eitaa logo
Aminikhaah_Media🇱🇧
69هزار دنبال‌کننده
285 عکس
206 ویدیو
165 فایل
The #Aminikhaah_media Official Channel. کانال رسمی @aminikhaah نشر آثار صوتی دروس #حوزوی دروس #دانشگاهی سلسله #منابر کلاس های تخصصی متن سخنرانی ها و کلاس ها تبلیغ و تبادل نداریم🚫 ارتباط: توجه : کانال توسط ادمین اداره می‌شود @Amini_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نظام تقديم 30.mp3
6.53M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه سی ام #ملکوت_اعمال / 30 📅97/08/28 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 - 🔷 جلسه هفتاد 🔶 بخش چهارم 🔶 طبق قرآن استرس در زندگی لازم است. فقط باید این استرس در یک سطح بالا و برای یک هدف درست باشد ، اینکه بگوییم مومن فقط باید آرامش داشته باشد اشتباه است ، قرآن می فرماید: وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُون (مومنون:60) «آنانى كه در انجام تكاليف خويش كوشا هستند و از روزى كه به سوى پروردگارشان مراجعت مىكنند دلهايشان هراسناك است.» مومن نسبت به یک سری از چیزها آرامش دارد و نسبت به یک سری از چیزها استرس. کافر دقیقاً برعکس است. آن چیزی که برای مومن استرس زاست ،کافر نسبت به آنها آرامش دارد و آنچه برای مومن آرامش زاست کافر را مضطرب می کند. انسان باید غصه داشته باشد ،اما غصه ای در سطح بالا. باید استرس داشته باشد ، اما استرس در سطح بالا. حالا چه اتفاقی برای کفار افتاده است که آنها اینگونه شده اند مگر نه این که قرآن می فرماید «كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ» ؟! چرا آنها در کفر راحت زندگی می کنند و از آن راضی اند؟ دو بلا بر سر آنها آمده است؛ ۱-حُب ۲-زینت شیطان و نفس با مهندسی حُب و زینت ، فطرت را به بازی می‌گیرند . برای مهندسی حُب ،قرآن می فرماید: ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ(نحل:۱۰۷) «آن (قهر الهى) بخاطر آن است كه آنان زندگى دنيا را بر آخرت برگزيدند، و قطعاً خداوند گروه كافران را هدايت نمى‌كند» محبت انسان جابجا شده است و چون محبت تغییر کرده است او به سطحی ترین لایه زندگی قناعت می کند و به کم ترین لذت‌های زندگی راضی می شود. در مهندسی زینت ، قرآن می فرماید: زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا ۘ (بقره:۲۱۲) «زندگى دنيا، در چشم كافران جلوه يافته است و (به همين دليل) افراد با ايمان را مسخره مى‌كنند» «الْحَيَاةُ الدُّنْيَا »خیلی واژه ی زیبایی است یعنی؛ سطحی ترین لایه ی زندگی. اتفاقی که می‌افتد این است که آنها نسبت به سطحی ترین لایه زندگی حُب دارد و از طرف دیگر این لایه از زندگی برایشان زینت دارد و جذاب است. پس اصل کار ، مدیریت محبت و زینت است مهمترین کار این است که ما محبت هایمان را کنترل کنیم و به آن جهت بدهیم . در جامعه باید با چه معیاری دینداری مردم را سنجید و به چه مولفه هایی دقت کرد؟ به عنوان مثال در مسئله ی حجاب بعضی‌ها می‌گویند قبل از انقلاب دینداری مردم خیلی بهتر بود. استدلالشان این است که وضع حجاب خوب بود مردم این طور نسبت به آزادی پوشش وله نداشتند. این حرفها از بی اطلاعی آنهاست، دین داری مردم باید با توجه به آیه ی«حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ » سنجیده شود. اولین لایه ای که باید در جامعه بررسی کرد سطح علاقه های مردم است . به عنوان مثل علاقه مردم به حجاب بعد از انقلاب بیشتر شده است. علاقه مردم به مناسک دینی ، به زیارت ائمه ، به شرکت در مجلس امام حسین(ع) ، به شرکت در مساجد و نماز جماعت ها و ... نسبت به قبل از انقلاب بسیار زیادتر شده است. شما هیچ مسجدی را پیدا نمی کنید که بگویند تا ۱۰ سال پیش ۵۰ متر بود الان چون کارایی ندارد آن را فروخته ایم و یا تغییر کاربری داده ایم یا اندازه اش را کوچکتر کرده ایم. تمام مساجد و تمام حرم ها در حال توسعه هستند و دلیل این امر افزایش علاقه و کثرت حضور مردم در این مکان هاست. در کارهای تربیتی هم اول باید علاقه را ایجاد کرد و سطح علاقه ها را بالا برد. رسانه های کفر اول سطح علاقه را پایین می آورند بعد کاری می‌کنند که شما به دنبال محتوایی که آنها مدنظرشان است بروید. آنها زندگی های خود را در بالاترین درجه از لذت و خوشبختی به دنیا نشان می دهند در حالی که ما در رسانه های خود زندگی هایمان را در اوج بدبختی و نکبت نشان می دهیم. سلبریتی و رسانه ما بیشترین کارشان ایجاد یأس و ناامیدی در میان مردم است. متاسفانه اینها ضعف های رسانه است. رسانه باید تلاش کند شکوه ایمان را به نمایش بگذارد و نشان بدهد زندگی بدون ایمان یک زندگی پوچ و سطحی است و نقطه ی نهایی زندگی مومنانه ، دوران حضرت ولی عصر (عج) است. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش اول 🔶 یکی از حسرت هایی که قرآن کریم در مورد روز قیامت مطرح می کند این است که آنجا همه حسرت می خورند که چرا ما با پیغمبر رفیق و همراه نبودیم: يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا(فرقان:۲۷) «ای کاش من (در دنیا) با رسول حق راهی (برای دوستی و طاعت) پیش می‌گرفتم» آیا دستوری یا آیه ای هست که بگوید ما در دنیا چه کنیم تا از همراهان رسول الله باشیم و در آخرت حسرت نخوریم و خود را جامانده ندانیم؟ قرآن جواب می دهد: وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «و چه بسيار پيامبرانى كه همراه آنان خداپرستان بسيارى جنگيدند، پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد.» در چند جلسه این آیه را مورد بررسی قرا می دهیم ، تا به شناختی نسبت به یاران پیامبر برسیم. می فرماید همراه پیغمبر کسانی هستند که اینها «رِبِّيُّون» محسوب می شوند یعنی تربیت شدگان پیغمبر اند. اما انسانهایی که تربیت شده ی پیغمبر هستند چه ویژگی هایی دارند؟ در همین آیه آمده است؛ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند» پیغمبر از انسان درختی می سازد که با هیچ باد و طوفان و تبری نشود او را از جا کَند! انسانی که همراه پیغمبر است ، محکم و استوار است. هر کس به غیر از این راه را برود یقینا در قیامت حسرت می‌خورد. در کتابی که راجع به حالات سلاطین نوشته شده است حرف های آخری که اینها به زبان آورده اند جملات جالبی است آنها همه در یک چیز مشترک اند و آن هم این است که همه در لحظه آخر اقرار به پشیمانی کرده اند. نقل است هارون الرشید وقتی به حال مرگ افتاد این آیه را خواند؛ هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ(حاقه:۲۹) «همه قدرت و حشمتم نابود شد» واقعا کسی که پیامبر و دستورات او را رها کرد به چه چیزی رسید؟ کسی که محکم می ایستد کار بزرگی می کند چون این استقامت خیلی سخت است. گناه نکردن کار آسانی نیست آن هم در شرایطی که با گناه فقط چند دقیقه فاصله است! دینداری در آخرالزمان مانند این است که یک گوی آتشین را در دست خود نگه دارید. مزه دینداری هم به همین سخت بودنش است. مثلا در همین پیاده روی اربعین مشکلات شدید است یک موردش تفاوت ارز ، پول کشور ما برابری نمی‌کند با پول کشور عراق و به تبع سختی هایی را به دنبال دارد که نمی شود آن را نادیده گرفت. یا در این مسیرِ نود کیلومتریِ پیاده روی یک درخت میوه یا منظره طبیعی زیبا وجود ندارد ، آب برای خوردن کم است ،زمین ها همه خاک رمل هستند و باد که می آید رمل ها بلند می شود و روی سر و صورت عرق کرده این زوار می نشینند ، هوا هم گرم است ، شرایط برای حمام کردن و این جور چیزها هم فراهم نیست و مردم واقعاً اذیت می شوند. از طرفی هوا در روز بسیار گرم است اما در شب به شدت سرد میشود. صف سرویس بهداشتی معمولا طولانی است و زائران خیلی در این زمینه اذیت می شوند. الان که من اینها را تشریح می کنم برای کسی که نرفته است قاعدتا نباید اینها لذت بخش باشد. ولی آنهایی که یک بار رفته اند بعد از برگشت فورا برای سال بعد شان هم برنامه ریزی می کنند. این را هم بگویم علاوه بر این سختی ها آن طرف قضیه هم این است که دید برخی ها در داخل کشور به زائر اربعین خوب نیست. زائر اربعین را تحویل نمیگیرند و می‌گویند راضی نیستیم پول ما را بدهید به اینها ، مثلا می گویند وام بدهید دانشجو درس بخواند چه دلیلی دارد که وام می دهید تا برود به کربلا. پیامبر اکرم فرمود روزگاری می آید: ولکن حثاله من الناس یعیرون زوار قبورکم کما تعیر الزانیه بزناها. اما فرومایگانی از مردم هستند که به زوار قبر ما، چنان با دیده ی تحقیر و توهین می نگرند که نسبت به یک زن زانیه، با آن نظر می نگرند و او را به سبب کار زشت شرم آورش توبیخ کرده و سرزنشش می نمایند!! بله اینطور است که کسی هم پیدا می‌شود و می‌گویند "حب الایران یجمعنا". بعضی ها با هرچه که به دستشان بیاید علیه زائر امام حسین و علیه امام حسین حرف می زنند. تعریف که نمی کنند احترام که نمی گذارند ، متلک هم می گویند ، اصلا مزه اش به همین است. راه پیغمبر مزه اش به همون سنگهایی است که در مسیر می خورید. قیامت حسرتها برای این است که چرا ما کم حرف خوردیم! 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 31.mp3
6.57M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه سی و یکم #ملکوت_اعمال / 31 📅97/08/29 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
گردو شکستم با خدا.mp3
5.01M
🔈 #گردو_شکستم_با_خدا 📅97/08/29 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
زندگي به سبک بندگي 02.mp3
11.65M
🔈 #زندگی_به_سبک_بندگی 🔈 مروری بر حدیث عنوان بصری 🔊 جلسه دوم 📅97/08/30 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
ايجازنويسي 03بخش اول.mp3
15.3M
🔈 #اصول_ایجاز_نویسی 🔈 کارگاه توییت نویسی 🔊 جلسه سوم l بخش اول 📅97/09/01 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
ايجازنويسي 03بخش دوم.mp3
14.88M
