eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
216 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیداݧ بر خنده ڪردند بہ بهاراݧ زنـــــده کردند بہ زیرلب بگفتـا با خــود شہیداݧ لالہ را ڪردند 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @Ammar_noghtezan
...! نیستم برایت بمانم ! نیستم برایت باشم ! نیستم برایت قلم بزنم ! نیستم که برایت بمیرم ! مرا ببخش😔 با همه نقص هایم ...! با تمام ...! لیاقت ندارم ولی ... دل که دارم ...!!! دلــــم میخواهد ... ڪجایے⁉️ کـــــــــــــم آورده ام.... می دانی ؟😭😭 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🌷🌷🌷🌷🌷 پنجم مهر ۱۳۹۰ وارد دانشگاه امام حسين(علیه السلام) شد و رخت رزمندگی به تن كرد. دوراني را شروع كرد كه او را تا بالا برد. «هميشه می گفت نكند ما به اندازه‌ای كه حقوق دريافت می كنيم به همان اندازه كار نكنيم؟ همين كه در خدمت می كنيم و توفيق خدمت در اين نهاد را داريم بايد را شاكر باشيم و حقوق و مزايا كمترين چيز برای ماست.» او كه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ دختر عمويش را به همسری برگزيده بود، كمتر از سه ماه بعد در اول ارديبهشت سال ۱۳۹۵ عازم شد. خاطره ای در مورد شهید: «پشت بيسيم شنيديم كه يكی از نيروهای پارچه‌ای به دست گرفته و روی خط خودنمايی می كند. ، قناسه (دراگانوف) درخواست كرد. با قناسه او را زد و به درك واصل كرد.»👌 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
ذنب قتلت نوجوان 17 ساله ای که منافقین به فجیع ترین وضع به شهادت رساندند سید مهدی رضوی 5 مرداد 67 مرصاد @Ammar_noghtezan
💜💥💜💥💜💥💜 گفتم : قلبم❤️ شوق ندارد ! گفت : مراقب باش ... اَلعَین بَریدُ القَلب ؛ چشم رسان دل است . 🌙 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همه دوستان التماس دعا ... 🏴 یا ش ه ا د ت روزی‌تان 🤲 فرقی نمی‌کند، هرگونه که او پسندید ... شما آماده‌اید؟ 👈 به چهره‌ها خوب نگاه کنید @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
📸 و پدر عزیزشان هردو قطعا👌 ساکن ♦️شهید سلیمانی: من میدهم پدرم در طول عمر یک گندم حرام وارد زندگی اش نکرد❌ 🔸حاج قاسم سلیمانی با لقمه مرحوم پدرش سردار دلها شد. از این پدر، پسر چنین باید😍✅ @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🔹آرزو ازش پرسیدم: از رفیقا شنیدم آرزوی داری ... درسته؟ لبخندی زد وگفت: من برای شهادت التماس میکنم😭 آرزو دارم مانند اباعبدالله(ع)بدون کفن بشم 💔 من عاشقانه التماس میکنم که مفقودالاثر بشم😔 به اینجا که رسید صحبتش رو قطع کردم.... گفتم: خوب... شهادت آرزوی خوبیه🌷 ولی چرا دوست داری مفقودالاثر بشی؟... سرش رو انداخت پایین و با حالت بغض گفت: تا زمانیکه قبر حضرت زهرا(س) بینشان هست من هم دوست دارم شهید مفقودالاثر بشم💔😭🌷.......... @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❤ ✨🥀 یک روز یک تفنگ بادی دادم دستش، برای شکار گنجشک تا ساعت ۹ شب هر چه منتظرش شدیم، به خانه نیامد. مادرش خیلی تشویش داشت. گفت: برو، ببین بچه کجا رفت. من کمی اوقات تلخی کردم و گفتم: می خواهم بخوابم بعد از چند دقیقه دیدم از لای لحاف نامه ای بیرون افتاد. روی آن نوشته بود: آقاجان! منتظر من نباش رفتم جبهه.  :پدر بزرگوار شهید🌹 🌷 🌷 :۱۳۴۸/۰۱/۰۱ بهشهر 🕊 : ۱۳۶۵/۱۱/۰۸ شلمچه هدیه به ارواح مطهر شهدا 🌷 ‍‍ •◦ೋ•◦❥•⚘◦ೋ•┄┉╯ مردان الهی بچه پاک مامان و بابا بودن شیر جبهه ها و ترس ولرز بر پیکر خصم بودن چنان شجاع و بی بدیل بودن که دشمن راه هراس ز انان دگر نبود و شهید حسینعلی از تبار بهشهر در شلمچه و در عملیات کربلای پنج به خیل شهیدان انقلاب اسلامی پیوست و نامش جز سرداران بی ادعا آسمان شهادت در راه ولایت جاودانه ماند روحش شاد و یادش گرامی باد سروش .ش
