متن شبهه:
اگر تصور کنیم #خداوند هر بار که #انسان #جدیدی #بدنیا می آید یک مقدار از #روح خودش را درون وجود او فوت میکند، و اگر فرض کنیم هر ثانیه سه #بچه بدنیا می آیند، بر اساس گفته #قرآن خداوند بیشتر شبیه یک #پنکه یا #کمپرسور_باد است که دائماً باید روح خود را در پیکر انسانهای تازه تولد یافته فوت کند، و این خود یک شغل 24 ساعته برای خداوند است و او را از باقی مسئولیت هایش باز میدارد، تازه این درصورتی است که سایر جانداران روی زمین را بدون روح فرض کنیم، و تنها انسانها را دارای روح بدانیم. البته شاید خداوند از قبل مقدار زیادی فوت کرده است و روح ها را آماده کرده است و در یک صندوقچه یا کُمد الهی نگه داشته است و یکی یکی در هنگام تولد انسانها بطور خودکار به بدن آنها ارسال میشود.
پاسخ شبهه:
◀️قرآن کریم،در بیان مراحل خلقت انسان پس از بیان مراحل مختلف جسمانی این آفرینش،با تعبیر
«ونفخت فیه من روحی» به مرحله روحانی پیدایش آدم اشاره می کند، که انسان را مسجود ملائکه می گرداند.(حجر۲۶-۲۹). که ظاهر این تعبیر منشأ پیدایش شبهه فوق بوده است.درپاسخ به این برداشت ظاهری به نظر می رسد،متن ذیل که برگرفته از سامانه مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی اخذ شده ؛گویا باشد.
◀️"نفخ" در لغت، به معنای«دمیدن هوا در داخل جسم، به وسیله دهان یا وسیله ای دیگر است». مقصود از نفخ در آیة ایجاد روح در آدمی است، به عبارت روشن تر نفس یک نوع اتّحاد با بدن دارد و آن این است که متعلق به بدن است . در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد، به طوری که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد، از او جدا می شود.(1)
انسان از دو چیز مختلف آفریده شده که یکی در حدّ اعلای عظمت و دیگری ظاهراً در حد پایین از نظر ارزش است. جنبه مادّی انسان را گل بد بوی تیره رنگ (لجن) تشکیل می دهد و جنبة معنوی او به عنوان روح خدا از آن یاد شده است.
◀️البته خدا نه جسم دارد و نه روح. اضافه و نسبت روح به خدا به اصطلاح "اضافة تشریفی" است و دلیل بر این است که،روحی بسیار پرعظمت در کالبد انسان دمیده شده ، همان گونه که خانه کعبه را به خاطر عظمتش "بیت الله" می خوانند و ماه مبارک رمضان را به خاطر برکتش "شهر الله" (ماه خدا) می نامند، زیرا می دانیم همه ماه ها و همه مکان ها از آن خدا است. اما وقتی گفته می شود( خانه خدا)، یعنی خانه ای که از نظر شرف و منزلت،چنان با عظمت است که هیچ طرف نسبت و اضافه ای غیر از خداوند ندارد.
◀️بر این اساس مفهوم آیه این می شود «روحی که از نظر شرافت، اهمیت و توانمندی شما به من قابل انتساب است، دمیدم».
◀️بنابراین معنای آیه،این نیست که از وجود خود بخشی را جدا ساخته و در قالب آدمی جا سازی نموده، بلکه اضافه روح به خدا ، اضافه تشریفی است، مانند بیت الله یا شهر الله. مقصود این است که روح آدمی از ویژگی هایی برخوردار است که باعث شرافت آن می شود، زیرا دارای صفت اختیار و قدرت انتخاب است که آن را از دیگر موجودات ممتاز می سازد.
با این ویژگی، انسان می تواند از ملائک برتر شود.
◀️روح الهی (روح مخلوق خدا )،با استعدادهای فوق العاده ای که در آن نهفته است و می تواند تجلّی گاه انوار خدا باشد، به او این همه عظمت بخشیده و برای تکامل او تنها راه این است که آن را تقویت کند . جنبه مادّی را که وسیله ای برای همین هدف است، در طریق پیشرفت این مقصود به کار گیرد، چرا که در رسیدن به آن هدف بزرگ می تواند کمک مؤثری کند.(2)
پی نوشت ها
1.( ترجمة تفسیر المیزان، ج 12، ص 223 و ج 17، ص 358).
2.(مکارم شیرازی، ج 17، ص 78 و 79 و ج 19، ص 337).
کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات
جهت عضویت
@Antishobhe 👈👈👈