علیاکبر به خاطر ارادت و عشقی که به امامحسین(ع) داشت، نام فرزندمان را حسین گذاشت.
او اگر چه دختر دوست داشت اما خداوند را به خاطر وجود حسین شکر میکرد.
بچه را در آغوش گرفت و بوسید، از من پرسید: «رزمنده است یا رزمندهپرور؟» گفتم: «رزمنده!»
علیاکبر میدانست که فرزندش بعضی از خصایص را از والدین به ارث میبرد و بعضی دیگر را از محیط کسب میکند.
برای همین روی لقمه حلال تأکید زیادی داشت.
بعد از رفتن همسرم مسوولیت من در تربیت حسین بیشتر شد و مسوول نگهداری از تنها یادگار شهید شدم.
علیاکبر برای پسرمان حسین این گونه نوشته است:
«پسر عزیزم! به عنوان یک پدر سفارش میکنم، شما که در سایه جمهوری اسلامی بزرگ شدهای،
خط قرآن و خط توحید را ادامه دهید تا کافران نتوانند این خط را از بین ببرند و
تا میتوانی نماز شب را ترک نکن و همیشه با وضو و غسل شهادت باش،
به خاطر اینکه اگر انسان این برنامه الهی را داشته باشد، به ملکوت اعلی خواهد رسید.»
شب شهادت علیاکبر، پدرم خواب دیده بودند که پلنگی قلبش را از سینه درآورده و خورده بود. تعبیرش این بود که پلنگ دشمن است و قلب یکی از بچهها. پدر گفت: «سیده زبیده! یکی از نزدیکان ما شهید میشود.» آن شب حسین تا صبح گریه میکرد و بیقرار بود. هر کاری میکردم ساکت نمیشد. مادرم هم خیلی زود از صحرا بازگشت، دلشوره عجیبی داشت. در همین حال و اوضاع حاج رحیم یکی از هم محلیهایمان از راه رسید و گفت: «بیچاره شدیم، دو تا شهید دادهایم.» پدرم به طرفش رفت، رنگ او هم سفید شده بود، تمام وجودم گر گرفت. پدر از او پرسید: «چه کسانی هستند شهدا؟!» حاج رحیم گفت: «علیاکبر دامادت!» پدرم گریه کرد. حسین را در آغوش گرفتم و به سمت پدرم رفتم. گفتم: «چرا گریه میکنی؟! باید صبر داشته باشی پدر
» با صدای در به طرف در حیاط رفتم، همه مردم و اهالی روستا وارد حیاط شدند. همه اشک میریختند و گریه میکردند اما من دوست داشتم به وصیت علی اکبرم عمل کنم. علی در نامهای برایم نوشته بود: «خدمت همسر ارجمند و محبوبم؛ سلام علیکم. رحمت مهربانم! مدتی است که شما را زیارت نمیکنم و تا اندازهای سخت میگذرد اما چه باید کرد که این متجاوزین کاری در شهرها کردهاند که انسان شرمش میآید که همیشه در خانه باشد... بعد از مرگم در جلسهها و تشییع جنازهها هرگز گریه نکن، میدانم که نمیکنی، مرحمت عزیزم! بعد از شهادت من اختیار در دست توست و من راضی هستم... شب بیست و یکم ماه رمضان، 61/4/21.»
وصیتنامه شهید🌷
👇👇👇👇
به مادرم بگوئید كه خوشا به حال تو كه چنین فرزندی در راه دین داده اید، فقط و فقط در خط امام خمینی و روحانیت مبارز باشید…
خدای بزرگ! به مادرم صبر، به خواهرانم استقام، به برادرانم ایمان عطا كن تا در مقابل دشمنان قرآن بعد از شهادتم مثل كوه بایستند…
😭😭😭
خدایا! خیلی من می ترسم از آن روزی كه نكند كه این جان من مورد تائیدات واقع نشود. این خیلی ترس دارد، خیلی گرفتاری دارد. امیدوارم تمام برادران برایم دعا كنند كه مورد تائید خداوند بزرگ بشوم...
