eitaa logo
آرامش با قرآن
26.5هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
15 فایل
ارتباط با حاج میثم طلبه سطح 4 حوزه @SalamMahdii 🌹کانالمون🌹👇👇 @ArameshBaQuran کنار هم ، قدم به قدم با سبک زندگی قرآنی آشنا میشیم ارتباط با ادمین 👇 @MeiMat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| آیه ۲۱ سوره حدید 💫 بهشت با تمام وسعتش برای این گروه مهیا شده است...
💫حدیث_روز ✌️انتقام‌ ازظالم‌ و حامی‌ او 💚عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم: 📖《 يقولُ اللّهُ عَزَّ و جلَّ: و عِزَّتي و جلالِي لأَنتَقِمَنَّ مِن الظّالِمِ في عاجِلِهِ و آجِلِهِ و لأنتَقِمَنَّ مِمَّن رَأى مَظلوما فَقَدَرَ أن يَنصُرَهُ فلَم يَنصُرْهُ 》 📖خداوند عزّ و جلّ مى‌فرمايد: ♦️به عزّت و جلالم سوگند كه: از ستمگر در دنيا و آخرت به طور قطع انتقام مى‌گيرم 👌و از كسى هم كه ستمديده‌اى را ببيند و بتواند ياريش رساند و نرساند، بى‌گمان انتقام مى‌گيرم! 📚كنز العمال، ج ۳ ص ۵۰۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 برو دنبال علاقت! 👈 برو جایی که قرارِ دل بی‌قرارت باشه!
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹بهشتیان حسرتِ درک زمان امروز ما، و حضور در نبرد آخرالزمان را دارند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 امام کاظم علیه السلام و خبر از مرگ زندانبان 🌺بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین 🔗 ابویوسف و محمد بن حسن که دو نفر از اصحاب ابوحنیفه بودند، در زندان سندی بن شاهک به ملاقات امام ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام رفتند. 📎در بین راه با هم می گفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. 📎 وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. 📝 اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم.   💚حضرت فرمودند: کاری ندارم. 🔍 وقتی آن مرد رفت، حضرت به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ⚠️ابویوسف و محمد بن حسن بهت زده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر می گفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟! 〽️سپس فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید. 💢آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. ‼️صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد. 🔰مجدداً این دو به ملاقات حضرت آمدند و گفتند: " معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ⁉️❗️ولی زمان مرگ او را که از اسرار غیبی الهی است از کجا دانستید؟ 🤍حضرت فرمود: از دروازه های علم رسول الله است که به روی حضرت امیرالمؤمنین گشودند و سپس آن علم الهی از هر امام به امام بعدی منتقل شده است. "✌️🌺
√💛͜͡💫 عاشقانه شهدا عاشقانه‌های‌ حلال C᭄ عاشقانه شهيدان با همسرانشان كاملاً متقابل بودو علاقه‌اي خاص در بين آن‌ها حاكم بود. اين تعامل عاشقانه باعث مي‌شد كه برخی زنان در اكثر مراحل جنگ همراه شوهران خود باشند چراكه به يقين دريافته بودند كه دير يا زود، يار و همدم خويش را از دست خواهند داد. و بايد باقی عمر را در فصل جدايی به‌سر كنند. به‌عنوان مثال به صحبت‌های خانم غاده جابر همسر شهيد چمران اشاره مي‌كنيم: "وقتي رسيدم مصطفی نبود و من نمي‌دانستم اصلاً زنده است يا نه. سخت‌ترين روزها روزهای اول جنگ بود. بچه‌ها خيلی كم بودند،شايد 15يا17نفر در اهواز اول در دانشگاه جندی‌شاپور -كه الان شهيد چمران شده- بوديم. بعد كه بمباران‌ها سخت شد به استانداری منتقل شديم خيلی بچه‌های پاكی بودند كه بيشترشان شهيد شدند. وقتی ما از دانشگاه به استانداری منتقل شديم مصطفی در نورد اهواز بود در حال جنگ، يادم هست من دو روز مصطفی را گم كردم. اين روزها خيلی سخت بود هيچ خبری از او نداشتم از هم پراكنده بوديم موشك‌هايی كه مي‌زدند خيلی وحشت داشت هرجا مي‌رفتم مي‌گفتند "مصطفی دنبال‌تان مي‌گشت " نه او مي‌توانست مرا پيدا كند نه من او را!