بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا نور الله فی ظلمات ارضه...
🔹 #موسی_الکاظم علیه السلام
🔸 #موسی_بن_جعفر علیه السلام
🔹 #باب_الحوائج
🔸 #کظم_غیظ
🔹 #فرو_برندهی_خشم
ماجرای #نامگذاری_دختر_یعقوب_سرّاج
به نام حمیرا (از #القاب_عایشه )
با نام و یاد خالق روزی رسانم
گویم کنون یک داستان بر دوستانم
این قصّه را بی هیچ شکّ و اختلافی
«شیخ کُلینی» نقل فرموده به «کافی»
ای آنکه باشد از ولایت بر سرت تاج
بشنو روایت را تو از یعقوب سرّاج
گفتا رسیدم روزی از الطاف خالق
نزد امام صادق آن قرآن ناطق
دیدم ولیّ الله اعظم ایستاده
بگشوده لب بر شُکر با روی گشاده
با چشم حق بین در کنار گاهواره
می کرد بر فرزند دلبندش نظاره
من با ادب در گوشه ای بنشسته بودم
بر هر چه جز آن دو، دو چشمم بسته بودم
چون گفتگوی حضرتش پایان پذیرفت
با من ز رحمت صادق آل نبی گفت:
نزدیک مولایت برو کن احترامش
بر وجه حق بنما نظر بر گو سلامش
مُحرِم بشو،| لبّیک گو، برخیز برخیز
بر دامن این کعبه، دست دل درآویز
بر تو امام و باب حاجات است این طفل
جان جهان، روح مناجات است این طفل
این قبلۀ دل، مقتدای اهل راز است
کان کَرَم، بیچارگان را چاره ساز است
برخاستم، مُحرِم شدم آرام آرام
لبّیک گویان، سوی آن کعبه زدم گام
کـردم زیـارت، قبلـۀ اهـلِ ولا را
بی پرده دیدم جلوه گر وجه خدا را
مجذوب آن جذبه شدم مات رُخ او
دادم سـلام و خود شنیدم پاسخ او
بودم همی حیران رخسار ملیحش
ناگه به من فرمود با لحن فصیحش
ای که به رویت، حق درِ رحمت گشوده
یک دختـر نیـک اختـرت اعطا نموده
اینک برو، تغییر دِه، ای نیک اندیش
نامی که بُگزیدی برای دختر خویش
از نام آن دختر خدا بیزار باشد
آن نام، نازیباست ناهنجار باشد
دارد خدای مهربان زآن نام نفرت
نامی نکو بُگزین بر آن پاکیزه فطرت
یعقوب می گوید به فرمان امامم
کز عهد مهد خویش آمد هم کلامم
بر آنچه از گهواره ام فرمود کاظم
تأکید کردی صادق آن فخر اعاظم
گفتا: به امر حجّت پروردگارت
بنما عمل تا حق نماید رستگارت
کردم اجابت رهبر نیک اخترم را
تغییـر دادم نام زشت دخترم را
با نام نیکو، خواندم از آن روز، وی را
آسوده شد از ننگ نامی چون حُمیرا
ای «ایزدی» این است دستور خداوند
نام نکـو بایـد گُزیـد از بهـر فرزند
چون نام در شخصیّتش تأثیر دارد
حتی اثر در رزق و در تقدیر دارد
برما ز معصومین رسیده این روایت
نام نکـو باشـد ز اسبـاب شفـاعت
نام حسن نام حسین نام محمد
نام علیِ و جعفر و حمزه ز سرمد
باشد برای صاحبش اسبـاب رحمت
بر روی او بر می گشاید باب رحمت
نام خدیجه ، فاطمه، با نام زینب
بر بانوان باشد پَسَند حضرت رَب
این نامها دارای شَأن و وَقر هستند
بر صاحبان خود امان از فَقر هستند
اهلش ز فقر ایمن شوند از لطف سرمد
در خانه ای که هست نامی از محمّد
زیرا محمّد، نام مردی پاک باشد
زیبنـده اسم خواجۀ لولاک باشد
امّا «حُمیرا» یک لقب بر عایشه بود
که ننگ کارش بدتر از هر فاحشه بود
او طعنه بر ختم رُسُل ، بی واهمه زد
زخم زبـان بر مرتضـی و فاطمه زد
او روی خود را تیـره رنگ از ننگ کرده
چون با امیـرالمؤمنین هـم جنگ کرده
با حُبِّ «بِن مُلجَم» به بُغض شیر یزدان
خوانده غلام خویشتن را عبد رحمان
این پَست فِطرت کرده پیش چشم یاران
از کینه تـابـوت حسن را تیـر بـاران
تهران 12/بهمن/1402 هـ ش
20/رجب/1445 هـ ق
🔸باتشکر از جناب آقای علی وطنی
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا نور الله فی ظلمات ارضه...
🔹 #موسی_الکاظم علیه السلام
🔸 #موسی_بن_جعفر علیه السلام
🔹 #باب_الحوائج
🔸 #کظم_غیظ
🔹 #فرو_برندهی_خشم
#منحوس_بودن_اسم_حُمیرا
بگشای گوش جان و بشنو این روایت
از «ابن شهرآشوب»آن صاحب درایت
فرموده نقل اینگونه از یعقوب سـرّاج
کز حُبِّ اهل البیت بر سر داشتی تاج
روزی رسیدم خدمت کان حقایق
مولا امام صادق آن قرآن ناطق
دیدم، ستاده در کنار گاهواره
بر روی موسی، دارد از رحمت نظاره
انگار با طفل عزیزش راز می گفت
با کودکش اَسرار حق را باز می گفت
آمد چو با فرزند گفتارش به پایان
آن قُلزُم احسان، به مهمان داد فرمان
فرمود شو نزدیک بر این گاهواره
مهپاره را در گاهواره کن نظاره
برگو به مولایت سلام و بین کرامت
بشناس او را چونکه می باشد امامت
از این عنایت خُرّم و مسرور گشتم
بحر خروشانی ز شوق و شور گشتم
نزدیکتر رفتم به پاس احترامش
ز امر رئیس مذهبم، گفتم سلامش
دل از کف من بُرد رخسار ملیحش
دادی جوابم را بدان لحن فصیحش
فرمود آن شیرین زبان انجم افروز
از آنچه در کاشانه ام بگذشته دیروز
از غیب بودش آگهی موسی بن جعفر
کز لطف و رحمت حق مرا داده است دختر
فرمود: ده تغییر نام دخترت را
خشنود از خود کن خدای اکبرت را
نامی که بنهادی بر آن فرزند دلبند
بس ناخوشایند است در نزد خداوند
پس صادقم فرمود: کز صدقِ دل و جان
انجام ده هر آنچه بر تو داد فرمان
برحُکم موسای زمان گر سر سپاری
بنهاده ای پا در مسیر رستگاری
یعقوب گوید: این سخنها چون شنیدم
راه سعادت را برای خود گُزیدم
من دل به مِهر دختر خود داده بودم
نام «حُمیرا» را بر او بنهاده بودم
گردن به حکم حجّت سرمد نهادم
آن نام را با امر او تغییر دادم (1)
ای «ایزدی» این داستان را رمز و راز است
این رشته دارد ماجرایی بس دراز است
باید که شیعه ز این روایت درس گیرد
از صاحبِ امر ولایت، درس گیرد
نامی گزیند بهر فرزند نکویش
کاندر صفِ محشر نریزد آبرویش
نامی که یاد آرد رسول و خاندانش
نامی که افزاید به رِزق و قدر و شأنش
نامی که نام دشمن قرآن نباشد
نامی که سود مشرکان در آن نباشد
نام حمیرا یاد می آرد از آن زن
کز فتنه اش یکدم نماند اسلام ایمن
آن زن که رفتارش نبی را سخت آشفت
سِرِّ مگو را در برِ نامحرمان گفت
آن کو مذمّت گشته در آیات تحریم
بر امر پیغمبر نشد یک لحظه تسلیم
آن زن که همچون همسران لوط و نوح است
در دین چه بدعتها نهاد و عهد بشکست
آن زن که بر زهرای اطهر طعنه می زد
بـر اُمِّ سبطیـن پیمبـر طعنه می زد
آن زن که در بغض علی ضرب المَثَل بود
پایـه گُـذار جنـگ خونین جَمَـل بود
آن زن که گِرد خیمه اش سگهای «حَوئَب»
گشتند گرم پارس کردن در دل شب
آن زن که از شرم و حیا، بویی نبرده
وز قتل حیدر شاد گشته، سجده کرده
او داد حکم تیر بارانِ حسن را
با تیر زد پیوند، تابوت و کفن را
این زن، مُلَقَّب بر حُمیرا بود آری
او شادمان در سوگ زهرا بود آری
ما از حمیرا کینۀ دیرینه داریم
از خردسالی بغض او در سینه داریم
ما جرعه نوش چشمه سار جود هستیم
چشم انتظار مهدی موعود هستیم
داریم اُمّیدی که در روز ظهورش
گردد نصیب ما دمی فیض حضورش
بلکه ببینیم آن عزیز حیّ باری
بر این حمیرا حدّ شرعی کرده جاری
تا صبح محشر بر حمیرا باد لعنت
تعداد برگی کز درخت افتاد، لعنت
همدان ـ جمعه 8/بهمن/1395
1)منابع:
ـ ابن شهرآشوب، منماقب آل ابیطالب
ـ شیخ کلینی، الکافی ج 1 ص 310
ـ طبری، دلائل الامامه ص 327
ـ شیخ مفید، الارشاد ج 2 ص 219
ـ ابن حمزه، الثاقب فی المناقب ص433
ـ علامۀ طبرسی ، اعلام الوری ج 2 ص 14
ـ علامۀ مجلسی، بحارالانوار ج 48 ص 19 ح 24
ـ ترجمه مناقب، ج 6 ص 3271
🔸 باتشکر از جناب آقای علی وطنی
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا نور الله فی ظلمات ارضه...
