eitaa logo
AmirIzadiHamedani14
439 دنبال‌کننده
83 عکس
390 ویدیو
6 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 🔹 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه السلام 🔹 !!! 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
AmirIzadiHamedani14
بسم رب الحسن 🔹 #کریم_اهل_البیت 🔸 #سبط_اکبر 🔹 #ایها_المجتبی 🔸 #حُسنِ_خُلق باز امشب ، غرق در نور است
سلام ان شاءالله از امروز تا ۷ صفر که بنا بر روایت مشهور، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است، جهت جلب رضایت و عرض ارادت به محضر مادر سادات حضرت راضیه مرضیه (سلام الله علیها) سعی داریم هر روز شعری از آن امام همام در این کانال به اشتراک بگذاریم.
بسم رب الحسن 🔹 🔸 🔹 🔸 ( شیخِ حلّی ) در کتابِ ( اَلعَدَد ) نقل کرده ماجرایی مُستند شخصی آمد در حضورِ مجتبی گفت : کای فرزند پاک مرتضی می دهم سوگندت اکنون بر کسی کاو جلال و شوکتت داده بسی آنکه بر شخصِ تو داده بی شفیع رتبه ای همچون امامت ، بس رفیع دستگیر از من ، ز پا افتاده ام صبر و تاب و طاقت از کف داده ام دشمنی دارم ، مرا آزرده است آبرویم ، نزد مردم بُرده است بر ضعیفان می کند ظلم و ستم حیله ها بندد به کارش دم به دم نَه به طفلان رحم دارد در مرام نَه به پیران می گذارد احترام چون شنید این گفته ، میرِحق پرست لحظه ای برخاست از جای و نشست گفت : نام دشمنِ خود را بگو تا بگیرم انتقامت را از او گفت : ای بیچارگان را چاره ساز دشمنِ جانم بُوَد فقر و نیاز سبطِ پیغمبر چو خصمِ وی شناخت چاره ای بر کارِ او از لطف ساخت غنچه ی لبهایِ آن حضرت شکفت رو به سوی خادمش بنمود و گفت هر چه کز نقدینه در کاشانه هست آنچه دینار و درم ، در خانه هست جمله را تقدیم بر این مرد کن راحتش از داغ و رنج و درد کن خادم از امرِ ولیّ کردگار داد دِرهَم بهرِ وی پانصد هزار شخصِ مسکین خاطرش خشنودشد شُکر گویِ آن عطا و جود شد پس عزیز فاطمه دادش قسم بر خداوند رحیم و ذوالکرم گفت : اگر این دشمنِ بیدادگر کرد بر تو حمله یک بارِ دگر باز بر این آستان ، بنمای رو در برِ من داد خواهی کن از او در مصافِ او ، پناه تو منم آنکه باشد داد خواه تو منم2 ( ایزدی ) این شیوه ی اهل کساست که خـدا بر پاکیِ ایشـان گواست هر که گوید رازِ دل را با حسن رفع سازد مشکلاتش را حسن این حسن ، آرامِ جان فاطمه است راحت و روح و روان فاطمه است دردها را او مداوا می کند جزء را کُل ، قطره دریا می کند آن زمان که چشم ها گریان بُوَد هر که گرید بر حسن ، خندان بُوَد این که باشد حیّ سبحان را حبیب بود در کاشانه ی خود هم غریب همسرِ نامهربان شد قاتلش سوخت از زهرِ هلاهل ، حاصلش لحظه ی تشییعِ جسمِ اطهرش تیر باران کرد دشمن ، پیکرش پي نوشت ها : 1 ـ جناب شیخ علی بن یوسف حلّی (رحمه الله) ، برادر علامه ی حلی (رحمه الله) و متوفّای نزدیک سنه 705 هـ . ق می باشد . کتاب العدد القویه از آثار اوست ، این کتاب شریف از مصادر بحار الانوار علامه مجلسی (رحمه الله) می باشد. 2 ـ شیخ علی بن یوسف حلی ؛ العدد القویه ؛ ص359 ؛ ح23 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج43 ؛ ص350 ؛ ح22 ؛ به نقل از العدد و ج74 ؛ ص235 و همچنین جلاء العیون (ترجمه) ؛ ص546 ـ الشیخ المحمودی ؛ نهج السعاده ؛ ج8 ؛ ص281 به نقل از العدد ـ حجازی خسرو شاهی ؛ دُرر الاخبار ؛ ص306 و... 