#رمضان
مستحب است اول ماه رمضان🌙🌙🌙 صورت وسرتون رو با کمی گلاب مسح کنید.
تمام خانواده حتی بچه کوچک
فایده گلاب برای اولین روز ماه رمضان🌷 مانع از فقر وذلت وبیماری سرطان میشود.
💥 جامعۀ مؤمنین تسلیمِ حکمرانیِ مجازی نخواهد شد.
💥 مساجد و هیئات نباید رخنهپوشِ دولت مدرن باشند.
🔴 آیتالله میرباقری:
🔹 این احتمال وجود دارد که برخی قدرتها، این توطئه خطرناک را طراحی کردند که از فضای به وجود آمده شیوع کروناویروس استفاده کنند. جنگهای جهانی اول و دوم هم با توطئه برخی کشورها پیریزی شد که پس از آن، جامعه جهانی طرح صلح پایدار و شکل گیری حاکمیت جدید با تاسیس سازمان ملل متحد را پذیرفتند.
🔹 احتمال قوی این است که در جهان پساکرونا پیامدهای خطرناکتر از شکل گیری سازمان ملل متحد و ایجاد نظم جهانی بعد از جنگ جهانی، در انتظار جوامع بشری باشد و آن حمکرانی مجازی دنیا است. یعنی #فضای_سایبر را کاملا در دنیا حاکم کنند.
🔹 غرب در دوره رنسانس، بشریت را از عالم غیب تنزل داد و انسان را در ذهن، محصور و ارتباطش را با خدا قطع کرد. این بار قدرتهای جهانی میخواهند انسانها را #از_چال_به_سیاهچال ببرند. بنابراین خطرناکترین پدیده در جهان #پساکرونا این است که جامعه بشری را به فضای #حکمرانی_مجازی ببرند؛ فضایی که «حکمرانی آن» در دست قدرتهای بزرگ است، «مدیریتش» به صورت شبکهای در جهان اداره میشود و ما هم «کاربران» آن هستیم. اگر قدرتهای بزرگ در این کار موفق شوند، جهان را مستقیماً اداره میکنند.
🔹 میلیاردها انسان را به #قرنطینه بردند و #رزمایش_بزرگ_حضور_فعال_در_فضای مجازی را شکل دادند. آموزش استفاده از فضای_مجازی در دو ماه اخیر بیش از چند سال گذشته است.
🔹 جامعه مومنین تسلیم حکمرانی مجازیِ غرب نخواهد شد و این طرح قدرتهای جهانی با شکست مواجه میشود.
🔹 در هر زمینهای که مسلمانان #مقاومت کردند، قدرتهای جهانی شکست خوردند. آنها جنگ 8 ساله را به ما تحمیل کردند و بعد از جریان 11 سپتامبر، داعش را خلق کردند ولی شکست خوردند و ما قدرتمندتر شدیم. الان هم اگر در این توطئهای که برای ما طراحی کردند مقاومت کنیم، آنها با شکست مواجه میشوند.
🔹 #جامعه_پزشکی_کشور ما #قابل_اعتماد هستند ولی #سازمان_بهداشت_جهانی همانند سایر نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد #غیرقابلاعتماد هستند. بسیاری از طرحهای استعماری توسط این سازمانها در جهان اجرا میشود.
🔹 توطئهگران جهانی میخواهند دین را کمرنگ، زمینگیر و استحاله کنند. مسجد و هیأت نباید رخنهپوشِ دولت مدرن باشد.
🔹 فعال عمل کردن معنایش این نیست که #اصول_بهداشتی_مسلم را رعایت نکنیم اما اینکه محافل مذهبی و مساجد و هیأتهای مذهبی را تعطیل کنیم خطرناک است. آنها میخواهند مساجد و هیأتها را منزوی کنند؛ ما باید این پایگاهها و محافل را فعالتر کنیم.
🔹 #رزمایش_همدلی_و_مواسات که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است، نقش دین در عرصه حکمرانی را افزایش میدهد. این رزمایش یک اقدام عملی برای گسترده شدن نقش مثبت دین در اداره جامعه است و #مساجد میتوانند در اجرای این طرح فعال باشند.
🔹 مسجد باید به کانونی تبدیل شود که روی همه عرصههای اجتماعی سایه بیندازد. مسجد باید #محور_حیات_اجتماعی جامعه باشد و #ائمه_جماعات خودشان را برای کارهای بزرگ آماده کنند.
