eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
هرگز نمیـرد ! آنکه دلش جلدّ #مشهد است ... #شهید_حاج_حسین_خرازی و جمع یاران ما را هم شفاعت کنید شهدا 🌷 @emamerezaa 🕊🕊
👇👇👇😲😲😲 آمد محضر آیت الله میلانی در . در اطراف مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف می فروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار “بی انصافی” ست. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود است کفش هایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج می شد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهان مبارکش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت میدانی بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟ گفت:بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم “بی انصافی” بود! @salemim
قرار بود اولیــن تفحصے که انجام شد، یک ڪاروان هزارنفری از #شھدا را بفرستیم #مشــهد. سیزده تا شهید کم بود تا بشود هزارتا شهید #پازوکی رفت شلمچه بالای یکی از ڪانال ها، ایستاد به #گریه و زاری😭 گفت:شهـدا داریم ڪاروان میبریم مشـهد.١٣تا جای خالے هم داریم هرڪس مےآید بســم الله.. آمد توی کانال، صدمتری کند 🔨یکهو صداےمان کرد رفتیم توی کانال پس فردا ڪاروانی با #هزارشھید راهےمشهـد شد.
ضریح امام رضا❤️ خاطره ازش میگم خودم بارها تجربش کردم. الان میگم چون بین ما نیست😔💔 یادم میاد میخواستم برم #مشهد پابوسی #امام‌رضا .. اومدم با حسین خداحافظی کنم.. صحبت از شلوغی دور #ضریح شد حسین یه حرفی زد برام خیلی عجیب بود😳 بهم گفت تو اون شلوغی دور ضریح اگه به یاد من بیفتی یه کاری میکنم دستت به ضریح برسه...😊 شاید باورش براتون سخت باشه اما امتحان کردم نه یه بار هر دفعه میرفتم سمت ضریح بی اختیار یاد حسین می افتادم و یه راه برام باز میشد..😳☺️ چند وقت پیشم که رفتم مشهد و حسین #شهید شده بود دوباره یادش افتادم... جاتون خالی ایندفعه کلا جلو ضریح خلوت شد و بعد چند سال ضریح رو بغل کردم...🍃 واقعا عجیب بود حسین و #شهادت لیاقتش بود...
🚨 #خبر_فوری 🌷پیکر مطهر شهید مدافع حرم #شهید_مجید_قربانخانی به درخواست مادر بزرگوارشان، صبح روز #چهارشنبه به #مشهد مقدس منتقل خواهد شد. مراسم طواف پیکر مطهر #شهید ⏰ساعت ۱۱ صبح در حرم علی ابن موسی الرضا(ع) برگزار خواهد شد. ♨️لازم به ذکر است مراسم #وداع با شهید روز #پنجشنبه(۵ اردیبهشت) 🕰ساعت ۱۵ در #معراج_شهدا برگزار خواهد شد. شادی روحش شهید قربانخانی🌷 #صلوات
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
💔🍂 #خــــادم_حرم_حضرت_معصومه_س 💠هیچ وقت در حرم حضرت معصومه (س) با کفش دیده نشد☺️👌 ، از وقتی خادم ح
🔹شهید والامقام مهدی ایمانی در عمر سراسر پر خیروبرکت خویش☺️👌 جز به خلق و و از هم نوعانش در پی هدف دیگری نبود☺️. در همه حال و در هر شرایطی آرام‌بخش او از چهره‌اش محو نشد☺️ 🔸 ، سادگی و خوش‌رویی سیمای او را در نظر همگان ماندگار کرده است.☺️ در مناجات غرق و عشق و اشتیاق و در به ائمه معصومین زبانزد خاص و عام👌، به‌گونه‌ای که در برپایی هیئت‌های مذهبی سرآمد همه بود. 🔰همسر شهید با بغضی گلوگیر💔 و چشمانی 😢 از آخرین سفری که به‌اتفاق داشتند این‌گونه یادکرد: 🔹با علم به علاقه و اشتیاقی که آقا مهدی به 💔 داشتند درحالی‌که لحظه‌ای نمی‌توانستم نبود ایشان را باور و تحمل‌کنم😔، در آخرین سفری که به الرضا داشتیم، گویی سرنوشت چیز دیگری را برایمان رقم‌زده بود.👌 🔸وقتی خود را در حریم حرم امن یافتم همه وجودم غرق در احساس شد❤️ و با آرزوی همسرم از همه وجودم دست کشیدم.☺️❤️ راوے:همســرشهید