🔹 #موسی_الکاظم علیه السلام
🔸 #موسی_بن_جعفر علیه السلام
🔹 #باب_الحوائج
🔸 #کظم_غیظ
🔹 #فرو_برندهی_خشم
موسی جعفر ، آن امام هُمام
قبلۀ حاجت خواص و عوام
هفتمین اختر سپهر شرف
ششمین یادگار ِ میر نجف
پنج تن را عُصاره ، درجانش
چار عنصر ، برند فرمانش
شامگاهان به صحن ِ بارگهش
می توان دید جلوه گر سه مهش
دو مهش ، آن دو گنبد زرّین
روشنی بخش آسمان و زمین
و آن یکی ماه آسمان باشد
که مر او را مدیح خوان باشد
زادۀ صادق و ز صدّیقین
که ستاید وِرا کتاب ِ مبین
پنج خورشید را سپهرِ طلوع
سجدتینش یمِ خضوع و خشوع
هر نمازش ، نماز را معراج
آفرینش همه بر او محتاج
هست دریای بی کران ، کرمش
قبله ، مایل بُوَد سوی حرمش
روح بخشِ جهان ، مناجاتش
خَلق ، خوانند باب حاجاتش
عبد صالح ، خدای را مظهر
کاظم خاندان پیغمبر
معدن علم و حلم ، منشاء خیر
آگهی باشدش ز منطق طیر
وامدارِ جمالش ، اخترها
پُر ز مِهرش ، دل کبوترها
می کند گاوِ مُرده را زنده
تا یتیم آوَرَد به لب خنده
نقش پرده به حکم او شد شیر
تا دَرَد ، دشمنانِ زشت ضمیر
کنج زندان ، به واژگانِ عرب
شیر، بر او نماید عرضِ ادب
کند اقرار، بر امامتِ او
کوشد از بهرِ حفظِ حُرمتِ او
اوست نورِ خدا به ظلمتِ ارض
که بُوَد طاعتش به عالم ، فرض
دستِ سرمد ، در آستینش بود
نورِ ا...، در جبینش بود
داشت همواره ، روی پیشانی
اثرِ سجده های طولانی
سخنش را نفوذ، در دل بود
گرچه آن دل ، اسیر باطل بود
یک کلامش دلیل کافی شد
بُشرِ سرمست ، بُشرِ حافی شد
کوفت بر خاکِ تیره ، ساغرِ می
پا برهنه ، دوید در پیِ وی
پشت پا بر تمامِ دنیا زد
بوسه بر جای پای موسی زد
موسی کاظم است و این برکات
بر جمال و جلالِ او ، صلوات
همۀ حاصلم به قربانش
جان ناقابلم به قربانش
کاظمینش مراست قبلۀ جان
روضه اش ، رشک روضۀ رضوان
گشته در صحنِ بارگاهش فرش
شهپرِ طائرانِ سدره و عرش
در رواقش ، فرشته ، جاروکش
زائرانش حرام ، بر آتش
حرمش عطر کربلا دارد
در ، سوی مشهد الرضا دارد
هر که در آن به صدق ، پای بهشت
سرِ دستش بَرَند سمتِ بهشت
کی توان است نظم و ناظم را
که ستاید امام کاظم را؟!
مدحِ او گفتن ، از خدا آید
از رسولان و اولیا آید
وای بر من ، که آن دُرِ مکنون
گشت دلخون به محبسِ هارون
خصمِ او در بر خدا ، مبغوض
ساقِ پایش ز کُنده شد مرضوض
رنجِ زندان کشید بی تقصیر
شاهد غربتش ، غل و زنجیر
بس که خصم زبون ، عذابش کرد
مثل شمعی بسوخت ، آبش کرد
ذکر یارب ! چو نیمه شب می کرد
مرگ خود را ز حق ، طلب می کرد
"ایزدی" در غمش بُوَد محزون
لعن گوید به " سندی و هارون "
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #سلام_علی_آل_یس
🔸 #المصطفی_الامجد
🔹 #العبد_الموید
🔸 #حبیب_اله_العالمین
🔹 #ابالقاسم_محمد
گذر داشت روزی رسول اله
ز جایی تهی از درخت و گیاه
فرود آمدی ، خاتم المرسلین
به همراه یاران در آن سرزمین
بفرمود : رو ، سوی صحرا کنید
یکی تلّ هیزم مهیّا کنید
شنیدند حرف رسولِ اله
به حیرت فکندند بر هم نگاه
بگفتند : کای خسرو حق پرست
در این دشت هیزم نیآید به دست
نباشد در اینجا نشان از درخت
نروییده خاری از این خاکِ سخت
چه سان سر به امرت فرود آوریم
برت تلّ هیزم وجود آوریم
بفرمود : هر کس به هر سو شتافت
بیارد به همراه ، هر چیز یافت
به فرمان پیغمبر راست گوی
نمودند اصحاب او جستجوی
یکی یافت خاشاک را بی درنگ
یکی تکه ای چوب در پشت سنگ
یکی شد ز پستی به جایی بلند
به کف خار کند و رسیدش گزند
غرض دست پر هر کس از آن گروه
برِ مصطفی آمد از دشت و کوه
ز هیزم به قدر توان ، هر یکی
به کف داشتی ، دستة کوچکی
همه بر زمین بار بگذاشتند
به میدانگی هیزم انباشتند
برِ چشم اصحاب و ختم رسل
همان جزء ها پیش هم گشت کل
تعجب نمودند آن مردمی
که گفتند در دشت کو هیزمی ؟
پیمبر که جانم فدایش شود
دل آرام از گفته هایش شود
لب شکّرین بر سخن باز کرد
به اصحاب ، این نکته ابراز کرد
گناهان همی جمع گردد چنین
به صحرای محشر ، دمِ واپسین
نمایید پرهیز از هر گناه
اگر چه بُود کوچک آن اشتباه
گنه دامن پاک ، ننگین کند
حذر کن که بار تو سنگین کند
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین (علیهالسلام)
🔸 #ولادت_اباعبد_الله_الحسین
باز از لطفِ خالق منّان
جلوه گر شد طلیعة شعبان
شهرِ شادیّ احمد و آلش
ماهِ پر فیضِ رحمت و غفران
ماه میلاد پنجمین معصوم
آنکه اعمال را بُود میزان
سبط دوّم ، سِوُم امام ، حسین
کاوست مرجان به قلب اَلرَّحْمان
شبلِ شیر خدا ، علیّ ولی
در صفِ طف ، دلاورِ میدان
گل باغ رسول و جان بتول
پدرِ نُه ولیِّ عالی شان
من چه گویم از آن خجسته صفات ؟
به صفاتِ الهی اش ، صلوات
سوّمین روزِ ماه شعبان است
شوق و شوری به مُلک امکان است
زاده شد کودکی به خانة وحی
که از او نور حق ، نمایان است
پسری را بتول ، مادر شد
کاو پدر را عصارة جان است
خُفْت بر رویِ سینة یا سین
جای او رویِ جای قرآن است
اوست مقصود حق ، ز ذبح عظیم
در رهِ دوست ، تشنه قربان است
تربتِ پاک او ، عجین به شفاست
دارویِ دردِ دردمندان است
هر که خواهد ز تربتش برکات
هدیه بر جدّ او کند صلوات
آیتِ محکمِ ظفر آمد
نورِ چشمِ پیامبر آمد
از دو دریا ، عیان شده مرجان
از یمِ لطفِ حق ، گهر آمد
او که شمسِ ولایتش ، پدر است
برجِ اسلام را قمر آمد
چشمة جود و ابرِ رحمتِ حق
نخل اُمّید را ثمر آمد
اوست از هر فرشته والاتر
گر چه در کسوتِ بشر آمد
مژده ! مژده ! که بهر « دردائیل »
شبِ غم طی شد و سحر آمد
او دهد خلق را ، ز غُصّه نجات
به کراماتِ حضرتش ، صلوات
باز مرغِ دلم ، هوایی شد
اوج بگرفت و کربلایی شد
گِرد گنبدْ طلایِ ثار الله
آنقدر گشت ، تا خدایی شد
به اجابت ، قرین بُود بی شک
تحتِ آن قُبّه ، گر دعایی شد
هر که زد گام ، در مسیرِ حسین
به رهِ راست ، رهنمایی شد
من از اوّل ، گدایِ او بودم
بی نیازیم ، ز این گدایی شد
شیر خوردن به روضه و جشنش
علّتی بهرِ آشنایی شد
سائل اوست ، صاحب درجات
به دو دستِ کریم او صلوات
حجت کبریا ، حسین آمد
گلِ اهل کسا ، حسین آمد
مژده بر خیلِ انبیا دادند
وارث انبیا ، حسین آمد
در رگش ، خونِ حق بُود جاری
پورِ خون خدا ، حسین آمد
کربلایش ز کعبه ، دل بُرده
خسروِ کربلا ، حسین آمد
ای که در کارت ، اوفتاده گره
مَهِ عقده گشا ، حسین آمد
ای گنه کارها ، بشارت باد
شافعِ جُرم ها ، حسین آمد
شافعِ شیعه اوست در عرصات
به مقامِ شفاعتش صلوات
چونکه این اخترِ خجسته دمید
بر جهان و جهانیان ، تابید
همرهِ جبرئیل ، نزد رسول
فطرسِ خسته ، با امید رسید
عقلِ کُل ، در حَقَش ، دعا فرمود
حالِ زار و ندامتش چون دید
ز امرِ احمد ، سوی حسین آمد
بالِ خود را به مهدِ او مالید
حق به یُمنِ حسین در آن شب
پر و بالِ دوباره اش ، بخشید
گفت فطرس : منم عتیق حسین
پر گشود و به بام عرش ، پرید
فطرس آرد خبر به فُلکِ نجات
هر کسی گفت بر حسین ، صلوات
سینة او ، تهی ز کینه بُوَد
علمِ دادار را خزینه بُوَد
چهرة تابناک و زیبایش
اخترِ مکّه و مدینه بُوَد
او چراغِ هدایتِ بشر است
در یمِ فتنه ها ، سفینه بُوَد
تحتِ فرمانِ او بُوَد خورشید
در برش بندة کمینه بُوَد
یاد او می دهد صفا بر دل
ذکر او ، قلب را سکینه بُوَد
بُوَد این نازدانه ، نبضِ حیات
هدیه بر باب و مادرش ، صلوات
میر و سالارِ من ، حسین بُوَد
دل و دلدارِ من ، حسین بُوَد
در هجوم غم و گرفتاری
یار و غمخوارِ من حسین بُوَد
آنکه دست خدایی اش بگشود
گره از کارِ من ، حسین بُوَد
در دلم نیست خوفی از دشمن
تا هوادارِ من ، حسین بُوَد
بهتر از صحّت است بیماری
گر پرستارِ من ، حسین بُوَد
در حیات و ممات ، در عرصات
همه جا یار من ، حسین بُوَد
اوست احیاگرِ زکات و صلات
به روانِ مطهّرش ، صلوات
نخلِ اُمّیدِ ما ، ثمر دارد
او ز احوالِ ما ، خبر دارد
به علی اکبرش قسم که حسین
بر محبّینِ خود ، نظر دارد
هر کسی یا حسین می گوید
پیشِ تیرِ بلا ، سپر دارد
هر کسی پیروِ رَهَش گردد
در کَفَش ، رایت ظفر دارد
اوست خورشید و در کنارِ خودش
یک برادر ، چنان قمر دارد
بیشتر مَحرمِ حسین شود
هر که اخلاصِ بیشتر دارد
تا اَبَد شرمگین از اوست فرات
به لب خشک اصغرش ، صلوات
من ز نامش ، قرار می خواهم
فرج از بهرِ کار می خواهم
دیدنِ رویِ ماهِ مهدی را
پس از این انتظار می خواهم
حاجتم بی شُمار کرده روا
