شهیدی که امام خمینی ره
بر پیکرش نماز خواند
👇👇👇
مهدی عراقی در کلام
امام خمینی(ره)،
پایهگذار جمهوری اسلامی ایران، در پیام خود درباره شهادت این مجاهد نستوه، نوشتند:
"من ایشان را حدود بیست سال است که می شناسم؛ مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود؛ حاج مهدی عراقی برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان میکند، آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او میبایست شهید میشد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
شهیدی که امام خمینی ره بر پیکرش نماز خواند 👇👇👇 مهدی عراقی در کلام امام خمینی(ره)، پایهگذار جمهو
مهدی عراقی در ۱۳۰۹ در محله قدیمی «پاچنار» در جنوب تهران به دنیا آمد و به اصطلاح از «بچه تهرون»های اصیل بود. پدرو ومادر او انسان هایی عمیقا مذهبی بودند و نوع تربیت مهدی از کودکی به شدت تحت تاثیر آموزه های اسلامی و حرمت گذاری به روحانیت اصیل قرار داشت.
پس از سپری کردن دوره دبستان، برای ادامه تحصیل به دبیرستان مروی و سپس دارالفنون تهران رفت. اما ارتباط پیدا کردن با یک شخصیت بزرگ، مسیر زندگی او را تغییر داد و او قدم به راه اصیل مبارزه گذاشت.
مهدی نوجوان در زمان تحصیل در دبیرستان، به واسط حضور فعال در هیات های مذهبی بازار تهران، با تشکل فداییان اسلام آشنا و چنان مجذوب رهبر این تشکل، شهید سید مجتبی میرلوحی، معروف به نواب صفوی شد، که در همان سن کم به عضویت فداییان اسلام درآمد. اخلاص و شهامت بالای این نوجوان عمیقا مذهبی، خیلی زود موجب صعود او در این گروه شد و او را در سلک حلقه اصلی دور نواب صفوی قرار داد.
بازوی توانای شهید نواب شده بود، در همه فعالیت های مبارزاتی فداییان در دهه ۱۳۲۰ حضور داشت که یکی از مهم ترین آن ها، شرکت در ترور «احمد کسروی»، در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ بود. کسروی به عنوان منادی یک «دین» جدید، به صراحت و بسیار عیان کمر به تخریب و تضعیف مکتب شیعه بسته بود. از همان زمان، مهدی به عنوان پیک و رابط نواب با دیگر چهره های سیاسی و مذهبی، نقش آفرینی می کرد.
با تیرباران و شهادت سید مجتبی نواب صفوی در ۲۷ دی ماه ۱۳۳۴، مهدی که مراد خود را از دست رفته دید، به شدت دچار اندوه شد و نوعی رکود بر زندگی سیاسی او حاکم شد که البته چندان طولانی هم نشد.
نور امام بر حیات عراقی تابیدن گرفت
آشنایی شهید عراقی با امام خمینی(ره) در قم در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰، موجب شد تا آن شهید، گمشده خویش را در وجود شخصیت روحانی و انقلابی امام پیدا کند. مهدی عراقی که هیچ گاه ارتباط خود را با مرکز روحانیت ایران، شهر مقدس قم، قطع نکرده بود، در جریان رفت و آمدها به قم با حضرت امام آشنا شد و بار دیگر، مراد و راهنمای زندگی خود را یافت.
از این زمان، او سخت پیرو امام بود و و همه فعالیتهای جهادی و سیاسی خود را با کسب تکلیف از امام خمینی(ره) دنبال میکرد. اندکی بعد، بر پایه رهنمودهای امام خمینی(ره) و با یاری کسانی چون شهید حاج محمدصادق امانی، ائتلافی به نام «هیأتهای موتلفه اسلامی» را سازمان دادند. این همپیمانی هیأتهای مذهبی در یکم خرداد ۱۳۴۱ آغاز شد. سالهای چندی به گونهای غیررسمی، شهید عراقی، دبیر کل موتلفه اسلامی به شمار میرفت. او، در این دوره صندوق مالی را در حزب ملل اسلامی و جمعیت موتلفه اسلامی راهاندازی کرد.
