eitaa logo
اَنارستــــــون
27هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
205 ویدیو
2 فایل
[خدا مرا برای تو انــــــار آفریده است🌱] شروط _ تبادلات 👈 @shorutAnarestun تبلیغات 👈 @TarefeAnarestun
مشاهده در ایتا
دانلود
ای چشم مهربانِ تو صبحِ علی الدوام؛ روز از کنار پلک تو آغاز می شود خورشید من؛ سلام!
من هرگز در زندگی به‌اندازه‌ی الآن که خودم را به‌ تمامی به تو سپرده‌ام، احساس امنیت نکرده‌ام. - از نامه‌های آلبر کامو به ماریا
از یاد ببر قصه ما را هم از امروز! درباره ما هر‌چه شنیدی، نشنیدی...
ظاهرم با جمع و خاطر جای دیگر می‌شود
کسی که رفته فراموش می‌کند همه را کسی که مانده قرار و مدار یادش هست
ای آخرین ذخیره‌ی هستی ظهور کن دنیا تمام تشنه‌ی نور است، نازنین!
آنچه من پای بدست آوردن چشمت زدم قید دینم بود لامذهب... نمی‌فهمی چرا؟
دستِ مرا رها نکنی در میانِ راه این قطره در کنارِ تو دریاست جانِ من!
سألني أحدهم: هل بقي شيئٌ جميل في هذه الحياة ؟ وانا عندما تذكرتُ عينيكَ قلتُ له : بقي الكثير... ازم پرسید: دیگه چیز قشنگی تو این دنیا مونده؟ منم یاد چشمای تو افتادم و گفتم: خیلی چیزا...
هرچند بی‌ تو تاب نمی‌آورم، برو هرچند بی‌ تو خواب ندارم، شبت بخیر...
هوایت میزند بر سر دلم دیوانه میگردد
شنبه آغاز هفته نیست! فصل جدید دوست داشتن های توست...
دلم میخواست رویای تو باشم...
کدام را بنویسم، کدام را بسپارم دلی که از تو گرفته... دلی که بی تو گرفته...!؟
آنچه قسمت توست از کنارت رد نخواهد شد...
شعرها هم عاقبت در وصفِ تو عاجز شدند جانِ شاعرهای دنیا را به لب آورده‌ای...
از تو بعید نیست میان دو خنده‌‌ات تاریخ گنگی از خفقان، عاشقت شود...
ابری شدم، مرا ببارانم
نسیمی هست؛ ابری هست؛ اما نیستی در شهر دلم بیهوده می‌گردد خیابان‌های خالی را...!
آغوش تو را بهشت باید نامید...
دیدمت قافیه و شعر و غزل ریخت به هم باز رفتی و دل از ترس اجل ریخت به هم
خنده کردی و شکر ریخت ز لبهایت باز مزّه و طعم به کندوی عسل ریخت به هم
شمع چشمان تو شد علت ماهیّت شعر لحظه‌ای پلک زدی کل علل ریخت به هم
مَثَلی خواستم از طاق دو ابروت زنم اخم کردی و همه ضرب و مثل ریخت به هم
یک شبی رَد شدی از کوچه ی متروکه ما کوچه نه، بعد تو حالات محل ریخت به هم
وزن اشعار من از هُرم نفسهای تو بود سر عقب بردی و مفعول و فَعَل ریخت به هم