می گفت: «با فرماندهان سپاه رسیدم خدمت آیت الله بهاء الدینی. وقتی از مشکلات اداره ی امور جنگ گفتم آقا فرمودند ما توی ایران یک طبیب داریم که همه ی دردها رو شفا می ده. همه چیز رو از ایشون بخواین. این طبیب حضرت امام رضا علیه السلامه. چرا حاجتاتون رو از امام رضا (ع) نمی خواین؟
یک روز بعد این ملاقات رفتیم مشهد زیارت امام رضا (ع). وقتی وارد حرم شدم، یک حالی بهم دست داد. سرم رو گذاشتم روی ضریح مطهر و حسابی با آقا درد دل کردم. یاد جمله ی آیت الله بهاء الدینی افتادم. فکر کردم که از امام رضا (ع) چی بخوام، دیدم هیچ چیز ارزشمندتر و بالاتر از شهادت نیست؛ از آقا طلب شهادت کردم.»
یک هفته بیشتر از این جریان نگذشته بود که دعای حسن مستجاب شد. امام رضا (ع) همان چیزی را بر آورده کرد که حسن خواسته بود؛ پیوستن به کاروان سرخ شهادت
#شهید_حسن_باقری
ماجرای آخرین «سلام» شهید حسن باقری
سردار صفاری میگوید: روز هشتم بهمن ماه سال ۱۳۶۱ قرار بود که جمعی از فرماندهان با امام خمینی (ره) دیدار داشته باشند، اما از آنجایی که شناسایی محور فکه به پایان نرسیده بود، شهید باقری از محسن رضایی اجازه خواست تا برای تکمیل شناسایی جهت عملیات والفجر مقدماتی در منطقه بماند.
صبح روز بعد به سمت منطقه مورد نظر رفتیم.
دیدگاهی که در بالای تپهای قرار داشت و برای ارتش بود، رفتیم؛ در آنجا شش نفر بودیم که شهید باقری کالک و نقشهها را روی زمین پهن کرد و درباره هر کدام از مواضع دشمن سوالاتی میکرد و روی نقشه علامت میزد. در این هنگام عراقیها خمپارههای کور میزدند، اما یکی از خمپارهها به زیر تپهای که ما مستقر بودیم اصابت کرد
گلوله خمپاره به جلوی سنگری که بودیم اصابت کرد و انفجارش باعث شد که همه جا سیاه و خاکآلود شود و هنگامی که به خودم آمدم متوجه شدم، پرده گوش من آسیب دیده و جسم سنگینی هم روی سینه من است.
در آن لحظه اولین صدایی که شنیدم صدای «یا صاحبالزمان ( عج )» مجید بقایی بود. وی بر اثر ترکش خمپارهای که به پایش اصابت کرده بود مجروح شده و به روی من افتاده بود؛ البته همه ما در آنجا ترکش خورده بودیم، اما مجروحیت من کمتر بود.
👈در آنجا دیدم حسن باقری در حالت نشسته دست بر سینه دارد و به امام حسین ( ع) سلام میدهد.
برای سرعت عمل در انتقال مجروحها آنها را داخل جیپ فرماندهی گذاشتیم که حین انتقال به عقب مجید بقایی در داخل جیپ و «حسن» هم در اتاق عمل به شهادت رسید.
در روز 9 بهمن ماه سال 61 حسن باقری در محور عملیاتی فکه زمانی که همراه شهید مجید بقایی مشغول شناسایی عملیات والفجر مقدماتی بود در سنگر دیدهبانی بر اثر اصابت خمپاره بهشهادت میرسد
براساس یادداشتهای روزانه آن فرمانده جوان، وی در هر 24 ساعت 18 ساعت فعالیت میکرد و طی اجرای عملیاتها شبها بیدار میماند تا عملیاتها را بهخوبی هدایت و فرماندهی کند.
