◾️🎤سینه زنی موسی ابن جعفر
◾️◾️◾️◾️🔹_
ای هفتمین نور هدایت
کرده دلم امشب هوایت
آقای من موسی بن جعفر
بهشت من صحن و سرایت
مدد مدد موسی بن جعفر (2)
◾️◾️◾️◾️🔹_
ای گلبن باغ پیمبر
نور دل زهرای اطهر
هستی امید خلق عالم
مولای من موسی بن جعفر
مدد مدد موسی بن جعفر (2)
◾️◾️◾️◾️🔹_
تو گل گلشن ولایی
سرتا به پا جود و سخایی
در خلق و خو زهرای اطهر
باب علی موسی الرضایی
مدد مدد موسی بن جعفر (2)
◾️◾️◾️◾️🔹_
امشب ز غم در شور و شینم
یاد امید عالمینم
با نگه امام هفتم
با این دلم در کاظمینم
واویلتا آه و واویلا (2)
◾️◾️◾️◾️🔹_
عالم به شور و در نوا شد
در کاظمین غوغا بپا شد
ای مظهر خلاق سرمد
از داغ تو کرب و بلا شد
واویلتا آه و واویلا (۲)
◾️◾️◾️◾️🔹_
بمیرم از جور زمانه
بودی به زندان ظالمانه
آن جانی یهودی و پست
می زد ترا با تازیانه
واویلتا آه و واویلا (۲)
◾️◾️◾️◾️🔹_
ای در دو عالم بی قرینه
می زد ترا سندی ز کینه
با گریه بودی یاد مادر
داد از ستمهای مدینه
واویلتا آه و واویلا (۲)
◾️◾️◾️◾️🔹_
تو بوده ای در تاب و در تب
از غصه جانت گشته برلب
از ظلم سندی بن شاهک
ذکر تو شد خلصنی یا رب
واویلتا آه و واویلا (۲)
◾️◾️◾️◾️🔹_
قلبم شد از غم پاره پاره
سورد دل هر سنگ خاره
بمیرم از این همه غربت
جسمت بروی تخت پاره
واویلتا آه و واویلا (۲)
◾️◾️◾️◾️🔹_
از غربت تو می کنم یاد
سوزد دلم ز اینهمه بیداد
از ظلم هارون ستمگر
پیکر تو بر جسر بغداد
واویلتا آه و واویلا (۲)
◾️◾️◾️◾️🔹_
بر جسر بغداد آن تن پاک
شد کاظمین بهر تو غمناک
گشتی تو تشییع جنازه
پیکر جدت بر روی خاک
واویلتا آه و واویلا
◾️◾️◾️◾️🔹_
سبک :کربلایی میلادباباجانپور
حضرت موسی ابن جعفر(ع)
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر
هزار امید آوردم بر این در
من و این اشک... یا باب الحوائج
من و این آه... یا موسی بن جعفر
🖤🖤🖤🖤
یوسف رحیمی
دو دمه
حضرت موسی ابن جعفر کنج زندان شد فدا
در ره دین خدا (2)
کندو زنجير ستم شد مونس آن مقتدا
در ره دین خدا (2)
کنج زندان بلا من دیده گریانم بیا
ای رضا جانم بیا (2)
این دم آخـر به یاد جد عطشانم بیا
ای رضا جانم بیا (2)
(غریب )
نوحه شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
سبک: با نوای کاروان
کاظمین غوغا شده
بزم غم برپا شده
هفتم امام ما،رفته از این دنیا
در گوشه ی زندان،راحت شد از غم ها
یا موسی جعفر۲
روز درد و ماتم است
سینه ها پر از غم است
شهید کینه شد،هفتم گل زهرا
از داغ او گشته،بزم عزا برپا
یا موسی جعفر۲
گشته زندان جای او
با خدا نجوای او
با ناله و افغان،با دیده ی گریان
گوید رهایم کن،یا رب از این زندان
یا موسی جعفر۲
هفتمین نور امید
گشته در زندان شهید
هر دم عدوی دین،زخم زبانش زد
سندی به زهر کین،شرر به جانش زد
یا موسی جعفر۲
زهر دشمن زد شرر
بر تنش کرده اثر
در گوشه ی زندان،او از نفس افتاد
چون جد مظلومش،بر خاک غم جان داد
یا موسی جعفر۲
آن غریب در وطن
کرده فرزندش کفن
خون شد دل شیعه،از این همه بیداد
پیکر او مانده،روی پل بغداد
یا موسی جعفر۲
داغ جدش تازه شد
او بلند آوازه شد
پیکر او تشییع،بر شانه ی یاران
پیکر جد او،زیر سم اسبان
یا موسی جعفر۲
❣﷽❣
#سینه_زنی_امام_کاظم_ع
سبک مستان همه افتاده و ساقی نمانده
🖤🤎🍃🥀🍃🤎🖤
در کنج زندان بلا سندی کافر
خون کرده از کینه دل موسی بن جعفر
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر(۲)
سندی شاهک از چه بی جرم و بهانه
بر پیکر موسی زند با تازیانه
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
در کنج زندان قسمتش خون جگر شد
زهر ستم بر جسم و جان او شررشد
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
از جور صیاد او به کنج قفس افتاد
از زهر کینه ی عدو از نفس افتاد
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
موسی بنجعفر هفتمین امام امت
از جور و کین جان داده در گوشه ی غربت هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
هفتم امام ما شده راحت از غم ها
از گوشه ی زندان رود به سوی زهرا