🍃چمران کاوشگر ژرفای جاذبه و چگالی و اتم. بحث علمی نیست اشتباه نکنید، چمران جستجوگر جاذبه ، چگالی وجود و اتم وجوب خداست. 🍃آنقدر رفته و گشته که یا خود را بیابد یا را. گرد دنبال مظلوم از آمریکا و جاذبه‌اش گشته و ایستاده بر بلندی های جولان، اسلحه بدست و دوربین بر چشم، بذر پاشید و برگشت در دیاری که اولین نفس را بالا کشید و خاکش را لمس کرد. چسبیده به تفکر و خودباوری از جدا شد و چسبید ب امام، امام موسی. 🍃آمد و باز ایستاد بر بلندی های ، و سنندج تا نشان دهد راه رهایی جز دست بر سر زانو زدن اتّکا به خود نیست. 🍃چمران، علی شناس بود. زمانی ک مثل بر قله علم ایستاده بود دست بر سر یتیم میکشید و مانند شمع دور آنها میگشت و نفس خود را آب می‌کرد تا سرکش نشود، توان زندگی مرفه را داشت اما مثل علی بر خاک سر میگذاشت و بر زمین می‌خوابید، مانند علی درایت و شجاعت جنگی داشت اما با همه رئوف رفتار می‌کرد و آخر هم مثل علی خدا را با همه عمق وجودی‌اش در آغوش کشید پس از عمری معروف به این که اگر خداشناس هستی همه را باید در علی جویا شوی. ✍نویسنده: 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۸ اسفند ۱۳۱۱ 📅تاریخ شهادت : ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا. قطعه ۲۴ 🌹🍃🌹🍃
🌱قلم، تاروپود کاغذ را می‌پیماید و ولادتت در خوشه های زمستان را به تصویر می‌کشد. 🌱طلوع عاشقانه ات، آغازی شد برای پلی دیگر به سوی خدا لابلای لایه های زندگی ات، ذاکر شدی و قلبت در مسیر روضه های رمضان آرام گرفت. 🌱زندگی را در کنش و کاوش یافتی. در میانه نبرد، معنا بخش دلیری و دلاوری شدی و راه و رسم زیستن را به اهل زمین آموختی. 🌱قلم، وجودت را تمنا میکند تا بنویسد و بنوازد از شیرینی شهیدانه لحظه هایت، و ترسیم کند محبتی را که در راه اندوخته بودی. 🌱بعد از بهار زندگانی ات، اینبار میزبان تو شد و «درعا» آوردگاه تکاپوی جسمت با خون؛ هنگامی که روحت در ابدیت آرام می‌گرفت. 🌱دستمان را بگیر و دست آویزمان شو؛ اهل زمین همچنان به آموزگاران عشق محتاجند ... ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۲ دی ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱ تیر ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
💢شهیدی که محل و نحوه ی شهادت خود را به مادرخود نشان داد.. تعریف میکرد: از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمی‌گفت و دوستش که در با او بود از جواب دادن طفره می‌رفت هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمدو به صورت واضح می‌گفت: «فلانی را اینقدر سوال‌پیچ نکن وقتی سوال می‌کنی اون غصه می‌خوره,دوست داری نحوه شهادت من را بدانی من بهت می‌گویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه و پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند😳 و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید 🌷
💠آرزوی من هست ولی حالا نه! من دوست دارم در شهید شوم! 🕊شهید ابراهیم هادی 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
