شور؛ پرچم یا زهرا.mp3
2.95M
#فاطمیه
#شور
🔹پرچم یا زهرا🔹
موج پرچما این شبها
ذکر «فاطمه، یا زهرا»
میبره دلای ما رو
سمت عرش اعلا
لحظههای خوب دنیاست
چشمامون شبیه دریاست
وقتی روی دوش میگیریم
پرچم یا زهرا
الهی که اسم تو از لبم نیفته
مادرم از خوبی تو همیشه گفته
چی میشه قسمتم، بشه دعای تو
الهی که بشم، یه روز فدای تو
«یا فاطمه مدد، یا فاطمه مدد»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوچه کوچه تو شهر ما
گوشه گوشه میشه برپا
خیمۀ عزای مادر
توی فاطمیه
هر جایی که روضه برپاست
واسۀ ما بیت الزهراست
پر شده تموم شهر از
بوی فاطمیه
سایۀ چادرت همیشه رو سر ماست
دنیا خبر داره که زهرا مادر ماست
میخوام شبیه تو، یار ولی بشم
منم فداییِ راه علی بشم
«یا فاطمه مدد، یا فاطمه مدد»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #سیدرضا_حسینی
.
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
آتش افتاده به جان همه؛ اما چه شده؟
همه جمعند دَرِ خانهی مولا؛ چه شده؟
آسمان ناله زد و گفت: درآنجا چه شده؟
فاطمه پشتِ در افتاده؛ خدایا چه شده؟
دودی از آتش آن دَر به سماوات رسید
گل یاسِ نبوی را چه جراحات رسید
به فلک نالهای از مادر سادات رسید
که خبر داشت که در عالَم بالا چه شده؟
آسمان دید که بر عرش، طنین افتاده
شعله بر بال و پَرِ روح الامین افتاده
غنچه پرپر شده و گل به زمین افتاده
وای فضه! تو بگو پهلوی زهرا چه شده؟
فضه میگفت که از چشم گهربار بپرس
من نگویم چه شده؛ از درودیوار بپرس
فاطمه روی زمین است؛ ز مسمار بپرس
آه! مسمارِ درِ خانه در اینجا چه شده؟
در هیاهو که همه فتنهگران همدستند
ناگهان آتش و بیداد بهم پیوستند
عدهای دست علی را به طنابی بستند
بی حیا مردم بیشرم! شمارا چه شده؟
گرچه مأمور به صبر است تواناست علی
در برِ کوهِ مصیبات، شکیباست علی
خیز ای فاطمه ازجای که تنهاست علی
خیز از جا و ببین حرمت مولا چه شده؟
نظر گل به سوی خرمنی از خار افتاد
مثل آتش به دل اهل ستمکار افتاد
بازوی فاطمه با ضربتی از کار افتاد
یارِ تنهای علی در بَرِ اعدا چه شده؟
به خداوند، گُلِ لم یزلی زهرا بود
در شب غربت و غم، نورِ جلی زهرا بود
تا که جان داشت به تن، یارِ علی زهرا بود
ای «وفایی» چه بگویم گل طاها چه شده؟!