امام خمینی0ره) پس از شهادت حسن باقری بهروی عکس وی نوشتند: «خداوند شهید شبزندهدار ما را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید. اگرچه نمیتوان با اندک اطلاعات بهروی کاغذ، معرف شخصیت حسن باقری بهعنوان یک نخبه، میراث معنوی و سرمایهی ملی بود».
🌹در محضر شهیدان:
🔸 « انقلاب ما همچون تیر زهرآگینی برای همه مستکبرین در آمده است و یاوری برای همه مستضعفین جهان.
در این موقعیت زمانی و مکانی ، جنگ ما جنگ کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت ، خیانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پشت پا زدن به خون شهداست . ملّت ما باید خودش را آماده هر گونه فداکاری بکند … در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام و با خلوص نیت پیدا کنیم …
... ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان سرجنگ داریم و در رابطه با این هدف ، جنگ با صدام یزید فقط مقدمه است.
در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام را با خلوص نیت پیدا کنیم .
🌷قسمتی از وصیتنامه سردار سپاه اسلام شهید حسن باقری
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
🎥 انسان از جمله موجودات شگفت انگیز عالم هستی است که استعدادهایی در او به طور ویژه وجود دارد. ازجمله
الان شبکه یک سیما برنامه آفتاب شرقی #استاد_نیلچی_زاده
❗️ما اصلا احساس نمیکنیم که ماه رجب آمده است!
🔰 ما وقتی بچه بودیم #ماه_رجب و شعبان كه میآمد احساس میكردیم؛ چون مرحوم پدر ما وقتی ماه رجب میآمد همه اوضاع و عباداتش فرق میكرد. ایشان و والده ما در ماه رجب، پنجشنبهها و جمعهها #روزه میگرفتند و گاهی پدر ما هر سه ماه رجب و شعبان و رمضان را روزه میگرفت. اصلا ماه رجب در منزل ما فرق داشت. حالا اصلا خود ما احساس نمیكنیم كه ماه رجب آمده، و باید با تقویم آن را پیدا كنیم!
📚آشنایی با قرآن، ج۱۴،ص۹۴،مرتضی مطهری
💠 حکایت شیخ رجبعلی خیاط
🔸 جوانی پارچه ای را نزد پیرمرد خیاط برد واز او خواست با آن پارچه کت و شلوار برایش بدوزد خیاط قبول کرد ، اجرت کار ۱۵ تومان مشخص شد و جوان چند روز بعد برای تحویل لباسش آمد و مبلغ ۱۵ تومان پرداخت کرد پیر مرد خیاط با لبخند ۵ تومان پس داد وقتی جوان علت را جویا شد گفت: ما طی نمودیم اجرت ۱۵ تومان باشد و من راضی هستم چرا ۵ تومان پس دادید ؟
پیرمرد خیاط گفت گمان میکردم این کت و شلوار یک روز و نیم کار میبرد ولی یک روزه تمام شد دستمزد من در یک روز ده تومان کافی است . این گونه میشود پیرمرد خیاطی میشود شیخ رجبعلی خیاط و حضرت امام عصر برای دیدنش به مغازه اش میرود و با او نشست و برخواست میکند.
📚 کیمیای محبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍افزایش رزق و روزی در ماه رجب❗
💥مهمترین و پرفایده ترین عمل در ماه رجب💥
🎙#استاد_شجاعی
سلام علیکم 💐
بزرگواران
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
ان شاالله 15 بهمن ، شنبه روز سیزدهم رجب مصادف با #میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
قربانی جهت سلامتی وفرج امام زمان عجل الله فرجه 💖
صدقه سر سلامتی حضرت، سلامتی نائب امام زمان ع رهبر عزیزمان، مومنین و مومنات ویژه شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام
سربلندی نظام اسلامی ایران ، رفع مشکلات اقتصادی و گرفتاری انجام می شود. 👌
بیمه کنید خودتان و خانواده تان را .
