eitaa logo
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
3.5هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
93 فایل
🔸اینجا بهت مهارت قشنگ زندگی رو آموزش میدم. 🔹ازدواج موفق💍🔹همسرداری💑 🔹موفقیت✌️🔹ترک رابطه حرام💔 💌 آیدی پاسخگویی وثبت نام دوره : @omidi_admin 💌آنچہ گذشت: @Alireza_omidi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
شش عادت مخرب برای تغییر رفتار طرف مقابل: 🔷سرزنش 🔷شکوه و گلایه 🔷عیب جویی یا انتقاد 🔷نق و غرغر 🔷تنبیه 🔷دادن حق حساب یا باج برای تحت کنترل در آوردن دیگری! 💟 @sahebzaman14 💟
نوزادان با شنيدن جيغ و فرياد دچار وحشت شده و هورمون استرس توليدمیکنند كه به مغز آنها آسيب ميزند اين آسيب بعدها در مهد و مدرسه خود رانشان ميدهد درحضور نوزاد فضا را آرام نگهدارید بخصوص روزهای اول تولد 💟 @sahebzaman14 💟
بدن انسان می تونه تا ۴۵ واحد درد رو تحمل کنه اما زمان تولد یک زن تا ۵۷ واحد درد را احساس میکنه این معادل شکسته شدن همزمان ۲۰ استخوانه! هوای رو بیشتر داشته باشیم❤️❤️❤️ 💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
✍#کنترل_شهوت_جنسی_در_دوران_مجردی 20 🎶 دوازدهم: توجّه به شنیدنی‏ها و خواندنی‏ها 📖 😏
21 💤 سیزدهم: نکاتی در بارۀ خواب ❗️به طرز خوابیدن خود توجّه کنید. ⚠️بدترین نوع خواب، خوابیدن روی شکم است. ❇️ پیشوای ادب، امیرمؤمنان علی علیه‌السلام فرمود:  "مرد نباید به رو بخوابد. اگر کسی را دیدید که به رو خوابیده، او را بیدار کنید و به همان حال رهایش نکنید!" 🚽 قبل از خواب، به دستشویی بروید و با مقدار زیادی از آب سرد، طهارت بگیرید. 🛌 در حال خواب، دست‏‌ها را از روانداز بیرون بیاورید و پاها را نیز تا مچ بیرون نگه‏‌دارید. 🖼 بعد از بیدار شدن، بلافاصله روانداز را کنار بزنید. ✅ 💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 12 بعد از دانشگاه راه خونه ی مرجان رو پیش گرفتم. 🔹تو این سه ماهی که دیگه سعید دنبال
🔹 ... 13 خیلی وقت بود سراغ کتابخونم نرفته بودم، خاک گرفته بود! یه کتاب برداشتم و نشستم پشت میز،📖 میخوندم ولی نمیخوندم! میدیدم ولی نمیدیدم! نیم ساعت بود که صفحه ی اولو از بالا به پایین میخوندم و دوباره شروع میکردم ولی هیچی نمیفهمیدم... اعصابم خورد شد و کتابو پرت کردم گوشه اتاق😖 درونم داغ بود! باید خنک میشدم! داد زدم... بیشتر داد زدم... میخواستم هرچی انرژی تو وجودم هست خالی شه... میخواستم همه فکر و خیالا برن... -بسسسس کن... چت شده؟؟؟ چم شده؟؟؟ چرا اینجوری میکنم!؟ من که این شکلی نبودم! سعید تو با من چیکار کردی؟ حالم از همه چی بهم میخوره،از همه چی بدم میاد... حتی سیگار و مشروبم حالمو خوب نمیکنه... خسته شدمممم😭 هیچکس خونه نبود و تا میتونستم داد زدم، بی جون روی تخت افتادم و سرمو گرفتم بین دوتا دستم... چشمام رو که باز کردم، صبح شده بود☀️ صدای قار و قور شکمم که بلند شد،تازه یادم اومد از دیروز عصر چیزی نخوردم. دلمو گرفتم و رفتم پایین، نون نداشتیم و از نون تست هم خسته شده بودم. یه لیوان شیر ریختم و رفتم اتاق که با کیکی که تو کیفم بود بخورم. بعد از کلاس زبان فرانسه، وسایلامو جمع میکردم که گوشیم زنگ خورد. مرجان بود.