باز هم بی شمار می خواهم
همچو لاله ، به یادِ داغ دلش
سینه ای داغدار می خواهم
تا کنم گریه بر مصائب او
دیده ای اشکبار می خواهم
دلِ من سخت ، تنگِ شش گوشه است
بوسه از آن مزار می خواهم
به اُمیدِ قبولِ این ابیات
«ایزدی» را بُوَد به لب ، صلوات
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین (علیهالسلام)
🔸 #ولادت_اباعبد_الله_الحسین
🔹 #سوم_شعبان
روایت است چنین از ششم امامِ مبین
کتابِ ناطق ، صادق ز نسلِ صدّیقین
در آن زمان که خداوندگارِ لَمْ یَزَلی
نمود عرضه به خیلِ ملک ، ولایِ علی
بجز یکی ز ملائک که داشت فطرس ، نام
که بود از حَمَلْة عرش و بس بلند مقام
فرشتگان ، همه این امر را پذیرفتند
ز صدقِ دل ، به ولای علی ، بلی گفتند
غضب نمود به فطرس ، مُهیمنِ متعال
گرفت رتبة وی را ، شکست از او یک بال
به اختیار پذیرفت عذابِ دنیا را
نداشت چونکه تحمّل ، عِقابِ عقبا را
چو هفت قرن ، خدا در جزیره ای سوزان
ز پلکهایِ دو چشمش نمود آویزان
در آن جزیر که حق از غضب ، وِرا افکند
همیشه بوی بَد و دودِ تیره بود بلند
در اوجِ غم ، نَه پیِ شکوه گرم طاعت بود
که هفت قرن ، شب و روز در عبادت بود
شبی بدید که با جبرئیل از سویِ عرش
فرشتگانِ زیادی شدند راهیِ فرش
بگفت روحِ امین را کجا رَوی دل شب ؟
جواب داد : برِ عقلِ کُل ، به عرضِ ادب
خدا به دخترِ پیغمبرش ، پسر داده
از آنچه وصف توان کرد ، خوبتر داده
به حکمِ سرمد ، سویِ سرآمدِ ثقلین
رَویم و گوییمش تهنیت برای حسین
به عجز گفت که همراهِ خود مرا ببرید
مریض را به شفاخانه ، از وفا ببرید
مرا اُمید بُوَد کز دعایِ پیغمبر
شَوَم غریق ، به دریایِ رحمتِ داور
ز راهِ مهر ، به اذن خدای جلّ جلال
سوار کرد وِ را جبرئیل بر سرِ بال
به نزد احمدش آوَرْد ، تهنیت گویان
نمود بهرِ پیمبر ، قضیّه را عنوان
بگفت : بینِ من و او ، اُخوّتی باشد
مرا ز درگهت ، اُمّیدِ رحمتی باشد
دعا نما که خداوندِ قادر و متعال
به فطرس از رهِ احسان ز نُو دهد پر و بال
رسولِ حق چو شنیدی ، مصائبِ فطرس
نگه ز لطف و کرم کرد جانبِ فطرس
نخست عرضه نمودش نبی ، ولایِ علی
بلادرنگ بلی گفت و داد دل به علی
سپس رسول بفرمود : رُو ، به سویِ حسین
بخواه حاجتت از حق به آبرویِ حسین
بمال بال و پرت را به گاهوارة او
که مشکلِ تو شود حل به یک اشارة او
فرشته رفت به سویِ حسین و می نالید
به مهدِ خونِ خدا بالِ خویش را مالید
ز فیضِ او ، به رگش خونِ تازه شد جاری
گرفت بال و پر ، از لطفِ حضرت باری
به سوی عرش روان گشت و گفت با دلِ شاد
مرا ز بندِ بالایا ، حسین کرد آزاد
دوباره فطرسِ والا به عرش یافت حضور
در آسمان به عتیق الحسین شد مشهور
نمود عهد به جبرانِ این عنایتِ او
هر آنکسی ز وفا رفت بر زیارتِ او
وَ یا به زادة زهرا ، درود گفت و سلام
نماید این همه ، ابلاغ بر امامِ همام
سلامِ ما به حسین و به خونِ حنجرِ او
به جدّ و مادر و باب و به نسلِ اطهرِ او
به دهر « #ایزدی » از او زیارتش طلبد
به آخرت ز عنایت ، شفاعتش طلبد
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین
🔹 #ولادت_امام_حسین علیهالسلام
باد بر خیلِ رسولانِ معظَّم صلوات
خاصه بر خاتم و بر آل مکرم صلوات
مژده ای اهل ولا سوم شعبان آمد
آنکه مرجانِ دو دریاست به قرآن آمد
پسرِ فاطمه ، سر حلقة خوبان آمد
آنکه از جان گذرد در ره یزدان آمد
بر وِی از موسی و از عیسی مریم صلوات
جان به قربان حسینی که امام شهداست
اُسوة مردم آزاده ، عزیز زهراست
مکتبش مکتب جانبازی و ایثار و وفاست
جلوة مکتب او واقعة عاشوراست
بر چنین مکتب و استاد معظم صلوات
جبرئیل است که از امر خداوند مبین
همرهِ خیل ملائک شده نازل به زمین
بهر تبریک به پیغمبرِ والای امین
همه با دیدنِ شمسِ رخِ آن ماه جبین
هدیه کردند به پیغمبر اکرم صلوات
بین آنها ملکی بود ، پرش سوخته بود
آتش خشمِ خدا ، کار وی افروخته بود
لیک نادم شده غمها به دل اندوخته بود
چشمِ اُمّید به الطافِ نبی دوخته بود
در دلش شوق به لب داشت دمادم صلوات
گفت جبریل ؛ الا ! ختم رسل ، نور جلی
آن زمانی که خدای ابدیّ و ازلی
عرضه بر خیل ملک کرد تولای علی
این ملک امر ولایت نپذیرفت ولی
حال گشته سخنش ناد علی ، هم صلوات
آن ملک چونکه تولای علی کرد قبول
احمدش کرد شفاعت ، بر حق شد مقبول
گفت با فطرسِ دلسوخته از لطف ، رسول
متبرک پرِ خود ساز به فرزند بتول
این عمل کرد و به لب داشت مسلّم صلوات
بُرد چون سوی حسین بن علی دست نیاز
حق به او داد پرِ تازه برای پرواز
کرد با ناز ، پرش باز ، نمود این آواز
که عطا کرد به من بال ، حسین از اعجاز
کرد تقدیم به سردارِ محرّم صلوات
پر سوی عرش زد و کرد به عالم اعلام
شدم آزاد من از رنج و عذاب و آلام
همه اینها بُود از مرحمت سوّم امام
می رسانم به حسین هر که به او داد سلام
هر کجا بشنوم این معجزه گویم صلوات
این بُود مظهر حق ، خامس اصحاب کساست
معنی ذبح عظیم است و به محبوب فداست
تحت آن قبّه که بر روی مزارش بر پاست
مستجاب است دعا ، ضامنِ این امر خداست
خاصه گر بهر دعا بود مقدّم صلوات
این حسین است کز او پایه دین شد محکم
گشت قنداقة او زینت عرش اعظم
زده بر قلّة ایثار و شرف ، او پرچم
می زند روز قیامت ، کفِ افسوس به هم
هر که بر حضرتِ او هدیه کند کم صلوات
چه حسینی که بُود در رگِ او خون خدا
ساکن کرب و بلا ، فاتح ملک دلها
تربت اطهرِ او هست به هر درد ، دوا
مجلس روضة او بحرِ خروشانِ سخا
به امیدی که شوی غرق در این یم صلوات
رهبرِ مردم آگاه حسین است حسین
صاحبِ عِزّ و فر و جاه حسین است حسین
اُسوة سیرِ الی الله حسین است حسین
بر حسینی که بُود عزّت آدم صلوات
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یاد_ایام ...
#ولادت_حضرت_عباس علیهالسلام
#حاج_امیر_ایزدی_همدانی
#بیت_العباس #کربلاییهای_اصفهان
شعبان۱۴۳۲ قمری
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
#علی_بن_الحسین علیهماالسلام
#انت_زین_العابدین
#سید_الساجدین
#صحیفه_سجادیه
#اعیاد_شعبانیه
عید است ، عید نور ، یاران یار آمد
بی پرده ظاهر ، جلوة دادار آمد
اهل کسا را محرمِ اسرار آمد
دِه مژده بر دلدادگان ، دلدار آمد
ظاهر از این طفل است اجلال محمّد
تبریک باید گفت بر آل محمد
امشب به جسم آفرینش جان رسیده
بر درد پنهانِ بشر ، درمان رسیده
شیواترین تفسیر بر قرآن رسیده
چارم ولی، در پنجمِ شعبان رسیده
استاد دانشگاه دین آمد خوش آمد
سجاد، زین العابدین آمد خوش آمد
فلک نجات خلق را لنگر مبارک
منظومة ایجاد را محور مبارک
دریای علم و حلم را گوهر مبارک
بر تارک فضل و شرف ، افسر مبارک
آمد به دنیا آنکه فخرِ عالمین است
جاری به رگهایش همه خون حسین است
او عبدِ ممدوح حق است و حقّ مطلق
نامش ز نامِ عالیِ اعلاست مشتق
میزان سنجش اوست بین حق و باطل
مدحش چه خوش باشد در اشعار فرزدق
از بسکه بر جود و کرم دارد تعهّد
نشنیده کس « لا » از لبش، جز در تشهّد
این شاهکارِ صنعِ ربّ العالمین است
دست توانایِ خدا در آستین است
این خاتمِ اسلام را رخشان نگین است
او در اسارت معنی فتح المبین است
بند اسارت گر چه با او خو بگیرد
آزادگی قدر و شرف از او بگیرد
حمدِ خدا در هر مصیبت بر لب اوست
اخلاص ، درسِ اولین در مکتب اوست
بیت خدا محو مناجات شب اوست
مرغ سحر مشتاق یارب یارب اوست
نامش علی ، رُخسار تمثالِ محمد
عیدش مبارک باد بر آلِ محمد
از مقدم او باز شد درهای رحمت
شد شهر یثرب جنت الاعلای رحمت
چون دُر هویدا گشت از دریای رحمت
رفتار او ، گفتار او معنای رحمت
در او عیان بین رحمهٌ للعالمین را
حلمِ حسن ، علم امیر المومنین را
ایثار درسی از حیات سادة اوست
حجاج ، مبهوت و حرم دلدادة اوست
خورشید عبد روی خاک افتادة اوست
گلزار اخلاص و صفا ، سجادة اوست
گوشِ فلک لبریز از راز و نیازش
حال نماز فاطمه دارد نمازش
در مجلس دونان سخن چون کرد آغاز
مثل علی در خطبه خواندن داشت اعجاز
یک یک جنایات عدو را کرد ابراز
مشت یزید پست شد پیش همه باز
هر واژة او دانة سجّیل می شد
نازل بر آن بدتر ز جیشِ فیل می شد
از سعیِ این مظلوم شد جاوید اسلام
تابید در آفاق چون خورشید اسلام
از سینهاش چون چشمه میجوشید اسلام
دارد به تیغ مهدی اش اُمّید اسلام
او این کتابِ نور را شیرازه کرده
