eitaa logo
اَنارستــــــون
26.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
205 ویدیو
2 فایل
[خدا مرا برای تو انــــــار آفریده است🌱] شروط _ تبادلات 👈 @shorutAnarestun تبلیغات 👈 @TarefeAnarestun
مشاهده در ایتا
دانلود
علت خاصی نمی‌خواهد، نیازی به باران و غروب جمعه هم نیست، زود به زود و بی دلیل می‌گیرد... دلی که گیرِ کسی باشد!
‏فراموش کردنِ کَسی مثل این است که شبی فراموش کنی چراغ حیاط پشتی را، خاموش کنى... چراغ، تمام روز بعد روشن می‌ماند، و نور خورشید مانع فهمیدنت می‌شود. اما تاریکیِ شب بعد، وا می‌داردت که به یاد آوری...
میان این آدمهایی که می آیند و می روند... یکنفر اما یادش تا همیشه خواهد ماند و تا آخر عمر هربار که حرف عشق شود جز او به یاد کسی نخواهی افتاد...
مثل عطرِ گلِ‌ سرخی که نهان در دل اوست رازِ من هستی و در سینه نگه داشتمت...
گفت: آدمی را دارید که وقتی از زندگی خسته شدید، شما را دوباره به زندگی برگرداند؟ «من از تو برایشان گفتم.»
در عکس‌های بعد از تو من شبیه عکس هوایی، از یک شهر جنگ زده‌ام...
کجای قصه جاماندی...؟که دیگر نیستی با من...!
رغم کل شيء نقوله أو نکتبه يبقى في القلب أشياء أکبر من أن تقال... با وجود هر آنچه که می‌گوییم و می‌نویسیم، چیزهایی در قلب باقی می‌ماند که بزرگتر از آن است که گفته شود...
اسمت را که می‌برم شکوفه‌ها گلویم را به سرفه‌ می‌انداز‌ند...
متنفرم. از اینکه هر جا می‌رم یاد تو می‌افتم متنفرم. از اینکه با هر چیز کوچیکی یاد تو می‌افتم متنفرم. از اینکه اسمت می‌آد می‌رم تو خودم متنفرم. ازینکه کسی نمی‌تونه جات بیاد، ازینکه نمی‌ذارم کسی جات بیاد متنفرم. از اینکه هنوز با ارزش‌ترینی برام، از اینکه هنوز پشتت ازت دفاع می‌کنم متنفرم. از اینکه بهم بد کنی دو دقیقه بعد یادم بره دلم تنگ شه متنفرم. از پیچیدن آدما قبل دیت به خاطر ترجیح دادن یاد تو متنفرم. از زیباترین و بهترین دیدنت متنفرم. از موندنت توی ذهن و قلبم متنفرم. از زیر سوال بردن قانونام به خاطر تو متنفرم. ازین که برات تو بهترین ورژن خودمم، برا بقیه سگم متنفرم. از این که می‌بینمت همه چی یادم می‌ره لال می‌شم و احساسی می‌شم بدم می‌آد. ازینکه فقط جلو تو کم میارم، زبونم کوتاهه، مطیعم متنفرم. از احساسی که هنوز بهت دارم متنفرم. از اینکه نیستی و من هنوز بعد چند سال دارم راجبت می‌نویسم متنفرم. -دیاکو ـ رادیو ریلکس
یک زن تنها به مردی که دوستش دارد صدها بار شانس دوباره می‌دهد...
جایَت کنارم خالیست! مثلِ نبات کنارِ چای مثلِ گلپر رویِ انار مثلِ بویِ نم وقتِ باریدنِ باران مثلِ برگ‌هایِ طلایی در پاییز همینقدر ساده همینقدر مهم همینقدر حیاتی...!
صبر شکارچی زیاده، حالا هی تو فرار کن! تهش چی؟ خسته میشی یه جا وایمیسی دیگه! ولی فرار خوب نیس، کنار خوبه! کنار اون جایگاهی که دوس داری وایسی، کنار ماشین دلخواهت وایسی، کنار خونه ای که زحمت کشیدی و خریدیش، کنار حبیب، مقصود، محبوب! رفتن و شکستن و خراب کردنو همه بلدن! ساختن مهندس میخواد؛ موندن جرات میخواد .. مارو همه زدن، خدا هم زد؛ تو چرا زدی؟ رفتنی نگفتی این دیگه شبا با کی از روزای بدش بگه، با کی وسط حرف زدن از خستگی خوابش ببره، نگفتی دیگه برا کی تلاش کنه، اصلا برا چی تلاش کنه .. ماام که هرچیو خواستیم نشد، دکتره گفت خب شروع کن؛ گفتم من نمیگم شهریار میگه: "هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟" گفت باید به "پذیرش" برسی؛ پذیرشه چی عمو؟ چرا فقط ما باید بپذیریم نشدنو! چرا تا چراغ دلمون روشن میشه، برقا میره! چرا اینجا خدا آنتن نمیده! چرا هی مانع رو مانع؟ مگه ما قدمون چقده، خب نمیشه که از همش بپریم! مثل یادت که بلد نیس بپره، حالا ما هی توو سرمون با تو بریم توو در و دیوار، تو هی یه نگا به ما نکن! بابا برگرد! بذار یکی باشه مارو پانسمان کنه، یکی باشه زیربغلمونو بگیره بتونیم وایسیم، یکی باشه لاقل مارو جمع کنه؛ تو بیا! تو بیای قشنگه‌‌...
این زن که فتحت کرده است ای قلعه‌ی محکم! دیگر برایش هیچکس، دیوارِ سختی نیست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو را هم دوست دارم. خیلی. آنقدر که دلم می‌خواست پیراهن جیب‌داری به تن می‌کردم و تو را در جیبم می‌گذاشتم، روی قلبم که هم دل من گرم باشد، هم جای تو امن...
‌ ‏الزعل على قد المعزّة، مو على قد الغلط. رنجش از دیگران بستگی به اندازه‌‌ی دلبستگی داره، نه به اندازه‌ی خطا...
این‌ها که می‌شنوی شعر نیستند، حرفند حرف‌هایی که وقتی نیستی با تو می‌گویم...
عشق لحظه کشف دارد، نمی‌شود فراموشش کرد؛ حتی اگر آن عشق تمام شده باشد! یادآوری لحظه کشفش مثل زخم تازه خون می‌آید. تا یادش می‌افتی مثل اینکه همان موقع خودت با کارد زده‌ای توی قلب خودت.
من بین کل هذه الظلال، انت نوری تو نورِ منی، بینِ این همه سایه...
حالا تو هِی به رویِ خودِت نیار منم هِی به رویِ خودم نیارم اما یک روز یک جایی « برای این همه نداشتنت میمیرم ! »
امشب، ماجرای عشق‌مان طولانی‌تر است...
چیزهای قشنگ تکرار نمی‌شوند!
گاهی وقتا معنیه "هیچی"، واقعا هیچی نیست. تناقض یعنی جایی که یه کلمه، معنیش برعکس خودش باشه... مثل وقتایی که یه نفر رو صدا میزنی و بعد از جوابش.. آروم میگی "هیچی".. کی می‌دونه توی این "هیچی"، چقدر "دوستت دارم" جا مونده؟... مهم نیست چقدر دور، چقدر نزدیک... مهم اینه که یه نفر توی زندگیت باشه، که بتوني صداش كني و بهش بگی" هیچی"... دقیقا "هیچی"...
صحبت که جانشین نوازش نمی‌شود گاهی برای درد و دل آغوش لازم است...