eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
235 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#خدمت_به_خانواده_ننگ_نیست #بلکه_مایه_عزت_و_بزرگواری‌است❗️ 🌹شهید یوسف کلاهدوز: ✍حضرت رسول صلی‌الله‌
شهید یوسف کلاهدوز در اول دی سال ۱۳۲۵ در شهرستان قوچان متولد شد. پس از پایان تحصیلات دبیرستان وارد دانشکده افسری شد و خود را در ظاهر معتقد به رژیم نشان می داد، ولی عملا به ترویج اصول و ارزش های اسلامی می پرداخت. او مدت هفت سال در لشکر شیراز به خدمت مشغول بود. توجه او به قرآن و فرامین الهی باعث حساسیت جاسوسان رژیم پهلوی شده بود. تیزهوشی شهید کلاهدوز نه فقط موجب برطرف شدن سوء ظن ضد اطلاعات گشت، بلکه منجر به خوش بینی و پیشنهاد انتقال وی به گارد شاهنشاهی شد. با مشورتی که با منابع متصل به مرجع ولایت داشت، به او گفته شد که ورود به گارد را بپذیرد. ورود او به گارد در حکم وسیله ای بود که بتواند اطلاعات کسب، و به دستگاه ضربه وارد کند و هسته های بینش را در گارد و ارتش شکل دهد. پس با امام رابطه برقرار کرد، و با راهنمایی های ایشان، نیروهای متعهد و انقلابی را جذب، و سعی کرد اطلاعات سری را در اختیار مبارزان مسلمان قرار دهد. با اطاعت از فرمان حضرت امام (ره) کار سازمان بخشیدن به ارتش را بر عهده گرفت. گروهی که هسته مرکزی آن با همت والای کلاهدوز، اقارب پرست و تنی چند از نظامیان متعهد و نیروهای انقلابی تشکیل شد و ارتش مکتبی از رهاوردهای شایان توجه این ستاد است. او از بدو تاسیس سپاه با این نهاد انقلابی در ارتباط بود. یوسف با همراهی شهید منتظری و تنی چند از نیروهای متعهد تشکیلاتی به نام «پاسداران انقلاب» ایجاد کردند. هنگامی که سپاه به صورت منظم به عنوان یک نهاد به امر حضرت امام (ره) ایجاد شد، کلاهدوز جزو اولین کسانی بود که با میل و رغبت خود به سپاه روی آورد و به عنوان یکی از اعضای شورای عالی سپاه انتخاب شد. باید او را به حق از بنیان گذاران و از محورهای اصلی سپاه دانست. امر مهم آموزش را در سپاه از طرف نماینده شورای انقلاب بر عهده گرفت و در نتیجه فعالیت های چشمگیر، قائم مقام فرمانده سپاه شد. شهید کلاهدوز با کمک افراد متخصص و متعهد طرح تشکیل یگان هوایی را در سپاه تهیه کرد. در عملیات شکستن حصر آبادان، شهید کلاهدوز نقش بسزایی داشت. او سرانجام در سال ۱۳۶۰، با دیگر سرداران اسلام بر اثر سانحه هوایی در منطقه کهریزک تهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید کلاهدوز در شب ۲۱ بهمن ۵۷، متوجه نقل و انتقالات مشکوکی در سطح پادگان، و متوجه نقشه های فاجعه آمیز آنها می شود. از این رو شب، پست نگهبانی را از افسر نگهبان تحویل می گیرد و به هر وسیله ای خود را به اتاق تیمسارها می رساند و متوجه نیت پلید آنها می گردد. سپس از پادگان خارج می شود و خبر را به بیت امام (ره) می دهد و به پادگان باز می گردد و تا صبح مشغول بیرون آوردن سوزن چکاننده تانک ها می شود و بدین ترتیب بزرگترین توطئه رژیم را مبنی بر گلوله باران فرودگاه، مجلس، مرکز رادیو و تلویزیون، میدان ارگ، راه آهن و بیت امام، عقیم می گذارد.