سه چهار دقیقه صحبتمون طول کشید و کلاس خالی شد. میخواستم برم بیرون که عرشیا اومد تو! -سلام.خانم سمیعی میتونم چنددقیقه وقتتونو بگیرم؟ -سلام،بفرمایید؟ -اینجوری نمیشه... یعنی روم نمیشه!😅 این شماره منه،اگه میشه پشت گوشی حرفامو بهتون بگم... -مگه چی میخواید بگید؟ -خواهش میکنم خانم سمیعی... تماس بگیرید،منتظرتونم... اینو گفت و کارتشو داد دستم و سریع از در کلاس بیرون رفت. چندثانیه ماتم برد😐،ولی زود خودمو جمع و جور کردم و رفتم بیرون. شمارشو انداختم تو کیفم و راه افتادم سمت باشگاه. بعد باشگاه رفتم رستوران، منو رو که نگاه کردم، چشمم رو قرمه سبزی قفل شد! وای از کی بود غذای سنتی نخورده بودم...😋 آخرین بار، تابستون که رفته بودیم خونه مامانبزرگ قیمه و قرمه سبزی و فسنجون خورده بودم. چقدر دلم برای مامانبزرگم تنگ شد... به یاد همون روز قرمه سبزی و دوغ سفارش دادم و با ولع تمام غذا رو بلعیدم😋 حتی یادم رفت چندتا چشم زل زدن و با تعجب دارن غذا خوردنمو نگاه میکنن😕 احتمالاً پیش خودشون فکر کردن ده روزی هست که آب و غذا بهم نرسیده😂 بعد از اینکه سیر شدم دو سه پرس هم قیمه و فسنجون سفارش دادم که فریزشون کنم برای فردا و پس فردام. وقتی رسیدم بابا رو مبل خوابش برده بود و مامان داشت ظرفا رو تو ماشین ظرفشویی میچید. با دیدنم اخمی کرد😠 -معلومه کجایی؟کلی صبر کردیم بیای باهم غذا بخوریم... بقیه کارات کم بود،شب دیر اومدنم بهش اضافه شد! -دیر از باشگاه درومدم، گشنم بود.رفتم یه رستوران شاممو همونجا خوردم،یکم دیر شد.معذرت...🙏 تازه غذای فردامم با خودم آوردم! و جلوی چشمای از تعجب گرد شده ی مامان،غذا ها رو گذاشتم فریزر! "محدثه افشاری" 💟 @sahebzaman14 💟
❌ «همسران » زندگی خود و شما را پس از ازدواج جهنم می‌کنند. ❌ این افراد استعدادی عجیب، هوشی سرشار و عقلی ناقص دارند!!! ❌ تمام فکر و ذکرشان این است که تو در دوران مجردی خود، چه تجربیاتی داشته‌ای، کدام رستوران‌ها رفته‌ای و... ❌ همه ساعاتی که باید صرف رشد تو در ارتباط عاطفی‌ات شود، حرام قانع کردن یک آدم مریض می‌شود... 💟 @sahebzaman14 💟
🔴دختران و پسران مجرد" : ⏬⏬⏬⏬ 🔵 از برقرار‌کردن رابطه اجتناب کنید و مراقب پیشنهادات باشید. در این میان (گزینه‌ها)‌ افرادی می‌توانند اهل بدرفتاری باشند یا جزو کسانی باشند که نمی‌توانند یا نمی‌خواهند دنبال تعهد واقعی باشند. با شماست. 🔵 از آمادگی احساسی و هیجانی مطمئن شوید. اگر از قبل روابطی داشته‌اید که هنوز با آن مشغله ذهنی دارید پس برای یک رابطه ماندگار هنوز آماده نیستید. بدانید در هر مقطعی از زندگی یک نفر هست که به شما علاقه‌مند شود و به شما نیاز بیشتری داشته باشد. نباید فقط صرف نیاز طرف مقابل «درگیر» رابطه با وی شوید. 