eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
9.1هزار ویدیو
241 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امام خامنه ای : 🔹ملّتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل اللّه نوری را بالای دار بکِشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با اینکه جزوِ بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اینکه با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیّت همراهی نکرد، ضدمشروطه قلمداد کردند ... پنجاه سال بعد چوبش را خوردند! 🔹آنها یک عدّه آدم خاص نبودند؛ این یک و عمومی بود. 🗓۱۳۸۴/۸/۸ 🔹 حالا این را مقایسه کنید با این شهیدِ طلبه‌ی همدانی ما؛یک طلبه‌ی همدانی، در خیابان با مظلومیّت به شهادت رسید؛ شما دیدید همدان چه غوغایی شد برای تشییع او! چه انعکاسی در ایران پیدا کرد؟ همه احساس همدردی کردند، همه احساس علاقه کردند؛ 🗓۱۳۹۸/۰۲/۱۸ ✍ میثاق طلبگی : 🔸چند روز پش تجمع اعتراض‌آمیز به وضعیت شیخ زکزاکی ، در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران برگزار شد. 🔸الحمدالله از وجود این حرکت و تاسف از کمیت افراد شرکت کننده و یا اصلا باید گفت، تاسف از نبودن حمایتی در شأن جمهوری اسلامی . 🔸متاسفانه برای حمایت جدی از این عالم مجاهد، دلبسته ی به امام و انقلاب ، یا منتظریم که خبر شهادتشان ما را بیدار کند. که به فکر تشیع پرشکوه باشیم ؛ یا منتظر آنیم که سازشگران در دفاع از مجسمه مقاومت درآفریقا، قیام کنند و ما لبیک بگویم. 🔸شاید سکوت امروز ما ، دلیل افسوس فردایمان باشد. امت حزب الله به خصوص طلاب و روحانیون در حمایت از این ثمره و میوه بهشتی حوزه علمیه به پا خیزند. که بی تفاوت بودن خواص دلیل بر سکوت امت است. 🖋️ آتش به اختیاران 🖋️ http://eitaa.com/joinchat
♦رونمایی مجاهدین یمنی از دستاوردهای قابل توجه و جدید نظامی ⏪ رونمایی از موشک «قدس» و پهپاد "صمصاد ۳" ارتش و کمیته‌های مردمی یمن در نمایشگاه تسلیحات نظامی شهید «صالح الصماد» این پیشرفت های عجیب نظامی یمنی ها در بزرگترین محاصره تاریخی یک ملت بدست آمده است. عربستان سعودی و آمریکا و امارات چنان یمنی ها را در ۵ سال اخیر تحت شدیدترین محاصره ها قرار داده اند که هیچگونه راهی برای کمک رسانی نظامی توسط ایران به آنها وجود ندارد. ⏪برخی بزرگان دینی درباره نقش ویژه مردم یمن در عصر ظهور سخنان قابل تامل و بشارت دهنده ای دارند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سلام بر شهدا؛ 🍃همان‌هایی که با سر رفتند و بدون سر آمدند 🌹سلام بر شهدا‌؛ 🍃همان‌هایی که با پای خود رفتند و بر دوش مردم برگشتند ‌🌹سلام بر شهدا‌؛ 🍃همان‌هایی که سالم رفتند و با چند تکه استخوان برگشتند 🌹سلام بر شهدا؛ 🍃همان‌هایی که مونسی جزء نسیم صحرا و حضرت زهرا (س) ندارند ‌🌹سلام بر شهدا؛ 🍃همان‌هایی که از همه چیزشان گذشتند و رفتند تا ما بمانیم #شهـــــدا.شرمنده.ایم #رفتند_تا_بمانیـــــم روزتون متبرک به دعای شهـــــ🌷ـــــدا
سلام علیکم💐 ششمین روز از چله ی پانزدهم🌟 اعمال مستحبی ، ومراقبتهای این چله را از طرف ، ❣شهید قنبر مزروعی❣ هدیه می کنیم به آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام
تنها شهید که نام دارد اما نشانی ندارد! 💢نیمه های جاده هراز، مسیر انحرافی و میانبری به سمت بلده نور باز میشود. در میانه های این مسیر راه شوسه ای تو را از جاده ی اصلی به سمت روستایی می برد به نام کرسی و در گلزار شهدای آن شهید می بینی که روی سنگ مزارش نوشته است: مزروعی. او تنها شهید گمنام مازندران است که نام و شهرتش معلوم است، اما کسی از زادگاه و موطنش خبر ندارد. ✴️ماجرا از این قرار بود که در یکی از پادگانهای ارتش، دو سرباز رشید و دلیر خدمت میکردند که نام و شهرت هردوی آنها مزروعی بود و جالب تر این که این دو سرباز در یک گردان و یک گروهان هم خدمت بودند. یکی از این دو مازندرانی و اهل روستای کرسیِ نور بود. 🌀از قضا در عملیاتی هر دوی آنها به می رسند. پیکر مطهر و پاک قنبر مزروعی نوری، دیرتر پیدا میشود. از این رو دوست هم خدمت و هم نامش را به اشتباه از آنجایی که طوری جراحت برداشته بود که قابل شناسایی نبود، به جای او به روستای کرسی میبرند 💢 و پس از تشییع باشکوهی به خاک میسپارند. ‌درست در هفتمین روز مراسم و خاکسپاری این شهید بزرگوار، پیکر شهید قنبر مزروعی نوری را که اهل روستای کرسی بود، به زادگاهش می آورند و پس از شناسایی کامل و دقیق به خانواده اش تحویل میدهند، اما از آنجایی که جز نام، دیگر مشخصات و پلاک شناسایی شهید مزروعی مفقود شده بود و نمیدانستند اعزامی از کدام شهر میباشد، 💢ناگزیر او را در همان روستای کرسی مهمان دائمی مردم خونگرم و باصفایش کردند و در همانجا برای همیشه ماندگار شد. تا خدا چه بخواهد. شهید گمنام روستای کرسی نیست، چون مردم اینجا او را در میان دل خود جای دادند. برای خانواده بزرگوار شهید مزروعی نیز، او مانند پسر شهیدشان می باشد، 🌀اما ماجرای غربت او بسیار تأثر برانگیز است و دلهای سوخته را به درد می آورد. غربت او بی شباهت به ماجرای غربت مولایش ثامن الائمه، امام علی بن موسی الرضا(ع) نیست. آن گونه که این امام همام نیز نام و نشان داشت و برای همه آشنا بود، لیکن پیکر پاک و مطهرش پس از به شهر و دیار خویش بازنگشت و در غربت به خاک سپرده شد. شادی روح شهدا صلوات💐 منبع وبلاک سراسر نور رزمندگان مهدی(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درددلی با شهید گمنام . مزار شهدا با صدای حاج محمود کریمی التماس دعا
کبوترانه 🕊☘🕊☘🕊☘ ... دستم را به سینه نهادم سلام این چنین دادم : سلام ای آسمانها خاک پایت سلام ای آسمانی ها گدایت سلام ای برتر از خورشید ، ایوان طلایت غریبانه صدایش کردم و گفتم سلام ای آشنا و ای حبیبم جوابی آمد و از دل شنیدم غریبه غم مخور ، من هم غریبم بیا خوب آمدی ، من معنی اَمن یُجیبم ☘🕊☘🕊☘🕊 نمازی خواندم ،آزاد مثل یک کبوتر آمدم صحن گوهر شاد کنار حوض بین صحن کمی آب نوشیدم فضای حوض خالی بود و ایوان را میان حوض می دیدم 🕊🕊🕊 که نا گه یک کبوتر بال زد غرق ترنم با صدای خود سکوتم را شکست و شاد و سرمست ، کنار حوض بنشست کبوتر تشنه بود و آب می خورد دل من بین سینه تاب می خورد نگاهش کردم و گفتم کبوتر خوش به حالت چه جایی می زنی پر ، خوش به حالت دلم می خواست مثل تو پرواز می کردم پرم را باز میکردم و با بال سپیدم پرچم سبز حرم را ناز میکردم دلم می خواست که آقا مثل ، تو به من هم لانه می داد به کام من به دستش دانه می داد دلم می خواست با عشق، مردم برایم نذر می کردند گندم کبوتر راستی جایی جز این صحن و سرا رفتی؟؟؟؟ اگر رفتی بگو که تا کجا رفتی ؟؟؟ چه می دانی که دردم چیست ؟؟؟ اصلا تو به عمرت به کربلا رفتی ؟؟؟؟؟؟؟؟ کبوتر ! از سر شب فکرم آنجاست کبوتر درد من دوری از آنجاست تو که جایت همیشه پیش آقاست تویی که خانه ات بر بام دنیاست برو پیشش بگو آقا نوکرت بی قرار است از آن روزی که رفته کربلا چشم انتظار است برو پیشش بگو آقا گدایت شب به شب خوابش حسین(ع) است بگو که سینه او تنگ اربابش حسین(ع) است کبوتر تا شنید اسم حسین(ع) آمد ، نوکش را از میان آب برداشت نمی دانم چه فکری توی سر داشت ،مگر او هم خبر داشت ؟؟؟؟؟ گمانم که کبوتر خوب می دانست ارباب دم آخر زبانش خشک بود و تشنه آب من آواره تنها ، کنار حوض بی ماهی که روی آب پاکش کاسه هایی به رنگ زرد ، یک زرد طلایی به رویش عکس یک دست خدایی که بود از تن جدا رویش نوشته : ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد ... 🕊☘🕊☘🕊☘🕊☘🕊