برادر عزیزم! در خانه مان پرچم جمهوری اسلامی نصب كنید كه دشمن بداند من جانم را برای جمهوری اسلامی داده ام. به خاطر خدای امام خمینی داده ام...👌
سلام بر قرآن! سلام بر امام خمینی! روح بدنم و سلول های اعضای بدنم و درود بر ملت همیشه در صحنه و درود فراوان بر شهیدان صدر اسلام و شهیدان ایران و شهید مظلوم دكتر بهشتی و یارانش.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
در عمليات رمضان در منطقه شلمچه نامه ای نوشت و روی سينه دوست شهيدش گذاشت و سپس به برادر خانم خود ـ عل
پنجشنبه و جمعه به نجف و كربلا ميرويم
شهيد علي اكبر درويشي و همرزمانش در جوار امامزاده روستاي ولشكلا آرميدهاند. يكبار كه يكي از بستگان سر مزار ايشان ابراز دلتنگي كرده بود، در خواب میبیند كه مزار شهيد علي اكبر درويشي باز شد، ديده بود ايشان جايگاه خاصي در امامزاده دارد. شهيد ميگويد: «روزها محل اقامت من و شهدا اينجاست. اگر كاري داشتيد اينجا بياييد اما پنجشنبه و جمعه به سمت نجف و كربلا ميرويم.»
4_1203373604964663313.mp3
3.52M
🌹🕊
اگہ یه روز فرشتہ ها
بگن چے میخواے از خدا
چشمام رو باز میڪنم و
میگم بہ خواهش و دعــــا
•°(شهـ💔ـادت همۂ آرزومہ)°•
#حاج_مهدے_رسولے🎤
✿ #رهبر_انقلاب :توجه کنید که همینطور آدم به زبان بگوید: استغفرالله، استغفرالله، استغفرالله، اما حواسش این طرف و آن طرف باشد، این فایدهای ندارد؛ این استغفار نیست.
●استغفار یک دعاست، یک خواستن است؛ باید انسان حقیقتاً از خدا بخواهد و مغفرت الهی و گذشت پروردگار را بطلبد: من این گناه را کردهام؛ پروردگارا! به من رحم کن، از این گناه من بگذر.
●اینطور #استغفار کردنی نسبت به هر یک از گناهان، مسلماً غفران الهی را پشت سر خواهد داشت؛ خدای متعال این باب را باز فرموده است. ۱۳۸۶/۰۶/۲۳
@Esteftaate_rahbar
#سید_آزادگان
#حاج_آقا_ابوترابی
هر خدمتی به هر صورت و هر نوع به جامعه بشريت و افراد، خواه مسلمان و خواه كافر، خواه گبر و خواه يهودی، در هر زمان و هر شرايطی، ياری علی (ع) است كه او به ياری انسانها برخاست و ياری آنان را از ما طلب است و فرزندشان #امام_زمان_عج در انتظار ياری همه بشريت و همه جوامع، در انتظار فرج لحظه شماری میكنند.
به اميد آنكه با خدمت بیدريغ و مخلصانه، هرچند پر رنج و سخت، در شمار بهترين ياران و ياوران و شيعيان راستين علی (ع) و منتظران بر حق #امام_زمان_عج به حساب آييم.
کتاب منشور پاکی و خدمتگزاری
#سالروز_ارتحال
#راهش_پر_رهرو
♦ غنیمت دانستن روزهای آخر
🔹 رهبر انقلاب: پروردگارا! شبهای ماه رمضان سپری شد، روزهای ماه رمضان درنوردیده شد و ما نمیدانیم که در این روزها و شبهائی که گذشت، چه مقدار توانستیم ظرف وجود خودمان را از رحمت تو، از عنایت تو لبریز کنیم: «إن لَم تَکُن رَضِیتَ مِنّا فَالآنَ فَارضِ مِنّا»؛ پروردگارا! اگر تا این لحظه ما نتوانستهایم رضایت و خشنودی تو را کسب کنیم، درخواست و تمنا میکنیم که در همین لحظه رضایت خودت را شامل حال ما بفرما. ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
🌷 #مواعظ_رمضانی
🔆مرحله بالاتر روزهداری
🔻رهبرانقلاب: مرحلهی بالاتر روزهداری، پرهیز از هرچیزی است که ذهن و ضمیر انسان را از یاد خدا غافل کند. آن وقت روزه سرچشمههای حکمت را در دل میجوشاند.
🔹️وقتی که حکمت بر دل حاکم شد، آن معرفت نورانی و روشن بهوجود میآید. معرفت که بهوجود آمد، یقین بهوجود میآید.