🔈 #اصول_ایجاز_نویسی 🔈 کارگاه توییت نویسی 🔊 جلسه سوم l بخش دوم 📅97/09/01 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش دوم 🔶 ببینید خدا عملیات تبلیغاتی و کار بیزنسی نمی کند. می گوید آدمهایی که من با پیغمبر می خواهم آدم هایی هستند که فحش می خورند اما سست نمی شوند. خدا از همان اول میگوید در این راه قدم بگذاری خوشی و آسایش نداری ، جالب است نمی آید برای این که کسی را جذب کند وعده دروغ بده ، می گوید؛ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ «سخت ترين مردم از لحاظ‌ بلا و گرفتارى پيغمبرانند» پیغمبر اکرم می فرماید بین پیغمبرها هیچ کس اندازه من اذیت نشد: مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيت «هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد» بعد فرمود: ثُمَّ اَلَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ اَلْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ یعنی هرچه شبیه تر به پیغمبر باشی بیشتر اذیت میشی. یوسف پیغمبر است ، پاک است ، گناه هم نکرده ولی می اندازدش زندان! تعبیر خودمانی اش این است ؛ خدا حال می کند از استقامتت! می گوید اینجا که خوب ایستادی خوشم آمد. حالا برو زندان ببینم آنجا چه کار می کنی! درست است این راه سختی دارد اما همه ی آنهایی که انتخابشان این مسیر نیست در قیامت حسرتش را می خورند. مثل همین الان. خیلی ها هستند که اربعین کربلا نبودند و الان حسرتش را می خورند. خدا این طور نیست که اگر کسی به سمتش آمد او را بردارد و کنار خود بنشاند و هی قربان صدقه اش برود. تحویل گرفتنش روش و قانون خاص دارد . هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند از قوانین عجیب اهل بیت و خدا این است خودی ها را نگه می دارند و برای غریبه ها پشت سر هم معجزه نشان می دهند و حاجت روایشان می کنند. نقل است علامه امینی مدت ها به دنبال کتابی بوده که در تهیه اش دچار مشکل بود پس برای رسیدن به خواسته اش مدام به زیارت امیرالمومنین می رفت تا حاجت بگیرد روزی در حرم به حالت توسل حضور داشت که دید عربی آمد و رو کرد به ضریح حضرت و جسارت‌آمیز اظهار کرد: اگر مردی، کار مرا انجام بده! مرد عرب رفت و هفته دیگر که باز اتفاقا علامه هم در حرم، بود آمد و رو کرد به ضریح و گفت : بله، مردی! کار ما انجام شد. علامه امینی با دیدن این صحنه خیلی ناراحت می‌شود که ما در خدمت شما هستیم، چند وقت است مراجعه می‌کنیم و شما اعتنایی نمیکنید شب در عالم رؤیا حضرت را زیارت می‌کند، آقا می‌فرماید: آخر آنها بدوی و بیابانی هستند. زیاد نباید آنها را معطل کنیم. باید با آنها مطابق طفولیتشان عمل کرد ولی شماها که آشنایی با ما دارید معطل هم بشوید از ولایت و ارادت شما کاسته نمی‌شود. آن مرد ضعیف الایمان بود و نمی‌توانست صبر کند، زود جوابش را ندهیم می رود جای دیگر. یعنی این که اگر تحویلت نگرفتند یعنی دلت خوش باشد که غریبه نیستی. می خواهند تحویل بگیرند مریضی میدهند ، حاجت روا نمی کنند ، امتحانات سخت می گیرند و... گاهی حتی وقتی قرار است بلایی بر خودشان نازل شود ، آن را بین خود و مومنان خالص تقسیم می کنند. به عنوان مثال یک مسئولیت سخت و طاقت فرسا را میدهند به مومن...تا بخشی از بار را او بردارد. مثلا امام خمینی (ره) را انتخاب می کنند تا مسئولیت انقلاب را به او بسپارند. امام از پس انقلاب بر می آید ، شخصی مثل بنی صدر را می گذارند کنارش. از پس آن هم بر آمد ، بیشتر تحویلش میگیرند پس هشت سال جنگ تحمیلی را هم می اندازند در دامن او. بله خیلی که با تو خوب باشند اینطوری می شود. باید ببینند که تو کم نمی آوری ، سست نمی شوی و جا نمی زنی. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه اول 🔶 بخش سوم 🔶 ماجرایی نقل شده است که تعدادی از طلبه های حوزه ی نجف جمع شدند تا در مسجد سهله چله بگیرند و از امام زمان (ع) بپرسند چرا ظهور نمی کند. یک نفر از اینها بعد از مدتی خواب می بیند ، که یک زن زیبا رو را به عقد او در آورده اند و همین که با این عروس وارد خانه می شود صدای در می آید به سختی از تازه عروس دل می کند در را باز می کند به او می گویند: امام زمان(ع) گفته اند با شما کار دارد. جواب می دهد به امام زمان بگویید بعدا خدمتشان می رسم ، الان کار دارم. از خواب می پرد و گریه می کند و به دوستانش می گوید بلند شوید برویم. علت تاخیر ظهور را به من گفتند. هر کدام از ما فقط تا یک جا استقامت داریم از یک جایی به بعد اگر صدایمان بزنند کار خودمان برایمان مهم تر است و اطاعت نمی کنیم. در کربلا بوده است کسی که صبح تا ظهر عاشورا جنگیده است اما بعد آمده و گفته این مقدار کُشتم. بیشتر از این تکلیفم نیست. این اوج بدبختی است... کجا می خواهد برود!؟! بعضی ها کلا تا یک حدی از ابتلائات را می توانند تحمل کنند. مثلا مریضی بدهی صبور است و شکایت نمی کند و همچنان رفیق خدا و اهل بیت است اما پای آبرو وسط بیاید طغیان می کند. یکی میگوید فقر را می توانم ولی مصیبت یا از دست دادن اولاد را نه!... بچه اش که می میرد دیگر نماز نمی خواند. این را بدانید خدا همیشه دست میگذارد روی چیزهایی که نمی توانید! اما با این حال هم هرگز بیشتر از طاقت یک نفر به او مصیبت و بلا نمی دهد. یعنی درست است خدا دست میگذارد روی چیزهایی که برای شما سخت است اما باز هم اندازه طاقتتان به شما گیر میده نه بیشتر. قرآن می فرماید : وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ (احزاب:۱۰) «آن گاه كه چشم‌ها (از ترس) خيره شده بود و جان‌ها به حنجره‌ها رسيده بود» میگوید من کارهایی می کنم که قلبت تا دهانت بیاید «الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ» ،اینجاست که باید هنوز در خانه خدا بمانید و صدایش بزنید و بگویید: أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ (نمل:۶۲) «یا آن کس که دعای بیچاره مضطر را به اجابت می‌رساند و رنج و غم آنان را بر طرف می‌سازد » وقتی مضطر شدی همه چیز درست می شود. حضرت ابراهیم تنها فردی است که در کل کره زمین خدا را می پرستد. تعبیر امروزی اش این است خدا همین یک فالوور را دارد! بعد می زند این را هم بلاک می کند! همه جمع شدند ، منجنیق درست کردند تا تنها مسلمان را آتش بزنند. وقتی با منجنیق پرتاب شد ما بین زمین و آسمان جبرئیل آمد و پرسید کمک می خواهی؟ خواسته ای داری؟ فتَلقّاهُ جَبرئیلُ فی الهَواءِ فقالَ: هَل لَک مِن حاجَةٍ؟ «جبرئیل خود را به ابراهیم، که در میان هوا بود، رساند و گفت: آیا حاجتى دارى؟ » جواب ابراهیم بی نظیر است ، گفت از تو؟! ... نه! أمّا إلَیک فَلا! حَسبی اللّهُ و نِعمَ الوَکیلُ... «خداوند مرا بس است و او بهترین حمایتگران است» جبرئیل گفت خب از خدا بخواه « فاسألِ اللّهَ» ابراهیم فرمود: حَسبی مِن سُؤالی عِلمُهُ بِحالِی. « او خود حال مرا مى داند و نیازى به سؤال نیست» حالا اگر ما بودیم می گفتیم بابا کجایی تو ، اینقدر منتظر بودم ، الان باید بیایی ؟ می افتد در آتش ، آتش که به تنش می خورد بعد خدا می گوید قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ(انبیا:۶۹) «گفتيم: اى آتش! بر ابراهيم سرد و سلامت باش» اینجا بود که آتش گلستان شد ، خدا اینطور است به پله آخر که می رسد کمک می کند. به قول معروف به مو بند می شود اما پاره نمی شود! می خواهد ببیند تا لحظه آخر با خودت و خدا چند چندی! با همه همین طور است از پیغمبر و اولیای خدا گرفته تا آدم های معمولی. خدا تا لبه ی پرتگاه تو را می برد ، اما لحظه ی آخر دستت را می گیرد. یک آیه در قرآن هست که خیلی عجیب است می گوید کار آنقدر بیخ پیدا کرد که: مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا (بقره:۲۱۴) «آنان گرفتار تنگدستى و ناخوشى شده و چنان زير و زبر شدند» پیغمبر خدا هم طاقتش تمام شد لب باز کرد و گفت خدایا کی می خواهی کمک کنی؟! حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‌ نَصْرُ اللَّهِ (بقره:۲۱۴) « پيامبر و افرادى كه ايمان آورده و همراه او بودند، گفتند: يارى خدا چه وقت خواهد بود؟» پیغمبر که کم آورد خدا آمد جلو و دل داریش داد و گفت: أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ‌(بقره:۲۱۴) «آگاه باشيد كه يارى خداوند نزديك است» اینها یعنی خداوند به سادگی کسی را یار و همراه پیغمبر نمی کند ، باید محکم بود و استقامت به خرج داد. اگر اینجا جا بزنید و کم بیاورید در قیامت از حسرت زدگان خواهید بود. 🔔 @Aminikhaah_Media
مدح پيامبر و امام صادق.mp3
3.57M
🔈 #مدح پیامبر ص و امام صادق ع 📅97/09/01 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
پيامبر رحمت و زحمت 01.mp3
9.19M
🔈 #پیامبر_رحمت_و_زحمت 🔈 مروری بر دعای دوم #صحیفه_سجادیه 🔊 جلسه اول 📅97/09/02 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 32.mp3
5.26M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه سی و دوم #ملکوت_اعمال / 32 📅97/09/03 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
پيامبر رحمت و زحمت 02.mp3
4.34M
🔈 #پیامبر_رحمت_و_زحمت 🔈 مروری بر دعای دوم #صحیفه_سجادیه 🔊 جلسه دوم 📅97/09/03 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش اول 🔶 از آیات بسیار جالب و جامع قرآن آیه ۱۴۶ سوره مبارکه آل عمران است ، در این آیه سه ویژگی برای یاران پیغمبر ذکر شده است: فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد» سه واژه مهم در این آیه این است: ۱-وَهن ۲-ضعف ۳-استکانت این سه واژه با هم فرق می کنند اما همه زیر مجموعه صبر هستند چراکه در آخر آیه آمده است«وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» می دانید که صبر انواع مختلف دارد. صبر به خاطر از دست دادن چیزی یا کسی که دوست دارید. صبر به خاطر رخ داد و اتفاقی که خوش آیند شما نیست. صبر بر انجام کاری که سخت است اما تکلیف آن است که انجامش دهید. صبر در برابر کاری که نباید انجامش بدهید و.... اما صبر که در این آیه آمده است منظور صبر در برابر خستگی است ، یعنی به قولی اگر توانتان در حال از دست رفتن است و اینقدر شرایط سخت است که جانتان بر لب رسیده اگر صبر کنید ، این صبر را خدا دوست دارد. جاهای دیگر میگوید به صابرین بشارت بده. وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(بقره:۱۵۵) «وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده» پس معلوم میشود بعضی صبرها را خدا بشارت میدهد اما بعضی صبرها را خدا دوست دارد. بعضی صبرها واقعا سخت است. صبر در برابر خستگی ، کم نیاوردن و جا نزدن از این نوع است. معلوم میشود کم آوردن دست خود ماست. اگر کسی گفت نمی توانم و یا از پسش بر نمی آیم حرفش بی معنی و بی ارزش است. اگر خدا تکلیف کرد ، اگر بلا داد صبرش را هم در آن گذاشته است باید بگردی و صبر را پیدا کنی. خداوند بیشتر از طاقت کسی به او بلا نمیدهد. سه واژه در این آیه آمده است به ترتیب آنها را توضیح می دهیم؛ ترتیب مهم است اول اگر "وَهن" را رد کردی "ضعف" بر تو غلبه می