بايد او را به حق از بنيانگذاران و از محورهاي اصلي سپاه دانست. نقش او در لحظه لحظه هاي اين نهاد مقدس مشهود است. با آن اعتقادات عميق از همان ابتدا، امر مهم آموزش را در سپاه از طرف نماينده شوراي انقلاب برعهده گرفت و در نتيجه فعاليت‌هاي چشمگير، قائم‌مقام فرمانده سپاه گرديد. او از جمله كساني بود كه توانست سپاه را در مقابل تمامي توطئه هاي داخلي و خارجي حفظ كند و پس از مدتي ارتش و سپاه به همت او و يارانش به عنوان دو بازوي توانمند انقلاب شدند. شهيد كلاهدوز معتقد بود كه سپاه بايد نيروي منظم زميني و هوايي داشته باشد و به پيروي از همين نيات،‌موفق شد با كمك افراد متخصص و متعهد طرح تشكيل يگان هوايي را در سپاه تهيه كند. اين يگان، در شهريورماه 1366 به فرمان حضرت امام به عنوان نيروي هوايي سپاه رسماً تشكيل و گسترش يافت. كلاهدوز دريافته بود كه آمريكا درصدد ترفندهاي جديدي براي ضربه‌زدن به اسلام است. از اين رو مسأله جنگ‌هاي پارتيزاني و آموزش آنها را براي اعضاي سپاه پيشنهاد كرد و سپس در پي جذب نيروهاي نخبه در سپاه شد. زيرا معتقد بود سپاه به افراد متعهد و متخصص براي افسري نياز دارد و براي اين منظور از هيچ كوشش و تلاشي فروگذار نكرد.
وقتي خبر شهادتش به سپاه رسيد عده‌اي از بچه‌ها مي‌گفتندكه سپاه يتيم شده است. با اينكه قائم مقام سپاه بود هرگز راضي نمي‌شد برايش نگهبان و محافظ بگذارند و با سعي و تلاش فراوان دوستان، قبول كرد كه مسلح شود. كم مي‌خوابيد، كم مي‌خورد و كم حرف مي‌زد. مديريت صحيح و پشتكار و خستگي‌ناپذيري، سعه صدر و تحمل زيادي در ناملايمات و شدايد داشت. سنگ صبور همه بود. بي‌توقع، بي‌ريا و عاشق و مخلص و جوانمرد بود. از هيچ كس گله نمي‌كرد و با انجام كوچكترين خطايي، فوراً عذرخواهي مي‌كرد. در مشكلات صبور بود و ديگران را دلداري مي‌داد. روحيه شهادت‌طلبي داشت و مي‌كوشيد آن را در ديگران نيز تقويت كند.
او را می توان نماد یک افسر ولایی و مطیع رهبری دانست که هیچ گاه بدون تایید و تاکید رهبری انقلاب اقدام به کاری نکرده است. و این تمام داشته یک سرباز در مقابل فرماندهش می تواند باشد. او در حادثه انفجار دفتر نخست وزیری در 8 شهریور به طور سطحی مجروح می شود که از آن زمان همواره در انتظار شهادت بوده است، انتظاری که خیلی زود به سر رسید و بالاخره در 7 مهرماه به هنگامی‌كه با دیگر سرداران اسلام و حدود یك صد تن از رزمندگان اسلام از جبهه‌های جنوب به تهران برمی‌گشت بر اثر سانحه هوایی در منطقه كهریزك تهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹25 آبان ماه 1361 روز حماسه اصفهان ، اصفهانی ها 370 شهید عملیات محرم را بر دوش خود تا گلستان شهدا بدرقه کردند. ♦️ سخنان تاریخی امام خمینی (ره) به مناسبت تشییع ۳۷۰ شهید دراصفهان: در کجای دنیا جایی را مثل اصفهان پیدا می کنید که چند روز پیش 370 شهیدش را تشییع کردند. همین ملت شهید داده همچنان بر خدمت خود به اسلام ادامه می دهند. (صحیفه نور، جلد 17، سخنرانى3/9/61 ) ♦️ بخشی از سخنان امام خامنه ای در سالروز ۲۵ آبان در جمع مردم اصفهان: من لازم میدانم در همین زمینه (مناقب اصفهان ،مردم اصفهان) چند جمله ای عرض کنم، اینها شناسنامه این مردم مومن وغیرتمند و ایستاده پای کار به حساب می آید. مردم اصفهان در یک روز سی صد وهفتاد شهید را تشیع کردند، خم به ابرو نیاوردند، بماند که همان روز اعزام به جبهه داشتند پشتیبانی داشتند و حرکت کردند.