✍ #سیدهاشم_وفایی
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
(گلچین و تلفیق سه مثنوی فاطمی)
من بحر نهفته در سبویم
فریاد شکسته در گلویم
بحری شدهام تمام گوهر
در مدح و ثنای کفو حیدر
آن اختر عالم هدایت
پیوند رسالت و ولایت
او کوثر و نور و قدر و طاهاست
او مریم یازده مسیحاست
لبخند نماز بر لب اوست
صد لیلهی قدر، هر شبِ اوست
وقتی به نماز بست قامت
کردند فرشتگان قیامت
دیدند خدای بی نیازش
فخریّه نموده بر نمازش
چون پرتو حق که تابد از طور
تابید شبی ز چادرش نور
زآن نور که بود نور ایمان
هفتاد یهود شد مسلمان
از عصمت او حجاب جوشد
جز او که ز کور، چهره پوشد؟
حیدر که امامت و ولایت
دارد به جهان بی نهایت
چون فاطمهاش دُرِ سخن سُفت
رازی ز کمال خویشتن گفت
حیرتزده رو به قهقرا رفت
یکباره به نزد مصطفی رفت
احمد که ز قصّه بود آگاه
لبخند زد و شکفت ناگاه
کای کلّ علوم را تجسّم
بنشین به برم بزن تبّسم
کاین راز نگفته با تو گویم
زهراست محمّد و من اویم
با این همه داشت دستش آماس
گرداند ز بس به خانه دستاس
انداخته بود دست او پوست
با آن همه داشت کار را دوست
چون ذات خدای خود یگانه
با فضّه شریک کار خانه
فردوس گدایِ فضهی اوست
خاکِ کف پای فضهی اوست
ای دختر نور و کفو یاسین
ای بضعهی خاتم النبیین
تو لیلهی قدر کبریایی
تو مادر کل انبیایی
قرآن به فضیلتت گواه است
هر لحظهی تو هزار ماه است
قرآن به تو قلب خود گشوده
مشتاق تلاوت تو بوده
تهلیل تو بهترین شهادت
تسبیح تو بهترین عبادت
ای ملک خدا مدینهی تو
جنت نفسی ز سینهی تو
یک قطره ز اشک توست کوثر
یک سایه ز قامت تو محشر
یک حکم تو را هزار طاعت
یک اجر محبتت شفاعت
کوثر، نمی از محبت تو
تطهیر، گواهِ عصمت تو
با آنکه به خاک بی نشانی
خورشید هزار کهکشانی
کی گفته که قبر تو نهان است
خاک تو فراتر از جهان است
بالله قسم ای رسول را اُم
عالم شده در مزار تو گم
بر عرشهی فُلکِ تو فَلَک چیست؟!
در وُسعتِ مُلکِ تو مَلَک چیست؟!
ارکان وجود، محکم از توست
مُلک و ملکوتِ عالَم از توست
مسکین تو ای ملیکهی دین
صد باغ فدک دهد به مسکین
بالله به بهشت، ناز داری
تو کی به فدک نیاز داری!
تو بهر علی قیام کردی
خود را سپر امام کردی
احقاق فدک برای این بود
کآن در ید دشمنان دین بود
دشمن زشما فدک ستانَد
تا دست علی تهی بمانَد
تو یار امام راستینی
تو دست خدا در آستینی
جز دست خدا کسی نشاید
کز دست علی گره گشاید
از فتنهی شوم اهرمنها
قرآن و علی شدند تنها
در شهر مقدس مدینه
شد باز دوباره باب کینه
از فتنه به دوششان حطبها
بدذاتتر از ابولهبها
در بیت رسول پا نهادند
در را به غضب فشار دادند
دردا که تو را به خانه کشتند
با ضربت تازیانه کشتند
خاکم به دهن، به ضرب سیلی
خورشید مدینه گشت نیلی
تا چند کنایه و اشاره؟!
والله شکست گوشواره
فریاد که پاره شد گلویم
بگذار همان به پرده گویم
تاریکیِ محض، نور را کشت
شیطان به بهشت، حور را کشت
پاداش رسول، خوش ادا شد
یک آیه ز کوثرش جدا شد
آن آیه دُرِ نهفتهاش بود...
محسن گل ناشکفتهاش بود...
✍استاد #غلامرضا_سازگار
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#اخلاقی_و_اندرز
قرآنِ مُصوّر است زهرا
سرچشمهی کوثر است زهرا
گویند بهشت مصطفی اوست
تعبیر چنین اگر چه نیکوست
عطری ز وجود او بهشت است
پاداش درود او بهشت است
فرمود نبی رسولِ رحمت
قبل از دو هزار سالِ خلقت
وقتی نه زمین و آسمان بود
نه جن و بشر، نه این جهان بود
با خویش خدای، عهد کرده است
سوگند به حق خویش خورده است
تا دور کند عذاب خود را
در حشر ز دوستان زهرا