اسلام را در دهر پر آوازه کرده
دریای زُهد است این ، دُرِ نابش صحیفه
آرام بخشِ قلبِ بی تابش صحیفه
دنیایی از فیض است هر بابش صحیفه
باشد چراغِ راهِ اصحابش صحیفه
در هر دعایش موجِ نور اهل بیت است
قرآن صاعد ، هم زبور اهل بیت است
پیوسته صبح و شام ، مشغول دعا بود
ماهی که شمع خلوتِ ویرانه ها بود
درماندگان را یاوری ، درد آشنا بود
محو خدا ، محو خدا ، محو خدا بود
در سجدة طولانیِ خود رازها داشت
دست کریمش لطفها ، اعجازها داشت
معراج ، شام و ناقة عریان براقش
دلجویی از بیچارگان باشد سیاقش
محراب دارد لحظه لحظه اشتیاقش
هر چند ویران گشت آن صحن و رواقش
قبر شریفش قبلة جان است ما را
طوفِ بقیعش ، بِه ز رضوان است ما را
ای با تنِ تبدار ، دیده کربلا را
بر خاک ، پر پر دیده خونین لاله ها را
خواهی اگر عیدی دهی از لطف ما را
بهر فرج بگشای خود ، دست دعا را
خود « ایزدی » را دستگیری از عطا کن
طبعش شکوفا ، شعرهایش را رسا کن
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸#علی_بن_الحسین علیهماالسلام
🔸#انت_زین_العابدین
#سید_الساجدین
#صحیفه_سجادیه
#اعیاد_شعبانیه
شهر مدینه گشته بحر نور امشب
یثرب بُود در نور حق مستور امشب
پیداست در آن جلوه های طور امشب
آرد طوافش دسته دسته حور امشب
گردید چشم نحسِ شیطان کور امشب
باشد حسین بن علی مسرور امشب
کامشب برایش شهربانو ، ماه آورد
سر تا قدم مرآت ثار الله آورد
امشب زمین از خرّمی ، خلد برین است
فرخنده میلاد مَهِ دنیا و دین است
این کودک دُردانه ، زین العابدین است
خود رشتة قنداقهاش حبلالمتین است
سیراب از سرچشمة علم الیقین است
نامش علی، سبطِ امیر المومنین است
امشب کتاب ناطق اسلام آمد
احیاگر نام علی در شام آمد
این نازنین نوزاد دارد نورِ سُبحان
شمع فروزان است در شام غریبان
دار و ندارِ شهربانو ، فخر ایران
باشد امانِ اهلِ ارض و رکن ایمان
گفتار او ، رفتار او سازد نمایان
شیواترین ، کاملترین تفسیر قرآن
این اوّلین از نُه امام عالمین است
کز صلب پاک خسروِ خوبان حسین است
او گل، حسین و شهربانو باغبانش
تطهیر در توصیف او با خاندانش
گنجینة اسرار، قلب مهربانش
چون ذوالفقار حیدری، تیغ بیانش
دشمن پناه آرد به لطف بیکرانش
جانها فدای مرقد بی سایه بانش
از یمنِ او آفاقِ عالم منجلی شد
عید علیّ بن حسین بن علی شد
هر کس ندارد حبّ او، ایمان ندارد
بی مهرِ او، کس بهره از قرآن ندارد
در کشتیِ او دل، غم از طوفان ندارد
دریای جودِ حضرتش پایان ندارد
در خلوتش یک لحظه ره شیطان ندارد
نومیدی از درگاهِ او، امکان ندارد
کشتیّ دل در ساحلش پهلو گرفته
حاجت از آن جانِ جهان، آهو گرفته
چارم ولیّ و پنج تن را مظهر است این
بحر ولایت را درخشان گوهر است این
ریحانة ریحانة پیغمبر است این
وقت خطابه در بلاغت حیدر است این
یک جویبارِ منشعب از کوثر است این
بهر حسینی ها حسینِ دیگر است این
نامش علی، خُلقش حسن، خویش حسینی است
لبخندِ دلجو، رویِ نیکویش حسینی است
او در اسارت هست اعظم رهبر صبر
در جنگ طاغوت زمان ، سر لشگر صبر
خورشید تابانِ ولایت ، اختر صبر
باشد امام المتقین ، پیغمبر صبر
فاتح شود بر دشمنان در سنگر صبر
قلب عدو را می دَرَد با خنجر صبر
او لحظه لحظه سیر تا محبوب دارد
صبری فزون از حضرت ایّوب دارد
این مظهری از خالق مالک رقاب است
هم مصطفی، هم فاطمه، هم بوتراب است
باشد حسین بن علی گل، او گلاب است
شعر فرزدق صفحهای از این کتاب است
در شام و کوفه او رسول انقلاب است
او شاهد طشت زر و جام شراب است
والله ، جا دارد به یاد غربت او
تا حشر گرید شیعه پیش تربت او
هر چند قبر پاک آن محبوب داور
با خاکِ ره از کینه ها گشته برابر
هر چند در بالایِ آن قبر مطهّر
سقفی نباشد تا که گردد سایه گستر
هر چند نتوان مرقدش بگرفت در بر
یک بوسه از خاکش نمی باشد میسّر
او در دل هر شیعه دارد بارگاهی
بر عصمتِ او می دهد قرآن گواهی
ما مهر او با شیر از مادر گرفتیم
ما درسِ دین از آل پیغمبر گرفتیم
با حبّ اهل البیت ، عزّ و فر گرفتیم
با مهر ایشان اوج و بال و پر گرفتیم
هر نعمتی داریم ، از این در گرفتیم
هنگام سختی یاری از حیدر گرفتیم
چون « ایزدی » دوریم از اهل سقیفه
دانیم حیدر را پس از احمد خلیفه
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله سید جعفر سیدان (مدظله)
سوم شعبان روز شادی و گریه...
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
1_9720947482.mp3
17.76M
بسم رب الحسین
#ولادت_حضرت_ابوالفضل_العباس
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
🔹 برای مشاهدهی سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
باتشکر از دوست خوبم #آقای_مسعود_رعنایی از اصفهان.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
🔸 #علی_اکبر علیه السلام
اکبر که در سپهرِ شرف ، آفتاب بود
آئینه ی وجاهتِ ختمی مآب بود
هم پاره ی جگر به جگر پاره ی رسول
هم ترجمانِ وحی و زبانِ کتاب بود
احسانِ او ، زبانزدِ اهلِ مدینه گشت
دستش گره گشایِ همه شیخ و شاب بود
(( نار الضّیافه )) بر درِ (( دار الضّیافه )) داشت
کاو را به صاحبانِ کرم انتساب بود
مهمان نواز و مَحرمِ راز و خجسته پی
عالَم ، کویرِ تشنه و او چون سحاب بود
دانایِ حکمت و ثمرِ نخلِ معرفت
دارایِ علم و حلم ، به فصلِ شباب بود
آید به گوشِ جان (( اَوَلَسنا عَلَی الحَقَش ))
او را مرامِ نیک و کلامِ صواب بود
او را خدا ز (( عترتِ عمران )) گزیده بود
اسرار ، بی شمار ، در این انتخاب بود
اوّل قتیلِ نسلِ خلیلِ خدا به طف
جانبازی اش به سوی جنان ، فتحِ باب بود
در او عیان ، تجلّیِ ایمانِ پنجتن
بر عقلِ کُل ، حسین گل و او گلاب بود
چونان عمو ، برایش امان آمد از عدو
رد کرد آن امان که ز اهلِ عذاب بود
عبّاس و او به سوره ی اخلاص ، آیه اند
آن ماه آلِ هاشم و این آفتاب بود
بی شُبهه ، شبهِ ختم رسالت به کربلا
از پایه های اصلیِ این انقلاب بود
هر کس که بُرد وقت دعا ، نامِ او به لب
هر حاجتی که خواست ز حق ، مستجاب بود
شش گوشه شد ضریحِ حسین از وجودِ او
پایین ِ پایِ باب ، وِ را جایِ خواب بود
روزِ دَهُم ، امام سوُم را غریب دید
(( هَل مِن مُغیثِ )) خون خدا ، بی جواب بود
رخصت طلب نمود و به میدان روانه گشت
شوقِ شهادتش به سر و در شتاب بود
وقتی روان ، روانِ حسین از خیام شد
از خوفِ او ، به قلبِ عدو ، اضطراب بود
با یأس بر پسر ، پدر آن دم نگاه کرد
بغضِ گلوش ، چون شکننده حُباب بود
بر دست خود محاسنِ پاکش گرفت و گفت :
حرفی که شرحِ درد دلِ بی حساب بود
یا رب ! گواه باش به جنگِ سپاه کفر
عازم شد آن جوان که چو ختمی مآب بود
نامش علی ، شبیه ترین فرد ، بر رسول
در خَلق و خُلق و منطقش ، آن مستطاب بود
کم کم علی به مرکزِ میدان قدم نهاد
شمشیر داشت بر کف و پا در رکاب بود
لب بر رجز گشاد و بر آن قوم ، پند داد
بی بهره گر چه آن همه وعظ و خطاب بود
در ، دم شکافت قلبِ سپاه یزید را
شمشیرِ وی ز خونِ عدو ، کامیاب بود
شمشیر زد چو شیرِ خدا ، در مصاف شرک
او شاهبازِ دین و عدو چون غُراب بود
دشمن به زیرِ ضربه ی جانسوز وی ، چنان
ماری ، اسیرِ پنجه ی تیز عُقاب بود
آمد دمی به نزدِ پدر ، خسته ، تشنه کام
لعل لبش تَرَک تَرَک از قحطِ آب بود
بوسید خون حق ز لبِ آن جوان که هان!
بنگر که خشکتر ز لبت ، کامِ باب بود
پس در دهان ، زبانِ عزیزِ دلش نهاد
بس رازها در این عملِ آن جناب بود
فرمود : صبر کن ، که پیمبر تو را دهد
آبی که هر سؤالِ عطش را جواب بود
بار دگر به سوی سپه گشت حمله ور
رزمنده ای که حافظِ اُمّ الکتاب بود
آمد هدف به ضربتِ دشمن ز هر طرف
آن قوم را به کشتنِ اکبر ، شتاب بود
با جسمِ پاره پاره چو افتاد بر تراب
فرقش دو تا ز تیغ ، چنان بوتراب بود
آمد حسین و خم شد و رخ بر رخش نهاد
اشکش روان ز دیده ، چنان دُرّ ناب بود
گفت : ای عزیزِ دل ، پسرم ، نورِ دیده ام
با بودنِ تو ، در دلِ من ، صبر و تاب بود
رفتیّ و راحت از غمِ دنیا شدی ، علی
بابت غریب مانده و قلبش کباب بود
جانا ! پس از تو خاک به سر باد ، دهر را
بعد از تو کاش خانه ی عالَم ، خراب بود
برداشت چونکه صورت از آن رویِ لاله گون
گویی ز خون ، محاسن او را خضاب بود
از (( ایزدی )) قبول کن این شعر ، یا حسین !
