عکس نوشته و استیکرمذهبی
↷❈🔅❂💎❂🔅❈↶ #تفسیر_زیارت_جامعہ_کبیره #آیت_الله_ضیاء_آبادے 7⃣7⃣ ✾✾══════════════════✾✾ ❖✨ بسم الله ا
↷❈🔅❂💎❂🔅❈↶
#تفسیر_زیارت_جامعہ_کبیره
#آیت_الله_ضیاء_آبادے
7⃣8⃣
✾✾══════════════════✾✾
❖✨ بسم الله الرّحمن الرّحيم ✨❖
✿ فرو خوردن خشم، محبوبترين جرعه نزد خدا
امام سجّاد(ع)فرمودهاند:
(ما تَجَرَّعْتُ جُرْعَة اَحَبُّ اِلَيَّ مِنْ جُرْعَة غَيْظٍ لا اُكافي بِها صاحِبَها)؛
«هيچ جرعهاي نزد من محبوبتر از فرو خوردن غيظ و غضب نيست».
داروي تلخ به آساني از گلو پايين نمي رود، در حالي كه شفاي بيمار در همان تجرّع تلخ است.
فرو خوردن خشم براي يك شخص مقتدر تجرّع تلخي است، ولي طبق فرمودهي امام سجّاد(ع)محبوبترين جرعهها نزد خدا همان جرعه است.
قصّهي درسآموز مرحوم شيخ جعفر كبير
مرحوم شيخ جعفر كبير ـ رضوان الله عليه ـ معروف به كاشف الغطاء، كه از اعاظم فقهاي مذهب است، بسياري از روزها در مسجد پول ميان فقرا تقسيم ميكرده است. روزي بين دو نماز ظهر و عصر سيّد فقيري آمد و از شيخ تقاضاي كمك مالي كرد. شيخ فرمود: متأسّفانه دير آمدي، پول تمام شده است، فردا بيا. سيّد از اين حرف عصباني شد و آب دهان خود را جمع كرد و به صورت شيخ انداخت. معلوم است كه اهانت بزرگي كرده؛ آن هم در مسجد و در حضور جمعيّت. مردم كه همه از ارادتمندان شيخ بودند، سخت برآشفتند و خواستند برخيزند و او را تأديب كنند؛ولي شيخ پيش دستي كرد و اوّل، لبخندي به روي سيّد زد و بعد،با كمال بشاشت دست خود را آورد و آب دهان سيّد را به صورت خود ماليد و گفت: (زَيَّنَنَا ابنُ فاطِمَه) [بَهبَه] فرزند فاطمه به ما زينت بخشيد. آنگاه از جا برخاست و دامن خودش را گرفت و بنا كرد در ميان صف هاي جماعت گرديدن، در حالي كه مي گفت: هر كه براي ريش شيخ احترام قائل است، پول به دامنش بريزد. پول زيادي جمع شد، همه را به دامن آن سيّد ريخت و صورتش را بوسيد و گفت: از من نزد مادرت فاطمه شفاعت كن.
اين كار را نميتوان توجيه كرد، جز با همان جملهي (مُنْتَهَي الْحِلْمِ)كه ما در زيارت جامعه ميخوانيم. البتّه، امثال مرحوم شيخ جعفر كاشف الغطاء از ريزه خواران خوان فضايل اهل بيت(علیهم السلام) هستند و چنينند. آيا خود آن بزرگواران در چه مقام و منزلتي هستند؟ و اين در تصوّر ما نميگنجد.
✾══════════════════✾✾
❥❁اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❁❥
〰❁🍃❁🌺❁🍃❁〰
دل ها همه منتظر برای فرج است
در نای بنفشه ها نوای فرج است
ذکری که حجاب غیب از او می گیرد
ای عاشق منتظر، دعای فرج است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🆔 @Allah_Almighty
〰❁🍃❁🌺❁🍃❁〰
عکس نوشته و استیکرمذهبی
🕊°•♡•°🕯🕯°•♡•°🕊 #با_شهدا #شهید_ابراهیم_هادی مشکل ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم جز خدا.... @All
🕊°•♡•°🕯🕯°•♡•°🕊
#با_شهدا
#شهید_حمید_رستمی
به پهلوی شکسته حضرت فاطمه(س)قسمتان میدهم حجاب را،حجاب را،حجاب را،رعایت کنید
@Allah_Almighty
🕊°•♡•°🕯🕯°•♡•°🕊
🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺
#هفته_عفاف_و_حجاب
حجاب همان چادری بود که پشت در خانه سوخت ولی از سر فاطمه (س) نیفتاد.
#چادری_شدم_فقط_به_عشق_فاطمه_س
@Allah_Almighty
🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺
عکس نوشته و استیکرمذهبی
↷❈🔅❂💎❂🔅❈↶ #تفسیر_زیارت_جامعہ_کبیره #آیت_الله_ضیاء_آبادے 7⃣8⃣ ✾✾══════════════════✾✾ ❖✨ بسم الله ا
↷❈🔅❂💎❂🔅❈↶
#تفسیر_زیارت_جامعہ_کبیره
#آیت_الله_ضیاء_آبادے
7⃣9⃣
✾✾══════════════════✾✾
❖✨ بسم الله الرّحمن الرّحيم ✨❖
✿ داستان مرد شامي و صبوري امام حسن(ع)
داستان آن مرد شامي را با حضرت امام مجتبي(ع)شنيدهايم كه امام سوار بر مركب، در حالي كه جمعي از بنيهاشم ملتزم ركابشان بودند، از يكي از گذرگاههاي مدينه عبور ميكردند.فردي آمد و مقابل امام ايستاد و بنا كرد به بد و بيراه گفتن و اهانت كردن. يك اشارهي امام كافي بود تا بنيهاشم به حسابش برسند؛ ولي آنحضرت ايستاد و آن مرد هرچه ميخواست بگويد، گفت. امام تبسّمي كردند و فرمودند: گويا شما در اين شهر غريب هستي و تازه به اينجا آمدهاي. غربت و رنج سفر آدمي را ناراحت ميكند؛ اگر مشكلي داري،چون ما اهل اين شهر هستيم، ميتوانيم مشكل شما را حلّ كنيم. محلّ پذيرايي از اشخاص غريب و تازه وارد داريم. هر چند روزي كه در اين شهر هستي، ميتواني در منزل ما بماني و با احترام پذيرايي شوي.
آن مرد از اين حلم و بزرگواري آن چنان شرمنده شد كه خم شد دست آقا را بوسيد و معذرت خواهي كرد و گفت: تبليغات معاويه ما را از حقّ دور ساخته و منحرفمان كرده است.
صلّي الله عليكم يا آلَ بَيتِ رَسولِ اللّه
✾══════════════════✾✾
❥❁اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❁❥