eitaa logo
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
268 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
161 فایل
💕🕊 وخدایی ڪھ بشدݓ کافیسټ 💕🕊 خواستین تࢪڪ کنین برای فرج مولامون صلوات بفرست💕🕊 راه‌ارتباط‌ماوشما‌↯ @HeydarJon کلبه‌شروط‌ما↯ @Rahrovneeshg1401 بگوشیم↯ https://harfeto.timefriend.net/16636088185468
مشاهده در ایتا
دانلود
التماس‌دعا😍 شبټون بـٰا یاد مــٰادࢪ ســٰاداټ!🌙
بسم‌رب‌الحسین🌱💔
˼خـدآ‌جانـم˹🌿 ✨[وَالْحَمْدُللهِِ‌الَّذي‌يَحْلُمُ‌عَنّي حَتّي‌كَاَنّي‌لاذَنْبَ‌لي]✨ 🌸«و‌ستايش‌خدايۍرا‌ڪه‌ نسبت‌به‌من‌بردبارےڪندتابه‌ جايۍڪه گويا‌گناهۍندارم...»🌸
+هفتہ‌دیگه، این‌موقع‌کیاهیئتن؟🙂 کیاکربلاء ؟🥹 کیا‌اسم‌تورومیزنن‌صدا ؟:)💔
🖤͜͡🥀 من‌به‌همه‌گفتم‌اربعین‌کربلـا‌هستم ... این‌تن‌بمیرد‌آبرویم‌رانبر‌حسین:))💔
🖤͜͡🖐🏽 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عَجـیب دلَـم‌حـرم‌ِمیخـوآھَـد نگآھـم‌ِبھ‌گُنبـدت‌ِبآشـدو پـروآز‌دلَـم‌درصَحـن‌ِوسَرآیَـتِ ومَـن‌ِبآشَـم‌وگریھ‌ھـآی‌ِنـاتَمـامَـمِ . . .((: 🖤¦⇠
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
°°♥➣♡♥😍 #رمان_درحوالی‌عشق✨ #قسمت_نهم بلاخره‌وقت‌نما‌شد‌نمازخواندن‌روفراموش‌نکر‌دم‌چون‌مهدی‌نمازرود
°°♥➣♡♥😍 اشکام‌هام‌راهشون‌روپیداکرده‌بودن‌وازهم‌برای‌اقتادن‌سبقت‌میگرفتن قدرت‌پس‌زدن‌اشکام‌رونداشتم‌ من‌چرااینجام؟!دعوت‌شدم؟!من‌کی‌ام؟! جواب‌سوال‌هام‌روخودمم‌نمیدونستم‌ چرامن‌به‌این‌وضع‌افتادم‌اخه‌من‌چیکارڪردم‌بخاطردنیامن‌اخرتموفروختم‌ خدایا!! نگام‌کن‌ببخشیدم‌پاڪم‌کن‌تروبه‌بزرگیت‌پاڪم‌کننن هق‌هقم‌دست‌خودم‌نبودپاهاموجمع‌کرده‌وسرم‌روشون‌بود‌سرم‌سنگین‌شده‌بود تمام‌گناهام‌جلوچشمام‌رژه‌میرفت نمیشیندم‌مداح‌چی‌میخونه!! فق‌صدای‌هم‌همه‌بو‌د نمیتونستم‌سرموبلندکنم‌چیشدکه‌توی‌روز‌عادی‌ی‌همچین‌اتفاقی‌برام‌افتاد؟! احساس‌کردم‌سرم‌داره‌به‌سمت‌زمین‌‌می‌افتدنمیتونستم‌کنترل‌کنم‌اره‌نمیتوسنتم‌سرموروبگیرم‌بالالبام‌وچشمام‌میسوخت‌توی‌عالم‌دیگ‌بودم وعاقبت‌چشمام‌سیاهی‌ࢪفت‌ زیرلب‌فقط‌زمزمه‌میکردم''داداش،خدامنوبخشین‌''صدام‌روخودمم‌بزورمیشنیدم دراخرصدای‌ریحانه‌که‌مگیفت‌''یاخداا'' ''نویسنده:‌خاڊم‌الࢪیحانه313ی_ن