نوشت ‏تمام عمرش را در ‎ بود ۱۷سالگی در ‎ شد . ‎ که تمام شد جهاد را رها نکرد و ‎ را شروع کرد با شروع ‎، ۶ بار به ‎ رفت و مزد عمری مجاهدت خود را از سید و سالار شهیدان گرفت و آسمانی شد ‎ 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
روزهاے‌زندگیمان‌آنقدر‌کم‌هستند کہ‌بہ‌آن‌دل‌نبندیم کاش‌باور‌داشتیم‌اگـر بیخیال شویم ↓ کوچک‌ترین‌پاداش‌الهۍستـــ 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
شهید سید مرتضی آوینی : ترس ما از مرگـــ ، همان فاصله ے ما از ڪربلاستــــ ، و فاصله ے ما از ڪربلا ، همان دورے ما از استـــ 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
✨✨✨ ❤️ در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته میشود، که منتظر باشد، منتظر ، منتظر ظهور امام زمان (عج)، خداوندا امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی مے‌خواهد. یاد امام و شهدا با ذکر صلوات🌷 🇮🇷 🔺 🔻 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
‍ ‍ 🍃مادر با رویای صادقه ای که در خواب دید، نامش را گذاشت. مدتی بعد، عباسش به مریضی سختی دچار شد‌‌ اما با به صاحب نامش و اشک های مادر، شفا یافت. 🍃در سنگر انقلاب بزرگ شد و با شناسنامه ای که تاریخ هایش با عشق دستکاری شده بود راهی شد. روزهایش در جبهه شب شد. پیوستن دوستانش به قافله را دید و جاماندن شد دلش😞 🍃عشق است و بی تابی اش. وداع با سرزمین شهدا را نپذیرفت و این بار برای یافتن نشانی از دوستانش به خاک های قلاویزان، فکه، و راهی شد...👣 🍃تفحص کرد پیکر های باقی مانده را، های بیرون آمده از دل خاک را، استخوان های پر از را... دوست داشت در سرزمین پر از شهید، پلاک و باقی نماند و دل خانواده های چشم انتظار شهدا را شاد کند... با عراقی ها طرح دوستی ریخت و با دادن هدیه آنان را به همکاری تشویق کرد🌸 🍃اما این دل، اهل جاماندن نبود. متوسل شد به شهدا و از آنان خواست. شاید اشک ریخت، خواند، خدا را خواند و شاید شهدا دعایش کردند...🕊 🍃در آخرین روزهایی که دعوت نامه شهدا به دلش رسید. به مادر گفت برایش حنا بیاورد. به یک دست به نام حسین و به دست دیگر به نام بن الحسن حنا گذاشت. دل مادر بود که ترسید، لرزید، شکست. شاید هم به یاد لحظه ای که مولا علی بر دستهای کوچک بوسه می زد و از درد گریه می کرد، اشک ریخت😭 🍃خوابی دید که او را به بزم عشق دعوت کرده اند. ساک را بست و به دنبال نشانه ای راهی شد. کار آن روز را نذر حضرت عباس کرد بسم الله گفت و در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شد. لحظاتی بعد انفجار در منطقه عملیاتی «والفجر یک »دوستانش را بی تاب کرد. به رسم دست هایش قطع شد و مدتی بعد هم شهد شیرین شهادت نصیبش. شاید هم منتظر اربابش بود...🌹 🍃در هفتمین روز محرم شهید شد و در روز عاشورا ...عراقی ها به رسم دوستی، برایش مراسم گرفتند. بوی از سرزمین های جنوب میاد. از فکه.... شلمچه... طلائیه..... ✍نویسنده : 🍃هدیه به روح 📅تاریخ تولد : ۸ مهر ۱۳۵۱ 📅تاریخ شهادت : ۵ خرداد ۱۳۷۵ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۴۰ @Ammar_noghtezan
