قدير به اهل بيت علاقه زيادي داشت و يك بچه هيئتي بود.🌹 هر جا هيئت برپا بود قدير يكي از ميانداران و علمداران هيئت بود.👌 بيشتر از 15 سال در خانه خودمان هيئتي به نام هيئت حضرت علي اصغر(ع) برپا كرده بود و بچهمحلها از بچه شش ساله تا جوانان را در هيئت جمع ميكرد❗️. براي بچهها كادو ميخريد و به روحاني هيئت ميداد كه اينها را به بچهها براي آمدن به هيئت بدهد.🌹 تشويقشان ميكرد و وضو گرفتن را بهشان ياد ميداد😊. بچهها را به هيئت جذب ميكرد. البته بسياري از اين بچه هيئتيها صاحب زن و بچه شدهاند ولي همچنان انس و الفتشان را با هيئت حفظ كردهاند
شهیدی که دستهای روغنی #پدرش را میبوسید❤️
پدرش که از سرکار برمیگشت، تمام قد جلوی او میایستاد و دستش را میبوسید😘.
به قدیر میگفتم دستان پدرت روغنی است اما او میگفت من به این دستها افتخار می کنم
خواهر شهید سرلک :
قدیر از نظر شخصیتی فوقالعاده فعال و پویا بود و مانند نامش واقعا توانا و انواع تخصصهای گوناگون را فرا گرفته بود و از هر نظر علم به روزی داشت و عضو گروه تواشیح بود. در فعالیتهای عامالمنفعه حضوری پررنگ داشت. قدیر از 13 سالگی غسل شهادت میکرد که در 31 سالگی مورد قبول خدا واقع شد.
زمانی که وارد سپاه شد برای گذراندن دورههای آموزشی به تبریز رفت و در آنجا در وقتهای آزادش حفظ جزء 30 را آغاز کرد و در نیمه دوم دوره آمورشیاش, جزء 26 قرآن را حفظ کرده بود . بسیار مؤدب و مهربان بود و بر روی حجاب و امر به معروف و نهی از منکر تأکید داشت و بر روی این موضوع بسیار سفت و محکم ایستاده بود و برای انجام کار با اقوام و دیگر افراد به یک شکل برخورد میکرد و «نمیتوانم جواب حضرت زهرا(س) را بدهم» تکه کلامش بود. مداح بود و اولین نفر در هیأت حضور و تأکید زیادی داشت که بعد از قرائت زیارت عاشورا حتما قرآن تلاوت شود و بر روی آموزش بچهها زمان میگذاشت و میگفت اولین دین بر گردن ما پرورش بچههای محل است.
مأموریتهایش زیادشده بود اما طبق عادتی که داشت، حرفی نمیزد. شاید فکر میکرد اگر بگوید به سوریه میرود، ممکن است مادرش که یک پسر بسیجیاش را در سال ۸۸ از دست داده، طاقت شنیدن این خبر را نداشته باشد. اما از وقتی که داوود در جریان اغتشاشات سال ۸۸ زخمی شد و مدتی بعد از آن فوت کرد، وابستگی مادر به قدیر بیشتر شده بود. شده بود سنگ صبور مادر. هربار که به مأموریت میرفت به او میگفت به گرمسار میروم.
مادر میدانست شهادت آرزوی قدیر است. تعجبی هم نداشت، چون او را با عشق به امام حسین(ع) بزرگ کرده بود. در خانهای با باورها و اعتقادات انقلابی تربیتش کرده بود. خاطرات سالهای جنگ تحمیلی را از پدرش شنیده بود و به شهدای جنگ تحمیلی ارادت داشت...
۲روز قبل از شهادتش تلفنی با مادر صحبت کرده بود. در جواب کجایی مامانجان؟ کی میآیی؟! فقط گفته بود: «انشاءالله...توکل برخدا...» این آخرین بار بود که مادر صدای شیرین و آرام او را میشنید.
قدیر سر همان قولی که داده بود ایستاد و دقیقا بعد از ۱۰ هفته بازگشت. اما با بدنی پاره پاره و اربا اربا روی دوش هم رزمانش برگشت و من هیچ وقت نتوانستم پیکر او را ببینم.
من هیچ وقت از این که قدیر در راه اسلام شهید شد پشیمان نیستم اما قدیر زود رفت و ای کاش بیشتر پیش ما میماند. امانت داری، فروتنی و ایمان، سه ویژگی بارز قدیر بود که باعث شد همه شیفته او شوند.
اگر ۱۰ فرزند مانند قدیر داشتم بازهم تقدیم انقلاب میکردم؛ انقلابی که پرچمدار آن امام زمان(عج) و رهبر آن حضرت آیت الله خامنهای است که امیدوارم هرچه زودتر این پرچم به دست صاحب اصلی آن برسد.
عبدالحسین سرلک، پدر شهید قدیر سرلک، کمتر از یکسال بعد از شهادت فرزندش در مشهد مقدس بهصورت ناگهانی درگذشت. غم از دستدادن داوود، قدیر و حالا همسر آنقدر سنگین بود که به بیماری و بستریشدن مادر شهید منجر شد.