°°♥➣♡♥😍 باخیس‌شدن‌صورتم‌بیدارشدم‌ چشمام‌همه‌روتارمیدید‌ نگاهم‌روریحانه‌ثابت‌ماند _ریحانه‌حالم‌بده خودمم‌نمیدونستم‌چم‌شده‌ _قربونت‌بشم‌بریم‌بیمارستان؟! _نه‌فقط‌میخوام‌برم‌خونه سری‌تکون‌داد به‌اطراف‌نگاه‌کردم‌کسی‌نبود‌فقط‌ریحانه‌ودوتامرددیگه‌بود ناخداگاه‌دستی‌به‌سرم‌کشیدم‌که‌بینم‌موهام‌بیرونه‌یانه ریحانه‌لبخندی‌زد باکمکش‌بلندشدم‌‌کمکم‌کر‌غذای‌نذری‌که‌پحته‌بورن‌بخورم‌خیلی‌خوش‌مزه‌بود‌خیلی‌وقت‌بودغذای‌هئیت‌نخورده‌بودم ...... باکمکش‌سوارماشینشون‌شدم‌هرچقدراصرارکردم‌نذاشت‌تنهابرم سرموروشانه‌هایش‌گذشتم _مهناجان‌ادرستومیگی _بلوار‌کامیاب‌..... ریحانه‌ب‌تعجب‌نگام‌کرد _چیزی‌‌شده؟! _بلوارکامیاب‌کوچه‌هاشمی؟! _اره‌ _ماهم‌اونجاییما _چه‌خوب چشمامو‌بستم‌ولی‌صدای‌ریحانه‌واون‌مردجوانی‌که‌همراهش‌بوورومیشنیدم _ریحانه‌ببریمش‌بیمارستان‌حالش‌بده‌ها _نمیخواد‌خوب‌میشه‌بهش‌ _اره‌واقعا _رسیدیم‌بیدارم‌کن _چشم‌عزیزشمابخوابب ریحانه‌خندیدوانگارچشاشوبست‌چون‌دیکه‌صدایی‌ازش‌نیومد ''نویسنده:‌خاڊم‌الࢪیحانه313ی_ن ••<ـ
°°♥➣♡♥😍 باتکون‌دادنای‌ریحانه‌بیدارشدم _پاشوعزیزم‌رسیدیم به‌اطراف‌نگاه‌کردم‌وپیاده‌شدم _مرسی‌ازتون‌،بفرماییدخونه _ممنون‌عزیزم‌بایدبریم‌ باشه‌ای‌گفتم‌وبه‌سمت‌خونه‌قدم‌برداشتم‌هنوزدوقدم‌نرفته‌بودم‌که‌ریحانه‌صدایم‌کرد ''مهناجان'' _بله؟! _شمارتومیدی‌بهم برگشتم‌ _اره‌عزیزیادداشت‌کن 0930... _ممنون،خونمون‌اون‌درسفیده‌‌دوسه‌خونه‌پایین‌تر _باشه‌خدافس کلیدانداختم‌ورفتم‌تومامان‌هنوزبیداربود _سلام‌مهناکجابودی‌دخترم _هيئت‌بودم،دوستم‌ک‌گفت‌ تعجب‌کرد!!منوچه‌به‌هیئت _غذاخوردی؟! _اره‌مامان‌جان‌،میرم‌بخوابم،خستم روتختم‌ولوشدم... نگاهم‌به‌سقف‌بوداحساس‌میکردم‌سبک‌شدم‌‌ازگریه‌هاخوشحال‌بودم‌انگاࢪ عکس‌مهدی‌روبرداشتم ''سلام‌داداش‌دیدی‌امروزچیشد؟!داداش‌امروزبه‌خاطردست‌زدن‌یک‌مردبهم‌! خنده‌داره‌نه!!