eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
چهل روز همنشینی با #محبت_محمد_و_آل_محمد #حب_الحسین_یجمعنا تلاوت ۴۰ روزه #زیارت_اربعین همنوا با زائرین حسینی به #امید_ظهور حماسه اربعین ؛ #شاهراه_ظهور
🌿مقام معظم رهبری امام خامنه ای: بچه‌هاى شهدا! پدران عزیز شما،این هدیه‌ى الهى را آسان و رایگان به‌دست نیاوردند ازخودشان گذشتند و خدا این هدیه را به آنها داد #شهیدمهدی_بیدی🌷
زندگینامه شهید مهدی بیدی : پاسدار شهید مهدی بیدی به سال ۱۳۵۰ در تهران و در محله چهارراه سیروس به دنیا آمد. والدین مهدی بیدی اصالت سبزواری داشتند، پدرش انسانی وارسته بود که با پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران ملحق شد ولی بعدها به خاطر بیماری چشم از شغلش استعفا داد. والدین مهدی بیدی او را مقید و مذهبی بار آورده بودند و به همین جهت با اوج گیری انقلاب خمینی او نیز در سنین نوجوانی به انقلابیون پیوست. شدت فعالیت های انقلابی مهدی بیدی به گونه ای بود که ماموران ساواک به صورت مستمر در تعقیب او بودند و مهدی مجبور بود مخفیانه به خانه رفت آمد کند و همین امر موجب مهاجرت اجباری خانواده از تهران به سبزوار شد. وقتی شعله های جنگ تحمیلی برافروخته شد مهدی بیدی تلاش بسیاری برای اعزام به جبهه کرد ولی این تلاش ها به خاطر سن کم نافرجام می ماند تا این که موفق شد در سال ۶۶ به مدت ۸ ماه در جبهه های جنگ حاضر شود.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
زندگینامه شهید مهدی بیدی : پاسدار شهید مهدی بیدی به سال ۱۳۵۰ در تهران و در محله چهارراه سیروس به دنی
پس از جنگ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملحق شد و منتظر ماند تا دوباره روزی باب شهادت باز شود تا این که در خرداد ماه سال ۱۳۹۵ راهی شامات شد و در صف مدافعان حرم قرار گرفت.
بهزاد بخشنده از فرماندهان پادگان شهید سلمانی در این خصوص میگوید : ” عصر روز شنبه ۲۲ خرداد ماه که در مورد بحث آماده سازی و یگان رزم بسیجیان داوطلبان اعزام به سوریه مطرح بود یک فراخوان بسیج در پادگان شهید سلیمانی لشکر ۲۷ برگزار شد که به داوطلبین اطلاع بدهیم برای آموزش از روز یکشنبه حضورداشته باشند. بعد از فراخوان وقتی که داوطلبین بسیجی پادگان را ترک می کنند از رده بالا اطلاع دادند که ۲۰ نیروی تخصصی برای اعزام به سوریه نیاز داریم. آن وقت اکثر بچه ها پادگان را ترک کرده بودند و چند تا فرمانده گردان و رسته که با هم کار می کردیم دور هم نشسته بودیم که با توجه به فعالیت نیروها روی اسامی اعزامی بچه ها نظر بدهیم که چه کسانی را انتخاب کنیم. شهید بیدی هم با چند تن از دوستانش در دفتر پادگان نشسته بودند و دیدم یک ربع قبل از افطار بود که شهید بیدی من را خواست و اعلام کرد که من قبلا تمام آموزش ها را دیدم و تجربه جنگ در دفاع مقدس را هم داشته ام و برای رفتن هیچ مشکلی ندارم. من به آقا مهدی گفتم صبر کن تا در جلسه تصمیم گیری شود که خود اقا مهدی آمد وسط جلسه و کارت های آموزش را که تاییدیه خود ما از قبل بود؛ نشان داد و گفت: من آمادگی رفتن را دارم . ما به او گفتیم باشد! اسمت را در لیست قرار می دهیم، دیدم دوباره آقا مهدی برگشت گفت: مطمئمن بشوم که اسمم در لیست است؟؟ به او جواب دادم بله شما بروید انشاءالله اگر مورد عنایت خانم حضرت زینب (س) قرار بگیرید حتما با اعزام شما موافقت می شود.“
