❇️استاد فاطمینیا:
|••هـَرڪسروۍزميناست،
بہ بـرڪتِ وُجود حضرتفاطمهسلامالله عليها ميباشد.]••|
←اگر ميخواهيد ببينيد از "چشم خدا" افتادهايد يا خير،
•بہ خودتآݩ مراجعه كنيد•
`اگـر هنوز در دلِخود، نسبت بہ حضرتزهراسلاماللهعليها محبت داريد، پس بدانيد ڪہ از چشمخدا نيفتادهـايد...
"ترك گناهان"موجب ميشود اين محبت بيشتر گردد...
#پند_علما
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم
✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام
✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یاعلی یا فاطمه الزهرا یا صاحبالزمان ادرکنی ولاتهلکنی )
✅ خواندن صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ خواندن صلوات خاصه آقا علی بن موسی الرضا علیهالسلام
#مهرمادری
#طوفان_الأقصى
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم ✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام ✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یا
سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال #الحقنی_بالصالحین
👈 چهارمین روز از 💐 #چله_سی_و_نهم 💐 مهمان سفره پر برکت
شهید 🍃🌷 مهدی باکری 🍃🌷 هستیم .
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوش کنید و صفا کنید دیگه گیر مون نمیاد 😭😭😭
❲بسم اللهِ النـور❳
دنیا مثل شیشهای مــیماند
که یکدفعه مــیبینی از دستت
افتاد و شــکست..!
«شهید مهدی باکری»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀زندگی نامه #شهیدمهدی باکری
مهدی! خوابهای خوشی برایت دیدهاند ...مثل اینکه شما هم ... بله ..." تبسمی کرد و با تعجب پرسید: "چه خبر شده است؟" گفتم: همه خبرها که پیش شماست. یکی از فرماندهان گردان که یک ماه پیش شهید شد، خواب دیده بود، در بهشت منزلی زیبا میسازند. پرسیده بود: "این خانه را برای چه کسی آماده میکنید؟" گفتند: "قرار است شخصی به جمع بهشتیان بپیوندد." باز پرسیده بود: "او کیست؟" بعد سکوت کردم. مهدی مشتاقانه سر تکان داد و گفت: "خوب ...ادامه بده." گفتم: "پاسخ دادند: قرار است مهدی باکری به اینجا بیاید. خلاصه آقا ملائکه را خیلی به زحمت انداختی." سرش را پایین انداخت و رنگ رخسارش به سرخی گرایید و به آرامی گفت: "بنده خدا! با این کارهایی که ما انجام میدهیم، مگر بسیجی ها اجازه دهند که به بهشت برویم! جلو در بهشت میایستند و راهمان نمیدهند." سپس فرو رفت و از من دور شد. دیگر مطمئن بودم که مهدی آخرین روزهای فراغ از یار را سپری میکند.
یک روز گرم تابستان، شهید باکری از محور به قرارگاه بازگشت.
یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد.
مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد، که ناگهان چهره اش تغییر کرد و پرسید: امروز به بچه های بسیجی هم کمپوت داده اید؟
جواب دادند: نه، جزء جیره امروز نبوده.
مهدی با ناراحتی پرسید: پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید؟
گفتند: دیدیم شما خیلی خسته و تشنه اید و گفتیم کی بخورد بهتر از شما!
مهدی این حرف ها را شنید، با خشم پاسخ داد: از من بهتر، بچه های بسیجی اند که بی هیچ چشمداشتی می جنگند و جان می دهند.
به او گفتند: حالا باز کرده ایم، بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید.
مهدی با صدای گرفته ای به آن برادر پاسخ داد: خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی...
#شهید_مهدی_باکری 🕊🌱
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید باکری:
برید دعا کنید شهید شید...
حقیقتی که شهید باکری میدید👌