اصلامهدی‌من‌نمیدونم‌چرارفتم‌اونجاباورت‌میشع! ریحانه‌میگفت‌دعوت‌شده‌ام اخ‌داداش‌من‌که‌ازچادروچادریابدم‌می‌اومدامروزازاون‌خوشم‌اومدنمیدونی‌چه‌شیرزنی(خندیدم‌بااشک) میدونی‌ریحانه‌خیلی‌شبیه‌اون‌دختری‌که‌تو‌ازش‌تعریف‌میکردی‌ومیخواستی‌‌همسرت‌باشه اگرپیشم‌بوودی‌برات‌میگرفتمش‌ صداش‌توگوشم‌اکوشد''ای‌مهنااااامسخره‌بازی‌درنیاردیگه) داداش‌قربون‌صدات‌بشم‌دلم‌تنگ‌شده‌برررراتتت‌ داداش‌مهدی‌میگم‌یعنی‌متحول‌شدم؟! نه‌بابامن‌چه‌به‌این‌حرفا میگم‌خیلی‌دوست‌داشتم‌اسمم‌زینب‌باشه‌ها!!اره‌میدونم‌‌عمه‌اسمموانتخاب‌کرده‌ومن‌دوسش‌داشتم‌اما‌الان‌دلم‌اون‌اسمی‌که‌توعاشقش‌بودی‌روداشته‌باشم''زینب'' معنیش‌چی‌داداش؟! طلاوجواهر؟! نه‌این‌نبودبهم‌بگوچی‌بود(هق‌هق) بلندشووووبگوچی‌بودمعنیششش‌اگه‌توبودی‌الان‌من‌بی‌حجاب‌نمیگشتم‌،من‌پاروخونت‌نمیذاشتممم‌منم‌مثل‌مهدیه‌بودم‌مهدی‌ ''نویسنده:‌خاڊم‌الࢪیحانه313ی_ن ••<ـ💙>•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"دختر شهید مدافع حرم😭💔" می تونم یه در خواستی داشته باشم؟! بله بفرمایید من سواد ندارم ولی میخوام برای بابام نامه بنویسم میشه شما بنویسید؟! بله حتماً "شادی روح تمام شهدای عزیز صلوات🌸🦋💚" ••●❥🖤🥀❥●••
•بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🏴• ذکر روز پنجشنبہ... لا اله الا الله الملک الحق المبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار'🖤!
🥀🌿 وقتی سیلی خوردی بگو ...😔 وقتی دستتو بستن بگو ...😔 وقتی بی‌یاور شدی بگو ...😔 وقتی تشنه شدی بگو ...😔 وقتی شرمنده شدی بگو ...😔 اما اگه تشنه شدی شرمنده شدی بی‌یاور شدی دستتو بستن سیلی هم خوردی آروم بگو امان از دل ..😭💔
كسی كه سوخته شد، با غم ِتو ساخته شد.
با نوای ضعیفِ قاسم فرزند امام حسن(؏) اباعبداللّٰه(؏) با سرعت خودش را به فرزندِ برادر میرساند، تنها جایی که این جمله برای شهدا آمده همینجاست، امام دید قاسم داره پاشو روی زمین میکشه و جمله ای که پیشوای غریبِ ما می گوید: چقدر برای عموت سخته که نمیتونه کاری برات بکنه...
خدای حسین خدای حسینی که " سَفینَهُ النِّجاة " است و نجات میدهد..
کسی که همیشه و همه جا دست منو میگیره اربابم هست...💔 •🏴•──⊰🖤⊱──•🏴•
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند باید به قاسم‌ ابن‌الحسن اقتدا کنند
سوالی پیشنهادی پیامی داشتید در خدمت هستم لینک👇 https://harfeto.timefriend.net/16586828234039