eitaa logo
کانال امیررضا رشیدی
219 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
2 فایل
به نام خدا * به یاد خدا * و برای خدا اشعار و نوشته ها #امیررضا_رشیدی #افتخارات #مرور_خاطرات #کلیپ_های_صوتی_و_تصویری #اطلاع_رسانی_برنامه_ها #دوربین_نامحسوس ارتباط: https://eitaa.com/ArR1387
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد نیست شایسته‌ی هر کس که بَرَد نامش را نام او در خور لب‌های مؤدَب باشد هرکسی مذهب و آئینی و دینی دارد زینبی هرکه شود، صاحب مذهب باشد تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند شام گیرم که پر از خیبر و مَرحَب باشد قُرب، همسویی عشق است و جنون در مقصود هرکه با اوست از افراد مقرب باشد او نشان داد که عزت ز مَذلت دور است به اسیری برود، باز مُحَجَّب باشد...
هر چند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی به باشکوهی زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداریِ دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است مستی، همان حقیقت مستورِ زینب است آباد، خانه‌‌ای که در آن نور زینب است قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی ﻋﻘﻴﻠة العرب، از عشق، دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلفِ یار و گرفتار می‌کند از چشمِ یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب، شنیدنی‌ست... ✍
خورشید حِلم، شمع شبستان زینب است دریای صبر، بنده‌ی طوفان زینب است اسلام، زیر سایه‌ی ایمان زینب است با این حساب، شیعه مسلمان زینب است او رتبه‌دار مبحث علم از قدیم شد مابینِ طورِ اهلِ تفکر، کلیم شد در درس دادنِ به ملائک سهیم شد جبریل نیز طفلِ دبستان زینب است بی ذکر او به وادی عترت نمی‌رسیم بی اذن او به گریه‌ی هیئت نمی‌رسیم بی حُبِّ او به سردرِ جنّت نمی‌رسیم دَخْلِ بهشت در پیِ دُکّان زینب است در کوچه‌ی کرامت او کاسه‌ها پُر است از طبخ روزمَرّه‌ی او، ظرف ما پُر است این سفره‌ای که دور و بر آن گدا پُر است تولیَّتَش به دست حَسَن‌جانِ زینب است این شور، در محیط دلم انقلاب کرد زهرا گرفت دست گدا را..، ثواب کرد ما را برای نوکری‌اش انتخاب کرد این شیعه‌خانه‌‌، کشورِ ایرانِ زینب است با بالِ اشک، هیچ نمانده‌ست تا دمشق آن‌قَدْر اهل گریه کشانده‌ست تا دمشق! ما را خودِ سه‌ساله رسانده‌ست تا دمشق یعنی رقیّه تعزیه‌گردانِ زینب است ای زائر حسین! به او احترام کن پای برهنه حجِّ خودت را تمام کن بین نجف به سیّده زینب سلام کن ایوان‌طلا نمایش ایوانِ زینب است در وقت رزم، واژه‌ی او مثل خنجر است از هرچه تیر و نیزه و شمشیر، بهتر است زِیْنِ اَبی که زینبِ کرارِ حیدر است! نام «علی» مدال محبان زینب است هنگام خطبه‌خوانی او، آفتاب شد دنیا به ترک‌کردن ظلمت مُجاب شد کاخ یزید روی سر او خراب شد شام سیاه،‌ عرصه‌ی جولان زینب است در کوچه‌های کوفه دل مضطرش شکست در زیر دست و پای اراذل پرش شکست نزدیک خانه‌ی پدر او، سرش شکست تا روز حشر، شیعه پریشان زینب است بزم شراب بود و دل قرص ماه ریخت خاکستری که روی سری بی‌گناه ریخت با چوب خیزران زد و دندان شاه ریخت این‌ چو‌ب‌خورده، قاری قرآن زینب است ✍
تقدیم به مدح هرکس که مقرر شده بر لب باشد حق بده بر لب ما صحبت زینب باشد نیست شایسته‌ی هر کس که بَرَد نامش را نام او در خور لب‌های مؤدَب باشد هرکسی مذهب و آئینی و دینی دارد زینبی هرکه شود، صاحب مذهب باشد تیغ حیدر به زبان دارد اگر دم بزند شام گیرم که پر از خیبر و مَرحَب باشد قُرب، همسویی عشق است و جنون در مقصود هرکه با اوست از افراد مقرب باشد او نشان داد که عزت ز مَذلت دور است به اسیری برود، باز مُحَجَّب باشد... ✍