همسرش ۲۰ سال با مهدی بیدی که او را مرتضی صدا می‌زند، زندگی مشترک داشته است. او می‌گوید: “یکبار تلویزیون، تصاویر یکی از شهدای مدافع حرم را نشان می‌داد، بلند شد و گفت می‌خواهم بروم برای اعزام به سوریه. به شوخی گفتم: «ول کن تو رو خدا مرتضی! حوصله داری؟» اما او جدی گفت: «نه باید بروم.» یک شب هم گفت: «خواب دیدم که بی بی زینب(س) گفت: “در باز شده بیا”» گفتم: «مرتضی! تو دوباره خواب دیدی؟» خواب زیاد می‌دید و خواب‌هایش هم بیشتر صحت داشت. هر وقت برای بچه‌ها خواب می‌دید محال بود چیزی غیر از آن که می‌بیند، تعبیر بشود. چون رزمنده هم بود وقتی تلویزیون عکس شهدای دفاع مقدس را نشان می‌داد، همیشه گریه می‌کرد و می‌گفت: «ما جاماندیم. هر وقت دوباره دری باز شود من اولین نفر خواهم بود.» من به او می‌گفتم: «خدا را شکر دیگر در ایران جنگی نیست که تو اولین نفر باشی.» از دنیا بی‌خبر بودم که سوریه و عراق جنگ است. ۱۱ ماه این در و آن در زد تا برود سوریه.
مهدی بیدی : در ۲۸ خرداد سال ۱۳۹۵ در خط آفندی ۳۵ کیلومتری جنوب شهر حلب سوریه و در اثر اصابت ترکش به پشت سر و کمر به یاران شهیدش پیوست و روزی خور مولای شهیدان شد. در اواین روز از تیر ماه سال جاری مراسم وداع با پیکر این شهید بزرگوار در معراج شهدای تهران برگزار شد و روز بعد مراسم تشییع شهید بیدی در تهران و مشهد با شکوه هر چه تمام تر برگذار شد. پیکر شهید بیدی به درخواست خانواده و بنا به وصیت خودش در شهر سبزوار به خاک سپرده شد. از شهید مهدی بیدی دو فرزند پسر و یک دختر به یادگار مانده است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 اعجاز اربعین 🔸حتما میدونید که شهر کربلا با جمعیت ۶۰۰ هزار نفری از نظر زیر ساخت های کلان شهری تقریبا صفر هست. یعنی سیستم فاضلاب شهری نداره، گاز کشی نداره، حمل نقل عمومی، تاکسی رانی یا اتوبوس رانی یکپارچه نداره، مترو مونو ریل و.... نداره! 🔸عراقی ها در اربعین بنا به دلایل مختلف غذا رو در ظرف های کوچک تر سرو میکنند، یعنی در روز حداقل پنج وعده کوچک غذا نیازه! اگر روزی پنج بار هم آب مصرف کنی که قطعا بیشتر از این حرفهاست. در بازه زمانی ده روزه برای جمعیت ۲۰ میلیون نفری چیزی حدود دو میلیارد وعده آب و غذا توزیع میشه! البته رایگان! این خودش اسباب حیرت و سرگردانی جامعه شناسان و تمدن سازان غربی شده که کشوری که نفت در برابر غذا، انفجار های متعدد تروریستی و اشغال سریع داعش قسمتی از تاریخ اونه چجوری در برهه ای از زمان میزبان عظیم ترین تجمع بشری خلقت میشود! 🔸لغت معجزه از ریشه عجز هست! یعنی کاری که کس دیگه نه الان و نه هزار سال دیگه نمیتونه انجام بده! اژدهای موسی معجزه است چون کس دیگه ای نمیتونه انجامش بده! قرآن معجزه است چون کسی نمیتونه مثلش رو بیاره! اربعین معجزه است، چون اگر این جمعیت ۲۰ میلیون نفری رو وارد کلان شهرهای تمدن مدرن کنیم، بافت ها و زیرساخت های کلان اون شهر از هم خواهد پاچید، مضمحل خواهد شد. ۲۰ میلیون جمعیت رو اگر فقط لحظه‌ای به توکیو با اون ساختار ابر شهری مدرن با اون سیستم قطار شهری پیچیده و در هم تنیده اگر پمپاژ کنیم، بنیان های شهری آنها از هم گسیخته خواهد شد! نیویورک همینطور شیکاگو و پاریس و ... هم همینطور. زباله از در و دیوار شهر بالا خواهد رفت، کارگران اعتصاب خواهند کرد، ارتش آماده باش میشود! 🔸کربلا مترو نداره!مونو ریل نداره، اتوبان نداره! با این حجم از جمعیت و کشوری جنگ زده و بدون زیرساخت های اساسی اگر شیر آبی رو باز کنی نباید قطره ای آب بیاد، باید سر یک پرس غذا نزاع بشه. اما این بار نه! این بار، این بشر مدعی تکنولوژی باید اندر خم این بماند که چه شد! و چه خواهد شد! این جمعیت می آید، برادرانه خاضعانه مخلصانه هم می‌آید. برای آب و غذا دادن به زائران مسابقه راه می افتد، همگی به سمت حرم حسین(ع) رهسپار میشوند، و برمی گردند! در گرما و سرما فاجعه ای رخ نمیدهد،بیماری اپیدمی نمیشود، کشتار فجیع و گسترده رخ نمی‌دهد و سال بعد دوباره جمعیت بیشتر میشود تا دنیا کامل بفهمد که خدا چگونه نور خود را کامل خواهد کرد. meysam_zlf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین یکتا : بچه ها ! موافقین یه کم گریه کنیم؟؟؟ تو عالم رویا ازش پرسید چیکار کنیم شهید بشیم؟ گفت... #گریه_کنید
💌 هدیه #مادر_شهید به مهدی ترابی 🔺 پس از شادی خاص #مهدی_ترابی، این بازیکن پرسپولیس با هزینه مادر شهید محمد خلیل پور نهر به سفر معنوی مشهد مقدس دعوت شد.✨🌹🌿
شهـدا..! مانده ام از ڪدامتان، بنویسم..! بخوانم..! بشنوم..! ✨هر ڪدامتان را صفتے ست ڪه #شُهره شده اید به آن.. هر ڪدامتان را اخلاقے ست ڪه #جادوانه شده اید به آن.. اما مے دانم ! ✨همه ے شما را اگر خلاصه ڪنم، مے شـود #عبد.. و تمام پیام تان را اگر خلاصه ڪنم... مے شـود #حق... ✨دعا ڪنید ما را تا عبد حق شویم... رهایمان نڪنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهل روز همنشینی با #محبت_محمد_و_آل_محمد #حب_الحسین_یجمعنا تلاوت ۴۰ روزه #زیارت_اربعین همنوا با زائرین حسینی به #امید_ظهور حماسه اربعین ؛ #شاهراه_ظهور
#لاله‌های_آسمونے ▪️شب های دوشنبه و جمعه به اتفاق به مجالس برگزاری دعای كمیل می رفتیم، از من می خواست در زمانی كه او در جبهه است، خواندن دعای كمیل بویژه دوشنبه شب ها را فراموش نكنم و ادامه دهم. ▪️شهید گودرزی كیا خیلی اهل نماز شب بود، نمازهای آخر شبش بعضا طولانی می شد. به امام رضا (ع) ارادت زیادی داشت و هر زمان كه فرصت می كرد به مشهد و زیارت ایشان می رفت. ▪️شهید چنان بر سجاده نماز اشك می ریخت و از خدا شهادت را طلب می كرد كه تنم لرزید و به او اعتراض كردم و گفتم: 'آخر مرد حسابی، تو با وضعیت بارداری من و شرایط زندگی ما، از خدا شهادت را می خواهی، من بدون تو چگونه این زندگی را اداره كنم، بی تو چگونه سر كنم. ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 📎 نخستین عکاس دفاع مقدس #شهید_داریوش_گودرزی‌کیا🌷 ولادت : ۱۳۲۵/۱۱/۲۵ روستای اناج ، اراک شهادت : ۱۳۶۳/۷/۲۹ منطقهٔ عملیاتی میمک
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#لاله‌های_آسمونے ▪️شب های دوشنبه و جمعه به اتفاق به مجالس برگزاری دعای كمیل می رفتیم، از من می خواس
شهید حاج داریوش (كریم) گودرزی كیا در تاریخ 25 بهمن ماه سال 1325 هجرش شمسی در روستای «اناج» از توابع شهرستان اراك در خانواده ای محروم دیده به جهان گشود. از همان دوران كودكی طعم تلخ محرومیت و سختی را چشید تا كلاس ششم ابتدایی درس خوانده و ناگزیر پس از چندی به عنوان نامه رسان در وزارت پست مشغول به كار شد. شهید در سال 1355 به استخدام خبرگزاری جمهوری اسلامی درآمد و به عنوان عكاس ایرنا مشغول به كار شد و از سال 1360 عكاسي را از جبهه‌‏ها آغاز كرد. داریوش گودرزی‌كیا در29 مهر ماه سال 1363 در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در منطقه عملیاتی میمك به شهادت رسید كه به عنوان نخستین عكاس شهید دوران دفاع مقدس شناخته می‌شود.