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 علیه‌السلام 🔹 🔹 علیهم‌السلام به نام خدایی که حمدش سزاست خدایی که روزی دِه ماسواست خدایی که تورات و انجیل را عطا کــرد قـوم سِــــرائیل را خدایی که قرآن به احمد دهد کـــرامت به آل محمّــــد دهد پس از حمد حقّ و ثنای رسول که بی حُبّ او نیست طاعت قبول کنـــم لعن بــــر خــانــــــدان یـزید بر ایشان بگویند «هَل مِن مَزید»؟ بر آن جدّ که بد نام و بدکاره بود بر آن جدّه ای که جگرخواره بود به بـــابش معــــاویّـــــۀ بـد نهاد که بدعت به دوران فراوان نهاد بر آن کاو سر سبط یاسین بُرید عیـــالش به بنـــد اسـارت کشید مرا بار دیگــر به یاد آمده از آنچه به زین العِباد آمده روایت شده، چون شد از او سوال الا ! صاحب عزّ و مجد و جلال در این راه پر رنج و پر ابتلا ز کــــرب و بلا تا به شام بلا کجا خورد بر قلبتان نیشتر؟ کجا بود درد و غمت بیشتر؟ کجا بر شما سخت تر بوده است؟ دلت خسته و دیده تر بوده است شده نقـــل سجّــــاد علیه السّلام سه نوبت به پاسخ بفرمود: شام سپس گفت: وقتی به شام آمدیم به درد و به رنـــج تمــام آمدیم سرِ نیزه دیدیم سرها همه به ویــــژه ســرِ زادۀ فاطمه ز یکسو نوامیسِ فخر حجاز نشستند بر اُشتــــرِ بی جهاز همه سر برهنه همه دلکباب ز بیدادِ مردم به شام خراب بِبُـــردند ما را به بازارها ! رساندند بر ما چه آزارها؟ به بازارهایی که زینت شده به آل محمّـــد، جسارت شده همه بر تماشـای ناموسِ ما به دیدار سرهای از تن جدا ز کاشانــــه هاشـان برون آمدند به ما خاندان طعنه از کین زدند عَلَمهــــای دشمن بپــا گشته بود به شادی بَدَل، هر عزا گشته بود صدای همان قوم، بی چون و چند به تکبیــــر و تهلیـــل بــودی بلند به گِرد عزادارها صف زدند ز راه جفـــا ساز با دف زدند نبود از ندامت در ایشان نشان به شادی قـــرین بود دلهایشان ز قتــل عزیـــزان خیرالانام مبارک، مبارک به لبها تمام به شـــام بـــلا ظلمها دیده ایم چه زخم زبانها که بشنیده ایم الا ! «ایزدی» یاد از شام کن نثار عــدو لعــــن و دشنام کن بخوان از دل و جان دعای فرج دعـــا کن دمـــادم بـرای فـــرج منبع: سحاب رحمت عباس اسماعیلی ص 737 به نقل از انوار الشهاده ص 233 🔸 باتشکر از آقای وطنی بابت تایپ اشعار. 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از علیرضا مهرپرور
ای دل! مگر نه خاتمه، ماه محرّم است؟ «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟» گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت «باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟» گویا طلوع کرده به شام، آفتاب عشق «کآشوب در تمامی ذرّات عالم است» صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن «کار جهان و خلق جهان، جمله درهم است» سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه‌ها «سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است» آن محشری که کرد به پا چوب خیزران «بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است» رشک مَلَک خرابه‌نشین شد که «محتشم» گفتا: «عزای اشرف اولاد آدم است» :: ویرانه و دل شب و دردانه و پدر آری؛ بساط عشق به‌خوبی فراهم است فردا سپیده، چشم در آن بزم تا گشود بر گِرد شمع دید که پروانه‌ای کم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5965154544110276465.mp3
2.7M
💢معرفی برخی از مقاتل معتبر توسط آیت الله عندلیب همدانی حفظه‌الله { @etelaresanihamedan } 👈تاریخ کربلاء، "هویت تشیّع" است. باید آن را به درستی حفاظت کنیم!...