💢عید قربان بود و راهی #مشهد، زمینه سفر را دلهای دلتنگ امام رضا چیدن. خاله و مادر و اصرار به پدری که می دانست خبری در راه است😔 #پدر دل آشوب بود و خبر از بازگشت پاره جگر داشت💔 اما نتوانسته دعوت امامش را رد کند، شاید آنجا بهترین مکان بود تا #دلش آرام شود. 💢مشهد بود و قدم های پدری که قلبش میتپید💗 به شوق #پسری، که شاید برگردد نشانی و باشد #سجادش. تماس و تماس☎️ و .... دل نگرانی مادر از حال همسر؛ همسری که همدم💞 دل منتظرش بود. دست های دعای #مادر رو به ضریح پرمی کشید🕊 تا شاید خبرآمدن سجادش بیاید😔 💢صحن #جوادالائمه برایش بوی دیگری داشت. قدم هایش آهسته تر می شد. بوی #جوان_امام_رضا؛ یا امام رضا جوانم فدای جوادت. سجادم چون جوانت قد رشیدی دارد😭 چهره ای دلربایی دارد. #مدافع عمه جان شده . کاش از سفر برگردد. برسانید که مادرش دلتنگ💔 است و بی قرار. 💢از سفر بر می گردند. #عیدغدیر است و سادات پذیرای مهمانان، خانه ای🏡 که چند سالی است مسافرش دیر کرده. پدر اما خبری را شنیده. چگونه به #مادر بگوید⁉️ مادر ذوق شنیدن آمدن دارد اما چگونه بتواند #سجادش را در یک تابوت⚰ مجسم کند؟ 💢سیدزهراجان، #سادات عزیزم عید غدیر مولایمان عیدی و چشم روشنی داده. سجاد برگشته😍 اشک های مادر ذکر #شکر به زبان دارد. یا امام رضا (ع) دعایم مستجاب شد😭چه زود جوابم را دادی آقاجان #جوانم برگشت. 💢بعد یکسال #شب_شهادت امام جواد (ع )🏴 در حرم مطهر امام رضا (ع) مادری آمده که هم درد #امام_غریبمان در این شب است و ذکر لب هایش آشناست. یا امام رضا (ع) جوانم چون #جوادت قد رشیدی داشت😔
🔰شهیدی که بعد از شهادت ، به زیارت #امام_رضا علیه السلام رفت #شهید_علی_عباس_حسین_پور ✅متولد #خرم_آباد بود و عاشق امام رضا علیه السلام 🔹 سال ۱۳۶۴ ، در #عملیات_والفجر۸ به شهادت رسید. 🔸قبل از شهادتش نوشته بود: "ای کاش امام رضا را بار دیگر زیارت کنم" و چون عاشق یار بود، ثامن الحجج بار دیگه او را طلبید.😭 پیکر مطهرش را به جای خرم آباد به #مشهد فرستادند و در حرم عشق طوافی نمود.💔
🌺🌹🌼🍀🕊🕊🕊🍀🌼🌹🌺 ‌ در اهواز مسئول انتقال بودم. یک روز پیرمردی مراجعه کرد و گفت: فرزندم شده و در اینجاست ، با تعجب سراغ لیست رفتم . اما هر چه گشتیم مشخصات او نبود. پیرمرد اصرار می کرد که آمده تا را با خودش ببرد! من هر چه می گفتم که چنین مشخصاتی در میان نداریم بی فایده بود. پیرمرد مرتب اصرار می کرد. یادم افتاد چند در مقر داریم . نا خود آگاه پیرمرد را به کنار بردم . شش را دید اما واکنشی نشان نداد ، اما با دیدن هفتم جلو آمد فریاد زد : الله اکبر... این من است ، بعد هم او را در کشید و را صدا می کرد. اما این هیچ عامل مشخصه ای نداشت ! نه پلاک، نه کارت ونه... پیرمرد گفت : عزیزان ، این من است می خواهم او را با خودم به شهرمان ببرم. از خدا خواستم خودش ما را کمک کند. با دقت یکبار دیگر نگاه کردم. در میان بقایای پیکر تکه های لباس و یک کمربند بود. کمربند پر از گل بود. نا امید نشدم باید نشانه ای پیدا میکردم روی لباس هیچ نشانه ای نبود . به سراغ کمربند رفتم. آن را برداشتم وشستم. چیز خاصی روی آن نبود. بیشتر دقت کردم ناگهان آثار چند حرف انگلیسی نمایان شد. چهار بار کلمه m کنار هم نوشته شده بود این یعنی اسم که پدرش ساعتی پیش برای ما گفته بود: پدرش این نشانه را هم گفته بود این که اسم خود را اینگونه می نوشته ، با لطف خدا و تلاش بسیار فهمیدیم این حروف را خود نوشته و ما خوشحال از اینکه این به آغوش خانواد اش باز گشته . پیکر را با گلاب شستیم و در پارچه سفیدی قرار دادیم و روز بعد هم به سوی فرستادیم . اما این پدر از کجا می دانست که پیش ماست!!! منبع: کتاب کرامات شهدا شادی روح و