🔹 هیچ ضرورتی ندارد که با پروتکلهای #وزارت_بهداشت مقابله کنیم اما مسجد باید به نقطه کانونی ارتباط مردم و عرصههای اجتماعی تبدیل شود و آرام آرام #مدل فرهنگ، اقتصاد، سیاست و... را تحت تاثیر قرار دهد. (۹۹/۲/۲)
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/2583
☑️ @mirbaqeri_ir
مداحی آنلاین - قسم به روزای روزه داری - مهدی رسولی.mp3
4.83M
⏯ #شور احساسی
🍃قسم به روزای روزه داری
🍃قسم به تشنگی تو آقا
🎤 #مهدی_رسولی
اللهم عجل لولیک الفرج
🔰 قرآن دستور زندگی و یک سرچشمه تمام نشدنی است
🔻 رهبر انقلاب در سخنان زنده تلویزیونی در پایان محفل انس با قرآن کریم:
قرآن کتاب زندگی است. اگر آحاد بشر قواعد زندگی را با قرآن تطبیق کنند، سعادت دنیا و آخرت نصیب آنها خواهد شد. مشکل ما این است که ما زندگی را با قواعد قرآن تطبیق نمیدهیم؛ مثل کسی که به پزشک مراجعه میکند و نسخهی پزشک را میگیرد، لکن به این نسخه عمل نمیکند؛ این مراجعه به نسخهی پزشک بدون عمل به نسخه اثری نخواهد داشت. امروز وضع ما این جوری است.
قرآن هم کتاب معلّم و معرفت است؛ یعنی دل را و اندیشهی انسانی را سیراب میکند. قرآن برای آن کسانی که اهل معرفتآموزی هستند یک سرچشمهی تمامنشدنی است. لکن علاوه بر اینها، قرآن دستور زندگی هم هست. ۹۹/۲/۶
🌹کلام نافذ حاجی پوتین را هم کشاند وسط میدان مبارزه با تروریسم.
✍خودش رفته بود ملاقات پوتین، بی سروصدا و بدون هیچ بوق رسانهای. بین حاجی و پوتین چه ردوبدل شد نمیدانم. فقط میدانم دیپلماسی جهادی حاج قاسم کمتر از 48 ساعت جواب داد. روسها ناوشان را حرکت دادند بهسمت سوریه. نگاهم افتاد به نوشته روی پیراهن افسر روسی. از تعجب خشکم زد. جلو رفتم و دقیقتر نگاه کردم. به فارسی نوشته بود جانم فدای رهبر. مترجم را صدا زدم و گفتم: «بپرس منظورش از رهبر کیه؟» خودش جواب داد: «سیدعلی.» چند دقیقه باهم صحبت کردیم. از حرفهایش فهمیدم علت این علاقه کسی نیست جز حاج قاسم سلیمانی. حاجی چه کرده بود با اینها خودشان هم درست نمیدانستند. طرف مسیحی بود اما جانش درمیرفت برای حضرت آقا.
📚منبع: سلیمانی عزیز،
انتشارات حماسه یاران، ص۱۰۸
@ammar_1318
⭐️علامه حسن زاده آملی
✅ #ماه_رمضان به سه قسمت تقسیم میشه
١-دهه اول رحمت
٢-دهه دوم مغفرت
٣-دهه سوم اجابت
پس دهه اول را دعا کنیم
رحمت خدا نصیب حال ما بشه
و کلمه طیبه را زیاد بخوانیم
لا اله الا الله
دهه دوم را استغفار بخوانیم
تا عفو شویم.
استغفرالله و اتوب الیه
دهه سوم برای طلب بهشت
و رهایی از جهنم دعا کنیم.
اللهم اجرنی من النار وادخلن الجنه
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
مراقبت به ادعیه خاص ماه رمضان
✅ 1-خواندن دعای افتتاح به نیابت از شهید روز
✅ 2-نماز استغاثه به امام زمان عج
✅3- دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور
✅ 4- جزء خوانی هرروز از طرف شهید روز هدیه کنیم به تمام انبیا، صدیقین، وتمام حق وحق داران شهید روزمان
✅ 5 - خواندن حرز امام زین العابدین علیه السلام
سلام علیکم
دومین روز از 💫 چله بیست و دوم 💫 مهمان سفره شهید 🌷 مسعود ملا 🌷هستیم.