🔺️وقتی کسی دارای یقین بود، همهی دشواریهای زندگی بر او آسان میشود.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
سلام علیکم ان شاالله قرار است در 🌟 #چله_کرامت_قرآنی🌟 خادم القرآن باشیم بواسطه ی انس با قرآن👌 👈 م
دوازدهمین روز از چله ی چهاردهم مهمان سفره ی ❣ شهید مهدی عراقی❣ هستیم
👇👇👇
شهیدی که امام خمینی ره
بر پیکرش نماز خواند
👇👇👇
مهدی عراقی در کلام
امام خمینی(ره)،
پایهگذار جمهوری اسلامی ایران، در پیام خود درباره شهادت این مجاهد نستوه، نوشتند:
"من ایشان را حدود بیست سال است که می شناسم؛ مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود؛ حاج مهدی عراقی برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان میکند، آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او میبایست شهید میشد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شهیدی که امام خمینی ره بر پیکرش نماز خواند 👇👇👇 مهدی عراقی در کلام امام خمینی(ره)، پایهگذار جمهو
مهدی عراقی در ۱۳۰۹ در محله قدیمی «پاچنار» در جنوب تهران به دنیا آمد و به اصطلاح از «بچه تهرون»های اصیل بود. پدرو ومادر او انسان هایی عمیقا مذهبی بودند و نوع تربیت مهدی از کودکی به شدت تحت تاثیر آموزه های اسلامی و حرمت گذاری به روحانیت اصیل قرار داشت.
پس از سپری کردن دوره دبستان، برای ادامه تحصیل به دبیرستان مروی و سپس دارالفنون تهران رفت. اما ارتباط پیدا کردن با یک شخصیت بزرگ، مسیر زندگی او را تغییر داد و او قدم به راه اصیل مبارزه گذاشت.
مهدی نوجوان در زمان تحصیل در دبیرستان، به واسط حضور فعال در هیات های مذهبی بازار تهران، با تشکل فداییان اسلام آشنا و چنان مجذوب رهبر این تشکل، شهید سید مجتبی میرلوحی، معروف به نواب صفوی شد، که در همان سن کم به عضویت فداییان اسلام درآمد. اخلاص و شهامت بالای این نوجوان عمیقا مذهبی، خیلی زود موجب صعود او در این گروه شد و او را در سلک حلقه اصلی دور نواب صفوی قرار داد.
بازوی توانای شهید نواب شده بود، در همه فعالیت های مبارزاتی فداییان در دهه ۱۳۲۰ حضور داشت که یکی از مهم ترین آن ها، شرکت در ترور «احمد کسروی»، در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ بود. کسروی به عنوان منادی یک «دین» جدید، به صراحت و بسیار عیان کمر به تخریب و تضعیف مکتب شیعه بسته بود. از همان زمان، مهدی به عنوان پیک و رابط نواب با دیگر چهره های سیاسی و مذهبی، نقش آفرینی می کرد.
با تیرباران و شهادت سید مجتبی نواب صفوی در ۲۷ دی ماه ۱۳۳۴، مهدی که مراد خود را از دست رفته دید، به شدت دچار اندوه شد و نوعی رکود بر زندگی سیاسی او حاکم شد که البته چندان طولانی هم نشد.
نور امام بر حیات عراقی تابیدن گرفت
آشنایی شهید عراقی با امام خمینی(ره) در قم در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰، موجب شد تا آن شهید، گمشده خویش را در وجود شخصیت روحانی و انقلابی امام پیدا کند. مهدی عراقی که هیچ گاه ارتباط خود را با مرکز روحانیت ایران، شهر مقدس قم، قطع نکرده بود، در جریان رفت و آمدها به قم با حضرت امام آشنا شد و بار دیگر، مراد و راهنمای زندگی خود را یافت.
از این زمان، او سخت پیرو امام بود و و همه فعالیتهای جهادی و سیاسی خود را با کسب تکلیف از امام خمینی(ره) دنبال میکرد. اندکی بعد، بر پایه رهنمودهای امام خمینی(ره) و با یاری کسانی چون شهید حاج محمدصادق امانی، ائتلافی به نام «هیأتهای موتلفه اسلامی» را سازمان دادند. این همپیمانی هیأتهای مذهبی در یکم خرداد ۱۳۴۱ آغاز شد. سالهای چندی به گونهای غیررسمی، شهید عراقی، دبیر کل موتلفه اسلامی به شمار میرفت. او، در این دوره صندوق مالی را در حزب ملل اسلامی و جمعیت موتلفه اسلامی راهاندازی کرد.