او را امید بر کَرَمت ، بی حساب بود
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
#یا_اباصالح_ المهدی
#این_معز_الاولیاء
#یگانهمنجی_عالم
#مصلح_کل
#نیمه_شعبان
بار دگر ملک جهان ، خرم چو رضوان آمده
درهای رحمت باز شد ، چون ماه شعبان آمده
یاران بشارت می دهم : هنگام غفران آمده
بر دردمندان دِه خبر ، دارو و درمان آمده
سجاد و عباس و حسین ، شاه شهیدان آمده
آمد علیّ اکبر و منجیّ دوران آمده
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
ای عارفان ، ای عارفان حبل المتین است این پسر
سیراب از سرچشمة علم الیقین است این پسر
قنداقه اش زینت گرِ عرش برین است این پسر
دست خدای دادگر در آستین است این پسر
موعود ادیان و ملل ، محیییّ دین است این پسر
مجریّ فرمان خدا روی زمین است این پسر
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
آمد به دنیا آنکه او باشد امام اِنس و جان
قرآن ناطق ، سرّ حق ، مولای ما صاحب زمان
گرد وجودِ اطهرش گردد همه کون و مکان
از انبیا ، از اولیا در او بُود صدها نشان
هم یاور مستضعفان ، هم دشمن مستکبران
با اذن یزدان بر کَنَد او ریشة ظلم از جهان
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
همنام ختم المرسلین مرآتِ یزدان است این
ممدوح آیات مبین ، تفسیر قرآن است این
دردانة نرجس بُود سلطان خوبان است این
آخر وصیّ مصطفی از حیّ سبحان است این
عیسی دم و موسی سخن ، فخر سلیمان است این
هُشدار ای سفیانیان ، پیروزِ میدان است این
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
ای نرجسِ والا گهر ، در کف گهر آورده ای
ای مصحفِ نور ، آیتِ فتح و ظفر آورده ای
ای آسمان معرفت ، امشب قمر آورده ای
از نخلِ عصمت شاخه ای پُر از ثمر آورده ای
از دودة خیر البشر ، خیر البشر آورده ای
از هر چه من وصفش کنم تو خوبتر آورده ای
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
این است آن کآو هر دلی مایل بُود بر سوی او
چون کعبه است و عالمی آرد طواف کوی او
خُلق محمد خُلق او ، خوی محمد خوی او
رختِ امامت دوخته بر قامت دلجوی او
شیدا دلِ یوسف شود با یک نظر بر روی او
خم گشته پشتِ نُه فلک ، پیشِ خمِ ابروی او
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
مهدی بُود شمشیرِ بیرون از نیام اهل بیت
بر او رسیده از شرف ، کلّ مقام اهل بیت
دادند بر مردم خبر از او تمام اهل بیت
روزی محقّق می شود با او قیام اهل بیت
گیرد ز خیل دسمنان او انتقام اهل بیت
بر او سلامِ کبریا ، بر او سلام اهل بیت
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
میزان عدل است این پسر ، او قسط را بر پا کند
ویران بنای جور را از جانب یکتا کند
وقتی که فرمان ظهورش را خدا امضا کند
دفعِ بلا ، رفع فساد از مردم دنیا کند
دستور قرآن و حدودش را همی احیا کند
حکمِ کتاب الله را روی زمین اجرا کند
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
مهدی که نامش کام را بحر حلاوت می کند
پیش از ولادت حضرتش قرآن تلاوت می کند
عید ظهورش دهر را غرق طراوت می کند
آفاق را پاکیزه از لوثِ شقاوت می کند
مانندِ داوودِ نبی ، حکم و قضاوت می کند
تقسیم رزقِ خلق از راه سخاوت می کند
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
این است حرف عاشقان با آن امام منتظر
بیداد عالم را گرفت ، ای مصلح صاحب نظر
از شرع کن دفعِ خطر ، اصلاح کن نسل بشر
برگرد و ابراهیم سان ، بشکن بتان را با تبر
از دانشِ بی حدّ خود کن ماسوا را بهره ور
بر « ایزدی » بنما نظر ، ای حجت ثانی عشر
دِه مژده بر اهل ولا ، محبوب سرمد آمده
منجیّ عالم ، مهدی آل محمّد آمده
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب المهدی
🔹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔸 #یا_اباصالح_المهدی
مژده ! صبح نور آمد ، رفت شامِ ظلمانی
جلوه کرد آسایش ، دفع شد پریشانی
سر ز شرق ، بیرون کرد مهرِ نیمة شعبان
ماه فاطمه سر زد ، با جلالِ سبحانی
لالة گلستانِ عسکری شکوفا شد
عندلیب ها گشتند مست از غزلخوانی
زاد نرجسِ والا ، کودکی که از یُمنش
نقشِ آب گردیدند ، نقشه های شیطانی
ز امرِ حق چو « یوکابد » مامِ حضرت موسی
وضعِ حملِ این بانو ، بوده است پنهانی
اشک شوق در دیده ، خنده روی لب دارد
عسکری بُود شاکر بر عطایِ ربّانی
سامرا از این مولود ، مهبط ملائک شد
تهنیت به لب دارند در نزول ، هر آنی
یار بی کسان آمد ، منجی جهان آمد
صاحب الزمان آمد ، شد وجود نورانی
روی بازویِ او نقش گشته است « جاء الحق »
چون به دست او باطل ، محو گردد و فانی
نامِ نیک او ، نامِ خاتمِ رسل باشد
بس نشانه ها دارد از علیّ عمرانی
چون پیمبرِ اعظم ، خُلقِ او عظیم آمد
صبر او چنان ایّوب ، حشمتش سلیمانی
در نمازِ خود عیسی اقتدا کند بر او
محو و ماتِ حُسنِ وی ، یوسفان کنعانی
باز شد درِ رحمت ، شادمان دلِ عترت
نوحِ کشتیِ دین اوست بینِ بحرِ طوفانی
بهر دوستان مهرش خوشتر از جنان باشد
بهر دشمنان قهرش ، شعله های نیرانی
از وجود او گیرند بهره مردم عالم
آن چنان که از خورشید ، پشت ابرِ بارانی
چون که پر ز جور و ظلم گشت عرصة گیتی
عدل و داد را بر خلق ، او نماید ارزانی
خرمن اباطیل و کافران بسوزاند
در جهان بر افرازد ، پرچمِ مسلمانی
در حکومت مهدی ، زندگی چه خوش باشد
چونکه او زند تکیه بر سریر سلطانی
گر زنی به سویِ شام ، از عراق ره پوید
بی معین و بی یاور ، با زرِ فراوانی
کس طمع به اموالش بین ره نخواهد کرد
چونکه نیست نا اَمنی ، تحت هیچ عنوانی
هیچکس به آزارِ دیگری رضا نَبْوَد
گردِ گوسفندان ، گرگ هست گرمِ چوپانی
آرزویِ آن دولت ، در دل بشر باشد
درکِ آن حکومت هست بِه ز آب حیوانی
اَفضلِ همه اعمال ، انتظارِ امرِ اوست
از فرج غم و سختی ، شادی است و آسانی
از وظایف شیعه است دم به دم دعا کردن
تا فرج شود نزدیک ، سر رسد به سامانی
کاش صبحِ شامِ قدر ، بشنویم آن صیحه
فصلِ هجر را آید ، روزهای پایانی
ز آنچه غیرِ حتمی بود ، شد نشانه ها ظاهر
کاش علائم حتمی ، جلوه گر شوند آنی
مژده باد یاران را ، خیل دوستداران را
عاقبت شود قسمت ، آن شراب روحانی
گرچه در جهان امروز ظلم و جور بسیار است
جنگها شده بسیار بین عالی و دانی
چون علی که در خیبر دربِ قلعه از جا کند
ریشه کن نماید او ، فتنه های سفیانی
یاورانِ او گردند جمع ، گردِ بیت حق
در جهان عیان سازند نهضت نمایانی
کاش آن زمان ما هم جز لشکرش باشیم
در سرایِ وی یابیم افتخار دربانی
ز امرِ حضرت باقر ، گر قیامی از مشرق
شد شروع و عالم گشت مثلِ بحرِ طوفانی
جانِ خود نگه داریم ، بهرِ یاری مهدی
در رکابِ او سازیم جانِ خویش قربانی
موسمِ ظهورِ خود آن خلاصة خلقت
مجری است و احیاگر بر حدود قرآنی
قاتلانِ زهرا را می کشد برون از قبر
پس تقاص می گیرد ز آن دو کافرِ جانی
ای خلیفة بر حق ، ای حقیقت مطلق
حالِ ما تو می بینی ، درد ما تو می دانی
در غیابِ تو دشمن ، تاخته به یارانت
دوستانت از هجرت ، غرقِ بحرِ حیرانی
از بهایی و بابی ، وز عدویِ وهّابی
شیعه در زمان دیده فتنة فراوانی
بازگرد تا گردد باز از وصال تو
عقده ها ز قلبِ ما ، هم چروکِ پیشانی
« ایزدیّ » دل خسته دارد انتظارت را
شمسِ دین به قلبِ او کن تو پرتو افشانی
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسن
🔹 #دوشنبه_های_امام_حسنی
🔹 #سخاوت_امام_حسن علیه السلام
شیخِ حلّی ) در کتابِ ( اَلعَدَد )
نقل کرده ماجرایی مُستند
شخصی آمد در حضورِ مجتبی
گفت : کای فرزند پاک مرتضی
می دهم سوگندت اکنون بر کسی
کاو جلال و شوکتت داده بسی
آنکه بر شخصِ تو داده بی شفیع
رتبه ای همچون امامت ، بس رفیع
دستگیر از من ، ز پا افتاده ام
صبر و تاب و طاقت از کف داده ام
دشمنی دارم ، مرا آزرده است
آبرویم ، نزد مردم بُرده است
بر ضعیفان می کند ظلم و ستم
حیله ها بندد به کارش دم به دم
نَه به طفلان رحم دارد در مرام
نَه به پیران می گذارد احترام
چون شنید این گفته ، میرِحق پرست
لحظه ای برخاست از جای و نشست
گفت : نام دشمنِ خود را بگو
تا بگیرم انتقامت را از او
گفت : ای بیچارگان را چاره ساز
دشمنِ جانم بُوَد فقر و نیاز
سبطِ پیغمبر چو خصمِ وی شناخت
چاره ای بر کارِ او از لطف ساخت
غنچه ی لبهایِ آن حضرت شکفت
رو به سوی خادمش بنمود و گفت
هر چه کز نقدینه در کاشانه هست
آنچه دینار و درم ، در خانه هست
جمله را تقدیم بر این مرد کن
راحتش از داغ و رنج و درد کن
خادم از امرِ ولیّ کردگار
داد دِرهَم بهرِ وی پانصد هزار
شخصِ مسکین خاطرش خشنودشد
شُکر گویِ آن عطا و جود شد
پس عزیز فاطمه دادش قسم
بر خداوند رحیم و ذوالکرم
گفت : اگر این دشمنِ بیدادگر
کرد بر تو حمله یک بارِ دگر
باز بر این آستان ، بنمای رو
در برِ من داد خواهی کن از او
در مصافِ او ، پناه تو منم
آنکه باشد داد خواه تو منم2
( ایزدی ) این شیوه ی اهل کساست
که خـدا بر پاکیِ ایشـان گواست
هر که گوید رازِ دل را با حسن
رفع سازد مشکلاتش را حسن
این حسن ، آرامِ جان فاطمه است
راحت و روح و روان فاطمه است
دردها را او مداوا می کند
جزء را کُل ، قطره دریا می کند
آن زمان که چشم ها گریان بُوَد
هر که گرید بر حسن ، خندان بُوَد
این که باشد حیّ سبحان را حبیب
بود در کاشانه ی خود هم غریب
همسرِ نامهربان شد قاتلش
سوخت از زهرِ هلاهل ، حاصلش
لحظه ی تشییعِ جسمِ اطهرش
تیر باران کرد دشمن ، پیکرش
پي نوشت ها :
1 ـ جناب شیخ علی بن یوسف حلّی (رحمه الله) ، برادر علامه ی حلی (رحمه الله) و متوفّای نزدیک سنه 705 هـ . ق می باشد . کتاب العدد القویه از آثار اوست ، این کتاب شریف از مصادر بحار الانوار علامه مجلسی (رحمه الله) می باشد.
2 ـ شیخ علی بن یوسف حلی ؛ العدد القویه ؛ ص359 ؛ ح23 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج43 ؛ ص350 ؛ ح22 ؛ به نقل از العدد و ج74 ؛ ص235 و همچنین جلاء العیون (ترجمه) ؛ ص546 ـ الشیخ المحمودی ؛ نهج السعاده ؛ ج8 ؛ ص281 به نقل از العدد ـ حجازی خسرو شاهی ؛ دُرر الاخبار ؛ ص306 و...