دستنوشتهٔ زیبای شهید مسعود ملا درباره ماه مبارک رمضان:
«با سلام بر ایام الله
با سلام بر کسانی که ایام الله را به وجود آوردند
با سلام بر امام زمان(عج)
سلام بر امام عزیزمان که جانم فدایش باد
سلام بر #شهدا که در این ماه جایشان بر سر سفره های افطار خالی است
عجب صفایی دارد ماه رمضان
ماهی که همه به میهمانی خدا می روند
ماهی که در رحمت، بر روی تمام بندگان خدا باز می شود
ماهی که خدا در دل ها نفوذ می کند
در ماه رمضان خدا در چشم های بصیرت مردمان پاکدل نفوذ می کند سعی کنید از این ماه به حول و قوه الهی بیشترین استفاده ها را ببرید در این ماه دل ها همه جلا پیدا می کند و دلی که به یاد خدا پاک شود نگرانی هم ندارد»
مسعود فرزند ششم خانواده ملا فروردین ماه ۱۳۴۴ در یک خانواده پرجمعیت متولد شد. او پسری خوش اخلاق، صبور و دوست داشتنی بود که قلب تکتک همرزمان و دوستان خود را فتح کرد. این مداح شهید به شدت بیقرار پیوستن به رفقای شهیدش بود. ارادت خود به اهل بیت (ع) و به خصوص حضرت زهرا (س) و حضرت رقیه (س) را با مداحیهای ماندگار خود نشان میداد و مجروح شدن او از ناحیه پهلو مهر تاییدی بر این علاقه و ارادت بود. او مزد سالها حضور خود در جنگ را سرانجام ۲۵ تیر ۱۳۶۷ با شهادت در یکی از آخرین و شجاعانهترین عملیاتها، در تنگه ابوقریب کسب کرد، جایی که اگر مسعود و همرزمانش قهرمانانه با لبهای تشنه و دستهای خالی مقاومت نمیکردند، سرنوشت جنگ به نفع دشمن بعثی تغییر پیدا میکرد.
نوجوانی ۱۵ ساله بود که مداحی در مسجد «جعفر طیار» در محله نظامآباد را آغاز کرد. به خاطر دارم در یکی از صحنهای حرم امام رضا (ع) جمعیت زیادی گرد جوانی که مداحی میکرد، ایستاده بودند و به سینه میزدند. زمانیکه این صحنه را دیدم، به سختی از میان جمعیت عبور کردم تا ببینم صدای آشنا، متعلق به چه کسی است! مسعود بود! مداحی سوزناک برادر من سبب شده بود، چنین جمعیتی در حرم امام رئوف (ع) گردهم جمع بشوند. وی به همراه تعدادی از دوستان مسجد برای زیارت به مشهد مقدس آمده بود.
مسعود عارفی صاحبدل و جوانی شاعر مسلک بود. شوخ طبعی و معرفت او سبب میشد، زبانزد همگان باشد. یگانگی نابی میان شهید «مسعود ملا» و شهید «علیرضا افتخاریپور» شکل گرفته بود، به نحویکه پس از شهادت علیرضا، شوخیهای مسعود روز به روز کمرنگتر شد و بیتابی او برای وصال به دوستانش بیشتر. هیچگاه هق هق گریههای نیمه شب و نمازهای عاشقانه او را از خاطر نمیبرم.
وی ارادت بسیاری به حضرت رقیه (س) داشت و در مداحی و مناجاتهای خود، روضه دُردانه امام حسین (ع) را میخواند.
مسعود پیش از شهادت خواب عجیبی دیده بود که، تعدادی از دوستان شهید او در آسمان نشستهاند و یک صندلی خالی کنارشان باقی مانده. مسعود به سمتشان میرود؛ اما آنها فاصله میگیرند. با التماس میگوید، «من را هم ببرید!» شهید افتخاریپور صندلی خالی را نشان میدهد و میگوید، «این جایگاه توست، اما نه حالا! به زودی به ما ملحق میشوی!» این چنین در روزهایی پایانی جنگ، علیرضا نوید شهادت را به مسعود داده بود.
مسعود همواره میگفت، «آرزو دارم هنگام شهادت، بدون سر به پیشگاه امام حسین (ع) برسم.» و به خواستهاش رسید.
برخی میگویند، «مسعود ابتدا اسیر میشود.»