امیر، فرزند ارشد شهید، در مصاحبه ای، ارادت او را به حضرت امام چنین شرح داد:
" نکته مهم این است که حاج مهدی برای این رفتارش، حد و مرز و ملاک داشت. اگر خدمت امام (رحمه الله علیه) می رسید و نظر ایشان را راجع به برخی گروههای مبارز می پرسید، دیگر حاج مهدی دیروز نبود. یعنی کاملا مطیع بود.
با نزدیک شدن به عاشورای سال ۴۲ در خرداد ماه آن سال، مهدی به عنوان یکی از همراهان و نزدیکان امام، نقش فعالی در بسیج نیروهای طرفدار حضرت امام خمینی(ره) ایفاء کرد. شهید عراقی با دیگر همراهان به برپایی راهپیمایی در روزهای تاسوعا و عاشورا پرداختند و راهپیمایی بزرگی را از مسجد حاج ابوالفتح در میدان قیام تا دانشگاه تهران برنامهریزی و اجرا کردند. مهدی در جلو در بزرگ دانشگاه به سخنرانی پرداخت.
نقش شهید عراقی این بود که در بحبوحه جریانات خرداد ۴۲، با صحبت با مرحوم طیب، و کار کردن روی نارضایتی او از دستگاه و پاره ای از وجوه شخصیتی او چون معرفت و لوطی مسلکی، جلوی پیوستن او و آدم هایش را به جریان سرکوب طرفداران حضرت امام بگیرد و در نهایت طیب جان بر سر این راه بگذارد و به دست حکومت شاه، تیرباران شود. فرزند شهید عراقی ماجرا را این گونه تعریف می کند:
" همین مرحوم طیب که ذکر خیرش شد، هرکاری هم که می کرد، دو ماه محرم و صفر نوکر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و امام حسین(علیه السلام) بود. هیچ چیزی نمی توانست در این دو ماه، طیب را از هیات و دسته عزاداری جدا کند. خوب، این یک حسن است که بنظر من عاقبت بخیری او هم از همین عشق به حضرت زهرا(سلام الله علیها) و امام حسین(علیه السلام) بود. حاج مهدی عراقی، از همین عشق طیب به ائمه اطهار(علیهم السلام) و روحیه لوطی گری او استفاده کرد و طیبی را که خیلی ها فکر می کردند او و اطرافیانش می توانند تبدیل به یک جریان ضد مبارزه علیه رژیم شوند، وارد مبارزه کرد. حاج مهدی رفت پیش طیب و به او گفت که این حاج آقا روح الله، پسر حضرت زهرا(سلام الله علیها) و مرجع تقلید است، الان هم وضعیت اینجور است و شاه دارد این ظلم ها را می کند. خود حاج مهدی می گفت رگ لوطی گری طیب را یک قلقلک دادم. وضعیت مرحوم طیب طوری شد که امام(رحمه الله علیه) گفتند عاقبتش مثل حر شد."
تصمیم امام خمینی(ره) مبنی بر سخنرانی در عصر عاشورا در مدرسه فیضیه، شهید عراقی خود را بیدرنگ پس از پایان راهپیمایی در تهران، به قم رساند و محافظت از امام را بر عهده گرفت. عراقی در جریان راهپیمایی در عاشورای سال بعد، در حالی که رهبری جمعیت را بر عهده داشت، به همراه ۳۸ نفر دیگر دستگیر گردیدند و نزدیک به ۷۰ روز را در بازداشت به سر بردند.
بعد از آزادی از زندان، از طریق کانالی که در مجلس شورای ملی داشت، متن مذاکرات تصویب کاپیتولاسیون بین حسنعلی منصور و نمایندگان را به دست آورد و به امام رساند. سخنرانی معروف امام علیه کاپیتولاسیون در آبان ۴۳، منجر به بازداشت و تبعید ایشان به ترکیه و سپس نجف توسط دولت «حسنعلی منصور» شد.
