May 11
May 11
هدایت شده از یاقوت سرخ
مجموعه غزال محرم - گروه ادبی یاقوت سرخ.pdf
864.6K
اولین مجموعه اشعار عاشورایی
در قالب ادبی #غزال
با چینش شبهای محرمالحرام
کاری از؛
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
#غزل #شب_سوم
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
" مهمان "
یا عاقبت از سینه جانم درمیآید
یا اینکه بابای من از این در میآید
این گریهها از درد نه از روی شوق است
امشب پدر مهمانی دختر میآید
شانه زدن، جارو کشیدن، ناز کردن
از دست من تنها همینها برمیآید
خاکستری یا گُلگُلی؟ عمه کدامش
از این دوپیراهن به من بهتر میآید؟
خون لبم بند آمده خوب است، اما
خون سرم از زیر این معجر میآید
من گیسویم را دور دستم حلقه کردم
چون که به دست دختر انگشتر می آید
پیراهنم که سوخت قبلاً، پس چگونه
دارد دوباره بوی خاکستر می آید؟
حتی صدای پای بابا فرق کردهست
حس میکنم مهمان من با سر میآید
#علی_کاوند
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم
ام ابیها
چه زینبی که خدا خوانده "زین" بابایش
شبیه بنت نبی مادر ابيهايش
همان که چادر شلاق خورده اش ، محشر
پناه خلق گنهکار می شود سایه ش
"بلا معلمه" علامه پرور دهر است
علوم رتبه گرفت از مقام فتوايش
علی به روز احد بود و مجتبی به جمل
هزار مرتبه احسنت بر پسرهايش
نه اینکه کوه به صبرش مثل شده باشد
که کوه صبر کم آورده است در پایش
غروب روز دهم ذوالفقار حیدر بود
تلاطمي که شروع شد به موج دريايش
بيان مرثیه خوانش در اوج زیبایی ست
حماسه می چکد از " ما رایت الا" یش
به خط کوفی مقتل بخوان که در کوفه
دمی شکسته نشد قامت معلايش
نبود معجزه فریاد "اسکوتوا" پس چيست؟
سکوت مطلق شهر از صدای گيرايش
اگرچه آمده با دست بسته در بازار
ولي خمیده نشد پیش ظلم ، بالایش
ثواب گریه به زینب برابر آمده با
بکا بر "حسنین" از زبان طاهايش
روایت است که هر صبح و شام می گرید
امام عصر به شام بلای عظمايش
#علی_کاوند
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#شب_چهارم
#محرم
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
هدایت شده از یاقوت سرخ
لحظات اذان مغرب بود
دست در دست عمهزینب داشت
ضربانش شدید میکوبید
مضطرب بود و آه بر لب داشت
از روی تل نگاه میانداخت
غیر گرد و غبار چیزی نیست
غیر چندین پیاده با نیزه
غیر چندین سوار چیزی نیست
ناگهان نیزهدارها را دید
همه با هم نشانه میرفتند
نیزههاشان بدون دقت بود
ولی اصلا خطا نمیرفتند
نوک سرنیزههای سربالا
نوک سرنیزههای سرپایین
دید در بین آن همه نیزه
که عمویش نشسته روی زمین
چند دفعه کشید دستش را
تا مگر که به یاریاش برود
تا به یاری آن تن عریان
با جراحات کاریاش برود
گفت عمه عموم را کشتند
یک نفر به هزار و نهصد زخم
میزند هر که میرسد از راه
روی زخمش چرا مجدد زخم
ناگهان دید روی پیشانیش
سنگی از روی بغضوکینه نشست
لشگر از عمد دورهاش کردند
شمرِ بی شرم روی سینه نشست
دست خود را کشید و عازم شد
تا که سرباز آخری باشد
دست خود را سپر کند شاید
آخر قصه مادری باشد
غنچهی نوشکفتهی خیمه
بین آغوش باغ پرپر شد
قطره قطره چکید خونش تا
قتلگاه عمو معطر شد
#علی_کاوند
#شب_پنجم
#عبدالله_بن_حسن_علیهالسلام
@Yaqoote_sorkh
@Alikavand333
#تک_بیت
تو اذان گفتی و شیطان به هوس افتادهست
که مسلمان شود و سمت رخت سجده کند
#علی_کاوند
#شهزاده_علی_اکبر_علیهالسلام
@Alikavand333
قسمت این است که در علقمه تنها باشی
هیچ کس نیست که بعد تو علم بردارد
#علی_کاوند
#تک_بیت
#تاسوعا
@Alikavand333
هدایت شده از یاقوت سرخ
یا قمرالعشیره...
مسیحای مسلمانان تمام سال عباس است
امام ارمنیها روز تاسوعا ابوفاضل...
#علی_کاوند
#تک_بیت
#حضرت_عباس_علیهالسلام
کانال اشعار؛
https://eitaa.com/Alikavand333
مقام معظم رهبری :
از چه كسي استفاده كنيم؟ از شاعر خوب؛ از متفكر خوب؛ از بهترين و زيباترين شعرها استفاده كنيد؛ نه عوامانه. با تشخيص چه كسي؟ با تشخيص شعرشناس؛ نه با تشخيص مدير. مدير ممكن است اصلا شعر سرش نشود. هر كار يك متخصص دارد. با تشخيص شعرشناس، با تشخيص متخصص مذهبي و ديني، نوترين، زيباترين و عاليترين معارف را در دست و بال بچه هاي حزب اللهي بيندازيد.
#شعر_سخیف
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم
غروب
دیشب خیال اشک هایت تاب را برد
از چشم های بی قرارم خواب را برد
شب موقع تقسیم سهم الارث دیدم
گرگ آمد و پیراهن ارباب را برد
تنگ غروبی بین گودالی مه آلود
سنگ، اعتبار ماه عالمتاب را برد
طوفان میان علقمه شدت گرفته
با ابرهای تیره اش مهتاب را برد
از بین تیراندازهای سمت ساحل
شخصی مقام بهترین پرتاب را برد
نفرین به تیرانداز آن تیر سه شعبه
او آبروی ساقی تالاب را برد
از چیدمان جای دست و مشک پیداست
چندین قدم مانده به خیمه آب را برد
#علی_کاوند
#اسارت
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
@Yaqoote_sorkh
@Alikavand333