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
موسی بن جعفر از ستم گردیده خاموش
با دست نوردیده اش گشته کفنپوش هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
بیت امام هفتمین بزم عزا شد
ذکر لب سوم علی واغربتا شد
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
خون شد دل آل عبا زین ظلم و بیداد
پیکر او مانده به روی جسر بغداد
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
تشییع پیکرش شده بر دوش یاران
جسم حسین شد پایمال سم اسبان
هفتم گل دین گردیده پرپر
شهید کین شد موسی بن جعفر
موسی بن جعفر
نوحه شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
سبک : به تماشابیا ای پسرفاطمه
گل گلزار دین موسی بن جعفر تویی
از تبار علی جان پیمبر تویی
هفتمین مقتدا جان تو شد فدا
وای از این غم(۲)
کاظمین گشته از داغ تو ماتم سرا
خانه از ماتم تو شده بزم عزا
شیعه با چشم تر ریزد اشک از بصر
وای از این غم(۲)
ای امام هدی شدی تو مسموم کین
شده فرزند تو رضای تو دل غمین
ظلم وکین شدفزون دل تو گشته خون
وای از این غم(۲)
ای گل فاطمه بودی به کنج قفس
از ستم فتادی مولای من از نفس
صبر تو کم شده قسمتت غم شده
وای از این غم(۲)
سوز داغت زده بر همه دلها شرر
پسر تو رضا ریزد سرشک از بصر
شدی در راه دین کشته ی زهر کین
وای از این غم(۲)
آن امامی که با صفا و آزاده بود
کنج زندان غم از نفس افتاده بود
گل زهرا نشان شده ای قد کمان
وای از این غم(۲)
ای که بودی امام و رهبر عالمین
پیکرت مانده بر روی زمین چون حسین
از غم تو رضا میزند ناله ها
وای از این غم(۲)
#شهادت_ابا_الرضا_امام_موسی_بن_جعفر_ع
#متن_سینه_زنی_واحد
#کربلایی_محمد_حسین_پویانفر
با فغان و شور و شین
تا به شهر کاظمین
دل میزند پر
(در عزای شاه دین
میزند روح الامین
بر سینه و سر ) ۲
( شیعه برپا کن عزا
کشته شد مولای ما
موسی بن جعفر ) ۲
در نوا و زمزمه
گریه کن با فاطمه
همراه حیدر
( دلها پریشان
هر دیده گریان ) ۲
شد کار اهل آسمان ، فغان و زاری
زهرا نماید زین عزا ، خون از دو دیده جاری
( آه و واویلا ۲
موسی بن جعفر ) ۲
کاظمین در ولوله
جسم او در سلسله
آه و واویلا
دل شده پر از شرر
گشته تخته ای ز در
تابوت آقا
( صورت او نیلی است
جای ضرب سیلی است
مانند زهرا ) ۲
چون گلی پژمرده او
تازیانه خورده او
از ظلم اعدا
( وای از زمانه
از تازیانه ) ۲
بال و پرِّه او شکسته دشمنش ز کینه
چون مادرش زهرا میان کوچهی مدینه
( آه و واویلا ۲
موسی بن جعفر ) ۲
شد نمایان در برش
یاد جد اطهرش
در کنج زندان
عالمی در شور و شین
تازه شد داغ حسین
شاه شهیدان
( همچو عاشورا نشد
دخترش تنها نشد ) ۲
در بین عُدوان
( گرچه زار و خسته او
سینه اش نشکسته او ) ۲
با سُّم اسبان
( محشر به پا شد
چون کربلا شد ) ۲
اما حسین در کربلا ، سر در بدن ندارد
عریان میان خاک و خون ، بر تن کفن ندارد
( آه و واویلا ۲
موسی بن جعفر )
.
.
#امام_کاظم
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
ندارد کس در این عالم دل زاری که من دارم
ندارد سینه ای آه شرر باری که من دارم
ندیده هیچ مظلومی چنین ظلمی که من دیدم
ندارد چشم گردون چشم خونباری که من دارم
ندارد هیچ زندانی نگهبانی که من دارم
ندارد کس به عالم خصم خونخواری که من دارم
شب و روزم بود یکسان ز تاریکی این زندان
ندیده دیده گردون پرستاری که من دارم
ندارد محرم رازی بجز این کنده و زنجیر
ندیده دیده گردون شب تاری که من دارم
بگیرم روزه و ذکر خدا هر دم به لب دارم
نباشد روزه داری را چو افطاری که من دارم
از این ظلمی که هارون می کند بر من خدا داند
کسی باور ندارد چشم خونباری که من دارم
من در این کنج قفس غوغای محشر می کنم
پیروی از مادرم زهرای اطهر می کنم
کاخ استبداد را بر فرق هارون دغل
واژگون با نعره ی اللّه اکبر می کنم
تا زند سیلی به رویم سندی از راه ستم
یاد سیلی خوردن زهرای اطهر می کنم
گر چه در قید غل و زنجیر می باشم ولی
استقامت در بر دشمن چو حیدر می کنم
گر ز پا و گردنِ رنجور من خون می چکد
یاد میخ و سینه مجروح مادر می کنم
.