👇👇👇
حاج مهدی، برای این که هم تاوان تبعید یک مرجع شیعه را برای حکومت بالا ببرد و هم بابت تصویب قانون خفت بار کاپیتولاسیون ضرب شستی به رژیم نشان دهد، شاخه نظامی تشکّل موتلفه را فعال کرد. مهم ترین دستاورد این شاخه، ترور منصور در ۱ بهمن ۴۳
در پی ترور منصور بسیاری از اعضای مؤتلفه اسلامی شناسایی و دستگیر شدند. شهید عراقی نیز در نوزدهم بهمن ۱۳۴۳، دستگیر و به شکنجهگاه ساواک گسیل شد. ساواکیان به سختی وی را شکنجه کردند و ناخنهایش را کشیدند، ولی همچنان دم فرو بست و چیزی نگفت. در واقع تا زمان دستگیری حاج مهدی، تعداد دستگیری اعضای موتلفه به ۱۲ نفر رسیده بود، ولی با دستگیری او، به دلیل مقاومت مثال زدنی در برابر شکنجه های ساواک و لو ندادن افراد جدیدی، روند دستگیری اعضای گروه متوقف شد.
از اعضای دستگیر شده این گروه، ۶ نفر یعنی بخارایی، نیک نژاد، صفار هرندی، صادق امانی، هاشم امانی و مهدی عراقی در دادگاه نظامی به اعدام محکوم شدند. با این حال، در اعتراض به صدور حکم اعدام عراقی و دیگر همرزمش هاشم امانی، حوزه علمیه قم تعطیل شد و طلاب در منزل مراجع تحصن کردند. اینچنین بود که احکام اعدام عراقی و امانی پس از اعلام یک درجه تخفیف به حبس ابد تغییر کرد و آنان به زندان قصر منتقل شدند.
سرهنگ ستاد «نصرالله توکلی»، اولین فرمانده عملیات ارتش پس از انقلاب، که در سال ۵۲ با شهید در زندان قصر همبند بود در خاطرات گفت که حاج مهدی عراقی یکسره در خدمت زندانیان بود و حتی کار پخت و پز برای زندانیان سیاسی را انجام می داد. او در زندان بیشتر وقت خود را به قرآن پژوهی می گذراند.
آزادی، همراهی با امام، یاری انقلاب
با فضای آزاد نسبی که در سال ۱۳۵۶ و در پی روی کار آمدن جیمی کارتر در آمریکا در زندان های ستمشاهی به وجود آمد، در کنار شماری از زندانیان سیاسی دیگر، حاج مهدی عراقی هم پس از سیزده سال با موهای سفید از زندان آزاد شد.
مهاجرت امام از عراق و استقرار ایشان در دهکده نوفل لوشاتو در فرانسه، مهدی عراقی به دیدار امام در فرانسه شتافت و مسوولیت بسیار مهم مدیریت بیت امام(ره) را برعهده گرفت. حضور تقریبا دایمی ایشان در کنار حضرت امام در تصاویری که از اقامت امام در نوفل لوشاتو به یادگار مانده، به خوبی اهمیت حاج مهدی و اعتماد بالای بنیانگذار انقلاب به او را عیان می سازد. وی از آنجا نوار سخنرانیهای امام را به ایران میفرستاد.
در ۱۲ بهمن ۵۷، در پرواز تاریخی امام به وطن، شهید عراقی هم جزو همراهان آن پرواز ارفرانس بود و به عنوان مسوول حفاظت امام، پیش از همه از هواپیما خارج شد.
در زمان استقرار رهبر انقلاب در مدرسه رفاه و بعد علوی، حاج مهدی مسوولیت امور حفاظتی و اجرایی اقامتگاه امام را بنا به اعتماد محکم امام به ایشان، بر عهده گرفت.
با تشکیل حزب جمهوری اسلامی با فرمان رهبر انقلاب در اسفند ۵۷، شهید آیت الله بهشتی شهید عراقی را به عنوان عضو شورای مرکزی وارد حزب نمود.
پس از آن، با توجه به سابقه مجاهدت ها و زندان های طویل المدت این مجاهد بزرگ، با فرمان امام(ره) به سرپرستی زندان قصر در تهران منصوب گردید. پس از چندی نیز با دستور بنیانگذار انقلاب، به عضویت شورای مرکزی بنیاد مستضعفان درآمد و در همین سمت بود که در جایگاه مالی بنیاد به همراه حاج حسین مهدیان، سرپرستی روزنامه کیهان را به عهده گرفت.