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الزینب
🔹 #یا_عقیله_العرب
🔹 #شام_غریبان
تن خسته ، دل شكسته ، غمش بي شماره بود
بسته ز هر طرف به رخش راه چاره بود
شد باز راه آب ، ولي دختِ بوتراب
بي تاب ، چون رباب ، بر آن شير خواره بود
او بي خيالِ بردنِ خلخال و گوشوار
اُمّيدوارِ جستنِ يك گاهواره بود
چون لاله ، داغ بر روي قلب شكسته اش
از لاله گوشِ پاره ي بي گوشواره بود
او ديده بود غارت معجر به چشمِ خويش
شورِ نشور ، در برِ او آشكاره بود
دامان دختران بلا ديده ي حسين
از شعله هاي خيمه گهش پرشراره بود
بس گشته بود در پيِ اطفال گمشده
در تن ، توان نداشت ، نَفَس در شماره بود
آن يادگار فاطمه ، نزديك علقمه
ديده ، ز ديدنِ قمرش ، پر ستاره بود
از سوز سينه ، روضه ي هجده عزيز خوانْد
چشمش پر آب در غم ايشان ، هماره بود
بر دوش داشت بارِ پرستاري از كسي
كاو را به ظرفِ دل ، ز پيمبر ، عصاره بود
زينب گهي به حالت او ، گه به كودكان
در قتلگه گهي به حسينش نظاره بود
مي ديد گِرد كعبه ي حُرمت شكسته اش
نيزه شكسته ، سنگ ، فزون از شماره بود
بر سينه ي مطهّرش از تازه نعل ها
صد ها نشان ز كينه ي ده تن سواره بود
انگشتري ، امام سليمان نداشتي !
انگشت را به خنجرِ ( بجدل ) اشاره بود
خواهر زپا نشست و برادر به روي دست
بگرفت ، گر چه پيكرِ او پاره پاره بود
بوسيد حنجري كه ز خنجر ، نشانه داشت
وز داغِ آن شرر به جگر ، سنگ خاره بود
گفت : اي خدا ! ز آل محمد قبول كن
قربانيِ ره تو ، به شامم ستاره بود
بين دو آب ، با دو لبِ تشنه شد شهيد
مردي كه بحر رحمتِ او بي كناره بود
ذبح عظيم و فديه ي پورِ خليل ، اوست
ز اين كشته ، زندگانيِ قرآن ، دوباره بود
اي ( ايزدي ) عنايت روح القدس ، تو را
همراه در سرودن اين سوگواره بود
به #استقبال #استادم_حاج_علی_انسانی ...
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحیدر
🔸 #ساقی_کوثر
🔹 # فاتح_خیبر
🔸 #اسد_الله_الغالب
🔹 #علی_بن_ابیطالب
💐 #قسمت_آغازین_قصیده_آفتابیه
💐 #دسته_گلی_تقدیم_مولایم_علی علیه السلام
شاعر: #حاج_امیر_ایزدی
ای برقِ ذوالفقارِ تو را مظهر ، آفتاب
در آسمان تو راست ثناگستر ، آفتاب
تا در سما مدیحِ تو خوانَد بر اختران
هر دم کند قصیدة نُو از بر ، آفتاب
یک لحظه بی ولایِ تو از پشت کوهها
بیرون نکرده بهر تجلّی ، سر ، آفتاب
چون در مدارِ مهرِ تو شد مهر ، پایدار
در تیرگی است مشعلِ روشنگر ، آفتاب
بی حبّ تو اگر به فلک ، جلوه گر شود
بیند ز نارِ خشمِ خدا ، کیفر ، آفتاب
از کعبه رخ نمودی و نورت جهان گرفت
آنسان که سرزند سحر از خاور ، آفتاب
دیوار کعبه باز شد از بهرِ مادرت
تابید از تو در حرمِ داور ، آفتاب
خورشیدِ آسمان امامت تویی که هست
از ذرّه نیز پیشِ رُخَت کمتر ، آفتاب
قَدْرِ تو آن قَدَر که سزد در کمالِ فخر
بر سر نهد ز خاکِ رهت افسر ، آفتاب
هستی ابوتراب و تراب از تو مفتخر
کآمد به چاکرانِ درت نوکر ، آفتاب
از ردّ شمس ، بر همه گردید آشکار
امرِ تو راست بندة فرمانبر ، آفتاب
گر نورِ اوست در همه آفاق ، جلوه گر
بر سر گرفته سایه ای از قنبر ، آفتاب
میرِ حُنین و بدری و وقتِ مصافِ خصم
سر باز تو است مهر و مه و اختر ، آفتاب
از حمله های حیدریِ تو ، دری ندید
تابید بعدِ جنگ چو بر خیبر ، آفتاب
در رزمگاه ، تافت به اعجازِ ذوالفقار
گاهی به نعشِ مرحب و گه عنتر ، آفتاب
سر لشگرِ سپاهِ رسول خدا ، تویی
سربازِ کوچکی است در این لشگر ، آفتاب
بر خیلِ روبهان زدی ، ای شیر ، یک تنه
این زَهْرِه را ندیده ز شیرِ نر ، آفتاب
عین الله است چشمِ تو ، دستت یَدُاللَّه است
فرشِ قدومِ تو است به هر معبر ، آفتاب
« دندان تابناکت و رخسار چون مهت
این بر ستاره خنده زند آن بر ، آفتاب »
« هر جا که روی ماهِ تو طالع شود ، بُوَد
با آن همه ضیاء ز سُهی کمتر ، آفتاب» [1]
« خاکی که سایة تو اَش از خاک برگرفت
در نقره گیردش قمر و در زر ، آفتاب »
« در بارگاهِ جاهِ تو قندیل ، آسمان
در روضة معطّرِ تو مجمر ، آفتاب » [2]
صاحب لوای احمد و ساقیّ کوثری
از کوثرِ ولای تو زد ساغر ، آفتاب
توبا حقیّ و با تو بُود حق ، عَلَی الدّوام
نَبْوَدْ از این حقیقت ، روشنتر ، آفتاب
با دست خویش ، وصله به کفش و ردا زدی
آن وصله را به فرق ، کند افسر ، آفتاب
آن دلبری که با نظری ، دل بری ز خلق
کس پیشِ حُسنِ تو ندهد دل بر ، آفتاب
« آن سروری که بهرِ نمازش ز باختر
آوَرْد باز ، معجزِ پیغمبر ، آفتاب »
« رایت اگر سکونِ فلک اقتضا کند
بر زورقِ سپهر شود لنگر ، آفتاب » [3]
روز غدیر کرد به تبریک ، در رهت
هر پَرْتُوَش نثار ، دو صد گوهر ، آفتاب
بودند مهر و ماه ، قرین در غدیر خم
با ماهتاب بود چو بر منبر ، آفتاب
دیدند خَلْق ، دستِ تو در دستِ عقل کل
آنسان که دید از فلک این منظر ، آفتاب
ز امرِ حقت ، رسول ، ولی خوانْدْ ، یا علی
بشنید این کلام ، چو بحر و بر ، آفتاب
تا کور ، چشمِ خصمِ تو گردد در آن میان
ز انجم ، سپند ریخته در مجمر ، آفتاب
دارم یقین چو زُمرة حجاج ، با شعف
بیعت نموده یکدله با حیدر ، آفتاب
با حُکمِ انتسابِ تو ، تکمیل گشته دین
قرآن یکی گواهِ من ، آن دیگر ، آفتاب
نعمت ، تمام گشت به یُمنِ ولایتت
بگرفته از ولایتِ تو زیور ، آفتاب
آن روز ، حق به مکتبِ اسلام شد رضا
چون مومنین بُود به همین باور ، آفتاب
ای کشتیِ نجاتِ بشر ، ناخدای صبر
انداخته به ساحلِ تو لنگر ، آفتاب
تا بنده است بهرِ تو تابنده در فلک
بی مُهرِ مهرِ تو است یقین ابتر ، آفتاب
از پاک سیرتان همه وصفِ تو می شنید
وقتی که می گذشت ز هر کشور ، آفتاب
ای قاری کتابِ خدا ، قبل از نزول
از دوستیِّ تو شده روشنگر ، آفتاب
گرمِ صلات بودی و دادی زکات را
در دستِ تو است حلقة انگشتر ، آفتاب
شمع هدایتیّ و به گِرد تو می زند
پروانه وار ، بهر طوافت پَر ، آفتاب
« دستِ تو چون محیط و در آن آسمان ، صدف
در این صدف ز ریزش تو گوهر ، آفتاب »
« در قلزمِ جلال تو ، فُلکی است نُه فلک
کاورا بُود به وقتِ سکون لنگر ، آفتاب » [4]
تو کیستی ؟ که گر ندهی رخصتِ ظهور
ظاهر به چشم کس نشود دیگر ، آفتاب
بشنید در کشاکشِ صفین بارها
مدح تو از صحابة پیغمبر ، آفتاب
تکبیر گفت در فلک آن روز پُر ز سوز
با دیدنِ مبارزة اشتر ، آفتاب
قرآن تویی ، نه آنچه به نی کرد عمر و عاص
بر یاریِ معاویة دون در ، آفتاب
هرگز ز رجس ، پاک نگردد عدویِ تو
تابد هزار قرن به خاکش گر ، آفتاب
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 بالمس لینک زیربه #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
33.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الحسن علیه السلام
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#اصفهان_کوهپایه
#مسجد_الزهرا علیهاالسلام
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #یا_خدیجه_الکبری
🔸 #ام_المومنین
سلام من به خديجه كه پاك طينت بود
سپهرِ مهر و خروشان يم كرامت بود
عزيز دخت حجازي كه سرفراز از او
قريش؟ قوم عرب؟ نه! كه كلّ خلقت بود
زني، نكو پدرانش، شجاع و كفر ستيز
به خيرخواهيِ شان، بين خلق، شهرت بود
همه ز نسل خليل و ذبيح مي بودند
كه بر شريعت اجدادشان، عقيدت بود
خجسته دخت " خويلد" كه دخت و مادر او
بنام "فاطمه" هر يك، ستوده خصلت بود
عفيف بوده و از پيروان دين حنيف
نمونه مادرِ او كه صدف به عصمت بود
"اسد" كه بود كه بر او جد، بُد از جوانمردان
ورا به زمره ی "حلف الفضول" بيعت بود
از آن پدر، پسري چون خويلد آمده است
كه در ديار عرب شهره در شهامت بود
نوشته اند كه "تُبَّع" بزرگ شاه يمن
كنار لشكريانش كه بي نهايت بود
به مكه آمده تا كعبه را كند ويران
همان حريم كه همواره اش قداست بود
خويلد آمد و دادش خبر زخشم خدا
كه او خود از "حُنَفا" پيرو حقيقت بود
پي مذاکره، تنها به نزد تُبَّع رفت
از آن سپاه نترسيد و با صلابت بود
وليك شاه يمن، حكم حمله صادر كرد
مريض بود دلش، فكر هتك حرمت بود
خيال داشت حجر را برد به كشور خویش
به خادمين حرم، قصد او، جسارت بود
چو ديد پور اسد، روبهان دلير شدند
بدون فايده آن پند و آن نصيحت بود
چو شير آمد و شمشير كج گرفت به كف
به پاي كرد قيامت، كه راست قامت بود
چنان خليل خدا، پشت بتگران بشكست
خويلدي كه جلودار و با درايت بود
اگرچه چند قريشي حمايتش كردند
وليك يك تنه، غالب بر آن جماعت بود
ز جانفشاني او، كعبه حفظ شد آنروز
وگرنه منهدم آن خانه ی هدايت بود
خديجه، شاخه اي از آن درخت پربار است
كه ميوه اش همه نور و بري، ز ظلمت بود
گسسته بود ز زشتي و ناپسندي ها
سزاش نام خديجه به واقعيت بود
زني مجلّله و بانويي محجّبه بود
مرام نامه ی او پاكي و صيانت بود
در آن زمان كه زنان را نبود جايگهي
ميان جامعه اي كه غريق شهوت بود
در آن ديار كه بس زن، به كوچه پس كوچه
به روي سردرشان، پرچم و علامت بود
ميان جامعه بودش حضور پر شوري
به كوچه كوچه مكه از او حكايت بود
از اينكه پاك وجود است و معدن جود است
نه دوست! بل به لب دشمنش، روايت بود
از او به خانه هر بي نوا، نوايي بود
از او به سفره ی ايتام، نور و نعمت بود
شدي ز حجب و عفافش به طاهره مشهور
به موسمي كه عرب مست جاهليت بود
به پاك دامني اش كبريا گواهي داد
قسم به كوثر قرآن، يم طهارت بود
خدا ز لطف به او ثروت فراوان داد
به هركه هرچه دهد حق، يقين زحمكت بود
زني كه كارگزاران بي شمارش بود
زني كه سود فراوانش از تجارت بود
به شهرهاي زيادي، زبانزد اقوام
سخن ز داد و ستدهاش با عدالت بود
زني كه جز شرف خانوادگي و جمال
كمال داشت و از صاحبان ثروت بود
ز صاحبان زر و زور خواستگاران داشت
چرا كه نادره ی عصر و با اصالت بود
بجز سران قبائل، چه تاجران بزرگ
به خواستگاري وي رفته، فكر وصلت بود
جواب رد به همه داد و دم زد از عشقي
كه از مجاز نبود و همه حقيقت بود
نمود خواستگاري ز مرد والايي
كه بر تمامي خلقت، ورا شرافت بود
اگرچه كارگزار خديجه بود آن مرد
دل خزان زده اش را بهار رحمت بود
سپرد دست خودش را به قلب آقايي
كه شهرتش به نگهداري از امانت بود
پسرعموي خديجه، بهين مشاورِ وي
كه كاهني "وَرَقِه" نام و با ديانت بود
هميشه ديده ی تكريم بر محمد (ص) داشت
نفس نفس همه در انتظار بعثت بود
ز خواندن كتب انبياء ، علي التحقيق
دم از نبوت او مي زد و حقيقت بود
مدام نزد خديجه ز مصطفي مي گفت
خديجه نيز دلش شاد از اين روايت بود
خلاصه پيش قدم شد به عشق ورزيدن
به خسروي كه به خلقت خجسته علت بود
به مجلسي كه بياراست بهر گفتن راز
خديجه، محو محمد(ص) بدان جلالت بود
ز صدق گفت كه : "مملوكه ی تو هستم من"
به خواجه ی دو جهانش خيال خدمت بود
تو را به كعبه قسم مي دهم مرا بپذير
الا؛ كه كون و مكانت، رهين منّت بود
این قصیده تقریباً دویست بیت دارد و تماماً منطبق با تاریخ و روایات است.
فرازهای دیگری از آن نیز تقدیم خواهد شد و نسخه کاملش در #وبلاگ بارگذاری شدهاست.
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسن
🔹 #کریم_اهل_البیت
🔸 #سبط_اکبر
🔹 #ایها_المجتبی
🔸 #حُسنِ_خُلق
باز امشب ، غرق در نور است دل
در هوای جلوه ی طور است دل
مرغِ جان ، سوی مدینه پر زند
پر به شوق شهر پیغمبر زند
دل شده پُر از هیاهوی حسن
مثنوی ، گل کرده از بوی حسن
اوست از حق ، وارث خُلقِ عظیم
شُهره در بینِ کریمان ، بر کریم
بی گمان ، او اُسوه ی اخلاق بود
حُسنِ خُلقش ، شُهره ی آفاق بود
کهکشان درکهکشان ، فضل است و علم
سینه ی بی کینه اش ، دریای حلم
در خبـر باشد یکی از اهلِ شام
در مدینه شد مُواجه ، با امام
او ز بَد گوییّ ( بوسفیانیان )
داشت بغضِ عترت و قرآنیان
بی سبب از آلِ حیدر ، کینه داشت
سنگ بر کف ، جنگ با آیینه داشت
الغرض چون با حسن شد رو به رو
لعن و نفرین کرد بر آن نیکخو
گر چه لعن و ناسزاهایش شنفت
زاده ی زهرا به او پاسخ نگفت
آنقَدَر بر گفته هایش داد گوش
تا وی از یاوه سرایی شد خموش
پس حسن آن اُسوه ی صبر و شکیب
گفت او را : گوییا هستی غریب
کرده ای در موردِ ما اشتباه
هر چه می خواهی ، کنون از ما بخواه
چیزی ار خواهی ، عنایت می کنیم
راه اگر پُرسی ، هدایت می کنیم
گر نـداری یار ، یارت می شویم
بینِ غمها ، غمگسارت می شویم
گر بخواهی مطلبی ، مطلب دهیم
گر پیاده مانده ای ، مرکب دهیم
گر به دامِ جوع ، گردیدی اسیر
ما تـو را از لطف ، گردانیم سیر
گر نداری جامه ، تن پوشت دهیم
بر سرت ، دستارِ شایسته نهیم
گر که محتاجیّ و سر تا پا نیاز
بی نیازت می کنیم و سرفراز
گر تو را راندند ، راهت می دهیم
در حریمِ خود ، پناهت می دهیم
حاجت اَرْ داری ، روا خواهیم کرد
درد اگر داری ، دوا خواهیم کرد
ای سفر کرده ز شهرِ خویشتن
تا زمانی که کُنی عزمِ وطن
بهتر است ، اینکه شَوی مهمان ما
در کنار سفره ی احسان ما
چونکه باشد جایگاهِ ما رفیع
خانه و مهمانسرای ما وسیع
مردِ شامی چون شنید این پاسخش
اشکِ خجلت گشت جاری بر رُخَش
شرمگین گردید ز آن حلم و شکیب
گشت با حق آشنا ، مرد غریب
پس گواهی داد : کز حیّ مبین
مجتبی باشد خلیفه در زمین
شد مُریدِ مجتبی آن شخص وگفت
این حقیقت را کز او باید شنفت
حق بُوَد آگه ، کدامین خاندان
هست لایق بر رسالت ، در جهان
اللَّه ! اللَّه ! این خلافت بر شما
می سزد ، ای اهل بیت مصطفی
گفت : در دل بود پیش از این مرا
دشمنی ، با مرتضی و مجتبی
آنچه را گفتم ، همه از جهل بود
گفته های عدّه ای ، نا اهل بود
حالیا گردید ، قلبم منجلی
از تولای حسن ، حبّ علی
نَک چو دانستم ره و بیراهه چیست
کس چو ایشان نزدِ من محبوب نیست
آمد و گردید مهمان حسن
در کنار خوانِ احسان حسن
چون دلش شد آشنای اهل بیت
معتقد شد بر ولای اهل بیت1
( ایزدی ) را حبّ ایشان در دل است
بی تولّاشان عبادت ، باطل است
من کی ام ؟! دلداده ی پیغمبرم
دوستدارِ دوستانِ حیدرم
آستان بوسِ حریم اهل بیت
سائلِ کوی کریم اهل بیت
پي نوشت :
1 ـ ابن شهرآشوب ؛ مناقب آل ابی طالب ؛ ج3 ؛ ص184 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج43 ؛ ص344 و همچنین جلاء العیون (ترجمه) ؛ ص544 ـ شیخ عبّاس قمی ؛ الانوار البهیه ؛ ص89 ـ علامه مستنبط ؛ القطره (ترجمه) ؛ ج2 ؛ ص458 ـ آیت الله وحید خراسانی ؛ منهاج الصالحین ؛ ج1 ؛ ص317
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسن
🔹 #کریم_اهل_البیت
🔸 #سبط_اکبر
🔹 #ایها_المجتبی
🔸 #مثنوی_دشمن_بیرحم
( شیخِ حلّی ) در کتابِ ( اَلعَدَد )
نقل کرده ماجرایی مُستند
شخصی آمد در حضورِ مجتبی
گفت : کای فرزند پاک مرتضی
می دهم سوگندت اکنون بر کسی
کاو جلال و شوکتت داده بسی
آنکه بر شخصِ تو داده بی شفیع
رتبه ای همچون امامت ، بس رفیع
دستگیر از من ، ز پا افتاده ام
صبر و تاب و طاقت از کف داده ام
دشمنی دارم ، مرا آزرده است
آبرویم ، نزد مردم بُرده است
بر ضعیفان می کند ظلم و ستم
حیله ها بندد به کارش دم به دم
نَه به طفلان رحم دارد در مرام
نَه به پیران می گذارد احترام
چون شنید این گفته ، میرِحق پرست
لحظه ای برخاست از جای و نشست
گفت : نام دشمنِ خود را بگو
تا بگیرم انتقامت را از او
گفت : ای بیچارگان را چاره ساز
دشمنِ جانم بُوَد فقر و نیاز
سبطِ پیغمبر چو خصمِ وی شناخت
چاره ای بر کارِ او از لطف ساخت
غنچه ی لبهایِ آن حضرت شکفت
رو به سوی خادمش بنمود و گفت
هر چه کز نقدینه در کاشانه هست
آنچه دینار و درم ، در خانه هست
جمله را تقدیم بر این مرد کن
راحتش از داغ و رنج و درد کن
خادم از امرِ ولیّ کردگار
داد دِرهَم بهرِ وی پانصد هزار
شخصِ مسکین خاطرش خشنودشد
شُکر گویِ آن عطا و جود شد
پس عزیز فاطمه دادش قسم
بر خداوند رحیم و ذوالکرم
گفت : اگر این دشمنِ بیدادگر
کرد بر تو حمله یک بارِ دگر
باز بر این آستان ، بنمای رو
در برِ من داد خواهی کن از او
در مصافِ او ، پناه تو منم
آنکه باشد داد خواه تو منم2
( ایزدی ) این شیوه ی اهل کساست
که خـدا بر پاکیِ ایشـان گواست
هر که گوید رازِ دل را با حسن
رفع سازد مشکلاتش را حسن
این حسن ، آرامِ جان فاطمه است
راحت و روح و روان فاطمه است
دردها را او مداوا می کند
جزء را کُل ، قطره دریا می کند
آن زمان که چشم ها گریان بُوَد
هر که گرید بر حسن ، خندان بُوَد
این که باشد حیّ سبحان را حبیب
بود در کاشانه ی خود هم غریب
همسرِ نامهربان شد قاتلش
سوخت از زهرِ هلاهل ، حاصلش
لحظه ی تشییعِ جسمِ اطهرش
تیر باران کرد دشمن ، پیکرش
پي نوشت ها :
1 ـ جناب شیخ علی بن یوسف حلّی (رحمه الله) ، برادر علامه ی حلی (رحمه الله) و متوفّای نزدیک سنه 705 هـ . ق می باشد . کتاب العدد القویه از آثار اوست ، این کتاب شریف از مصادر بحار الانوار علامه مجلسی (رحمه الله) می باشد.
2 ـ شیخ علی بن یوسف حلی ؛ العدد القویه ؛ ص359 ؛ ح23 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج43 ؛ ص350 ؛ ح22 ؛ به نقل از العدد و ج74 ؛ ص235 و همچنین جلاء العیون (ترجمه) ؛ ص546 ـ الشیخ المحمودی ؛ نهج السعاده ؛ ج8 ؛ ص281 به نقل از العدد ـ حجازی خسرو شاهی ؛ دُرر الاخبار ؛ ص306 و...