▪️حسین علی هایش را دانه به دانه به میدان فرستاد تا بدانند سرباز دین است نه بنده . اما حسین یک علی را باقی گذاشت تا همان دینی که برایش همه خون هایش را به قربانگاه کشاند و هدایت گر داشته باشد. ▪️از سوال کردند یابن رسول الله چرا اینقدر بی‌تابی می‌کنید مگر در خاندان شما وجود نداشته گفتند: چرا وجود داشته اما نه....😭 ▪️ خون دل‌هایی که علی پسر حسین خورد از جسارت و اسارت شعله‌ایی را فروزان کرده که تا و قیامت لا بارد ابدا... ▪️ خون دل‌ها خورد علی‌بن‌حسین تا ناله‌ی غریبش در تن و جان ما بنشیند و ما را در غم خود کند😞 ▪️ در امام غریبم همین بس در دعا می‌کرد تا بگوید آنچه امت رسول‌الله باید بداند، از خفقان همین را فهمیدم که عارفی باید در به مهر راز بگوید. 🕊شهادت تسلیت🖤 (به روایتی) ✍نویسنده: 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
"جـان" امـانتـی‌ست که بایـد به "جـانان" رساند... اگر خود ندهی ، می‌ستانند... فـاصلـه و همین خیانت در امانت است @Ammar_noghtezan
از گناه که بگذری🍃 از جانت هم راحت می گذری...!🌷 چطوری؟! اینطوری...👇 ✅ شهید ابراهیم هادی مرتب پشت چشمش سوزن میزد و میگفت چشمی که به نامحرم بیفته، سزاش همینه... و یا مثلا رفیق شهیدش، محمدهادی ذوالفقاری؛ دوستش میگفت دیدم پشت دستش جای سوختگیه! ازش پرسیدم این چیه؟!! جواب داد: یکبار شیطان اومد سراغم و منم اینطوری ازش پذیرایی کردم.. آره رفیق! از گناه که بگذر.... ❤️ 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
‍ ‍ 🍃مادر با رویای صادقه ای که در خواب دید، نامش را گذاشت. مدتی بعد، عباسش به مریضی سختی دچار شد‌‌ اما با به صاحب نامش و اشک های مادر، شفا یافت. 🍃در سنگر انقلاب بزرگ شد و با شناسنامه ای که تاریخ هایش با عشق دستکاری شده بود راهی شد. روزهایش در جبهه شب شد. پیوستن دوستانش به قافله را دید و جاماندن شد دلش😞 🍃عشق است و بی تابی اش. وداع با سرزمین شهدا را نپذیرفت و این بار برای یافتن نشانی از دوستانش به خاک های  قلاویزان، فکه، و راهی شد...👣 🍃تفحص کرد پیکر های باقی مانده را، های بیرون آمده از دل خاک را، استخوان های پر از را... دوست داشت در سرزمین پر از شهید، پلاک و باقی نماند و دل خانواده های چشم انتظار شهدا را شاد کند... با عراقی ها طرح دوستی ریخت و با دادن هدیه آنان را به همکاری تشویق  کرد🌸 🍃اما این دل، اهل جاماندن نبود. متوسل شد به شهدا و از آنان خواست. شاید اشک ریخت، خواند، خدا را خواند و شاید شهدا دعایش کردند...🕊 🍃در آخرین روزهایی که دعوت نامه شهدا به دلش رسید. به مادر گفت برایش حنا بیاورد. به یک دست به نام حسین و به دست دیگر به نام بن الحسن حنا گذاشت. دل مادر بود که ترسید، لرزید، شکست. شاید هم به یاد لحظه ای که مولا علی بر دستهای کوچک بوسه می زد و از درد گریه می کرد، اشک ریخت😭 🍃خوابی دید که او را به بزم عشق دعوت کرده اند. ساک را بست و به دنبال نشانه ای راهی شد. کار آن روز را نذر حضرت عباس کرد بسم الله گفت و در کانالی معروف به «والمری» مشغول به کار شد. لحظاتی بعد انفجار در منطقه عملیاتی «والفجر یک »دوستانش را بی تاب کرد. به رسم دست هایش قطع شد و مدتی بعد هم شهد شیرین شهادت نصیبش. شاید هم منتظر اربابش بود...🌹 🍃در هفتمین روز شهید شد و در روز عاشورا ...عراقی ها به رسم دوستی، برایش مراسم گرفتند. بوی از سرزمین های جنوب میاد. از فکه.... شلمچه... طلائیه..... ✍نویسنده : 🍃شهید 📅تاریخ تولد : ۸ مهر ۱۳۵۱ 📅تاریخ شهادت : ۵ خرداد ۱۳۷۵ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۴۰ 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