هدایت شده از علیرضا مهرپرور
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ساز با ناله‌ی ذرّیه‌ی زهرا نزنید سر مردان خدا را به سر نیزه زدید مرد باشید دگر سنگ به زن‌ها نزنید به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید دختران را به کنار سر بابا نزنید علی و فاطمه در جمع شما اِستادند پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید به اسیری که بُوَد در غل و زنجیر زدید به یتیمی که دویده است به صحرا نزنید رقص شادی جلوی محمل زینب نکنید پای سرهای بریده به زمین پا نزنید بگذارید برای شهدا گریه کنیم خنده بر داغ دل سوخته‌ی ما نزنید کشتن فاطمه بین در ودیوار بس است تازیانه به تن زینب کبری نزنید به تماشای سر پاک حسین آمده‌اید اینقدر دست به هنگام تماشا نزنید سخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید: دوستان! غیر در خانه‌ی مولا نزنید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
07-Meshkat.mp3
29.39M
بسم الله الرحمن الرحیم رضوان الله علیه باتشکر ویژه از آقای مهرپرور 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 🔹 شکر لله بر لبم ذکر خداست در سرم صبح و مسا، فکر خداست جز رضای او نخواهم توشه ای هست زین خرمن، مرا هم خوشه ای دل به لطف حیّ سرمد بسته ام بـر تــولّای محمـد بسته ام بر رسول و خاندانش بنده‌ام غیر ایشان دل ز هرکس کنده‌ام ریزه خوارم گِرد خوان اهلبیت دشمنـم بـا دشمنـان اهلبیت ای برادر گوش دل را باز کن بشنو این را و سپس ابراز کن باغـداری در بـرِ زیـن العبـاد درد دل کرد و غمش را شرح داد نـزد مولایش بـدون فاصله داشت از باغ و درختانش گِله گفت: باغم را همه آفت زده خشکسالی گویی آنجا آمده گرچه می کوشم به حفظ آن مدام گشته بی برکت درختانم تمام نا امید از کوشش پیوسته ام زین تلاشِ بی نتیجه خسته ام رهنمایی، رهرو آواره کن چاره سازا ! درد من را چاره کن در جوابش زادۀ فُلک نجات گفت تن دادی به امواج صلات؟ با نماز آیا تو را هست آشتی؟ واندر آن بستان نهالی کاشتی؟ داد پاسخ: کای رُخَت خورشید بخت با شدم آنجا یکی کهنه درخت بندۀ حقّم، جز اینم شیوه نیست شاخسار کهنه ام، کم میوه نیست من مُرَتَّب در جماعت حاضرم بر صفوف اهل طاعت ناظرم باز هم پرسید آن بنده نواز اهل بیتت هست از اهل نماز در میان اقربا و خاندان یا زجمع دوستان، همسایگان بر نماز آیا کسی کاهِل بُوَد؟ وز ستون دین حق، غافل بُوَد؟ گفت: نه! دارند خود شور نماز غرق در فیضند از نور نماز اقربای من، عزیزانم همه چون غلامان و کنیزانم همه بر نماز و وقتش از جان قائلند نی، پی اندیشه های باطلند کرد خواهش از امام السّاجدین کِای خدایت خوانده زین العابدین حال با علم امامت ده جواب چیست عیب کار من ای مستطاب؟ نور چشم خاتم پیغمبران دید چون آن مرد را دل ناگران با تأمُّل زاده ی ختمی مآب باغدار خسته را داد این جواب باغـدارا ! گـرچه باغت کامل است این که کوششهای تو بی حاصل است علّتش را باز گویم گفتنی است شرح آن را گوش کن بشنفتنی است آشیانی ساخته در کنج باغ بر سرِ شاخِ چناری، یک کلاغ تکّۀ پوسیدۀ یک استخوان کرده پنهان در میان آشیان استخوان کوچک، ای جویای راز هست از شخصی که بوده بی نماز ای به قلبت روشنی داده صلات وی کشاورزی که پردازی زکات کرده نزدیکت به بدبختی و آز استخوانِ مُرده ای دور از نماز رو بسوی آشیان زاغ کن هرچه را جُستی برون از باغ کن طبق فرمان امام چارمین سیّد سجّاد زین العابدین باغدار آن استخوان کردی سراغ یافتش در آشیان پیش کلاغ استخوان از باغ او چون دور شد باغ پر از نعمت و از نور شد برکتش از مرحمت دادار داد زحمتِ آن کم شد و میوه زیاد «ایزدی» از بی نمازان دور باش بگذر از ظلمت، به فکر نور باش بی نمازی همچو درد بی دواست چون نماز از حق ستون دین ماست گفتگو با ذات حق زیبا بُوَد حاصلش «تَنْهى‌ عَنِ الْفَحْشا» بُوَد در نماز خود سخن گوی از وفا دور از کبر و ریا، با کبریا 🔹 به نقل از صدیق معظم جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محسن کافی 🔹 با تشکر از مداح اهل البیت علیهم السلام آقای وطنی. 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