🚺🚹 🔵 روی ارزش‌های اصلی خود تمرکز کنید. 🔵به ،خصوصیات و رفتارهایی که طرف مقابل‌تان داشته باشد فکر کنید. شاید صداقت، وفاداری،‌ قابل اعتماد بودن، دلسوزی و شوخ‌طبعی برای شما ارزشمند باشد. 🔴مراقب «سندرم یک روح در دو بدن» باشید. این یک حقیقت ریاضی است که هر چه شرایط شما برای پیدا‌کردن یک جفت «کامل» سفت و سخت‌تر باشد، افراد کمتری با شرایط شما تطبیق خواهند یافت، بنابراین باید زمان بیشتری را صرف پیدا‌کردن شخص مناسب کنید؛ پس مراقب باشید دچار این «سندرم» نشوید. 🔵ببینید آیا واقعا" به یک رابطه نیاز دارید از خود بپرسید اگر الان رابطه دلخواه خود را داشتم، اوضاع چه فرقی می‌کرد؟ سپس به واکنش‌تان در برابر این سوال فکر کنید. 🔵هنگام مجردی هرگز این باور دردآور را که «راه‌حلی ندارید» دنبال نکنید. وقتی به این باور غلط پناه می‌برید نه‌تنها اوضاع بهتر نخواهد شد، بلکه رنج زیادی را به خود تحمیل می‌کنید، بخش عاقل‌وجود شما می‌گوید شما بدون وجود دیگری نیز زنده خواهید ماند و به زندگی ادامه خواهید داد و اگر باورهای غلط خود را درباره تجرد کنار بگذارید؛ حتی خوشحال‌تر، قوی‌تر خواهید شد. 💟 @sahebzaman14 💟
ملاک های مناسب برای ازدواج.m4a
6.05M
🔷 چه ملاک هایی رو بهتره که توی ازدواجمون مد نظر داشته باشیم؟! 📱 حاج آقا حسینی (مدیر کانال تنهامسیر آرامش) 💟 @sahebzaman14 💟
⭕️سلام دوستان😊🌹 ✅مباحثی که در کانال مطرح میشه شامل موارد زیر میشه: 1⃣. 2⃣. 3⃣. 4⃣. 5⃣.😍 عزیزان پیشنهادات،انتقادات،نظرات و سوالات شما رو میشنویم👂☺️ 1⃣.ناشناس حرف بزن👇👇 https://harfeto.timefriend.net/918480073 2⃣.آیدی خادم کانال: @yaazahra110 عزیزانم ممنونم از همراهیتون😊🙏🌹 💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
✨🕊✨ ⚙ #مهارتهای_همسرداری 24 فصل پنجم {اقتدار شکن ها
✨🕊✨ ⚙ 24 فصل پنجم {اقتدار شکن ها} 🔅اولین عامل اقتدارشکن از طرف خانواده زن، که خیلی مهمه «». دخالت والدین زن یکی از عوامل طلاقه. 💢مثلا ممکنه یه مردی به خاطر مشغله ی کاری یه مدتی نتونسته همسرش رو به مسافرت ببره، پدرزن میاد و با دامادش صحبت میکنه و میگه: خیلی وقته به مسافرت نرفتین، اینجوری روحیه تون خراب میشه، حتما یه مسافرتی برین. ⭕️داماد میگه: الان وقتی برای مسافرت رفتن ندارم، پدر زن میگه: خب اگه شما وقتشو نداری، دخترم با ما بیاد. 💟 @sahebzaman14 💟
♨️بعد اون مرد به خانومش میگه: بابات چیکار به این کارا داره که تو مسافرت رفتن ما هم دخالت میکنه؟ هر موقع وقت داشتم خودمون میریم. بعد خانوم میگه: مگه بابام بهت چی گفته، که میگی دخالت کرده؟ می خواسته بهت لطف کنه، اصلا خوبی به تو نیومده. 🔰نمونه هایی دیگه ای از دخالت والدین زن اینه که به دامادشون بگن: چرا ماشین نداری؟ چرا پس انداز نمی کنی؟ چرا خونتون رو نمی سازین؟ چرا فکر آینده تون نیستین؟ و ... . 💟 @sahebzaman14 💟