🖊📃از دسـت نوشتـه های شهیــد ✍چه خوب است به دست آقا (عج) جرعه ای از چشمه زلال كوی حسینی بنوشم و حسینی بمیرم... 💢حاكمیت شیطان در محدوده ضعف و ترس انسانهاست و اگر می خواهی از خارج شوی نباید بترسی و این چنین بود شناسنامه مردان جبهه كه در آن دشتها جان خود را فدای حقیقت ازلی كردند. 💢خدایا چه می شد مرا روز تاسوعا و عاشورا و یا بالاخره ایام دهه اول محرم برآورده می فرمودی، عشق من این است كه در شهید شوم 💢ای شهـدا! شما مرا به فڪه دعوت كردید ولی اكنون ندایی نمی آید كه بگوید: عباس بیا، بیا، بیا،‌ با هم برویم بیا تا تو هم حسینی شوی. باور كنید روز و شب خوابیده و نشسته و ایستاده و در همه حال را مي‌خوانم مبادا این روزها از دستمان برود و حسرت روزهای رفته در دلمان بماند، كارهای خود را با یاد و نام خداوند و معصومین و شهدا شروع كنید.امید رهبر بعد از خدا به شما است... : پنجم خرداد ۷۵ مصادف با هفتم محرم در اثر انفجار مین در فکه @Ammar_noghtezan
‍ 🍃حالیا که قلم در اشک تاریخ فرو میبرم و برایت از قامت آرزوهای آنان مینویسم، لبخند پر غرورم را تصور کن. از آنانی میگویم که در خیالم رنگ و بویی از عشق نبرده اند. انانی که خود پایه گذاران عشق بودند و من نمی‌دانستم... 🍃چشم بستم و به دروازه های پشت پلکهایم پرتاب شدم. جایی ک حقیقت شمشیری بود بر علیه تصورات اشتباهم. در صدر تاریخ ایستاده اند و قهرمانان ملتمان خطاب میشوند، بدون آنکه حتی چیزی درباره شان بدانیم. 🍃دلیران تنگستان را می‌گویم. پیش تر از آنان رئیس علی را، با اینکه ۲۴ سال بیشتر نداشت اما جزو پیشگامان مشروطه خواه در جنوب ایران بود. صدای بلبلان پر آوازه از ۸ سال دفاع مقدس ب گوش می‌رسد اما اینبار من میخواهم از ۷ سال دفاع مقدس بگویم که در تنگستان های بوشهر در کشاکش این دنیای نا متقارن دلیران جنوب کشورمان به سرکردگی رئیس علی ۷ سال دفاع کردند... 🍃چه بگویم هرچی بگویم قلم قاصر از وصف عظمت اوست. روزگار هنوز چیزی از او ندیده بود که انگار وقت سفر فرا رسید. اینبار برایتان از آنانی می‌گویم که بوی ترس گندیده ایی می‌دانند، می‌ترسیدند ازینکه به انتهای جهان برسیم. پیشینیان انها بردگان تبعید شده به صحراهای تاریک دنیا بودند که از طرد شدن هراس داشتند. از شکست خوردن در برابر یک جوان ۳۳ ساله، پس نامردی را به انتها رساندند و با اجیر کردن یک نفوذی نام رئیس علی دلواری را در دل تاریخ جاودان کردند... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٢۶۱ 📅تاریخ شهادت : ۱٢ شهریور ۱٢٩۴ 🕊محل شهادت : بوشهر 🥀مزار شهید : وادی السلام_عراق 🥀🍂🥀🍂🥀 @Ammar_noghtezan
یکی از دوستان رفته بودن محضر حضرت آقا گفتند آقا جان بنده دارم عازم سوریه میشم؛ 💚حضرت آقافرمودن احسنت من افتخار میکنم جوانان ما عاشق و دفاع از حرم اهل بیت هستند. خدا پشت پناهت باشه. گفت آقا دعا کن بشم... آقا فرمودن بالاترین درجه نزد خداوند است اما اونجا سعی کنید زیاد شهید ندیم... ما به شماها برای فتح نیاز داریم. 🌷🌷🌷🌷 @Ammar_noghtezan
کشتے نجات ،حسینـ️ـ ( ع ) نجات مے دهد ... تربیت مے کند ... آماده مے سازد و مهر مے زند ... پاے سند بندگے ات ، به نام ️ــــ🌹    🌷 @Ammar_noghtezan
♥️ : ✅ من یقین دارم چشمی که به نگاهِ حرام عادت کند، خیلی چیزها را از دست میدهد. چشم گناهکار لایق نمیشود. ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