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
44.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب المهدی
💐 #جمعه_های_مهدوی
🔸 #مهدویت
🔸 #ظهور
🔸 #او_خواهد_آمد
🔸 #انتظار_الفرج
🔸 #منجی
_شیعیان دوران گذشته چه عقایدی درباره مهدویت داشتند؟
_اصحاب ائمه، سراغ چه چیزی را از ایشان میگرفتند؟
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #مناجات
🔸 #شبهای#قدر
الا ! مُهیمنِ منّان ، مرا ببخش خدایا
رسید موسم غفران ، مرا ببخش خدایا
تویی دلیل و تو بُرهان ، مرا ببخش خدایا
منم گدایِ تو سلطان ، مرا ببخش خدایا
شدم به خوانِ تو مهمان ، مرا ببخش خدایا
تو گفته ای که بیایم ، دوباره رو به تو آرم
کنون رسیده ام از ره ببین چه زار و نزارم
ببین که دل به تو بستم ، گره گشایْ ز کارم
غریب ماندم و دانم ، کسی به جز تو ندارم
کسم تویی تو ز احسان ، مرا ببخش خدایا
اگرچه نامه سیاهم ، اسیر دام گناهم
دلم خوش است همیشه که می دهی تو پناهم
نگر به حال تباهم ، به اشک وناله و آهم
بیا به رشتة مهرت برون در آر ز چاهم
به رغمِ این همه عصیان ، مرا ببخش خدایا
اگرچه مُجرمِ پستم به جز تو را نپرستم
ببین که نقدِ جوانی ، هوس ربوده ز دستم
نَبُرده سود ز سودا ، به خاک تیره نشستم
هزار توبه نمودم ، هزار و یک بشکستم
شدم ز کرده ، پشیمان ، مرا ببخش خدایا
اگر دمی به خود آیم ، خجل ز چون تو خدایم
وفا نمودی و دیدی به فکرِ جور و جفایم
به بوستانِ عطایت هنوز گرم خطایم
عنایتی که نمایی ز حَبْسِ نَفْس ، رهایم
به سوز سینة سوزان ، مرا ببخش خدایا
قسم به جانِ عزیزان از آنچه کردم و دانی
ز فرط شرم ندارم برای عُذر ، زبانی
قسم به ذات و صفاتت مرا ز خویش مرانی
مباد ریزه خورت را به خوانِ لطف ، نخوانی
مرا بخوان سرِ این خوان ، مرا ببخش خدایا
منی که هیچ متاعی به غیرِ آه ندارم
زمان ، زمانِ رحیل است و زادِ راه ندارم
چرا ؟ چگونه نگریم ؟ که تکیه گاه ندارم
به قبر و تنگی و تاریکی اش پناه ندارم
سرِ پل و برِ میزان ، مرا ببخش خدایا
تو روی زشتی کارم ز لطف ، پرده کشیدی
هرآنچه پرده دریدم تو پرده را ندریدی
چو نانِ خلق بریدم تو نانِ من نَبُریدی
به پیشِ دوست و دشمن ، تو آبروم خریدی
به آیه آیة قرآن ، مرا ببخش خدایا
ز مهر ، بنده نوازا ! نگر به آه و فسوسم
بَدَم ولی ز دل و جان ، مرید خسرو طوسم
نفس زنم به هوایش ، پیِ انیسِ نفوسم
گه آستانِ بلندش گهی ضریح ببوسم
به مهرِ ماهِ خراسان ، مرا ببخش خدایا
دوباره شد شب قدر و دلم بهانه گرفته
به هر کجا که رسیده ز تو نشانه گرفته
به دیده راهِ نگه ، اشکِ دانه دانه گرفته
خدای من ! دلم از گردشِ زمانه گرفته
به حقِّ مهدیِ دوران ، مرا ببخش خدایا
قسم به ذاتِ ربوبی ، قسم به اسم جلاله
قسم به قطرة اشکی که گشته همره ناله
به کوچه های مدینه ، به ماجرای قباله
به نیشِ خارِ مغیلان به پای طفل سه ساله
به آبروی شهیدان ، مرا ببخش خدایا
به سیّد الشهدایی که داد گوهر خود را
به پیشگاهِ تو تقدیم کرد اکبر خود را
گرفت بر سرِ دستش علیّ اصغر خود را
به زیر خنجر دشمن نهاد خنجر خود را
به سر بریدة عطشان ، مرا ببخش خدایا
بر آن تنی که ز کینه به زیر سُمّ ستوران
شکست سینه و پشتش به روی خاک بیابان
به کهنه پیرهنی که ز جسم ناطق قرآن
ربود و مانْد سه روز آن بدن برهنه به میدان
به شور شام غریبان ، مرا ببخش خدایا
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الحیدر
#حیدر_کرار
#ساقی_کوثر
#امیر_المومنین
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#روز_۲۷_ماه_رمضان
#رحلت_علامه_مجلسی رضوان الله علیه
#حجت_الاسلام_سیدمحسن_حسینی
#داستانی_از_عظمت_علامه_مجلسی
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #توبه
🔹 #حضرت_حرّ
چون ز مشرق ، صبح عاشورا دميد
در مصافِ نور ، ظلمت صف كشيد
حقّ و باطل را شدي موضع عيان
خلق را آمد زمانِ امتحان
هر تني را بود در سر شورشي
زير خاكستر ، نهفته آتشي
ز آن ميان حرّ مانده در سوز و گداز
چاره مي جُست از خدای چاره ساز
او كه در رزم آوري آوازه داشت
دفترِ افكار ، بي شيرازه داشت
كوه پيكر ، لرزه همچون كاه داشت
سينه سوزان از شرارِ آه داشت
ديد خود را در كنار اهل نار
با دلِ درد آشنا در گير و دار
بر دو راهي مانده يك تن ز آن همه
بود از پايان كارش واهمه
سوي جنّت داشت راهي مستقيم
و آن دگر ره مي كشانْدش تا جحيم
پايِ لرزان بر سرِ آن ره بهشت
كز همان مي رفت تا باغ بهشت
رهسپار كعبه تا از دير شد
آشنا را يار و خصمِ غير شد
جانب جانان خود از جان شتافت
عاقبت دلداده را دلدار يافت
نزد ثار الله ، آن روشن ضمير
در فكند از شرمساري ، سر به زير
لب فرو بست از سخن امّا به عين
اين زبانِ حال بودش با حسين
تشنه ي مهرم ، مرا سيراب كن
برفروزان شمعِ جانم آب كن
شافعم نزد هو المحبوب باش
با تو بد كردم ، تو با من خوب باش
فاش مي گويم به موج اشك و آه
روسياهم ، روسياهم ، روسياه
اي مرا در نااُميدي ها ، اُميد
اين سياهي را ز رحمت كن سپيد
كن دعا ، اي پاره ي قلب رسول
توبه ام در نزدِ حق اُفتد قبول
چون حسینش دید در سوز و گداز
بست راه غم به او با رويِ باز
گفت : أهْلاً مرحبا خوش آمدي
نزدِ ما ، اي حرّ ما خوش آمدي
چشمِ وی با حُر هزاران راز گفت
بس حقيقت ها كه با او باز گفت
گفت : بالا گير سر بي واهمه
سود دادت ، احترامِ فاطمه
از چه اينسان بيقراري مي كني ؟
اشك غم بر چهره جاري مي كني ؟
ما تو را بخشيده بوديم از نخست
اين چنينت ديده بوديم از نخست
نيست كارِ ما بجز جود و عطا
چشم پوشي مي كنيم از هر خطا
خاندانِ ما كرامت پيشه است
نخلِ بخشش را به معني ريشه است
دست بر اين نخلِ بار آور بگير
سر خطِ آزادي از داور بگير
مُذنبي ؟ فرموده حق : (( لا تَقْنَطوا ))
توبه كردي ، گشته اي محبوبِ هو
حر از اين برخوردِ شه ، مسرور شد
غرق در بحرِ عميقِ نور شد
گفت : اي روح و روان در جسم من
اي مُسمّا از تو جُسته ، اسم من
بارِ اوّل من رهت را سد شدم
امتحان دادم ، وليكن رد شدم
حال خواهم اذن كز اين آزمون
با دعايت ، سر بلند آيم برون
رخصتم فرما كه جانبازي كنم
سر دهم و آنگه سرافرازي كنم
از امامش یافت اذنِ كارزار
كرد بر احزابِ شيطان كار ، زار
تيغِ او سرها به دور از تن فكند
صاعقه بر خرمنِ دشمن فكند
هر كجا كاو يافت در ميدان قرار
دشمنش برداشت بانگِ الفرار
ناگهان از دستِ خصمِ جاني اش
سنگي آمد ، خورد بر پيشاني اش
دست از جنگ و جدل برداشت او
پا به راهِ خيمه گه بگذاشت او
او كه از خون ، رويِ ماهش هاله داشت
در كنارِ خيمه ها اين ناله داشت
آه ! يا زينب حلالم كن دگر
فارغ از فكر و خيالم كن دگر
بين چه سان رو كرده ام در محضرت
راضي از من شُو ، به حقّ مادرت
زينب كبري به حالش گريه كرد
پس دعا فرمود بر آن راد مرد
بار ديگر حر رهِ ميدان گرفت
تا كه از هشتاد پيكر ، جان گرفت
بهر جنگش چون كسي يارا نداشت
خيلِ دشمن پا به ميدانش گذاشت
لشگري بر گردِ او بستند صف
ضربه ها بر او زدند از هر طرف
تا كه در مقتل به جسمي چاك چاك
صورت خونين نهادي رويِ خاك
حر كه باز از رهبرش شرمنده بود
ديده بست و بر شهادت لب گشود
ناگهان در لحظه ي جان دادنش
حلقه شد دستي به دُورِ گردنش
چشمِ از خون بسته را حر باز كرد
صحنه اي ديد و به هستي ناز كرد
ديد بنشسته به بالينش حسين
آن عزيز ذاتِ حق در نشأتين
بار آخر گفت : كاي سبط رسول
توبه ي اين عبد عاصي شد قبول ؟
پس حسینش گفت : آري ، شاد باش
از خرابي رسته اي ، آباد باش
اي تو در گنجينه ام رخشنده دُر
مادرت نيكو نهاده نامِ حر
از دمِ ميلاد ، تو آزاده اي
بلکه آزاده ز مادر، زادهای
حر ز غم ها رسته و دلشاد شد
مرغِ روحش از قفس ، آزاد شد
نام نيكش ثبت در تاريخ گشت
آنكه بر او تاخت ، خود توبيخ گشت
(( ايزدي )) از بحرِ معني دُر بگير
راهِ توبه پيش ، همچون حُر بگير
🔹 برای مشاهده سایر سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه
#روز_جهانی_بقیع
#هشتم_شوال
#البقیع_لنا
#سالگرد_تخریب_بقیع
#حاج_حسن_خلج
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه
#روز_جهانی_بقیع
#هشتم_شوال
#البقیع_لنا
#سالگرد_تخریب_بقیع
#حجت_الاسلام_والمسلمین_یزدانی
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه
#روز_جهانی_بقیع
#هشتم_شوال
#البقیع_لنا
#سالگرد_تخریب_بقیع
#توضیحات_تاریخی_بقیع
🔹 برای مشاهده سرودههای #حاج_امیر_ایزدی_همدانی میتوانید با لمس لینک زیر #وبلاگ شخصی ایشان را ببینید.
🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com
🔹 با لمس لینک زیر به #کانال ما بپیوندید:
🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14
🟤 لطفاً برای #نشر_معارف_شیعی و #مناقب و #فضائل_اهل_البیت علیهم السلام و #اشعار_آیینی این کانال را به دوستان خود معرفی کنید.
🤲 التماس دعای فرج.