🔅 دومین اقتدارشکن از طرف خانواده ی زن، «بی اعتنایی اونا به داماد». جالبه که بدونین مردا با یه دقت خاصی مواضع بی اعتنایی رو کشف میکنن و اونا رو به همسرشون بازخورد میدن. 💢 مثلا می گن: دیدی مادرت نیم ساعت با تو صحبت کرد، ولی احوال مارو نپرسید. برعکس مامانم وقتی که به خواهرم تلفن میکنه، بهش میگه: اول گوشی رو بده شوهرت احوالشو بپرسم. ❎ ما دیگه غریبه ایم آخرین کسی که خبرا رو می شنوه ماییم، تازه اونم از زبون مردم. نکنه از من می ترسین که خواستگار خواهرتون رو ازم پنهون می کنین. 💟 @sahebzaman14 💟
💵 بابات وضع مالیش خیلی خوبه، ولی یه بار از من نپرسید: کار و بارت چطوریه؟ درآمدت خوبه؟ اگه کمک می خوای من هستم!! حتی اگه پدرت هم بگه ازش پولی نمی گیرم، ولی دوست داشتم یه بار تعارف کنه و بگه؛ 🔴 چقدر دیشب رفتارشون سرد بود، حتی به استقبال یا بدرقه ی ما نیومدن، خوشحال نشدن که ما رفتیم، دقت کردی اگه ماه به ماه بهشون سر نزنیم به ما سر نمی زنن. { بخش 6 } [بحث مهارتهای همسرداری] 💟 @sahebzaman14 💟
کارهای نه چندان بد بچه ها را نبینید. این قدر اصرار نکنید که اشتباه بچه ها را ببینید. اجازه بدید که اشتباه کنند. مگر خود ما اشتباه نمی کنیم؟ یکی از بزرگترین مسائل جوانان امروز این است که به خودشان اجازه ی اشتباه نمی دهند و با کوچکترین اشتباه داغون می شوند. همه ی ما اشتباه می کنیم اما مهم واکنش بعد از انجام آن است. بعد از هر اشتباه چه بلایی سر خودتان می آورید؟ چون به شما اجازه ی اشتباه کردن داده نشده ولی شما به بچه هایتان اجازه ی اشتباه بدهید، حتی بارها و حتی نبینید. کودک سهل انگاری می کند کمی تأمل کنیم، سریع نیش نزنیم.ما دائماً نگران این هستیم مشکل از این جا شروع می شود که ما میخواهیم یک موجود بی عیب و نقص تربیت کنیم مگر ما عیب و نقص نداریم ؟ 💟 @sahebzaman14 💟
در دید وبازدیدها اگر کودک نوپایی را میشناسید و مخصوصا اگر او را دوست دارید؛ ⛔️او را به زور بغل نکنید ⛔️به زور نبوسید ⛔️به زور از آغوش والدینش بیرون نکشید. اضطراب جدایی و اضطراب غریبه مرحله ای طبیعی از رشد کودک است. اگر کودکی را دوست دارید، به او تنها پیشنهاد دهید و اگر تمایلی نشان نداد یا گریه کرد، ناراحت نشوید یا او را به زور بغل نکنید. این فشارها می تواند باعث آسیبهای جبران ناپذیر مثل خجالتی شدن، خشونت، لجبازی یا بیقراری در کودکان بشه. 💟 @sahebzaman14 💟
⭕️⭕️⭕️ موجب می‌شود، حوصلۀ کودک برای بازی‌های غیررسانه‌ای کم شود. رسانه به نیازهای واقعی انسان به صورت کاذب پاسخ می‌دهد؛ در نتیجه انسان انگیزه‌ای برای پرداختن به نسخۀ اصلی آن نیازها نخواهد داشت. [استاد عباسی] ⭕️⭕️⭕️ 💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
✍#کنترل_شهوت_جنسی_در_دوران_مجردی 21 💤 سیزدهم: نکاتی در بارۀ خواب ❗️به طرز خوابیدن خود توجّه کنید.