23.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم علیهم السلام در 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
🏴🏴🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 علیهاالسلام 🔹 🔹 ... شیخ عباس قمّیِ مشهور آنکه بادا مزار او پر نور پسری داشت اهل منبر بود عالم و عامل و سخنور بود نام نیکش علیّ و وقت خطاب پدرش بود گل ، پسر چو گلاب بین وعّاظ نامی تهران شهره در روضه بود و فنّ بیان مدتی از فشار و پرکاری حنجرش شد دچار بیماری تار صوتیّ وی ، فتاد از کار وز سخن ماند آن نکو گفتار نزد چندین پزشک شهر شتافت کس به دردش ره علاج نیافت گشت در شهرها مناطق را یافت آخر طبیب حاذق را گفت با وی ، طبیب حاذق او نَه به منبر برو ، نه حرفی گو هر چه می خواستی ز اهل و عیال بنویسش بجای قال و مقال استراحت بده به حنجر خود بلکه گیری شفا ز داور خود گر چه بود از علاج وی ، نومید نسخه ای از برای او پیچید بلکه با استراحت و دارو بِه شود تارهای صوتیِ او پسر شیخ هم قبول نمود گر چه این شیوه اش ملول نمود چند مدت بدین روال گذشت روز ها بهر او ، چو سال گذشت خسته دل گشت واعظ خوش نام از چنان وضع و گردش ایّام بود در خاطرش بسی تشویش داشت ماه صیام را در پیش بهر منبر به موسمِ رمضان وعده ها داده بود در تهران نگران بود بهر آن جلسات شب قدرِ مساجد و هیئات حنجر او بجای بهبودی بود نزدیک مرزِ نابودی واعظ ، این وضع را تحمل کرد به خدای اَحد ، توکل کرد کرد یک روز ظهر ، بعدِ نماز دست حاجت ، سوی حسین دراز گفت : ای نور دیده ی زهرا به غلامت ، عنایتی فرما درد آورده ام ، دوایم ده روضه خوانِ تواَم ، شفایم ده در زبان ، قدرت بیانم نیست بیش از این‌ طاقت و‌ توانم نیست کرد با دوست ، گفتگویش را شُست با اشک دیده ، رویش را چونکه بعد از توسلش خوابید خواب سردارِ سر جدا را دید باز در خواب ، عرض حاجت کرد درد دل ، در حضورِ حضرت کرد سوی او حضرتش اشاره نمود لب گشود و چنین بیان فرمود گر امیدِ شفا تو را به سر است گو به آن کاو نشسته پیشِ در است روضه ی دختر مرا خواند گریه بر او بلا بگرداند در غم دخترم ، سرشک افشان تا شفایت دهد خدای جهان پس به فرمانِ آن امام شهید زود ، رو سوی در نمود و بدید شوهرِ خواهرش در آنجا بود سیّدی اهل علم و تقوا بود گفت : روضه به آه و ناله بخوان قدری از دختر سه ساله بخوان گریه بر دختری که بت شکن است داروی درد بی دوای من است سید از دیده اشک غم افشاند روضه حضرت رقیه نخواند شاید از باب او ، حیا می کرد شرم از شرحِ ماجرا می کرد عاقبت ، زاده ی پیمبرِ نور داد بر سید این چنین دستور روضه ی دخترم رقیه بخوان زآنچه دید از بنی امیّه بخوان چون به دستور نور چشم رسول شد به ذکر مصائب ، او مشغول پسر شیخ ، دیده تر می کرد بود در خواب و ناله سر می کرد همسرش ضجه های او چو شنید بر سرش خویش را رساند و بدید سیل جوشد ز چشم خونبارش کرد زآن خوابِ ناز ، بیدارش گشت بیدار و گفت با زاری خواب او بوده بِه ز بیداری بر دلش ماند حسرت بسیار که ز کف رفته ، فرصت دیدار عصرِ آن روز رفت نزد طبیب بر طبیب ، این قضیه بود عجیب تار صوتیّ و حنجرِ عالم بود چون روز اوّلش سالم دید زآن ابتلا و بیماری در گلویش نمانده آثاری کرد از نُو ، معاینه او را گفت : خوردی کدام دارو را ؟ خوب افتاده دارویت به مزاج کرده یک درد لاعلاج ، علاج در پی حلّ این معمّا شد ایستاد و جواب ، جویا شد واعظ ، از شوق ، لحظه ای بگریست گفت : این کار ، کارِ دارو نیست قصه ی آن توسلات عجیب بازگو کرد در حضور طبیب منقلب شد پزشک و حالی یافت با خدا ، حال اتصالی یافت قلمش بر زمین فتاد از دست پشت میز طبابتش بنشست دید اعجاز را عیان با عین ریخت اشک از بصر ، بیاد حسین گفت : درد تو را علاج نبود شربتی خوش بر این مزاج نبود رفع بیماری ات در اوج خطر جز توسل نداشت راه دگر ( ) به حق ، توکل کن به همین خاندان ، توسل کن با توسل به عترت اطهار شُو مقرّب به درگه دادار این توسل ، نشانِ ایمان است سَنَدش آیه های قرآن است 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 یا با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 برای و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