یک سال از روزی که مسعود مفقود شده بود، میگذشت. از معراج الشهدا تماس گرفتند و گفتند: «پیکر برادرتان پیدا شده است!» با اخوی بزرگمان راهی معراج الشهدا شدیم. پیکری را نشان دادند که سر نداشت و رگهای گردنش بریده بریده بود. نیمی از لباس سپاهی که بر تن داشت، سوخته و نیم دیگرش سالم بود. باور نمیکردم او برادر من باشد. محتویات جیبش، همان کیف کوچکی بود که به او داده بودم تا نوشتههای ضروری خود را داخل آن بنویسد. مسعود نیز آدرس و شماره تلفن خانواده و تعدادی از دوستانش را نوشته بود. میان یادداشتها چند بیت شعر نیز به چشم میخورد. یقین داشتم هنگام مداحی این شعرها را خوانده است.
زمانیکه پرسیدم: «پیکر برادرم را در کدام منطقه تفحص کردید؟» گفتند: «پیکر ۵۰ تن از فرماندهان ایرانی در منطقه قصر شیرین با جنازه تعدادی از فرماندهان حزب بعث مبادله میشود و پیکر مسعود یکی از آن شهدا است.»
مسعود مسوول دسته کربلا در گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) بود.
مادر به محض اطلاع، اصرار کرد که به معراج الشهدا برود. تلاشمان برای منصرف کردن وی از تصمیم خود، بی نتیجه ماند و بعد از ظهر به همراه مادر به معراج الشهدا رفتیم. پیکر مسعود بالای کانتین بود. آن را نشان دادم و گفتم: «او مسعود است.» مادر قبول نکرد. گفت: «باید پسرم را ببینم. میخواهم مسعودم را ببویم.» گفتم: «مادر معلوم نیست مسعود یکسال کجا بوده، شاید آلوده باشد و شیمیایی شوید. قبول کن که آن پیکر مسعود است.» با ناراحتی پاسخ داد: «پسر من آلوده باشد؟ شیمیایی چیست؟! من مسعودم را میخواهم.» و شروع به قربان صدقه رفتن فرزند شهیدش کرد. تسلیم شدم. پیکر مسعود را نزد مادر آوردیم و او را از داخل نایلونی که دورش پییچیده بودند، خارج کرد. مادر از خود بی خود شد. کمی از خاکهای پیکر فرزندش را برداشت و در گوشهای از روسری خود گذاشت و آن را گره زد. دست مسعود را گرفت تا ببوسد؛ اما ناگهان دست از آرنج قطع شد. پنجه و ساعد مسعود در دستان مادر ماند و مابقی دست به زمین افتاد. مادر پیاپی دست بریده فرزند را میبوسید و روضه میخواند. مسعود مداحی را از مادر آموخته بود و حالا نوبت مادر بود که بر بالین فرزند دلیرش مداحی کند. مادر گرد مسعود میچرخید و روضه میخواند. نمیتوانستم او را آرام کنم. خود نیز بیتاب شده بودم. اشک امانم نمیداد. دقایقی سپری شد که به خود آمدم. معراج الشهدا مملو از جمعیت شده بود. همه گریه میکردند؛ گویا نالههای مادر همه را بیتاب کرده بود.
همرزم شهید 👇 👇
مسعود همواره در تمام موقعیتها حتی هنگام خواندن دعای سفره به اطاعت از ولایت فقیه سفارش میکرد و میگفت، «مبادا امام را تنها بگذارید.»
به فرموده حضرت آقا «بعضی از شهدای ما کمتر از امامزادگان نیستند» همانهایی که شهید دستغیب گفت، «ره ۶۰ ساله عبادت من را یک شبه رفتند.» بسیاری از دوستان میگویند، «گره زندگیمان را با مسعود درمیان گذاشتیم و مشکلمان حل شد.» هرگاه به به بهشت زهرا (س) میرویم، همسرم میگوید، «حتما برای زیارت به مزار شهید ملا برویم. این شهید درخواستهایم را اجابت میکند.
من یقین دارم که هرکس خالصانه دعا کند، به مقصود خود میرسد. مسعود بی شائبه از حضرت حق شهادت را طلبید و خداوند نیز او را برگزید.
یک سال پس از پایان جنگ تحمیلی، پیکر بی سر او به آغوش خانواده بازگشت و در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) آرام گرفت.