کند اگر از پس ضعف بر آمدی با "استکانت" رو به رو می شوی. اکثریت ما در همان مرحله "وَهن" کم می آوریم و جا می زنیم. تعبیر "وَهن" را قرآن راجع به تار عنکبوت به کار برده است و می فرماید: وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ۖ (عنکبوت:۴۱) «و البتّه سست‌ترين خانه‌ها خانه‌ى عنكبوت است» حالا درباره یاران پیغمبر همین تعبیر را به کار می برد و می فرماید: «فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ » یعنی اینها سست نیستند و محکم و استوارند و با بقیه ی مردم فرق دارند. امام حسين علیه السّلام ویژگی مردم را اینطور بیان می کند: اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ «به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى‌شوند» می گویند شخصی بعد از چند روز از جبهه برگشت پرسیدند : چه شد؟! گفت به ما گفتند اسلام در خطر است ، رفتیم ، دیدیم ما در خطریم ، برگشتم! بعضی ها دین را تا جایی قبول دارند که منافعشان در خطر نباشد. اصلی ترین عامل خستگی تعلق به دنیاست. اینهایی که میگویند خسته ایم ، حال نداریم ، انگیزه نداریم و ...بدانند انسان اگر علاقه به دنیا نداشته باشد کم نمی آورد. علاقه های کوچک انسان را شل می کند و در مسیر حرکتشان اگر فشار زیاد شود زود خسته می شوند. اینها به درد پیغمبر و اهل بیت نمی خورند. آدمی که هرچی فشار بیشتر شود انرژیش هم بیشتر میشود او رفیق راه است. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش دوم 🔶 خیلی این آیه زیبا مومنین را توصیف می کند و می فرماید: وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا (احزاب:۲۲) «و همين كه مؤمنان دسته‌ها (ى لشكر دشمن) را ديدند، گفتند: اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفتند. و (ديدن لشكر مهاجم) جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.» حالا ببینید قرآن در ارتباط با منافقین چه میگوید: وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا (احزاب:۱۲) «وآن گاه كه منافقان و كسانى كه در روحشان بيمارى (شكّ و ترديد) بود، گفتند: خدا و پيامبرش جز وعده‌هاى فريبنده به ما ندادند» تفاوت نگاه را دقت کنید! مومن نه تنها نمی ترسد و شکایت نمی کند بلکه از اینکه وعده خدا محقق شده خوشحال هم هست و میگوید خدا وعده داد جنگ می شود و تحریم می شویم و ... الان با دیدن این اتفاق ها خوشحال اند که وعده خدا تحقق پیدا کرد و از طرفی ایمانشان قوی تر هم می شود. این نگاه خاص است و جای بحث دارد. منافق هنوز دشمن به او نزدیک نشده لرز میگیرد و فورا میگوید برویم با مذاکره جلوی جنگ را بگیریم! یک آیه در قرآن هست که میگوید این که منافقین جنگ نیامدند خیلی هم خوب است اصلا بهتر که نیامدند: لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَ لَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ (توبه:۴۷) «اگر (منافقان) همراه شما به جنگ بيرون آمده بودند، جز فساد، (ترديد و اضطراب، چيزى) بر شما نمى‌افزودند و به سرعت در ميان شما رخنه مى‌كردند تا فتنه پديد آورند.» میگوید منافق روحیه شما را سست می کند. حضرت امام (ره) در جملاتشان می فرمایند : «اینهایی که می گویند مردم از جنگ خسته شده اند ، کسانی هستند که خودشان یک روز جبهه نرفته اند!» این حرف امام (ره) خیلی جالب و قابل تأمل است. همین الان کسانی که از مسائل اقتصادی و تحریم خیلی ناراحت هستند و ناله می کنند کسانی هستند که اصلا به آنها فشار هم نیامده! گران ترین گوشی ، گران ترین ماشین و بیشترین تجمل و ریخت و پاش را دارند و بعد از وضعیت اقتصادی ناله می کنند! بعد از آن طرف کسانی که گرفتار قرض و قسط و بدهی و گرانی ها هستند امیدوارانه میگویند ؛ بالاخره درست میشود! فشار افزایش دلار روی مردم است اما غُرش را کسی می زند که خودش دلالی می کند و سود هم می برد. واقعا این از عجایب است ، کمترین فشار روی اینهاست ولی زودتر از همه هم اینها خسته می شوند! اما قرآن می گوید هرکس هر چقدر به پیغمبر نزدیکتر باشد فشار رویش بیشتر میشود اما خستگی اش کمتر است. اصلا شنیده اید یک بار امیرالمومنین ناله کند یا بگوید خسته شدم؟ آیا کسی هم بود که بیشتر از علی تحت فشار باشد؟ فاطمه زهرا(س) در خطبه فدکیه فرمودند: هر زمان فتنه ای شد این علی بود که وارد میدان شد ، جنگ و خون ریزی و دردش برای او بود ، نان و پست و مقام و غُرغُرش برای شما! امیرالمومنین(ع) خطاب به مردم کوفه فرمود: من به شما می گویم بیایید برای جنگ ، تابستان ها میگویید گرم است ، زمستان می گویید سرد! امثال مالک که خط مقدم بودند برای جنگ اعتراضی نداشتند ، آنها که در خانه هایشان لَم داده بودند شکایت می کردند که خسته شدیم از جنگ! بروید صحیفه امام (ره) را بخوانید انس بگیرید با آثار امام . یکی از حرفهایی که ایشان می زند در مورد تفاوت بالاشهری ها و پایین شهری هاست[ منظور محل زندگی نیست منظور نوع منش و رفاه زدگی آنهاست.] می گوید از این بالا شهری ها کسی جبهه نمی رود. بین آنها یک رزمنده یا شهید پیدا نمی کنید. اگر هم پیدا کنید این کسی بوده که از این خانواده بریده است. آن وقت غرغرها مال این هاست! رای ها هم مال اینهاست و هیچ شرایطی هم برایشان قابل تحمل نیست و از همه چیز شکایت دارند. 🔔 @Aminikhaah_Media
