ سَعى فى اِطفآءِ نُورِهِ وَ اَرادَ اِخْمادَ ذِکْرِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد الْمُصْطَفى وَ عَلِىّ الْمُرْتَضى وَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ وَ الْحَسَنِ الرِّضا وَ الْحُسَیْنِ الْمُصَفّى وَ جَمیعِ الاَْوصِیآءِ مَصابیحِ الدُّجى وَ اَعْلامِ الْهُدى وَ مَنارِ التُّقى وَ الْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ الْحَبْلِ الْمَتینَ وَ الصِّراطِ الْمُسْتَقیمِ وَ صَلِّ عَلى وَلِیّکَ وَ وُلاةِ عَهْدِکَ وَ الاَْئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فى اَعْمارِهِمْ وَ زِدْ فى اجالِهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ اَقْصى امالِهِمْ دینًا وَ دُنْیا وَ اخِرَةً إنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 
آجرک الله یا صاحب الزمان(عج).... این نسخه را عمل کن و آویزه کن به گوش جز در رضای حضرت صاحب زمان نکوش چشمی به هم زدی و جوانی تمام شد ای دل بگیر عبرت از آن مرد یخ فروش لوح سیاه قلب مرا دید و دم نزد شرمنده‌ام من از رُخ مولای پرده‌پوش گویید با امام زمان از غم فراق دیگر برای گریه‌کنانش نمانده هوش گریه نکرد آن‌که به جَدِ مطهرش والله هست معرفتش کمتر از وحوش بار گناه و معصیتش ریخت بر زمین هر کس کشید بار غمش را به روی دوش جانم فدای داغ امامی که بین تب می‌سوخت بین خیمه و داغش نشد خموش مقتل نوشته است که زین العباد را بستند بین سلسله بر مرکبی چموش لعنت به شمر، حضرت سجاد هر چه گفت: از خیمه دور باش، حرامی نکرد گوش تبدار بود و روضه‌ی ناموس را چشید آمد میان سلسله خون در رگش به جوش. (دعا بفرمایید) https://eitaa.com/joinchat/1943797967C7cf4bb6c3d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5978531571940984788.mp3
8.42M
چطوری یادم بره؟ 😭 علیه‌السلام تسلیت باد. 🏴
آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت آخری نیست بر این گریه‌ی بی‌پایانت آب می‌بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می‌شود انگار غم پنهان شهادت زین العابدین امام سجاد علیه السلام تسلیت باد🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16-ShahadatImamSajjad.mp3
2.28M
🏴⁦🕊️⁩🏴⁦🕊️⁩🏴 سلام و صلوات خداوند بر امام زین العابدین 🏴⁦🕊️⁩🏴⁦🕊️⁩🏴 أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم وَ زِد وَ بارِک عَلی أبی الائمة ، و سراج الاُمة ، و کاشف الغُمّة ، و محیی السّنّة ، و سنّی الهمّة ، و رفیعِ الرّتبة ، وأنیس الکربة، و صاحب النّدبة ، المدفون بأرض طیبة ، المبرّء من کلّ شین ، و افضل المجاهدين ، و اكمل الشاكرين و الحامدين ، شمس نهار المستغفرين ، و قمر ليلة المتهجدين ، الامام بالحقّ زین العابدین ، أبی محمد ، 🏴علیّ بن الحسین صلوات الله عليهما🏴
مدینه ای روضه ناتمام من.mp3
5.31M
🏴🕊🏴🕊🏴 سلام من بر چهار امام بی حرم حاج میثم مطیعی شهادت امام سجاد علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این سخنان استاد پناهیان دُرّ و گهر است... اقتصاد اسلامی است... وقتی می گوییم علم جایی نیست جز در محضر قرآن و اهلبیت علیهم السلام یعنی همین. یعنی یک طلبه شیعه کلماتی را می گوید که در مقابل تمدنهای شرق و غرب می توان قرار داد و تمدنی نوین ساخت. زندگی متعاونانه و برادرانه چیزی است که به مستضعفین عالم قدرت خواهد داد و طواغیت را به زانو درخواهد آورد. چاره ای جز این نیست...باید بکوشیم. کاش می شد شعار اربعین امسال را بگذاریم: و تمرین کنیم زندگی اربعینی را در تمام طول سال... 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه ورود سیدالاسرا ایران شهید حسین لشکری به وطن پس از ۱۸ سال اسارات وی در ۱۷فروردین۱۳۷۷ و پس از تحمل ۶۴۱۰روز اسارت به آغوش خانواده بازگشت⁦⁩. روایت همسر شهید از لحظه شهادت: لحظه شهادتش تلخ ترين لحظه زندگي ام بود. نوزدهم مرداد سال 88 بود. شام خورده بوديم و حسين مي خواست نوه مان محمد رضا را به بيرون ببرد. حالش خوب بود و ظاهرا مشكلي نداشت. رفت و بعد از دقايقي به خانه بازگشت. گفت مي خواهم توي سالن كنار محمد رضا بخوابم. من هم شب بخير گفتم و از پله ها بالا رفتم. آخرين پله كه رسيم ديدم صداي سرفه اش بلند شد. بخاطر شكنجه هايي كه شده بود حالش بدي داشت و هميشه سرفه مي كرد اما اين دفعه صدايش متفاوت بود. پايين را نگاه كردم ديدم به پشت افتاده. نمي‌دانم چطور خودم را به او رساندم. حالت خفگي پيدا كرده بود. به سختي نفس مي‌كشيد. دستش در دستم بود و نگاهمان بهم گره خورده بود. دنيا برايم تيره و تار شد. چشمان حسين ديگر نگاهم را نمي‌ديد و لحظاتي بعد دستانم از آن وجود گرم، جسمي سرد را حس لمس مي‌كرد. ☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا