9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی بسیار مهم از ماجرای جستجوی آمریکاییها برای پیدا کردن امام زمان، تا آخر ببین و منتشر کن
غرب بیشتر از ما به دنبال امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) هست
#چهل_روز_سرسفره_شهداء
#چله_سی_وهشتم
#مراقبتهای_چله_سی_و_هشتم 👇👇👇
✅ 114 مرتبه ذکر صلوات برای تعجیل در امر فرج
✅ دعای توسلی دیگر بعد از دعای توسل (در مفاتیح)
✅ دعای نور حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ دعای سیفی صغیر (قاموس کبیر)
بزرگواران تمام این مراقبت ها 👆👆 از طرف شهید روز هدیه می شود.
سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال #الحقنی_بالصالحین
👈 سی و هشتمین روز از 💐 #چله_سی_وهشتم 💐 مهمان سفره پر برکت
شهید 🍃🌷 کاظم عاملو 🍃🌷 هستیم .
شهید کاظم عاملو در بیست و دوم تیر ماه سال ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش غلامرضا، بنایی می کرد و مادرش عذرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارمند شرکت مخابرات بود. سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن۱۳۶۶، با سمت نیروی واحد مخابرات در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. پیکرش را در امامزاده یحیی شهرستان تهران به خاک سپردند.
مطالعه_کنید 👆🏻
سخنان و توصیه های شهید عارف، کاظم عاملو درباره #نماز_شب
🌕 نمازشب آدم رو با ادب و با اخلاق میکنه و اخلاق حسنه بهش می ده، آن وقت خدا میشه استاد اخلاقش...
#شهیدکاظمعاملو
کارمند شرکت مخابرات بود، سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد و باز هیچکدام از این موارد نتوانست بین او و جبهه فاصله بیندازد. همرزمانش تعریف میکنند دو ویژگی را همیشه داشت: یکی با وضو بودن و دیگری عطر زدن. به همه سفارش میکرد عطر بزنند. میگفت: «توی یکی از این چادرها ممکنه امام زمان (عج) رو ببینین، بهتره با بوی خوش ایشون رو ملاقات کنین.» به گفتهاش یقین داشت. خیلی از رزمندگان با ناباوری نگاهش میکردند. طولی نکشید که آنها هم به گفتهاش یقین پیدا کردند.
حالتهای معنوی کاظم بین تمام نیروها زبانزد بود. معمولاً تا نماز نمیخواند غذا نمیخورد. به رزمندگان سفارش میکرد برای گرفتن هر حاجتی نماز بخوانند و خودش هم همین کار را انجام میداد. هنگام نماز سعی میکرد چفیهاش را بر گردنش بیندازد و بعد از نماز هم آن را بر سرش میانداخت و تا مدتها در سجده بود و وقتی سر از سجده بر میداشت، چشمانش از شدت گریه سرخ میشد.
دوستان با حالتهای معنوی کاظم آشنا بودند. حالتهای او در روز شهادتش بیش از هر روز دیگری بود. حسن عزالدین با یادآوری خاطره آن روز میگوید: «صورتش خیس شده بود. صدای گریهاش حسینیه را پر کرده بود. همیشه دیرتر از همه بچهها از حسینیه بیرون میآمد. میدانستیم قنوت و سجدههای طولانی دارد، اما این بار فرق میکرد. انگار در حال و هوای دیگری بود و هیچ کدام از ما را نمیدید. در مسیر هم که باید پیاده تا منطقه گردهرش میرفتیم، ذکر میگفت و گریه میکرد. نزدیکیهای خط مستقر شدیم. خمپارهای نزدیک سنگر ما به زمین خورد. ترکشش پایم را زخمی کرد. پس از چند روز، روی تخت بیمارستان فهمیدم همان خمپاره کاظم را از جمعمان گرفت.»
شهید کاظم عاملو در هفتم اسفند ۱۳۶۶ در ۲۲ سالگی در ماووت عراق رخت شهادت را بر تن کرد و خالصانه به سوی معبود پر کشید. برادر شهید احوالات برادرش در آن روزها را چنین بیان میکند: «خبر شهادتش را که شنیدم، برایم غیرمنتظره نبود. چند ماهی رفتار و گفتارش به کلی تغییر کرده و بیشتر در خودش بود. به اتاق میرفت و در را میبست. نوحه میخواند و سینه میزد. گاهی هم صدایش را ضبط میکرد. این آخرها حرفهایش همه درست در میآمد.»
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥معلم فداکار یزدی
درود بر شرف چنین معلمهایی