بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 #مولود_کعبه
🔹 #سیزدهم_رجب
🔸 #امیر_المومنین
🔹 #امام_علی علیه السلام
بُشْراً بُشْرا ، شدیم غرقِ یمِ لطفِ رب
جَمادِیُ الثّانیه رفت و بیآمد رجب
بارش رحمت نمود مُلقّبش بر اَصَب
به مومنین آمده فصلِ نشاط و طرب
هست در این شهرِ فیض ، بعثت پیغامبر
رفت هلال مه و سیزدهم شب رسید
در آسمان یقین ، خجسته کوکب رسید
فاطمه بنت اسد ، در حرمِ رب رسید
به بیت حق میهمان ، بسی مقرّب رسید
به جای جایِ حجاز ز مکّه رفت این خبر
به شوق مهمان شکافت سینة خود را حرم
فاطمه با احترام در آن نهادی قدم
غرقه شد از لطفِ دوست در یم فیض و نِعَم
بیشتر از پیشتر گشت حرم ، محترم
چو دختِ پاک اسد ، زاد در آن یک پسر
وه ! چه پسر ؟ ذات حق گشته ثنا خوان او
پهن به پهنایِ دهر ، سفرة احسان او
امینِ وحی آمده طفلِ دبستان او
تمامِ خلقت بُوَد ریزه خورِ خوان او
داده رخِ انورش ، نور به شمس و قمر
پیشتر از بعثتش حضرتِ هادِی السُّبُل
گرفت طفلی به بر که بود خود ، عقل کل
غنچة لبهای او شکفته شد همچو گل
گفت به لحنِ فصیح ، تویی تو ، ختم رسل
منم تو را جانشین ، خلیفة دادگر
اوست که پیش از نزول ، می خوانْد اَلْمومنون
دارد علم الکتاب ، نیست در آن چند و چون
نازل در وصفِ او گشته هُمْ راکعون
باید از او شنفت ، تفسیرِ کاف و نون
ز حرف حرفِ کتاب ، باشد او را خبر
شیر خداوندگار ، شیر رسول است این
نَفْسِ نفیسِ نبی ، کفو بتول است این
مکتب اسلام را اصلِ اصول است این
به کفر و ایمان محک ، ردّ و قبول است این
گواهِ حرفم بُوَد روایتی معتبر
نداشت جز او کسی چنین جلال و شرف
که گردد از دیدنش ، غمِ نبی برطرف
شد از تولایِ وی ، زلالْ دُرِّ نجف
اوست که ذکر لبش بود همی لو کشف
گفت رسول خدا ؛ علی است خیر البشر
او به خلیل خدا رسد رگ و ریشه اش
چو جدّ نیک اخترش بت شکنی پیشه اش
ریشة ظالم کَنَد ز بیخ و بن ، تیشه اش
مجو به جز عدل و داد به شهرِ اندیشه اش
نبی بُوَد شهرِ علم ، علی بر آن شهر در
فضائل حضرتش باشد ز انجم ، فزون
ز حیطة وهم و فهم ، درک مقامش برون
پرچم کفر آمده ز همتش واژگون
گاه کِشَد ناز طفل ، گاه کُشَد عمروِ دون
دشمن از خوفِ او ، می گفت : اَیْنَ الْمَفَر
جملة اضداد را هست در او امتزاج
یک نگهش می کند دردِ جهان را ، علاج
داد به شمشیرِ تیز ، شرع نبی را رواج
روز غدیرش رسول نهاد بر فرق ، تاج
گفت که باشد علی بر همگان راهبر
حق فرماید که اوست نَفْسِ ختمی مآب
حُکمِ آن مستطاب برگردانْد آفتاب
برگی بی اذن او ، نیوفتد بر تراب
جز با مهر علی ، کِی می بارد سحاب ؟
جز با فرمان او ، کِی بار آرد شجر
حق به تولّایِ وی ، نعمت کرده تمام
آتش بر شیعه اش باشد بَرد و سلام
ذاتِ پاکش کریم ، مِنْ آباءِ الکرام
با بغضش بر زمین ، گام نهادن ، حرام
زیرا او مالک است بر جمله بحر و بر
از یادش می رسد خاطر را انبساط
بگذر با مهرِ او ، آسوده از صراط
نَفْسِ امّاره را بر سر می زد سیاط
باشد با قلبِ پاک ، حبّش را اختلاط
مدحش را « ایزدی » خوانَد شام و سحر
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.