💠 🌿مادر شهید: روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به (ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم. ☘هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند. 🌿پدر شهید: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم شد. ☘حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود. 🌱یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم ، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت. 🌴رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد. 🌿به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد. ✍راوی : پدر و مادر بزرگوار شهید
(ع)کہ_پیکر_مطهرش بہ زیارت حضـرت رفت. مےگفت :می ترسـم آخر عقـب بمانیم و به خیل این شهـدا نرسیم . می ترسـم فردا فرمـانده گـردان امام رضا(ع)ﺷﺮﻣﻨـﺪﻩ ﺧـﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺷﻬﺪا ﺑﺸﻮﺩ 😔 . آه رضا جان قـربان غریبیـت آقا ....😭 وبعدبغـض غریبےکردوقطـره اے اشـک برگـونه هایـش غلتیـد. ازیک طرف چشم به عملیات فردا دوخته بودوازطرف دیگردل وجانش درزیرگنـبدطلایـی امام رضا(ع) پرپرمیزد. فرداےعملیات اولین خبرےکہ مثـل موج انفجارتوےمنطقـہ پیچیـد،خبر ابراهیـم بود. تلاش بچه هابرای پیـدا کردن پیکرمطهرش بےنتیجه ماند . بہ گمانم بازمثل دفعه پیش پلاکش را دورانداخته بود . امـاچنـدروزبعـدهمه چیزتمام شد. خبر ابراهیـم را از آوردند .... باورش سخت بود... بچه های ستاد معراج هم باورشان نمی شد که تابوت فرمانده گردان امام رضا «ع» را باشهدای مشهدمقدس اشتباه بگیرند . به هر حال اشتباه یا درست پیکر چاک چاک ابراهیم به مشهد رسیده و ضریح مطهرآقارا هفت بار طواف کرده بود و اگرپیگیرے بچه های لشکر نبوداو برای همیشه درجوار قبرآقاومولامون امام رضا «ع» آرام مِےگرفت . (ع)🌹 :کازرون
🔰به راستی که این نام برازنده توست. شنیده بودم را از می گیرند و تو این را بهتر میدانستی. 🔰خوب میدانستی راه کربلایی شدن از میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم بودی! آری بودی! 🔰از روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکر لبت شد. تو چقدر خوب رسم وفا را بلد بودی که از هست و نیستت به خاطر اربابت بگذری؟وفا تا کجا؟! تا آنجا که ماشین زیر پایت خرج سفر سوریه ات شد.تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی.. 🔰راستش را بگو! این همه بیقراریت برای چه بود؟ هربار نرفتنت، برگشتنت و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟ نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای ! نکند به آمدی که درس امروز ما باشی! 🔰که یادمان دهی حرف تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از جنس تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست! و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت در لیست عملیات و بالاخره. آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت. ✍نویسنده:
🏴مراسم وداع مردم شریف مقدس با پیکر مطهر حضرت آیت الله مصباح یزدی (قدس سره) ▫️یکشنبه ۹۹/۱۰/۱۴ ساعت ۹ صبح در حرم مطهر رضوی ▫️با رعایت پروتکل‌های بهداشتی 🔺برنامه تشییع در قم متعاقبا اعلام خواهد شد.