ترور
زمانی که در صبحگاه چهارم شهریور، حاج مهدی عراقی، به اتفاق پسر آخرش حسام و دوست و همکارش در کیهان، حاج حسین مهدیان، عازم دفتر کیهان بودند، سه سرنشین یک موتور هوندا، عضو گروهک تروریستی فرقان، راه را بر خودروی ایشان سد کردند و آن ها را به رگبار گلوله بستند.
پیکر حاج مهدی عراقی و پسرش حسام در میان حزن و اندوه فراوان مردم به حسینیه ارشاد منتقل شد. وزارت کشور، نهضت آزادی، سازمان مجاهدین خلق، حزب جمهوریاسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی طی اعلامیههایی این ترور را محکوم کردند.
در همان روز پیکر این شهیدان به مسجد ارگ تهران منتقل یافت و بازار تهران یکپارچه تعطیل شد. هادی غفاری در مراسم تشییع جنازه برای مردم سخن گفت و به شدت از عدم قاطعیت دولت موقت در سرکوبی گروههای ضد انقلابی انتقاد کرد.
به دستور امام خمینی پیکر این دو شهید به قم منتقل شد. بر اساس گزارش مطبوعات آن روز، در تشییع جنازه آنان در قم، نزدیک به نیم میلیون نفر حضور داشتند. اما نکته بسیار قابل تامل و رشک برانگیز این که، شخص حضرت امام خمینی(ره)، در اقدامی بی نظیر، خود از میدان سعیدی تا نزدیک صحن مطهر حضرت معصومه(س) در تشییع این شهید بزرگوار شرکت کردند. علاوه بر این، شب هنگام، امام خمینی(ره) بر مزار آن شهید حاضر شدند و بیست دقیقه به دعا مشغول بودند، که رویدادی کممانند در رفتار امام(ره) شمرده می شود. این، نشان از جایگاه بی بدیل و کم نظیر آن شهید بزرگوار در تاریخ انقلاب اسلامی ایران دارد.
. مهدی عراقی همه معیارهای تراز یک مبارز انقلابی را داشت. خیلی ها که او را نمی شناختند و عکسش را هنگام شهادت دیدند، گمان بردند که مردی در دهه هفتم زندگی است، اما واقعیت این بود که او در هنگام شهادت تنها ۴۸ سال سن داشت. شکستگی و سفیدی موهای این مبارز قدیمی، خود نشان از کوله باری از تجربیات سخت و سهمگین در زندگی سراسر مبارزه او بود
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
. مهدی عراقی همه معیارهای تراز یک مبارز انقلابی را داشت. خیلی ها که او را نمی شناختند و عکسش را هنگا
ادای تکلیف بدون توجه به نتیجه، در تفکر حضرت امام (ره) از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و شاگردان آن حضرت، همیشه انجام تکلیف را از اهم واجبات می دانسته اند و می دانند.
شهید عراقی که عاشق مخلص و مرید صادق امام (ره) بود در هر صحنه ای که وارد شد براساس ادای تکلیف، حضور یافت و لحظه ای از انجام وظیفه غفلت نکرد.
او از روزی که پای در میدان مبارزه نهاد، در آرزوی شهادت قدم زد و همواره شهادت را فوزی عظیم و رستگاری محتوم می دانست.
امیر عراقی می گوید: "پدرم بیست سال انتظار شهادت را می کشید و آرزو داشت که خونش را نثار اسلام کند."
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
ادای تکلیف بدون توجه به نتیجه، در تفکر حضرت امام (ره) از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و شاگردان آن حض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴شهید سید مرتضی آوینی:
#امانت_امام
#خامنه_ای_خمینی_دیگر_است
⬛️امام رفت ... اکنون ،این ماییم و #امانت_او . دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول الله ظهر حکومت اسلام به غروب خونین شهادت حسین بن علی و «شب بی قمر غیبت » انجامید ، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار بشارت که #خداوند _اراده_کرده_است تا حزب الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.
📚کتاب آغازی بر یک پایان / ص ۱۷
🔶 @shenakhte_rahbari
4_5793920189498131037.mp3
10.12M
🎵 #صوت_شهدایی
✨توی شلوغی های این عالم
✨واسه شهیدان دلمون تنگه
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی