دویدهام که ذبیح گلوی تو باشم
رسیدهام نگذارم سرت جدا بشود...
#یا_عبداللهبنحسن
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
اَنارستــــــون
دویدهام که ذبیح گلوی تو باشم رسیدهام نگذارم سرت جدا بشود... #یا_عبداللهبنحسن #آقایِ_من_حسین 🖇
در کوچه گودال، گم شد گوشواره
یک مجتبی دارد می آید جستجویش...
#یا_عبداللهبنحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
اَنارستــــــون
دویدهام که ذبیح گلوی تو باشم رسیدهام نگذارم سرت جدا بشود... #یا_عبداللهبنحسن #آقایِ_من_حسین 🖇
با «ادخلوها بسلامٍ آمنین»ش
شمر و سنان را دور میکرد از گلویش...
#محسن_حنیفی
#یا_عبداللهبنحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
دلِ گودال و پسر بچۀ شیر جمل و
به فدای رجز یا حسنت عبدالله...
#یا_عبداللهبنحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
اَنارستــــــون
دلِ گودال و پسر بچۀ شیر جمل و به فدای رجز یا حسنت عبدالله... #یا_عبداللهبنحسن #محرم #آقایِ_من_
گرچه «ابنُالحسنم»؛ پُر شدم از ثارالله...
رفت چون حضرتاستاد که بیدست شود
این عجب نیست، ز عباس ادب آموخته است...
#یا_عبداللهبنحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
مرا بغل کن و با بوسه، غرقِ عاطفهام کن
شبیه آن پسری که پدر نداشته باشد...
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند
این تکههای تن، سند افتخار توست...
#یا_قاسمبنالحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
دامنت امروز یک باغ پر از گُل شد بیا
روی این دامن گلی پرپر نمیخواهی عمو؟
-عقیق شعر
#قاسم_صرافان
#یا_قاسمبنالحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
اَنارستــــــون
قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند این تکههای تن، سند افتخار توست... #یا_قاسمبنالحسن #محرم #آقایِ_م
قاسم شدی که...
این تکههای تن سند افتخار توست
_شادی روح شهدا صلوات
#سردار_دلها
#حاج_قاسم
🖇🏴
دمتون گرم واقعا✋
خیلی از بچهها التماس دعا داشتن به رفقای مشهدیمون...
@Anarestun
دل بردن از امام و سرا پا عسل شدن
این کار کار بیهنران نیست، کار توست
#احمد_علوی
#یا_قاسمبنالحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
داد با یک جمله قاسم، درس عشق و انتظار:
جان، فدای یار کردن، از عسل شیرینتر است...
#یا_قاسمبنالحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
بی زره وقت هجوم سنگها جسمش چه شد؟
کار سختی نیست با این وضعیت فهمیدنش
اَنارستــــــون
نوجوانی با کفن دارد به مقتل میرود... #آرش_براری #یا_قاسمبنالحسن #محرم #آقایِ_من_حسین 🖇🏴
بی زره رَفتَن به میدان کار حیدَر بوده اَست
زنده کَردی جلوهی تیغ دو دَم را قاسمَم...
#محسن_کاویانی
#یا_قاسمبنالحسن
#محرم
#آقایِ_من_حسین
🖇🏴
حسن جوان شد و از عرشِ خیمهها آمد
نماز ظهر شد و ماهِ کربلا آمد
تو قاسمبنعلی یا یَلِ یَلِ جَمَلی؟!
همینکه آمدی انگار مرتضی آمد
زره نپوش، که جوشنکبیر میخواهی
برای حرز تو از آسمان دعا آمد
که گفته یک نفری؟ ای سپاه یکنفره!
برای یاری من لشکر خدا آمد...
صدایی از نجف آمد زمان بدرقهات
که گفت این نوهام تیغ ذوالفقار من است
رسید مادرم از عرش و گفت با پدرت
شبیه تو پسرت نیز رازدار من است
و نالهی پدرت از میان کوچه دوید
حسین گریه کن؛! این روضه یادگار من است...
غبار معرکه میگفت آسمان ابریست
نگاه ابری من دید، سنگباران را
سرِ تلاوتِ تو اختلاف افتاده
ببین به دست همه آیههای قرآن را
چه روضهای؛ ملکالموت نیز حیران است
میان جسمِ تو پیدا نمیکند جان را...