خالق به ملائک سماوات
میکرد ز سجدهاش مباهات
حق را به کمال، بندگی کرد
در بیتِ اجاره زندگی کرد
در خانه که طرح زندگی ریخت
یک پردهی قیمتی نیاویخت
فرمود علی امامِ زهرا
کز دیدن آن بتول عذرا
آرامش من فزوده میشد
غمهای دلم زدوده میشد
در خانهی ما همه صفا بود
انگیزهی زندگی، خدا بود
رفتار جز از ادب نکردیم
یکبار به هم غضب نکردیم
میپخت غذا و خانه میرُفت
وز شِکوِه به من سخن نمیگفت
او دار و ندار مرتضی بود
همسر نه، که یار مرتضی بود
با عزت نفس و بردباری
نُه سال نمود خانهداری
آن پارهی پیکر محمد
از خانهی خود برون نیامد
جز بهر رضای حق تعالی
وقتی که غریب بود مولا
چون دید که یاری از امام است
در خانه نشستنش حرام است
از خانه برآمد و برآشفت
از حقِّ ولایت علی گفت
ای باخته دل به نام زهرا
هان، این تو و این مرام زهرا
ای بانوی دینمدار! هشدار
ایمان و حیای خود نگهدار
سرمشق ز طاعتش بگیریم
درسی ز قناعتش بگیریم
ای خیر کثیر بی کرانه
وی خُلق عظیم را نشانه
محبوبترینِ خلقِ هستی
در دیدهی مصطفی تو هستی
تو جامع آیههای حُسنی
در چشم علی خدای حُسنی
گفتار تو چشمههای نور است
یک جلوه از آن، دعای نور است
ای دست خدا تو را سرشته
گویند هزارها فـــرشتــه
تکبیر به سجده و رکوعت
تسبیح به خشیت و خضوعت
تسبیح تو وِرد اهل راز است
بهتر ز هزارها نماز است
زهد تو به روزگار پیداست
از چادر وصلهدار پیداست
هر ریشهی آن ز زلف حورا
هر وصلهی آن ز لیف خرما
ای گل که در آستان خانه
پژمرده شدی به تازیانه
دلها به مصیبتت شکسته
داغ تو به جان ما نشسته
ای مادر خاندان مظلوم
بِسْتایمت از زبان معصوم
کز غربت تو زبان گشودند
"مَمنوعَةُ اِرثُها " سرودند
باید به تو ای عزیزِ جان گفت
دردی که به کس نمیتوان گفت
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
4_5789728224107826496.mp3
12.25M
🔊 #صوتی | تنظیم #استودیویی
📝 ای مادر، دلتنگم...
👤 کربلایی #حسین_طاهری
◾️ #حضرت_زهرا ؛ #فاطمیه
#ایام_فاطمیه_تسلیت
دست و پاگیرم ولیکن دست و پا دارم هنوز
هرچه هستم بازهم طبع گدا دارم هنوز
سفره ات را می تکانی روزی ما میرسد
گرچه سیرم کرده ای میل غذا دارم هنوز
لطف مادر بهترین تمثیل از لطف خداست
تا به زیر چادرت هستم خدا دارم هنوز
نان بپز نان تو خوردم که درستم کرده است
در تنور خانه ات دارالشفا دارم هنوز
خانه ات جارو کشی میخواست من جارو کشم
کار اگر اینجا کنم یعنی بها دارم هنوز
گفته ام در قبر بگذارند روی سینه ام
دستمال گریه بر داغ تو را دارم هنوز
درنمازم هم به روی شانه ام شال عزاست
من به یمن شال مشکیتان عبا دارم هنوز
باهمان یک دست من را یاد کن بین قنوت
مستمندم بی کسم عرض دعا دارم هنوز
بازهم درخانه ام عطر فدک پیچیده است
چون که از خرمای باغت چندتا دارم هنوز
هرکجا ذکر تو شد برمن حسین الهام شد
درمیان روضه ات غار حرا دارم هنوز
مادر ارباب اذن کربلایم را بده
در دل دیوانه داغ کربلا دارم هنوز
این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است
چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است
باز هم این سفره های هئیتی رونق گرفت
رونق این روضه ها از اعتنای فاطمه است
باز هم مهدی ما شال عزا انداخته
باز دلخون از غم و سوزِ عزای فاطمه است
بوی زهرا را گرفته باز شهر مصطفی
کوچه های شهر مست ربنای فاطمه است
آبرومان رفته اما بازهم ما را خرید
آنچه آورده است ما را هم، وفای فاطمه است
حاجت یک ساله می خواهیم این شب ها از او
دستِ رحمت، بازوی مشکل گشای فاطمه است
#نوحه_حضرت_زهرا_س
سینه زنی-سبک جاده و اسب مهیاست......