امیر، فرزند ارشد شهید، در مصاحبه ای، ارادت او را به حضرت امام چنین شرح داد:
" نکته مهم این است که حاج مهدی برای این رفتارش، حد و مرز و ملاک داشت. اگر خدمت امام (رحمه الله علیه) می رسید و نظر ایشان را راجع به برخی گروههای مبارز می پرسید، دیگر حاج مهدی دیروز نبود. یعنی کاملا مطیع بود.
با نزدیک شدن به عاشورای سال ۴۲ در خرداد ماه آن سال، مهدی به عنوان یکی از همراهان و نزدیکان امام، نقش فعالی در بسیج نیروهای طرفدار حضرت امام خمینی(ره) ایفاء کرد. شهید عراقی با دیگر همراهان به برپایی راهپیمایی در روزهای تاسوعا و عاشورا پرداختند و راهپیمایی بزرگی را از مسجد حاج ابوالفتح در میدان قیام تا دانشگاه تهران برنامهریزی و اجرا کردند. مهدی در جلو در بزرگ دانشگاه به سخنرانی پرداخت.
نقش شهید عراقی این بود که در بحبوحه جریانات خرداد ۴۲، با صحبت با مرحوم طیب، و کار کردن روی نارضایتی او از دستگاه و پاره ای از وجوه شخصیتی او چون معرفت و لوطی مسلکی، جلوی پیوستن او و آدم هایش را به جریان سرکوب طرفداران حضرت امام بگیرد و در نهایت طیب جان بر سر این راه بگذارد و به دست حکومت شاه، تیرباران شود. فرزند شهید عراقی ماجرا را این گونه تعریف می کند:
" همین مرحوم طیب که ذکر خیرش شد، هرکاری هم که می کرد، دو ماه محرم و صفر نوکر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و امام حسین(علیه السلام) بود. هیچ چیزی نمی توانست در این دو ماه، طیب را از هیات و دسته عزاداری جدا کند. خوب، این یک حسن است که بنظر من عاقبت بخیری او هم از همین عشق به حضرت زهرا(سلام الله علیها) و امام حسین(علیه السلام) بود. حاج مهدی عراقی، از همین عشق طیب به ائمه اطهار(علیهم السلام) و روحیه لوطی گری او استفاده کرد و طیبی را که خیلی ها فکر می کردند او و اطرافیانش می توانند تبدیل به یک جریان ضد مبارزه علیه رژیم شوند، وارد مبارزه کرد. حاج مهدی رفت پیش طیب و به او گفت که این حاج آقا روح الله، پسر حضرت زهرا(سلام الله علیها) و مرجع تقلید است، الان هم وضعیت اینجور است و شاه دارد این ظلم ها را می کند. خود حاج مهدی می گفت رگ لوطی گری طیب را یک قلقلک دادم. وضعیت مرحوم طیب طوری شد که امام(رحمه الله علیه) گفتند عاقبتش مثل حر شد."
تصمیم امام خمینی(ره) مبنی بر سخنرانی در عصر عاشورا در مدرسه فیضیه، شهید عراقی خود را بیدرنگ پس از پایان راهپیمایی در تهران، به قم رساند و محافظت از امام را بر عهده گرفت. عراقی در جریان راهپیمایی در عاشورای سال بعد، در حالی که رهبری جمعیت را بر عهده داشت، به همراه ۳۸ نفر دیگر دستگیر گردیدند و نزدیک به ۷۰ روز را در بازداشت به سر بردند.
بعد از آزادی از زندان، از طریق کانالی که در مجلس شورای ملی داشت، متن مذاکرات تصویب کاپیتولاسیون بین حسنعلی منصور و نمایندگان را به دست آورد و به امام رساند. سخنرانی معروف امام علیه کاپیتولاسیون در آبان ۴۳، منجر به بازداشت و تبعید ایشان به ترکیه و سپس نجف توسط دولت «حسنعلی منصور» شد.
👇👇👇
حاج مهدی، برای این که هم تاوان تبعید یک مرجع شیعه را برای حکومت بالا ببرد و هم بابت تصویب قانون خفت بار کاپیتولاسیون ضرب شستی به رژیم نشان دهد، شاخه نظامی تشکّل موتلفه را فعال کرد. مهم ترین دستاورد این شاخه، ترور منصور در ۱ بهمن ۴۳
در پی ترور منصور بسیاری از اعضای مؤتلفه اسلامی شناسایی و دستگیر شدند. شهید عراقی نیز در نوزدهم بهمن ۱۳۴۳، دستگیر و به شکنجهگاه ساواک گسیل شد. ساواکیان به سختی وی را شکنجه کردند و ناخنهایش را کشیدند، ولی همچنان دم فرو بست و چیزی نگفت. در واقع تا زمان دستگیری حاج مهدی، تعداد دستگیری اعضای موتلفه به ۱۲ نفر رسیده بود، ولی با دستگیری او، به دلیل مقاومت مثال زدنی در برابر شکنجه های ساواک و لو ندادن افراد جدیدی، روند دستگیری اعضای گروه متوقف شد.
از اعضای دستگیر شده این گروه، ۶ نفر یعنی بخارایی، نیک نژاد، صفار هرندی، صادق امانی، هاشم امانی و مهدی عراقی در دادگاه نظامی به اعدام محکوم شدند. با این حال، در اعتراض به صدور حکم اعدام عراقی و دیگر همرزمش هاشم امانی، حوزه علمیه قم تعطیل شد و طلاب در منزل مراجع تحصن کردند. اینچنین بود که احکام اعدام عراقی و امانی پس از اعلام یک درجه تخفیف به حبس ابد تغییر کرد و آنان به زندان قصر منتقل شدند.
سرهنگ ستاد «نصرالله توکلی»، اولین فرمانده عملیات ارتش پس از انقلاب، که در سال ۵۲ با شهید در زندان قصر همبند بود در خاطرات گفت که حاج مهدی عراقی یکسره در خدمت زندانیان بود و حتی کار پخت و پز برای زندانیان سیاسی را انجام می داد. او در زندان بیشتر وقت خود را به قرآن پژوهی می گذراند.
آزادی، همراهی با امام، یاری انقلاب
با فضای آزاد نسبی که در سال ۱۳۵۶ و در پی روی کار آمدن جیمی کارتر در آمریکا در زندان های ستمشاهی به وجود آمد، در کنار شماری از زندانیان سیاسی دیگر، حاج مهدی عراقی هم پس از سیزده سال با موهای سفید از زندان آزاد شد.
مهاجرت امام از عراق و استقرار ایشان در دهکده نوفل لوشاتو در فرانسه، مهدی عراقی به دیدار امام در فرانسه شتافت و مسوولیت بسیار مهم مدیریت بیت امام(ره) را برعهده گرفت. حضور تقریبا دایمی ایشان در کنار حضرت امام در تصاویری که از اقامت امام در نوفل لوشاتو به یادگار مانده، به خوبی اهمیت حاج مهدی و اعتماد بالای بنیانگذار انقلاب به او را عیان می سازد. وی از آنجا نوار سخنرانیهای امام را به ایران میفرستاد.
در ۱۲ بهمن ۵۷، در پرواز تاریخی امام به وطن، شهید عراقی هم جزو همراهان آن پرواز ارفرانس بود و به عنوان مسوول حفاظت امام، پیش از همه از هواپیما خارج شد.
در زمان استقرار رهبر انقلاب در مدرسه رفاه و بعد علوی، حاج مهدی مسوولیت امور حفاظتی و اجرایی اقامتگاه امام را بنا به اعتماد محکم امام به ایشان، بر عهده گرفت.
با تشکیل حزب جمهوری اسلامی با فرمان رهبر انقلاب در اسفند ۵۷، شهید آیت الله بهشتی شهید عراقی را به عنوان عضو شورای مرکزی وارد حزب نمود.