شبکه ي تصور - عاشورا 97.mp3
20.59M
💠 | آیا این علی را می شناسید؟ 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش سوم 🔶 در زمان امام حسن مجتبی (ع) فشار مردم برای نجنگیدن و اعلام خستگی آنها از شرایط موجود ، باعث شد حضرت از سر ناچار با معاویه براساس شروطی که مطرح شد بیعت کند آن وقت دوباره همین مردم امام را سرزنش کردند که تو با این صلح مایه ذلت مومنین شده ای! خودشان در مقابل معاویه کم آوردند و عقب نشینی کردند و بعد خودشان به خاطر صلح و اعتراض ناله سر دادند. بعضی ها فکر می کنند اگر جلو دشمن کوتاه بیایند منفعتی برایشان دارد درحالی که اصلا اینطور نیست. باید محکم بود. اولین ویژگی یاران پیغمبر این بود که سست نبودند. آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم (جلد ۱۵ صفحه ۷۰۳) در ارتباط با آیه : فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد» تفاوت سه کلمه " وَهن" " ضعف " و "استکانت" را اینطور بیان می کند: وَهن ترسیدن از تهاجم دشمن است. اسم جنگ که می آید جا می زند ، تا می گویند سایه جنگ ، فورا دست و پایش را گم می کند! و هر چه دارد و ندارد را خودش تقدیم می کند! دشمن تا جایی که شما برایش سود داشته باشید نگه تان می دارد ، وقتی برایش ایجاد هزینه کنید دیگر دست از حمایت شما بر می دارد. طفلان مسلم را به بدترین نحو سر برید برد مجلس ابن زیاد تا پاداش بگیرد اما دستور داد سر خودش را هم ببرند. حالا به این آدم بگویی برو به امام حسین کمک کن میگوید نه آنجا بروم کشته می شوم! حماقت یعنی همین ، نمی داند اگر در جبهه حق کشته نشوی ، در جبهه باطل کشته می شوی !.. همه ی آنهایی که برای ظالم و ظاغوت نوکری کردند از این می ترسیدند که اگر ولی خدا را کمک کنند برایشان هزینه دارد. روایت هست هر کس در کمک کردن به ولی خدا کم بگذارد خدا او را مبتلا می کند به دشمن خدا در حالی که هیچ چیز هم نصیبش نمی شود. تا توان دارید باید از ولی خدا حمایت کنید ، و در این راه باید خستگی ناپذیر باشید ، نه سستی به خرج دهید و نه جا بزنید. اگر این طور بود در قیامت حسرت زنده نیستید. 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه سوم 🔶 بخش اول 🔶 گفتیم در آیه : فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد» "وَهن" یعنی ترسیدن از تهاجم دشمن. "ضعف "یعنی احساس سستی به خاطر کمی عدد خودمان و کثرت دشمن. یک وقت هست آدم مرحله وَهن را رد می کند. از تهاجم و تهدید نمی ترسد. اما همین که لشکر دشمن را دید دچار ضعف می شود. یعنی وهن ندارد اما ضعف دارد ، از جنگ نمی ترسد اما مدام با خودش میگوید بجنگیم چه فایده دارد؟! تعدادشان را بببین ! امکاناتشان را ببین ! یعنی این آدم در میدان حضور دارد حتی میجنگد اما به کاری که می کند ایمان و اعتقاد ندارد و به نظرش بی فایده است و احساس ضعف می کند. گاهی هم وَهن و ضعف ندارد اما احساس استکانت می کند. "اِستکانت" یعنی؛ خضوع در برابر رقیب. در دل و ذهنش این احساس را دارد که آنها بهتر هستند. ضعف پیدا نکرده است ، چون ضعف خودش را در عمل نشان می دهد. از سر ضعف موضع نگرفته است. از سر ضعف عقب نشینی نکرده است. ولی در دلش احساس عظمت و قدرت نمی کند. میگوید قبول دارم حق با خداست. با پیغمبر است. با امام حسین است. ولی یعنی ما می خواهیم جلوی ابرقدرت بایستیم؟! رشد علمیشان را ببین! تکنولوژی را ببین! امکانات را ببین! اینها باعث میشود انسان به مرور دچار فرسایش شود و تا آخر خط نتواند بیاید. انسان تا وقتی که سطح علاقه ها ، سطح درک و سطح تعلقش پایین باشد زود جا می زند و خسته می شود. هرچه علاقه به سمت عالَم ماده برود ، و هدف پول ، قدرت ، ریاست ، شهرت و... بشود انسان شکست پذیرتر و آسیب پذیرتر خواهد بود. این خاصیت عالَم ماده است. دلی که به اینها تعلق پیدا می کنند سست است و زود خسته و دل زده میشود. چنین کسی هم الکی خوشحال میشود و هم الکی ناراحت . می شنود فلانی با فلانی دست دادند فورا دلش خوش میشود .می ریزد در خیابان و می رقصد! بعد از مدتی میگویند فلانی گفته پاره می کنم! فورا ناراحت میشود و ناله می کند که بدبخت شدیم. کلا جوگیر و آماده به فنا هستند ، تمام عکس العمل هایشان هیجانی است. آدمی که در تخیلات زندگی می کند خیلی آسیب پذیر است. در مورد ازدواج هم همین طور است. این که بعضی ها زود دل می بندند ، زود دل می کَنند ، زود عاشق میشوند زود نفرت پیدا می کنند و زود از هم خسته می شوند ، برای این است که سطح علاقه ها پایین است. به عنوان مثال کسی که چشمش به دنبال رنگ و لعاب است ، با دیدن یکی زیباتر از همسرش زود جا می زند. یک بخشی از کنترل چشم به خاطر همین است. کنترل چشم فقط نگاه به نامحرم نیست ، میگوید به امکاناتی که به این و آن داده ایم نگاه نکن چون از آخرتت جا می مانی: وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ(طه:۱۳۱) «و هرگز به متاعى كه ما به گروهى از آنها داده‌ايم، چشم مدوز كه (اين) شكوفه و جلوه‌ى زندگى دنياست (و ما مى‌خواهيم) تا آنها را در آن بيازمائيم و (به يقين) روزىِ پروردگارت بهتر و پايدارتر است» فضای رقابتی