همسر شهید 👇 👇 شهید گودرزی كیا اصلا اهل تظاهر نبود، وقتی از او می خواستم كه عكس برخی از دوستان شهیدش را بر روی دیوار خانه بگذارم، مانعم می شد و می گفت: این شهدا در قلب من جا دارند و نیازی نیست كه چهره اشان را در مقابل چشمانم قرار دهی. همه شما در قلب من جا دارید و من شما را از صمیم قلب دوست دارم. حاج آقا خیلی دعای كمیل دوست داشت، شب های دوشنبه و جمعه به اتفاق به مجالس برگزاری دعای كمیل می رفتیم، از من می خواست در زمانی كه او در جبهه است، خواندن دعای كمیل بویژه دوشنبه شب ها را فراموش نكنم و ادامه دهم. شهید گودرزی كیا خیلی اهل نماز شب بود، نمازهای آخر شبش بعضا طولانی می شد. به امام رضا (ع) ارادت زیادی داشت و هر زمان كه فرصت می كرد به مشهد و زیارت ایشان می رفت. شهید چنان بر سجاده نماز اشك می ریخت و از خدا شهادت را طلب می كرد كه تنم لرزید و به او اعتراض كردم و گفتم: 'آخر مرد حسابی، تو با وضعیت بارداری من و شرایط زندگی ما، از خدا شهادت را می خواهی، من بدون تو چگونه این زندگی را اداره كنم، بی تو چگونه سر كنم.'
همرزمانش می گفتند؛ در آخرین عملیات ( میمك) به عنوان عكاس به خط مقدم جبهه اعزام شده بود، در مراسمی كه اعضای گردان در شب قبل از عملیات برگزار كرده بودند، حاج آقا گریه زیادی كرده و شهادت را از خدا طلب نموده بود. همرزمانش در این مراسم وقتی وضعیت داریوش را می بینند، به او با شوخی می گویند كه خیلی نورانی شدی؛ حاج آقا هم در جواب می گوید كه 'شما آنچه كه من می فهمم را متوجه نمی شوید'» مجتبی گودرزی كیا فرزند شهید به خبرنگار گروه اجتماعی ایرنا گفت: پدرم برنده لوح دست خط زرین حضرت امام خمینی (ره)، دیپلم افتخار و سكه‏ یادبود مجتمع، به عنوان برگزیده‏ بخش عكاسي از مجتمع هنر و ادبیات دفاع مقدس در سال 1367 می باشد. وی با نقل قول از پدر شهیدش افزود: عكاس جنگ ،عكاسی است كه وقتی صدای سوت خمپاره شنید خیز نگیرد بلكه باید استوار ایستاده باشد و لحظه برخورد خمپاره را ثبت و ضبط كند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠ورود پیکرهای مطهر ۷۰ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس در آستانه سالروز شهادت امام رضا (ع) دوشنبه ۶ آبان _ مرز شلمچه ✅اطلاعات تکمیلی در سایت تفحص شهدا 👇 Www.tafahoseshohada.ir @moghavematt