پس از آن، با توجه به سابقه مجاهدت ها و زندان های طویل المدت این مجاهد بزرگ، با فرمان امام(ره) به سرپرستی زندان قصر در تهران منصوب گردید. پس از چندی نیز با دستور بنیانگذار انقلاب، به عضویت شورای مرکزی بنیاد مستضعفان درآمد و در همین سمت بود که در جایگاه مالی بنیاد به همراه حاج حسین مهدیان، سرپرستی روزنامه کیهان را به عهده گرفت.
ترور
زمانی که در صبحگاه چهارم شهریور، حاج مهدی عراقی، به اتفاق پسر آخرش حسام و دوست و همکارش در کیهان، حاج حسین مهدیان، عازم دفتر کیهان بودند، سه سرنشین یک موتور هوندا، عضو گروهک تروریستی فرقان، راه را بر خودروی ایشان سد کردند و آن ها را به رگبار گلوله بستند.
پیکر حاج مهدی عراقی و پسرش حسام در میان حزن و اندوه فراوان مردم به حسینیه ارشاد منتقل شد. وزارت کشور، نهضت آزادی، سازمان مجاهدین خلق، حزب جمهوریاسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی طی اعلامیههایی این ترور را محکوم کردند.
در همان روز پیکر این شهیدان به مسجد ارگ تهران منتقل یافت و بازار تهران یکپارچه تعطیل شد. هادی غفاری در مراسم تشییع جنازه برای مردم سخن گفت و به شدت از عدم قاطعیت دولت موقت در سرکوبی گروههای ضد انقلابی انتقاد کرد.
به دستور امام خمینی پیکر این دو شهید به قم منتقل شد. بر اساس گزارش مطبوعات آن روز، در تشییع جنازه آنان در قم، نزدیک به نیم میلیون نفر حضور داشتند. اما نکته بسیار قابل تامل و رشک برانگیز این که، شخص حضرت امام خمینی(ره)، در اقدامی بی نظیر، خود از میدان سعیدی تا نزدیک صحن مطهر حضرت معصومه(س) در تشییع این شهید بزرگوار شرکت کردند. علاوه بر این، شب هنگام، امام خمینی(ره) بر مزار آن شهید حاضر شدند و بیست دقیقه به دعا مشغول بودند، که رویدادی کممانند در رفتار امام(ره) شمرده می شود. این، نشان از جایگاه بی بدیل و کم نظیر آن شهید بزرگوار در تاریخ انقلاب اسلامی ایران دارد.
. مهدی عراقی همه معیارهای تراز یک مبارز انقلابی را داشت. خیلی ها که او را نمی شناختند و عکسش را هنگام شهادت دیدند، گمان بردند که مردی در دهه هفتم زندگی است، اما واقعیت این بود که او در هنگام شهادت تنها ۴۸ سال سن داشت. شکستگی و سفیدی موهای این مبارز قدیمی، خود نشان از کوله باری از تجربیات سخت و سهمگین در زندگی سراسر مبارزه او بود
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
. مهدی عراقی همه معیارهای تراز یک مبارز انقلابی را داشت. خیلی ها که او را نمی شناختند و عکسش را هنگا
ادای تکلیف بدون توجه به نتیجه، در تفکر حضرت امام (ره) از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و شاگردان آن حضرت، همیشه انجام تکلیف را از اهم واجبات می دانسته اند و می دانند.
شهید عراقی که عاشق مخلص و مرید صادق امام (ره) بود در هر صحنه ای که وارد شد براساس ادای تکلیف، حضور یافت و لحظه ای از انجام وظیفه غفلت نکرد.
او از روزی که پای در میدان مبارزه نهاد، در آرزوی شهادت قدم زد و همواره شهادت را فوزی عظیم و رستگاری محتوم می دانست.
امیر عراقی می گوید: "پدرم بیست سال انتظار شهادت را می کشید و آرزو داشت که خونش را نثار اسلام کند."
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
ادای تکلیف بدون توجه به نتیجه، در تفکر حضرت امام (ره) از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و شاگردان آن حض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴شهید سید مرتضی آوینی:
#امانت_امام
#خامنه_ای_خمینی_دیگر_است
⬛️امام رفت ... اکنون ،این ماییم و #امانت_او . دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول الله ظهر حکومت اسلام به غروب خونین شهادت حسین بن علی و «شب بی قمر غیبت » انجامید ، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار بشارت که #خداوند _اراده_کرده_است تا حزب الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.