🌸یادمان باشد #دعای_ناخدای_انقلاب است که کشتی انقلاب ازطوفان حوادث و فتنه ها عبور میکند. ✨ #خــدایــا به حق #پهلوی_شکسته_حضرت_زهراسلام_الله_علیها ناخدای با خدای #کشتی_انقلاب را حفظ بفرما... #آمیـــــن ✨اللّهم عَجِّل فی فَرج مَولانا صاحِب الزَمان واَحفِظ نائب المَهدی اِمامَنا الخامِنه ای ✨ 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَهم 💠رَهبَرَم سَیِّد عَلی💠 @rahbaram_seyed_ali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بزرگواران ببخشید همانطور که میدانیدوضعیت اینتریت مطلوب نبود در ارسال شهید امروز تاخیر ایجاد شد ازاین بابت عذر میخواهیم 🌹
❇از امام زمان (عج) نقل شده که خطاب به شیخ مفید(قدس سره) فرمود: «انه من اتقی ربّه من اخوانک فی الدین و خرج علیه بما هو مستحقّه کان آمناً من الفتنة المظلّة» (1) 🔰«همانا هرکس از برادران دینی تو تقوای پروردگارش را داشته باشد و بر آن به طوری که مستحق است اقدام کند او از فتنه‌ی گمراه کننده در امان است». ♨️هنگام وقوع فتنه که بسیاری را به کام خود فرو می‌بردتنها کسی می‌تواند از #تبعات و #مفاسد آن در امان باشد که شیعه‌ی خداترس بوده و اهل تقوا و پرهیزکاری باشد. 📕1)احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 498 #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج💗
114.mp3
4.31M
🔴چشم منو امر ولی رهبرا امر شما و جان ما پ.ن: سخنان امروز رهبری را تحریف نکنید/رهبری از #قانون حمایت کردند و بعد مجلس پیرو دستور رهبری قرار شد کار کارشناسی انجام دهد که به زودی اعلام می‌شود.
❤️ رسول الله صلى الله عليه و آله: 🔺أولَی النّاسِ بِی یَومَ القِیامَۀِ أکْثَرُهُمْ عَلَیَّ صَلاةً فِی دارِ الدُّنیا 🔺نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت، کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران بر من صلوات فرستند. 📕 بحارالأنوار ج 91 ص 63 امام صادق عليه السلام: منّت نهادن، خوبى را از بين مى برد المَنُّ يَهدِمُ الصَّنيعَةَ ميزان الحكمه جلد6 صفحه241
نام کتاب :وهب زمان نام نویسنده:عارفه مرادی ✨ موضوع کتاب:زندگینامه شهید مدافع حرم شهید هادی شجاع🌹 📕بخشی از کتاب: خوابگاه تقریبا ساکت بود و بچه‌ها هرکدام مشغول کار خود بودند. مسئول خوابگاه تختی به من نشان داد و گفت: «این تخت شماست.» بعد هم با بچه‌ها کمی خوش‌و‌بش كرد و رفت🚶. همه به من خوش‌آمد گفتند و خودشان را معرفی کردند. همين‌طور که لباس‌هایم را عوض می‌کردم👕 فضای اتاق را با نگاهی سریع از نظر گذراندم. چشمم به کاغذی افتاد که روی یکی از تخت‌ها چسبانده بودند. چند ثانیه‌ای خیره ماندم. 📝کاغذی آچهار و سفید که فقط یک کلمه روي آن نوشته شده بود: #رهبر! ❤️ برایم عجیب بود. یکی از بچه‌ها متوجه تعجب من شد و با لبخند گفت: «این مال هادیه. روی رهبر خیلی حساسه. مواظب باش باهاش شوخی نکنی☝️‌.» در دلم خنده‌ای همراه با شیطنت شکل گرفت
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
نام کتاب :وهب زمان نام نویسنده:عارفه مرادی ✨ موضوع کتاب:زندگینامه شهید مدافع حرم شهید هادی شجاع🌹 📕ب
🌷تازه دامادی که ۲۳ روز بعد از ازدواجش شهید شد ... جوانی ۲۶ ساله که ۲۳ روز بعد از برگزاری مراسم ازدواجش در آسمانی می‌شود.
... وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم... میگفت: "جااان دل هادی...؟ چیه فاطمه...؟" چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود... فقط اشک میریختم و ناله میزدم... دلم داشت میترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن... از دل تنگم گفتم... جانا_ز_فراق_تو_این_محنت_جان_تا_کی... دل_در_غم_عشق_تو_رسوای_جهان_تا_کی... از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش... نوشتم "هادی... فقط یه بار... فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی..." نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم... بعد شهادتش بهترین خوابی بود که میتونستم ازش ببینم... دیدمش… با محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد... مـن_صدایش_زدم_و_گفت_عزيـزم_جانـم... با_همين_یک_کلمه_قلب_مـرا_ريخت_بهم... صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم... "جاااان دل هادی...؟ چیه فاطمه…؟❤ چرا اینقده بیتابی میکنـی...؟ تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای...😍😭 (همسر شهید حاج هادی شجاع)
#همسر_شهید: آقاهادی وصیتی که به من کردند این بود↯↯ 📜فاطمه عزیزم! #احترام به پدرو مادر را فراموش نکنید🗯 بدانید #پاسداری از انقلاب اسلامی و اطاعت از ولایت فقیه #واجب است 📜اگر روزی برای من #اتفاقی_افتاد و کلاً در همه اتفاقات زندگی به خداوند توکل کنید🙏 هر اتفاقی پیش خداوند #حکمتی دارد، از خدا بخواهید هرچه #صلاحه زندگیتان هست همان شود👌
🌷هادی یک بسیجی مخلص و با اخلاق بود. در تمامی کارهای بسیج بدون منت با دل و جان کار می‌کرد. به‌واسطه اخلاق نیکویش، خیلی از بچه‌ها او را دوست داشتند. طوری برخورد می‌کرد که همه عاشق او می‌شدند. هادی قبل از اینکه وارد سپاه شود، در بسیج ویژه مشغول فعالیت بود و بسیار علاقه داشت که سریعتر به #سوریه برود. شهید شجاع توسط #شهید_محمودرضا_بیضایی آموزش نظامی را بصورت تخصصی دید و از همان دوران ارادت خاصی به این شهید داشت. 😔وقتی خبر شهادت شهید بیضایی را شنید، بغض عجیبی گلویش را گرفت و گفت: «باید انتقام شهید بیضایی را از این داعشی‌های #نجس بگیرم...».