🎤«تا مدتها نمیتوانستم سرپا باشم. محرم که شد، جای خالی قدیر را بیشتر احساس میکردم. دلم بدجوری گرفته بود. رو به تابلوی عکس قدیر کردم و گفتم: «مامانجان ببین چه بلایی سر من آوردی! میدانستم که شهادت را میخواستی، ولی الان زود بود. من هیچکس را ندارم.»
از بس گریه کردم خوابم برد. خواب قدیر را دیدم. میخندید؛ آنقدر که دندانش که در کردستان شکسته شده بود نمایان شد. زد روی کتفم و گفت: «مادرجان نترسیها! من همیشه پشتت هستم.»
حالا هر وقت دلم میگیرد با یاد او و این حرفش آرام میگیرم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۹دی
یاد کنیم از بسیجی گمنام که بدست نااهلان آتش زدند وبه شهادت رسید
ودرعاشورای حسینی جشن گرفتند
🎥🔞تصاویر به آتش کشیدن
❣جوان بسیجی،
🔥توسط فتنهگران درسال 88
⭕️رهبرانقلاب اسلامی:
ملت با کسانی که در روزعاشورا جوان بسیجی را با بی حیایی لخت کردندوکتک زدند، آشتی نمیکنند!
شهید#سیدعلیرضا_ستاری🕊🌹
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
۹دی یاد کنیم از بسیجی گمنام که بدست نااهلان آتش زدند وبه شهادت رسید ودرعاشورای حسینی جشن گرفتند 🎥🔞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا #حاج_قاسم اجازه نداد دخترش او را بغل کند؟!
⁉️ مردِ میدان از چه چیزی میترسید؟
#شهید_القدس
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🔻 4روز دیگر تا سالگرد شهادت #شهید_سلیمانی
🔸 دریافت نسخه با کیفیت
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 رفیق خوشبخت ما
13.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 در حرم امام رضا علیه السلام چه خبر شده، حاج آقای مروی تولیت پاسخگو باشید⁉️
حضرت رضا علیه السّلام فرمودند:
زمانی که امّت من به امر به معروف و نهی از منکر را به یکدیگر واگذارند ( آن را ترک گویند) باید آماده پذیرش عذاب الهی باشند.
[کافی، ج۵، ص۵۹، حدیث۱۳]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ندیدن خود
و تعلق الهی شهید؛
شهدا تعلّقاتشان، تعلّقات متعالی بود.
#سرباز_وطن
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌹
#محبت_خدا
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم
✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام
✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یاعلی یا فاطمه الزهرا یا صاحبالزمان ادرکنی ولاتهلکنی )
✅ خواندن صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ خواندن صلوات خاصه آقا علی بن موسی الرضا علیهالسلام
#مهرمادری
#طوفان_الأقصى
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم ✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام ✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یا
سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال #الحقنی_بالصالحین
👈 سی و هفتمین روز از 💐 #چله_سی_و_نهم 💐 مهمان سفره پر برکت
شهید🍃🌷 امیر حسام ذوالعلی 🍃🌷 هستیم .
شهید امیر حسام ذوالعلی در اول دی ماه سال 1365 در محله نارمک تهران به دنیا آمد. پدرش از مدافعان خرمشهر بود.حسام دانشجوی رشته الهیات دانشگاه آزاد بود و در دانشگاه سعی می کرد با بصیرت دادن به دانشجویان آنها را با دسیسه های فتنه گران آشنا کند. امیرحسام ذوالعلی سرانجام در دهم دی ماه 88 و یک روز پس از حماسه بزرگ نه دی، در حمله عده ای از منافقان فتنه گر، مجروح و سپس به درجه رفیع شهادت نائل آمد و هم اکنون در قطعه 27 بهشت زهرا، ردیف 84 شماره 14 آرمیده است.
برادر شهید خاطره ای را برایمان نقل کرد از حضور در خیابان جهت مقابله با فتنه گران: "من و حسام چون فاصله سنی کمی داشتیم همیشه با هم بودیم. تو فتنه 88 من خیلی کم طاقت بودم. یک دفعه توی انقلاب بود، سر وصال. دیدیم پدرمون داره با موتور میاد که یک دفعه دیدیم به حاجی حمله کردند و دارن میزننش. من و حسام رفتیم جلو. من باهاشون درگیر می شدم ولی حسام فقط بلندشون می کرد و دورشون میکرد و میگفت اینا گول خوردن قضیه از یک جای دیگه داره آب می خوره."
یک ماه قبل از شهادتش بی خبر به کربلا رفته بود وقتی اومد دیگر اون حسام همیشگی نبود صورتش پر نور شده بود روحانیت عجیبی پیدا کرده بود حتی حرف زدنش هم کمتر شده بود".
پدر شهید ذوالعلی برایمان از خصوصیات اخلاقی حسام گفت: "حسام خوبی های زیادی داشت. قدرت جذب بالایی داشت. نوع برخوردش، کلام شیرینی که داشت. خیلی قشنگ دعا میکرد طوری که برای همه مراسم ها دعای آخر را میدادند حسام بخواند همیشه سه تا دعا میکرد اول برای فرج امام زمان (عج) دوم برای سلامتی آقا و در آخر حتما می گفت خدایا ما را به شهدا برسان. روز عاشورا اآنقدر این دعا را با طرز عجیبی بیان کرد که تا حالا اینجوری ندیده بودیم.