پنجشنبه ویاد شهدا خاصا شهیدان امنیت دراین دوماه اخیر 🇮🇷اسامی و محل شهادت شهدای امنیت و ترور مهر و آبان ماه ۱۴۰۱🇮🇷 ---------------------------------------------------------------- : ۱. طلبه ۲. ۳. حسنوند ۴. ۵. ۶. ۷. ------------------------------------- : ۸. ------------------------------------- : ۹. (گرمسار) -------------------------------- ۱۰. : ۱۱. - ۱۲. - ۱۳. - نیروی امنیتی ----------------------------------- : ۱۴. (سراوان) ۱۵. ایرانشهر ۱۶. (خاش) ۱۷. (زاهدان) ۱۸. (زاهدان) ۱۹. (زاهدان) ۲۰. (زاهدان) ۲۱. (زاهدان) ۲۲. (زاهدان) ۲۳. (زاهدان) ۲۴. (زاهدان) ۲۵. (سراوان) ۲۶. (سراوان) ۲۷. ۲۸. ( ) ---------------------------------------- : ۲۹. ۳۰. ۳۱. ۳۲. ۳۳. ۳۴.۳۵. دو نفر مجهول الهویه ----------------------------------- : ۳۶. ۳۷. ---------------------------------------- : ۳۸. دانشجو ۳۹. دانشجو ۴۰. ( ) ۴۱. ۴۲. ( ) -------------------------------------- : ۴۳. (ملایر) -------------------------------------- : ۴۴. ( ) ------------------------------------- : ۴۵. (شهدای ) ۴۶. (شهدای شاهچراغ) ۴۷. (شهدای شاهچراغ) ۴۸. (شهدای شاهچراغ) ۴۹. (شهدای شاهچراغ) ۵۰. (شهدای شاهچراغ) ۵۱. (شهدای شاهچراغ) ۵۲. ۸_ساله (شهدای شاهچراغ) ۵۳. (شهدای شاهچراغ) ۵۴. (شهدای شاهچراغ) ۵۵. (شهدای شاهچراغ) ۵۶. (شهدای شاهچراغ) ۵۷. (شهدای شاهچراغ) ۵۸. ( ) ۵۹. (شیراز) ۶۰. (شیراز) ۶۱. (لارستان) ۶۲. (لارستان) --------------------------------------- : ۶۳. (آمل) ۶۴. (آمل) ۶۵. (آمل) --------------------------------------- : ۶۶. (بوکان) ۶۷. (بوکان) ۶۸. (بوکان) ۶۹. (ارومیه) --------------------------------------- : ۷۰. (سنندج) ۷۱. (سنندج) ۷۲. (کامیاران) ۷۳. (مریوان) ------------------------------------ : ۷۴. -------------------------------------- : ۷۵. ------------------------------------- : ۷۶. ( کیاشهر ) ۷۷. (لاهیجان) ۷۸. (رشت) ------------------------------ مرز شمال غرب: ۷۹. ۸۰. ---------------------------- : ۸۱. ------------------------- 💔۸۱ شهید ۸۱شهید ۸۱شهید💔 ویاد شهید مدافع حرم که دوروز پیش درسوریه بشهادت رسید هدیه نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
بست‌نشینی حجاب، واجبه.mp3
1.69M
⭕️بست‌نشینی‌علیه‌کشف‌حجاب واجب شرعی است‼️ 🔹همه به امامزادگان بروید و بست‌نشینی کنید تا مسئولان صدای مطالبه‌تان را بشنوند. ✍️استاد علی تقوی
🔰 یادواره شهدای امنیت و‌ چهلمين روز شهادت طلبه شهید آرمان علی‌‌وردی 🔹 سخنران: ⏰ زمان: دوشنبه ۱۴ آذر بعد از نماز مغرب و عشاء 🕌 مکان: ، خیابان دکتر بهشتی، بین بهشتی ۳۱و۳۳، مسجد حضرت زینب(س) 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
‏بدون عنوان 6_1080p_۱۴۱۲۲۰۲۲.m4a
3.12M
💠صوت کامل سخنرانی استاد راجی در جمع بست نشینان حرم مطهر رضوی 🔻بنا به درخواست مخاطبین •┈•┈••✾•🌿🇮🇷🌿•✾••┈•┈• 🔗 به کانال خبرگزاری زنان عفیفه جهان مُحصَنات بپیوندید @mohsanat_ir
🔷 فرزند آیت الله بهجت نقل می‌کند؛ روزی پدر فرمودند که: «در حرم امام رضا علیه‌السلام برایم مکشوف شد که هر کس بدنش هر مشکلی داشته باشد اگر با نیت شفا بخش معیوب را به هر دیواری از حرم برساند به آبروی امام رضا علیه‌السلام مشکلش برطرف می شود.» 🔶 فرزند ایشان می گوید: «رفتم حرم و دستم که بریده بود و بعد از چند روز هنوز بهبود نیافته بود را به دیواری از حرم زدم، فردای آن روز زخم دستم به کلی خوب شد. همچنین به شخصی که از یکی از شهرستان‌های دور برای دیدن آیت الله بهجت آمده بود و بیماری داشت، همین سفارش را کردم، که او نیز شفا گرفت.» 📌برگرفته از جلسه «دعای متن ،دعای حاشیه» @Aminikhaah