🔰وقتی داشتند می رفتند نگاهشان، نگاه آخر بود؛ می خواستند یک حرفی بزنند ولی پشیمان می شدند و نمی گفتند، نمی دانم چه حرفی بود. 🔰ساعت ۶ بعدازظهرپانزدهم مهرماه بود نزدیکی های اذان مغرب سعی می کردند با حرفهایشان مرا از نگرانی در بیاورند، گفتند: یکی دو ماه می روم مأموریت و برمیگردم. 🔰در این چند روز سه بار تلفنی باهم صحبت کردیم در همین حد که از سلامتی همدیگر خبر بگیریم و صدای هم را بشنویم. بارآخر زدم زیر گریه و گفتم: شما را به خدا مواظب خودتان باشید و زود برگرد من دوستت دارم آقاهادی هم گفتند: «من هم دوستت دارم فاطمه جان! چشم زود بر می گردم خداحافظ» 🔰فرماندشون وقتی برای سر زدن به منزل ما آمد گفتند: « آقا هادی شما خیلی شجاع بودند، سعی می کردند توی خط مقدم باشند، می خواستیم سنگر را با برگ درخت زیتون استتار کنیم تا از تیررس دشمن به دور باشیم 🔰داوطلب می خواستیم آقاهادی پیش قدم شدند، مشغول استتار بودند که تیر خورد به دست و قلبشان، شاخه درخت زیتون از دستشان افتاد و شهیدشد . بیست و هشتم مهر شهید شدند پیکرشان یکم آبان ماه روز تاسوعای امام حسین (ع) از مصلای شهر چهاردانگه به سمت امامزاده عباس(ع)تشییع شد وقتی دیدمشان جسمشان سالم بود و صورتشان نورانی. ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 فقط با آرام شوید 🔹عموم مردم و بخشی از بدنه حزب الله از بیانات رهبری در حمایت تصمیم سران قوا در مسئله قانع نشده و هیچ تبیین و تحلیلی را هم قبول ندارند. 🔸سال 60 وقتی آیت الله خامنه ای به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند قصد داشتند آیت الله مهدوی کنی یا فرد دیگری را برای نخست وزیری معرفی کنند. به علت فشار مجلس و نامه نگاری به رهبر کبیر انقلاب یعنی امام خمینی(ره)، ایشان خطاب به آیت الله خامنه ای فرمود که آقای میرحسین موسوی را به نخست وزیری معرفی کنید. 🔹آیت الله خامنه ای مخالف بود چون اساساً خط فکری و سیاسی میرحسین موسوی را قبول نداشت. در اینجا نظر امام را پذیرفت و موسوی را به مجلس برای نخست وزیری معرفی کرد. 🔸سال 1364 بعد از اینکه آیت الله خامنه ای مجدد به ریاست جمهوری انتخاب شدند باز قصد نداشتند که جناب میرحسین موسوی را به نخست وزیری معرفی کنند. باز مجلس به ریاست مرحوم هاشمی رفسنجانی و جناب محسن رضایی بعنوان فرمانده سپاه به امام خمینی(ره) نامه نوشتند و از امام خواستند که نگذارد میرحسین موسوی از نخست وزیری حذف شود! 🔹جناب رضایی در نامه نوشته بود چنانچه میرحسین به عنوان نخست وزیر مجدد انتخاب نشود در جبهه ها و بین نیروها اختلاف می افتد و موضع ما در جنگ تضعیف می شود. هاشمی هم نوشته بود امروز مصلحت است که جناب میرحسین موسوی دوباره به عنوان نخست وزیر انتخاب شود. 🔸امام به یکی دو نفر پیام دادند که به آقای خامنه ای بگویید که آقای میرحسین موسوی را مجدد برای نخست وزیری معرفی کنید. اینجا آیت الله خامنه ای مقاومت کردند و گفتند تا امام به من حکم ندهد قبول نمی کنم. گفتند چرا حکم؟ پاسخ داد چون هیچ حجت شرعی برای معرفی آقای میرحسین موسوی ندارم و ایشان را کامل می شناسم به درد این جایگاه نمی خورد و ... . 