دلزدگی می آورد ، خستگی و افسرگی می آورد ، باعث میشود چشمت دنبال دارایی دیگران باشد و مدام خسته و بی حس و غمگین باشی و به دنبال اهداف خودت نروی! فکر می کند زندگی مردم همین عکسهایی است که در اینستاگرام می گذارند. زندگی همه رنگی است و فقط زندگی او سیاه و سفید است. این قاعده را در زندگی بدانید که هر چه دارید از آن بهتر هم هست. وقتی ازدواج کردید یکی از حاجت هایی که به اهل بیت و خدا مطرح می کنید باید این باشد ؛ باید از خدا بخواهید هرچه علاقه ، هرچه زیبایی هرچه کمالات نسبت به زن ها/مردها ی عالم می شود داشت را در همسر خودم قرار بده! یک مرد باید بداند از زن او خوشگل تر و کدبانو تر و خوش اخلاق تر و با کمالات تر هست. اما او باید چشم خود را حفظ کند با نگاه نکردن به دیگران همسرش در چشم خودش بهترین بماند. چون اگر بهتر از دارایی خود را دید از آنچه که دارد دلسرد میشود. 🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 33.mp3
4.62M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت 📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم 🔊 جلسه سی و سوم #ملکوت_اعمال / 33 📅97/09/06 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
پرديس انديشه 08.mp3
22.32M
🔈 #پردیس_اندیشه 🔊 #تحلیل_مغالطه / 8 📅97/09/07 #مشهد #دانشگاه_فردوسی 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه سوم 🔶 بخش دوم 🔶 ذات دنیا اینطور است که همیشه شنیدی هایش از دیدنی هایش قشنگتر است. درحالی که بهشت ، دیدنی هایش از شنیدنی هایش قشنگتر است. در دنیا همه نسبت به هم حسرت می خورند و هیچ کس از حال کس دیگر خبر ندارد. همه از چیزی که دارند شاکی هستند. پیامبر اکرم ص فرمود: إِنَّ الزَّاهِدَ فِي الدُّنْيَا يَرْتَجِي وَ يُرِيحُ قَلْبَهُ وَ بَدَنَهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة «زاهد و بی‌ اعتنای به دنیا جسم و جانش در دنیا و آخرت در آسایش است.» کسی که نسبت به دنیا بی رغبت باشد قلب و بدنش آرامش و نشاط دارد. وَ الرّاغِبَ فیها یتعِبُ قَلبَهُ وَ بَدَنَهُ فی الدُّنیا وَ الآخِرَة «خواهان دنیا، در دنیا و آخرت روح و بدنش در سختی است.» کسی که نسبت به دنیا راغب است جسمش هم خسته است. هرچه استخر ، آرایشگاه ، شهر بازی ، شمال ، سفر خارج و .. می رود باز هم افسرده است و سر حال نمی شود. فکر می کند مکان جسمش را جابجا کند مشکلش حل می شود در حالی که نمی داند باید مکان دل را عوض کرد. بعضی ها فالوورشان زیاد شود خوشحال می شوند کم شود غمگین می شوند. از آنها تعریف کنند سرحال اند ، فحش بخورند به جنون می رسند. دل را از دنیا بیرون بیاورید و به سمت آخرت ببرید تا در دنیا دلزده و دلمرده نباشید. خستگی های ما یا از خوبی های دنیاست یا از بدی های آن. جفتش خستگی آور است. بدی ها رنج است و این رنج خستگی آور است. خوبی ها هم خستگی دارد چون باید مدام تلاش کنید تا آن را نگه دارید. به هر خوبی برسید باز یک خوبی بهتر و بالاتر از آن هست. همه ی دنیا یعنی سختی کشیدن. فقط برای جبهه حق هم اینطور نیست برای همه همین طور است. هر وقت احساس کردید خسته شده اید بدانید مسیر باطل هم شرایطش همین است: وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا(نسا:۱۰۴) «و در تعقيب دشمن سستى نكنيد، اگر شما رنج مى‌كشيد، همانا آنان نيز همان گونه كه شما رنج مى‌بريد رنج مى‌برند، در حالى كه شما چيزى (امدادهاى غيبى و بهشت) از خداوند اميد داريد كه آنان اميد ندارند، و خداوند دانا و حكيم است.» این آیه خیلی زیباست ، می خواهد بفهمید دنیا همه اش در سختی است و همه هم سختی دارند. یک نفر سختی های دنیا را تحمل می کند تا نمیرد. یکی دیگر سختی ها را تحمل می کند که عزت پیدا کند، حکومت مهدوی و عدل الهی را تشکیل بدهد و مرگش ختم به شهادت باشد. قرآن می گوید این یک امتیاز و ارزش است: وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ «در حالى كه شما چيزى (امدادهاى غيبى و بهشت) از خداوند اميد داريد كه آنان اميد ندارند» اصلا جهاد است که آدم را از خستگی در می آورد. منظور این نیست که ما طرفدار جنگ هستیم. جهاد هم فقط جنگ نیست. به جملات امام خمینی توجه کنید. بی نظیر است. این تفکر ، دقیقا یک هفته بعد از جنگ این حرفها را زده می گوید: «علاوه اصل جنگ، که واقع میشود، ولو تحمیلی است این جنگ، لکن جنگ وقتی که واقع میشود، انسان را از آن خستگی و از آن چیزهایی که سست میکند انسان را، از آن سستیها و خستگیها بیرون می آید و فعالیت میکند و جوهرۀ انسان، که باید همیشه متحرک و فعال باشد، بروز میکند. در استراحت و در راحت و در این امور، انسان هی کسل میشود، هی خمود میشود، قوای انسان خمود میشود، خصوصاً آنهایی که به عیّاشی عادت دارند یا به رفاه عادت دارند، آنها دیگر بدتر خواهند شد. لکن وقتی که جنگی در کار می آید و حماسه ای وجود پیدا میکند و تاریک میشود شب و روشن میشود روز و توپ انداخته میشود و اینها، انسان را از آن حال خمودی و از آن حال سستی بیرون میکند و انسان آن واقع خودش را، که فعال است و متحرک، آن واقع را بروز میدهد» این تفکرها متعلق به چه سبک زندگی است؟ امام خمینی (ره) نه تنها از جنگ و تحریم نمی ترسد بلکه اینها را فرصتی برای شکوفایی می بیند. میگوید جهاد نباشد خسته میشوید. اگر احساس خستگی می کنید، بروید در زندگی جهاد کنید حل می شود! 🔔 @Aminikhaah_Media
💠 🔷 جلسه سوم 🔶 بخش سوم 🔶 یکی دیگر از چیزهایی که انسان را خسته می کند اهداف کوتاه مدت و پیروزهای مقطعی است. اهداف کوتاه مدت داشته باش؛ اما پیروزی های کوتاه مدت برایت شیرین نباشد. اهداف مقطعی شما را اشباع می کند و وقتی به آن رسیدید دیگر نمی دانید باید چه کار کنید! خستگی بعد از پیروزی از خستگی بعد از شکست خیلی بدتر است. امام خمینی جمله ی دیگری هم دارند که خیلی جالب است. امام اول انقلاب درست چند روز بعد از رفراندم میگوید من از یک چیزی می ترسم: «اگر خدای نخواسته این روحیه را از دست بدهیم، خودمان را حالا پیروز بدانیم و هر کدام برویم سراغ کار خودمان - انسان تا توی راه دارد می‌رود قدرت دارد؛ این کاروانها تا توی راه دارند می‌روند قدرت دارند و وقتی به منزل رسیدند قدرتشان تمام می‌شود؛ روحیه انسان هم اینطوری است: شما سوار اتومبیل شدید و از شهری به شهری رفتید، اگر انسان مقصدش ده فرسخ است، در سرِ نُه فرسخی رو به خستگی می‌رود؛ وقتی می‌رسد آنجا، دیگر افتاده است - ما اگر اعتقادمان این باشد که پیروز شدیم دیگر رو به سستی می‌رویم و ما [هنوز] پیروز نشدیم. ما مانعها را حالا یک مقداری رفع کردیم، ریشه‌هاشان هم هنوز باقی است. صحیفه امام خمینی » جلد ۶ » صفحه ۴۹۳ چقدر این انسان فهمیم است ، امام(ره) یکی از شخصیت های برجسته تاریخ شیعه است. اما رهبر شدنش حجاب شده و نمیگذارد متوجه ذکاوت ، بصیرت ، علم و فهم معنوی رفیعی که داشته است بشویم! می خواهد بگوید انقلابمان یک انقلاب سیاسی بود. ساختار را توانستیم تغییر بدهیم شاه رفت یک آدم خوب آمد اما؛ انقلاب آموزشی نکردیم. انقلاب فرهنگی نکردیم. انقلاب اقتصادی نکردیم. حقوق پنجاه میلیونی و بانکداری ربوی یعنی ما هنوز پیروز نشده ایم. خیلی ها هم اینها را نمی فهمند و همین که نمی فهمند آدم را خسته می کند. در طول تاریخ شاهد این هستیم که شیعه مواضع اهل بیت را نمی فهمید وبعضاً اعتراض می کرد. روش سیاست ورزی ائمه با هم متفاوت بود. جایی که انتظار می رفت سکوت کنند فریاد می زدند و جایی که انتظار می رفت موضع علنی بگیرند سکوت می کردند. گاهی همین یاران و نزدیکان ، از روی نفهمی و عدم درک ،ائمه را توهین وتمسخر می کردند. به عنوان مثال معنای غریب الغربا که در مورد امام رضا (ع) به کار می رود برای این نیست که می گویند امام رضا(ع) از شهر و خانواده دور افتاد چون موسی بن جعفر(ع) هم سالها از خانواده دور بود اما به او غریب الغربا نگفتند. امام رضا (ع) غریب الغربا بود چون شیعه ایشان را نمی فهمید.   ایشان در دوره ی هارون الرشید که دوره ی ابرقدرتی بنی عباس بود به امامت رسید! بلافاصله بعد از اعلام امامت ، حضرت در مقابل هارون الرشید موضع علنی گرفت ،به همین دلیل حتی یاران نزدیک هم به ایشان اعتراض می کردند. محمّد بن سنان گفت تو خود را با اين كار مشهور كردى درحالی که از دم شمشير هارون خون ميچكد. بعضی ها گفتند شما با این کار همه را هلاک می کنید. یک عده گفتند شما هم باید مثل پدر و جدت ساکت باشید و تقیه کنید. حضرت جوابشان را اینطور داد : جواب من همان جوابى است كه پيامبر اكرم فرمود كه اگر ابو جهل يك مو از سر من كم كرد بدانيد من پيامبر نيستم من نيز ميگويم اگر هارون يك مو از سرم كم كرد بدانيد امام نيستم. دوران هارون را که رد کردند و به دوره ی مأمون رسیدند امام سکوت کرد. حالا مجدد یاران می آمدند و اعتراض می کردند حالا که قدرت داری چرا سکوت کردی؟ وقتی حضرت ولایت عهدی را با شروط قبول کردند همه صدایشان درآمد و رسماً به حضرت توهین می کردند که اشرافی شده است. اینجاست که می گوییم وقتی هیچ کس نمی فهمدت خسته نشو! امام رضا تنها امام ما بود که حتی شهادتش روشن نبود ، ایشان جوری شهید شدند که شیعه نفهمد امام شهید شده است ، خودش نمی خواست کسی باخبر شود. در ماجرای کاخ و مسموم شدن حضرت هیچ کس جز  ابا صلت از ماجرا خبر نداشت. جالب اینجاست که امام رضا به ابا صلت هم اینجوری می گوید که من رفتم وقتی برگشتم و دیدی عبا را روی سر کشیده ام دیگر با من حرف نزن. یعنی حضرت حتی با خود ابا صلت هم دارد با کُد حرف می زند و نمی گوید مرا مسموم کرده اند. دلیلش این بود که در آن زمان شیعه احساساتش تبلور کرده و هیجانی بود و اگر از شهادت امامش با خبر می شد قیام می کرد و این موجب می شود مأمون همه را قتل عام کند. اول حضرت را دفن کردند بعد به مردم خبر دادند که امام رحلت کرده اند. فقط اباصلت خبر داشت چه اتفاقی افتاده است که او هم بلافاصله بعد دفن حضرت ، یک سال و نیم به زندان افتاد. بعد از یک سال و نیم شیعیان کم کم فهمیدند امام رضا را شهید کرده اند. اینجور بود که شیعه حفظ شد. اما فهمیده نشدن واقعا خستگی آور است. همان گونه که پیغمبر و اهل بیت کم نمی آوردند و جا نمی زدند ، همراهان ایشان هم باید همین منش و روش را ادامه دهند. 🔔 @Aminikhaah_Media
زندگي به سبک بندگي 03.mp3
12.41M
🔈 #زندگی_به_سبک_بندگی 🔈 مروری بر حدیث عنوان بصری 🔊 جلسه سوم 📅97/09/07 #مشهد 🔔 @Aminikhaah_Media