📚کتاب آغازی بر یک پایان / ص ۱۷
🔶 @shenakhte_rahbari
4_5793920189498131037.mp3
10.12M
🎵 #صوت_شهدایی
✨توی شلوغی های این عالم
✨واسه شهیدان دلمون تنگه
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی
♨️ امام بعد از رمضان نورانیتر میشدند
اصل قضیه این است که ما بتوانیم در ماه رمضان، این سیرِ الیاللَّه را بکنیم و میشود. عرض کردم، گاهی که پس از پایان ماه #رمضان، خدمت امام(رضواناللَّه تعالیعلیه) میرسیدم، برایم محسوس بود که ایشان نورانیتر شدهاند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حرکت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق کرده است. دوره ماه رمضان، برای یک انسان مؤمن و والا، اینطوری است. آنقدر به او و بهقلب و باطنش، نورانیت میبخشد که انسان این را در مشاهدهی حضوری او حس میکند و از حرفزدنش میفهمد که نورانیتر شده است. بندگان خدا همینطورند. ما باید از این فرصت، خیلی استفاده کنیم.
📚 بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم؛ ۱۸ فروردین ۱۳۶۹
4_6026054620567045224.mp3
7.69M
ممنونم اگر نروۍ😔
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
وداع بسیار زیباباماه مبارڪ #رمضان
#الوداعماهبندگی🌙✨
وچه سخت بود این خبر
روح خدا
به خدا پیوست
😢😢😢😢😢😢😢😢
📜وصیت نامه امام خمینی«ره» :
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم.
▪️▪️▪️
سی امین سالگرد رحلت
رهبر کبیر انقلاب
و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
سید روحالله خمینی«ره» را تسلیت میگوییم ...
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
وچه سخت بود این خبر روح خدا به خدا پیوست 😢😢😢😢😢😢😢😢 📜وصیت نامه امام خمینی«ره»
🔴استاد شهید مطهّرى از خاطرات خود درباره امام(ره) می فرماید:
♦️من قریب دوازده سال در خدمت این مرد بزرگ (امام خمینى) تحصیل کردهام. وقتى که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهایى از روحیه او درک کردم که نه فقط بر حیرت من بلکه بر ایمانم نیز اضافه کرد. وقتى برگشتم، دوستانم پرسیدند: «چه دیدى؟». گفتم: «چهار تا آمَنَ دیدم:
♦️ آمَنَ بهَدفه؛ به هدفش ایمان دارد. دنیا اگر جمع بشود، نمی تواند او را از هدفش منصرف کند.
♦️آمَنَ بسَبیله؛ به راهى که انتخاب کرده ایمان دارد. امکان ندارد بتوان او را از این راه، منصرف کرد. شبیه همان ایمانى که پیغمبر به هدفش و به راهش داشت.
♦️آمَنَ بقُوله؛ به سخنش ایمان دارد. در میان همه دوستانى که سراغ دارم، اَحَدى مثل ایشان به روحیه مردم ایران، ایمان ندارد...
♦️ آمَنَ برَّبه؛ به خدایش، ایمان دارد«.
در یک جلسه خصوصى، ایشان به من می گفت: «فلانى! این ما نیستیم که چنین میکنیم. من دست خدا را به وضوح، حس می کنم
➖➖➖➖➖➖
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
سلام علیکم ان شاالله قرار است در 🌟 #چله_کرامت_قرآنی🌟 خادم القرآن باشیم بواسطه ی انس با قرآن👌 👈 م
سیزدهمین روز از چله ی چهاردهم مهمان سفره ی ❣ شهید آیت الله حسین غفاری❣ هستیم
👇👇👇
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
آیت الله شیخ حسین غفاری ، شهید راه بصیرت و ولایتمداری 👇👇 عالم شجاع با تنی پاره پاره جمله معروف و تا
آیتالله شیخ حسین غفاری درتابستان 1293 هجری شمسی در آذرشهر به دنیا آمد.