🔹امام(ره) پیام دادند باشه من حکم می دهم. این چنین آیت الله خامنه ای با وجود اینکه قلباً و عقلاً با میرحسین موسوی مشکل داشت با نظر امام موافقت کرد. 🔸حالا در رابطه با مسئله افزایش نرخ بنزین؛ همه می دانیم که اجرای این طرح در این زمان با این شرایط بدست بی کفایت ترین رئیس جمهور تاریخ جمهوری اسلامی و بدست بی عرضه ترین وزرای تاریخ ایران و بدست ناکارآمدترین مدیران، کشور را دچار آشوب و بلوا کرده؛ اما هیچ کدام نمی توانیم ادعا کنیم بیشتر از رهبری می فهمیم! یعنی رهبر انقلاب خودشان نمی دانند که مردم قانع نشدند؟ قطعاً می دانند. 🔹اما تکلیف چیست؟ انفعال و غرزدن و عصبانیت و ناراحتی؟ آیا تکلیف این است که ناامید شویم؟ پس چه شد معنای ولایت مداری؟ چه شد «از تو به یک اشاره/ از ما به سر دویدن»؟ چه شد: «وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد»؟ 🔸به نظرم اگر تبیین ها و تحلیل ها آرام تان نکرده، تنها راه توکل به خدا و اطاعت از ولایت است. دنبال توجیهات هم نباشیم. میدانیم برخی حرف ها توجیه است. وقتی ولایت گفتند از این تصمیم حمایت می کنم ضمن انتقاد به عملکرد سران قوا و عدم مدیریت شان و مطالبه از آنها، دیگر ناامید نباشیم. امام فرمود: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا مملک تان آسیب نبیند. اینکه چرا حمایت کردند را مفصل هم توضیح دادیم اگر قانع نشدید تنها جواب ولایت پذیری است. ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃♥️⇨﷽ پیامبر اکرم ﷺ: بر هر مسلمانی است کہ هر روز صدقه بدهد ؛ عرض شد : کسی کہ مال ندارد ، چکار کند ؟حضرت فرمودند : برداشتنِ چیزهای آسیب رسان از سر راه صـدقـہ است؛ نشان دادنِ راه بہ کسی، صدقہ است ؛ عیادت بیمــار صدقه است ؛ امر بہ معروف صدقه است ؛ نهی از منکر صدقـه است ؛ و جـواب سـلام دادن صدقه است ؛ 📗بحارالانوار ج۷۵ ص۵۰ 🌸از امام صادق(ع) شنیدم: سه چیز است اگر مومن بداند، عمرش زیاد و نعمتش برایش جاودان. پرسیدم آنها چیست!؟ 1⃣رکوع و سجود طولانی در نماز 2⃣طولانی نشستن در کنار سفره غذا خوری. 3⃣خیرخواهی(کمک) کردن به خانواده. 📕کافی ج4ص49ح15
‍ ‍ 🍂 ❣ در دفن شهید چه گذشت 💢 لحظه ای كه محمدرضا را كنار قبر گذاشتند و در جعبه را باز كردند همه آمدند و از شهید خداحافظی گرفتند، من یك مفاتیح گرفتم و خواستم تا قبل از اینكه پیكر شهید را وارد خاك كنند یك زیارت عاشورا بخوانم. گوشه ای دورتر از قبر نشستم و مشغول زیارت عاشورا بودم كه شهید را بلند كردند و در قبر گذاشتند همین كه من رسیدم به «السلام علیك یا اباعبدا…» یك دفعه شنیدم كه پدرش با صدای بلند می گفت: مادرش را بگویید بیاید. 💢 ابتدا تصور كردم بخاطر آخرین لحظه ی دیدار و وداع با فرزندم مرا صدا می زنند، كه من گفتم رویش را بپوشانید كه یك دفعه پدر شهید و تمام جمعیت یك صدا فریاد زدند: »شهید دارد می خندد« ولی آن لحظه بنده باور نكردم، گفتم شاید احساساتی شده اند. آخر مگر می شود جسدی كه پنج روز در سردخانه بوده و گردنش به حدی خشك بود كه ما مجبور شدیم برای در آوردن پلاك، زنجیر را پاره كنیم چطور ممكن است بخندد. 💢 در آنجا به یاد این شعر شاعر افتادم كه می گفت: «روزی كه تو آمدی ز مادر عریان/ مردم همه خندان و تو بودی گریان/ كاری بكن ای دوست كه وقت رفتن/ مردم همه گریان و تو باشی خندان».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ❣ 🕊فیلم کوتاه لبخند شهید محمد رضا حقیقی در هنگام دفن🕊
