eitaa logo
📝کربلایی علی کاوند
331 دنبال‌کننده
112 عکس
14 ویدیو
6 فایل
اشعار، ویدئو، تصویر، کلیپ ، و اعلام مراسمات کربلایی علی کاوند
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یاقوت سرخ
مجموعه غزال محرم - گروه ادبی یاقوت سرخ.pdf
864.6K
اولین مجموعه اشعار عاشورایی در قالب ادبی با چینش شب‌های محرم‌الحرام کاری از؛ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh
" مهمان " یا عاقبت از سینه جانم درمی‌آید یا این‌که بابای من از این در می‌آید این گریه‌ها از درد نه از روی شوق است امشب پدر مهمانی دختر می‌آید شانه زدن، جارو کشیدن، ناز کردن از دست من تنها همین‌ها برمی‌آید خاکستری یا گُلگُلی؟ عمه کدامش از این دوپیراهن به من بهتر می‌آید؟ خون لبم بند آمده خوب است، اما خون سرم از زیر این معجر می‌آید من گیسویم را دور دستم حلقه کردم چون که به دست دختر انگشتر می آید پیراهنم که سوخت قبلاً، پس چگونه دارد دوباره بوی خاکستر می آید؟ حتی صدای پای بابا فرق کرده‌ست حس میکنم مهمان من با سر می‌آید 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ام ابیها چه زینبی که خدا خوانده "زین" بابایش شبیه بنت نبی مادر ابيهايش همان که چادر شلاق خورده اش ، محشر پناه خلق گنهکار می شود سایه ش "بلا معلمه" علامه پرور دهر است علوم رتبه گرفت از مقام فتوايش علی به روز احد بود و مجتبی به جمل هزار مرتبه احسنت بر پسرهايش نه اینکه کوه به صبرش مثل شده باشد که کوه صبر کم آورده است در پایش غروب روز دهم ذوالفقار حیدر بود تلاطمي که شروع شد به موج دريايش بيان مرثیه خوانش در اوج زیبایی ست حماسه می چکد از " ما رایت الا" یش به خط کوفی مقتل بخوان که در کوفه دمی شکسته نشد قامت معلايش نبود معجزه فریاد "اسکوتوا" پس چيست؟ سکوت مطلق شهر از صدای گيرايش اگرچه آمده با دست بسته در بازار ولي خمیده نشد پیش ظلم ، بالایش ثواب گریه به زینب برابر آمده با بکا بر "حسنین" از زبان طاهايش روایت است که هر صبح و شام می گرید امام عصر به شام بلای عظمايش @yaqoote_sorkh @Alikavand333
هدایت شده از یاقوت سرخ
لحظات اذان مغرب بود دست در دست عمه‌زینب داشت ضربانش شدید می‌کوبید مضطرب بود و آه بر لب داشت از روی تل نگاه می‌انداخت غیر گرد و غبار چیزی نیست غیر چندین پیاده با نیزه غیر چندین سوار چیزی نیست ناگهان نیزه‌دارها را دید همه با هم نشانه می‌رفتند نیزه‌هاشان بدون دقت بود ولی اصلا خطا نمی‌رفتند نوک سرنیزه‌های سربالا نوک سرنیزه‌های سرپایین دید در بین آن همه نیزه که عمویش نشسته روی زمین چند دفعه کشید دستش را تا مگر که به یاری‌اش برود تا به یاری آن تن عریان با جراحات کاری‌اش برود گفت عمه عموم را کشتند یک نفر به هزار و نهصد زخم می‌زند هر که می‌رسد از راه  روی زخم‌ش چرا مجدد زخم ناگهان دید روی پیشانی‌ش سنگی از روی بغض‌وکینه نشست لشگر از عمد دوره‌اش کردند شمرِ بی شرم روی سینه نشست دست خود را کشید و عازم شد تا که سرباز آخری باشد دست خود را سپر کند شاید آخر قصه مادری باشد غنچه‌ی نوشکفته‌ی خیمه بین آغوش باغ پرپر شد قطره قطره چکید خونش تا قتلگاه عمو معطر شد @Yaqoote_sorkh @Alikavand333
تو اذان گفتی و شیطان به هوس افتاده‌ست که مسلمان شود و سمت رخت سجده کند @Alikavand333
قسمت این است که در علقمه تنها باشی هیچ کس نیست که بعد تو علم بردارد @Alikavand333
هدایت شده از یاقوت سرخ
یا قمرالعشیره... مسیحای مسلمانان تمام سال عباس است امام ارمنی‌ها روز تاسوعا ابوفاضل... کانال اشعار؛ https://eitaa.com/Alikavand333
مقام معظم رهبری : از چه كسي استفاده كنيم؟ از شاعر خوب؛ از متفكر خوب؛ از بهترين و زيباترين شعرها استفاده كنيد؛ نه عوامانه. با تشخيص چه كسي؟ با تشخيص شعرشناس؛ نه با تشخيص مدير. مدير ممكن است اصلا شعر سرش نشود. هر كار يك متخصص دارد. با تشخيص شعرشناس، با تشخيص متخصص مذهبي و ديني، نوترين، زيباترين و عاليترين معارف را در دست و بال بچه هاي حزب اللهي بيندازيد.
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم غروب دیشب خیال اشک هایت تاب را برد از چشم های بی قرارم خواب را برد شب موقع تقسیم سهم الارث دیدم گرگ آمد و پیراهن ارباب را برد تنگ غروبی بین گودالی مه آلود سنگ، اعتبار ماه عالمتاب را برد طوفان میان علقمه شدت گرفته با ابرهای تیره اش مهتاب را برد از بین تیراندازهای سمت ساحل شخصی مقام بهترین پرتاب را برد نفرین به تیرانداز آن تیر سه شعبه او آبروی ساقی تالاب را برد از چیدمان جای دست و مشک پیداست چندین قدم مانده به خیمه آب را برد @Yaqoote_sorkh @Alikavand333