22 💟 چهاردهم: تقویت ایمان   اگر می‏‌خواهیم از گزند گناهان در امان باشیم، باید میزان اعتقاد خود را به خدا بالا ببریم. ❣در این راه، ارتباط مداوم با خدا می‏‌تواند تا حدّ زیادی ما را کمک کند. ✍چه خوب است با خود عهد ببندیم که دست کم هفته‌‏ای یک یا دو بار، چند دقیقه قبل از اذان صبح از خواب برخیزیم و با خدای مهربان مناجات کنیم. 🤲ارتباط با خدا، آن هم در خلوت سحری، علاوه بر آن که را قوی می‌سازد و ما را بهره‏‌مند از فیوضات سحری می‌‏‏گرداند، شیرینی ارتباط با خدا را نیز به ما می‌چشاند و طعمِ به ظاهر لذیذ گناه را از کام‌‏مان بر می‏‌گیرد. 💟 @sahebzaman14 💟
علیرضا امیدی‌¦ آموزش ازدواج💞
🔹 #او_را ... 13 خیلی وقت بود سراغ کتابخونم نرفته بودم، خاک گرفته بود! یه کتاب برداشتم و نشستم پش
🔹 ... 14 یه دوش گرفتم و موهامو سشوار کشیدم. هوا خیلی سرد شده بود.🌨 ❄️برف های ریز تو هوا میرقصیدن و آروم رو زمین جا خوش میکردن، یادم اومد که خیلی وقته چیزی ننوشتم✍ رفتم سراغ کیفم تا دفترچمو در بیارم که چشمم به شماره عرشیا افتاد! تازه یادم اومد که گفته بود بهش زنگ بزنم! ساعتو نگاه کردم، هنوز خیلی دیر نشده بود. حوالی ده و نیم بود🕥 شمارشو گرفتم و منتظر شدم تا جواب بده📱 صدای گرمی تو گوشی پیچید و گوشمو نوازش داد... -الو بفرمایید... -سلام آقای کیانی. -عه سلام ترنم خانم،یعنی خانم سمیعی... 😅 خوبید؟؟ میدونید چقدر منتظر بودم؟ دیگه ناامید شده بودم از زنگ زدنتون☺️ -معذرت میخوام...فراموش کرده بودم... -خواهش میکنم خانوم... فدای سرتون😇 خودتون خوبید؟ -ممنونم،شما خوبید؟ -الان عالیم -چه خوب! ببخشید که بد موقع تماس گرفتم. گفته بودید کارم دارید،بفرمایید...؟ -عههههه... راستش... بله کارتون داشتم... -خب؟ -چجوری بگم... -هرجور راحتید!چیزی شده که اینقدر سخته گفتنش؟ -بله چیزی شده.... -چی شده؟؟؟😳 -راستش... امممم... من... عاشق شدم❤️ -عاشق؟ به سلامتی... خب...از دست من چه کاری برمیاد؟؟ -این که منو قبولم کنید💞 -بله؟؟😳 -خانم سمیعی... من خیلی وقته دلم دنبالتونه... باور کنید من بار اولمه که به این حال و روز میفتم! -حرفتون تموم شد؟😒 -ترنم خانوم....💕 من کلی با خودم کلنجار رفتم تا تونستم شمارمو بهتون بدم... هزار بار حرفامو مرور کردم،اما صداتونو که شنیدم همه یادم رفت...😓 من دوستتون دارم... مگه عشق گناهه؟؟ -هه...عشق؟؟؟ حالم هر از چی عشق و پسر و رابطس بهم میخوره... فکرنمیکردم بخواید این چرت و پرتا رو تحویل من بدید 😠 -ترنم خانوم... خواهش میکنم😢 من بیشتر از یه ساله چشم و دلم دنبال شماست... بهم اجازه بدید زندگی با عشقمو تجربه کنم💕 تو صداش بغض داشت... دلم یه جوری شد... اما خاطرات سعید مثل یه فیلم از جلوم رد میشدن... بازم بدنم داشت داغ میشد... -آقای کیانی بذارید رابطه ما مثل دوتا همکلاسی بمونه. من هیچ علاقه ای به شما ندارم! -عیب نداره! همین که من دوستتون دارم کافیه...❣ دلخوشی من شمایی. من اصلا به اون کلاس علاقه ای ندارم... همون جلسات اول میخواستم برم اما عشق شما پابندم کرد...💓 حرفای جدید میزد. یه لحظه احساس کردم از سعید هم بیشتر دوستم داره! سعید؟ مگه سعید اصلا منو دوست داشت؟؟ اگه دوستم داشت اون دختر وسط رابطمون چیکار میکرد؟ -من باید فکر کنم... -باشه.فقط زود... خیلی زود جوابمو بدید... انصاف نیست بعد یکسال انتظار،بازم منتظرم بذارید😢 -شب خوش👋 -ممنونم که زنگ زدید... امشبو هیچوقت فراموش نمیکنم! امشب بهترین شب زندگیم بود... شبتون بخیر...👋 یه سیگار درآوردم و روشن کردم... تا چنددقیقه میخواستم مغزم خالی خالی باشه... خسته بودم،رفتم روی تختم. چشمامو بستم که یه پیام برام اومد💌 عرشیا بود! "محدثه افشاری" 💟 @sahebzaman14 💟