زینبت گشته پریشان مرو مادر من
جگرم را تو مسوزان مرو مادر من
ترک این باغ تو ای لا له صد برگ مکن
جان زینب ز خدایت طلب مرگ مکن
ای امید همه طفلان مرو مادر من
زینبت گشته پریشان مرو مادرمن
جیگرم را تو مسوزان مرو مادر من
از چه خاموش تو از شورو نوایی مادر
تو جوانی ز چه محتاج عصایی مادر
ای به جسم پدرم جان مرو ما در من
زینبت گشته پریشان مرو مادرمن
جیگرم را تو مسوزان مرو مادر من
من ندارم گله ای گر تو نگیری ببرم
چون که از سینه مجروح تو من باخبرم
آخر ای کوثر قرآن مرو مادر من
زینبت گشته پریشان مرو مادرمن
جیگرم را تو مسوزان مرو مادر من
بار دیگر به رویم خنده ی جانانه بزن
با همان دست شکسته به سرم شانه بزن
خانه را شمع فروزان مرو مادر من
زینبت گشته پریشان مرو مادرمن
جیگرم را تو مسوزان مرو مادر من
در نماز شب و سیر ملکوتت دیدم
مردم آن لحظه که در حال قنوتت دیدم
تو ز من چهره مپوشان مرو مادر من
زینبت گشته پریشان مرو مادرمن
جیگرم را تو مسوزان مرو مادر من
همچو شمع سحر از داغ خود آبم نکنی
صاحب خانه مرا خانه خرابم نکنی
ای امید همه طفلان مرو مادر من
زینبت گشته پریشان مرو مادرمن
جیگرم را تو مسوزان مرو مادر من
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
Fadaeian-Komeil-14020917_1.mp3
14.04M
.
#مناجات_با_خدا
#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شب_جمعه
#گودال_قتلگاه
منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری
باورم نیست ولی آبرویم را ببری
قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش
چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری
هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند
بازگشتم به سرایت، به امید نظری
ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان
اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری
جز در فیض علی را نکنم دَق الباب
همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری
اشک هایم همه از دوری صحن نجف است
کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری
تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا
کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری
آرزویم همه این است شوم نذر حسین
سر دهم پای غمش مثل نوید صفری
کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا
تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری
جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما...
فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری
همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر
رفت سوی بدنش با غضب بیشتری
رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت
پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری
محمد جواد شیرازی ✍
✅
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
.
🕯سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها #زبانحال_مولا و حضرت زینب سلام الله علیها ایام فاطمیه
#زمزمه_فاطمیه
#واحد_فاطمیه
#ای_همسرم_تاج_سرم
بند🕯
ای همسرم،تاج سرم،یاس سپید پرپرم
من حیدرم،من حیدرم،بنگر به حال مضطرم
افتاده ای از پا گلم
زخم تو باشد قاتلم
جز با نگاهه خسته ات
نمیشود حل مشکلم
تویی صفای،کاشانه ی من
برای ماندن،بهانه ی من
بعد تو خانه،ویرانه ی من
زهرا مرو،زهرا مرو
بند🕯🕯
ای مهربان،آرام جان،ای بر علی تاب و توان
مرو بمان،مرو بمان،مشو خزان تازه جوان
ماهه شب تارم مرو
تنها طرفدارم مرو
ای یادگار نبوی
یاور بیمارم مرو
تویی صفای،کاشانه ی من
برای ماندن،بهانه ی من
بعد تو خانه،ویرانه ی من
زهرا مرو،زهرا مرو
بند🕯🕯🕯
ای محرمم،ای همدمم،بنگر غریب عالمم
با رفتنت،آتش مزن،بر قلب زار و پر غمم
ای مونس و ای یار من
ای بانوی تبدار من
واللهِ بی تو فاطمه
افتد گره بر کار من
تویی صفای،کاشانه ی من
برای ماندن،بهانه ی من
بعد تو خانه،ویرانه ی من
زهرا مرو،زهرا مرو
بند🕯🕯🕯🕯
ای مادرم،ای مادرم،ای مادر غم پرورم
من زینبم،من زینبم،شانه بزن موی سرم
از دختر خود دل مکن
حرف کفن دیگر مزن
دارد وصیت های تو
جان میبرد از این بدن
مرو ز خانه،ای نور عینم
رحمی بکن بر،شیون و شینم
نگو ندارد،کفن حسینم
مادر مرو،مادر مرو
#فاطمیه #حضرت_زهرا
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.