از همان دوران نوجوانی به کسب علم و دانش و علوم اسلامی علاقه زیادی نشان می داد و در این زمینه بسیار تلاش می کرد .
این عالم مجاهد ، تحصیلات خود را در زادگاهش آذرشهر آغاز کرد و درسال 1323 با وجود مشکلات فراوان مالی، برای ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه قم شد و در آنجا از محضر اساتیده بزرگی چون آیتالله مرعشینجفی، امام خمینی و علامه طباطبایی بهره برد .
آیت الله شیخ حسین غفاری در سال 1335 به تهران آمد و در «مسجد الهادی» فعالیتهای اجتماعی و مذهبی خود را آغاز کرد.
از جمله اولین اقدامات اجتماعی او در تهران می توان به تعطیلی «باغ شارق» که به مرکز فسق و فجور اشرار تبدیل شده بود اشاره کرد.
همچنین احیای مسجد «شیخ فضلالله نوری» در پشت ساختمان شهرداری تهران از دیگر اقدامات وی در این مدت به شمار می رفت .
مبارزات سیاسی آیت الله حسین غفاری از نیمه دوم سال 1341 هجری شمسی آغاز شد.
در جریان نهضت عمومی علما در این سال، آیتالله غفاری نیز در مسجد الهادی ـ که امامت آن را برعهده داشت ـ سخنرانی هایی را علیه تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی ایراد کرد.
پس از آن که محمدرضا پهلوی با طرح «انقلاب سفید» اصلاحات آمریکایی خود را آغاز و بر مخالفت با مبانی مذهبی پافشاریکرد، علما و مراجع به رهبری امام خمینی(ره) عید نوروز سال 1342 را تحریم کردند و در این میان آیت الله غفاری نیز اعلامیهای را در حمایت از این تحریم صادر کرد.
پس از سخنرانی تاریخی امام خمینی(ره) در عصر عاشورای سیزدهم خرداد 1342 حکومت شاه در واکنش به این سخنرانی، حضرت امام و علمای دیگری را دستگیر کرد که آیت الله حسین غفاری از جمله آنها بود.
مبارزات سیاسی این عالم مجاهد علیه رژیم منحوس پهلوی سالها ادامه یافت تا این که سرانجام در تیرماه سال 1353 هجری شمسی ساواک بار دیگر او را دستگیر کرد.
وحشیانه ترین شکنجه ها - که سوراخ کردن استخوانها با مته های برقی یکی از فجیع ترین شکنجه ها بود - می خواستند آن شهید را از راه و مسیری که انتخاب کرده باز دارند ولی این عالم شجاع با تنی پاره پاره جمله معروف و تاثیر گذار خود را با صدای بلند فریاد زد و در کاغذ اعترافات نوشت که : « دشمن خمینی کافرست و من فکر می کنم تنها کسی که می تواند ایران را نجات دهد آیت اللّه امام خمینی است .»
این مجاهد نستوه سرانجام در هفتم دی ماه 1353 براثر شکنجه های شدید جسمی و روحی در دخمه های ساواک به شهادت رسید.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
اما اندیشه ناب سیاسى آیت الله غفارى را در بازجویى و متن بازجویى ساواک مى توان دریافت وقتى که از وى س
آخرین ملاقات خانواده شهید غفاری با وی در زندان قصر انجام شد. در اثر شکنجه دو دست او شکسته بود و دو نفر مأمور زیر بغل او را گرفته، برای ملاقات آوردند. او که خود میدانست آخرین ملاقاتش است، به خانواده اش گفت: «من دیگر بعید می دانم بیش از این بتوانم مقاومت کنم.» خانواده او گریستند و او نیز گریه کرد. خانواده اش به او گفتند گریه نکن ناراحت می شویم. او گفت: «نمی خواهم گریه کنم ولی بدنم خیلی درد می کند، بدنم را خرد کرده اند.»
سپس به همسرش (دختر آیت الله مقدس تبریزی) گفت: کتک خوردن ارثیه ای بود که ما از امام موسی بن جعفر (ع)به ارث بردیم. این ارثیه را حفظ کنید. شما حتما هوای فرزندانت را داشته باش.