جانم فدای صاحب آن "عشقخانه" که
دیوار و درب و پنجره اش هم گره گشاست
#اربی_ریحانه
#السلام_علیک_یا_علیبنموسیالرضا
اَنارستــــــون
جانم فدای صاحب آن "عشقخانه" که دیوار و درب و پنجره اش هم گره گشاست #اربی_ریحانه #السلام_علیک_یا_ع
لطفا یکی سلام ما رو به امام مهربان برسونه...
شمال و جنگل و کلبه فراهم کردنش با من
حریرِ سبزِ شالی خیسِ نم نم کردنش با من
گُلِ رنگین کمان در انتهایِ کوچه باغِ ابر
به استقبالِ تو سر تا کمر خم کردنش با من
عجب قندِ سمرقندی، عجب چایِ بخارایی
بیا مهمانِ حافظ شو، غزل دم کردنش با من
بزن لبخند در آیینه تا از شب بیاویزم
خودت ماهم شوی از ماه، رو کم کردنش با من
مرا با خود ببر تا جاذبه، با سیبِ حوایت
دلی سر به هوا این گونه، آدم کردنش با من
اگرچه هر درود آغازِ بدرود است و دلتنگی
بیا کارت نباشد چاره یِ غم کردنش با من
خیالی بود اگرچه این غزل اما خیالی نیست
تو باشی اینهمه رویا مجسم کردنش با من
شب بود و زلف یار... تو پیوند را ببین...
در کُشتنم دو یار همانند را ببین...