🍂 🔻 توجه به بیت المال ❂◆◈○•---- شهید محمدرضا حقیقی سال 63، 64 بود که به همراه شهید محمدرضا حقیقی گذرمان به جزيره مجنون افتاده بود. او در جایی و من در گوشه ای دیگر از جزیره. گاهی برای دیدارش مسافت طولانی را طی می کردم و سری به او می زدم و وعده ای ناهار را کنارش می ماندم. آن روز هم سوار شدم و بعد از ساعتی کنار سنگرش پیاده شدم. همه دوستان جمع بودند و بازار بگو بخند و شوخى بر پا بود. ناهار آن روز آن ها، ماهی سرخ کرده بود. غذایی که در آن منطقه به وفور یافت می شد و دغدغه غذایی آشپزخانه را پر کرده بود. توصیه همیشگی محمدرضا به هم سنگرانش این بود که مبادا با نارنجک و مهمات جبهه این ماهی ها تهیه شود که این حرام می باشد. مدتی بود که بین بعضی بچه ها مد شده بود که با نارنجک جنگی و یا تدافعی که ایحاد موج زیر آب می کرد ماهی می گرفتند و چند روزی استفاده می کردند. ولی او زیر بار نمی رفت و قرص و محکم پای حرفش ایستاده بود. آنروز به او گفتند که ماهی ها را با تور گرفته اند و مشکلی ندارند. بهرحال سفره انداخته شد و ماهی ها در وسط سفره شکم های گرسنه و هیجان زده را به بازی گرفته بود. لقمه اول به دهان ها برده شده بود که با زبان محلی خودمان که کسی متوجه نشود رو به یکی از دوستان کردم و گفتم "با نارنجک گرفته ای؟" و او هم سربسته جواب مثبت داد. محمدرضا متوجه شد و گفت"پس با نارنجک گرفته اید"! لقمه را نخورده بیرون انداخت و به اعتراض از پای سفره بلند شد، تا در حیف و میل بیت المال شریک جمع نشده باشد. ....و پاداش اعمال او "لبخندی زیبا" بود که روز دفن بر لب های بی جانش نقش بست و همه را به حیرت نشاند.
🍂 ✍ بخشی از وصیت نامه بسم الله الرحمن الرحیم ✍ عزیزان و هموطنان، در برابر مسائل پایدار باشید. از مشکلات و سختی ها ناراحت و دل سرد نباشید. اگر خدای نکرده چنین حالتی برایتان پیش آمد و دچار یاس شدید مروری به تاریخ انقلاب از آغاز تاکنون بیاندازید... ✍ ببینید که این انقلاب چگونه پیش رفت. چگونه مصائب و سختی ها آسان شد. تا چه رسد به حالا که این شجره طیبه، درختی تنومند شده و به خواست خدا پابرجاتر خواهد شد. پس در سختی ها از حرکت نایستید که: ان مع العسر یسرا مسلمانان، ✍ در زندگی از ذکر خدا و یاد خدا غافل نشوید. اکثر ناراحتی های عصبی و سختی های زندگی به خاطر دوری از خداست. این کلام حق را آویزه گوش خود کنید: هر کس از یاد من غافل شود و سرپیچی کند. به درستی که در زندگی به سختی می افتد.(طه آیه 124) ✍ با مسائل فانی و زودگذر دنیا همدیگر را آزار ندهید. دنیا را برای اهل آن که همانا غافلان هستند واگذارید. در برابر مشکلات صبر داشته باشید. توسل را فراموش نکنید. ✍ هموطنان، اطاعت از ولایت فقیه را فراموش نکنید ، از ولی فقیه عقب نمانید که هلاک می شوید و جلوتر نروید که گمراه خواهید شد....