ما را یاری بفرمایید ولو به اندکی
جایگزین کارت خدیجه مولوی
👇👇👇👇
گروه جهادی #شهید_حمیدرضا_اسداللهی
6273817010176604
✅ قربانی ان شاالله از طرف مولا علی بن ابی طالب علیه السلام هدیه می شود به بقیه الله الاعظم عج الله تعالی فرجه الشریف 👉
✅ واریز تا 10صبح شنبه
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | ویژگی ممتاز یاران #امام_زمان
♨️ چرا شهید حسن باقری در شب عملیات اینگونه گریه میکرد؟
🔘 او با لشگری از شهدا خواهد آمد...
🔷 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🔹 به مناسبت شهادت شهید #حسن_باقری
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
🔴 آیت الله بهجت رحمه الله علیه :
🔵 وقتی شما برای #ظهورحضرت_مهدی (عج) دعا میکنید بلافاصله برای خودتان هم دعا کنید وقتی می گویید #اللهم_عجل_لولیک_الفرج بلافاصله بگوید : ( #و_فرجنا_به) از خدا بخواهید که شما را هم جزء یاران حضرت قرار بدهد.
💐شهیدی که خودش مهمان های مراسم را دعوت می کند...💐
#شهید_سرتیپ_جواد_حاج_خدا_کرم🌷
🔰دختر شهید بزرگوار تعریف می کنند:
به مناسبت #سالگرد پدرم یک تعدادی مهمان دعوت کرده بودم منزل🏡 و متأسفانه غیر از یک نفر آنها بقیه نیامدند.
🔰من آن شب که مهمان هارا دعوت کردم و تشریف نیاوردند خیلی ناراحت شدم😔 چون مراسم سالگرد پدرم بود و من خیلی دوست داشتم #مهمان هایی که دعوت کرده ام تشریف بیاورند.
🔰من به شدت گریه کردم😭 و همان شب #پدرم را خواب دیدم که ایشان آمده اند و پای تلفن☎️ نشسته اند. یک دفتر تلفن بزرگ جلوشان باز است و دارند تلفن می زنند. از اتاق بیرون آمدم و بهشان گفتم: بابا چکاری انجام می دهید؟
🔰گفتند: #باباجان! چرا ناراحت می شوی؟ این مهمان هایی که برای مراسم من می آیند همه را من #خودم دعوت می کنم و اگر نیامدند دعوت نشده اند، شما ناراحت نشو❌
🔰از آن سال هر کس را که برای مهمانی ایشان دعوت می کنم و تشریف نمی آورند اصلا ناراحت نمی شوم چون می گویم حتما پدرم ایشان را دعوت نکرده و مطمئنم که #بهشت_زهرا آمدن هم دعوت شهداست🌷
شهید خداکرم در سال ۱۳۳۴ در محله مولوی تهران به دنیا آمد و بعد از گذراندن دورهی ابتدایی، تحصیل را موقتاً رها کرد و همراه پدر و برادران خود در مغازه قنادی مشغول به کار شد. در دورهی نواجوانی و جوانی با حضور در روضههای سیدالشهداء (ع) و تعزیههای خیابانی در نقش حضرت علیاکبر (ع) رشد یافت و در سال ۱۳۵۷ ازدواج کرد. اوایل انقلاب به طور مداوم فعالیت میکرد و با شروع جنگ با توجه به اینکه بیماری قلبی داشت و باید جراحی میشد، از بیمارستان خارج و از ابتدای جنگ در جبهههای نبرد حضور یافت، بعد از جنگ فرمانده نیروی انتظامی قم، کرج، و مناطق ۲ و ۱۰ تهران شدند که در نهایت به دستور رهبر معظم انقلاب لبیک گفت و با خانواده به استان سیستان و بلوچستان هجرت کرد و بعد از فعالیتهای مؤثر در سال ۱۳۷۶ توسط قاچاقچیان شهید شد.