|⇦•دنبال یه سایبون میگشتم..
#سرود و شور ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
دنبال یه سایبون میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال یه پهلوون میگشتم، گفتن برو نجف
من دنبال آسمون میگشتم، گفتن برو نجف
اومدم نجف - پروونه شدم
اومدم نجف - مستوونه شدم
اومدم نجف - دیوونه شدم
دیوونۀ ماه منیر علیام
دیوونۀ خاک مسیرِ علیام
دیونۀ جام شراب غدیرِ علیام
«جان علی جانان علی
جان سنه قربان علی»
دنبال یه سرپناه میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال یه پادشاه میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال ولیُّالله میگشتم، گفتن برو نجف
اومدم نجف - پیشِ امیرم
اومدم نجف - اینجا بمیرم
اومدم نجف - روزی بگیرم
دیونۀ جود و سخای علیام
دیونۀ صحن و سرای علیام
دیونۀ شبهای ایون طلای علیام
«جان علی جانان علی
جان سنه قربان علی»
دنبال فدا شدن میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال خاک وطن میگشتم، گفتن برو نجف
دنبال اباالحسن میگشتم، گفتن برو نجف
اومدم نجف - آماده شدم
اومدم نجف - آزاده شدم
اومدم نجف - دلداده شدم
دلدادۀ رزم حُنینِ علیام
دلدادۀ دو نور عین علیام
دیونۀ اسم قشنگ حسینِ علیام
«جان علی جانان علی
جان سنه قربان علی»
|⇦•سلام ای جواب سلام خدا..
#مدح_خوانی و توسل ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و مناسبت روز پدر
نَادِ عَلِيّاً مَظْهَرَ الْعَجَائِبِ تَجِدْهُ عَوْناً لَكَ فِي النَّوَائِبِ ..
سلام ای جواب سلام خدا
ظهورت طلوع تمام خدا
تویی آفتاب بلند زمین
تویی سایۀ مستدام خدا
تویی که به تعظیم تو ابر کرد
تویی صاحب احترام خدا
تو نهجُ البلاغه تو قرآنِ وحی
کلامی بگو هم کلام خدا
صدایت صدایش به معراج بود
حدیثت حدیثِ مدام خدا
برای تو کعبه جگر چاکم زد
بیا مردِ بیت الاحرام خدا
مرا کعبه ی سینه چاکم کنید
فقط پای حیدر هلاکم کنید
علی ابتدا و علی انتهاست
علی مصطفی و علی مرتضی ست
علی اول است و علی آخر است
علی در ظهور و ولی در خفاست
علی ظاهر است و علی باطن است
علی لا اله علی لافتاست
علی در معارج علی در بُراق
علی اِنَّما و علی وَالضُحی ست
علی با حق است علی بر حق است
علی کعبه است و علی در حَراست
علی نیست آن و علی نیست این
علی نه جداست علی نه خداست
علی را بگو هرچه گویی کم است
که زهرا علی و علی فاطمه ست
اگر تیغ تو سایه گستر شود
همان ابتدا کار یکسر شود
غلط گفتم آقا ندارد نیاز
که تیغ شما خرج لشگر شود
نیازی ندارد که میدان چو خاک
به یک ضربۀ مالکش تر شود
محال است جمع تمام سپاه
که با قنبر تو برابر شود
زمانِ شروعِ رجز خوانی ات
زمین کَر شود آسمان کَر شود
خدا دوست دارد تماشا کند
کمی ذوالفقارِ علی تر شود
ببندد اگر دستمال نبرد
نباشد کسی را خیال نبرد
به کعبه بگو راز تنزیل را
بگو بشکند قلب قندیل را
تو و مادر و مصطفی و خدا
ببین دور خود جمع فامیل را
کمی گَرد نعلینِ خود را بریز
تفقّد نما بالِ جبریل را
برای یتیمان کمی کار کُن
بکن چاهِ آب و بزن بیل را
بکِش طعنه های زن پیر را
ببر روزها بار زنبیل را
تویی صاحب پینه های قدیم
تویی مرکب کودکان یتیم
نگهدار ما را برای خودت
فقط بین مهمان سرای خودت
مرا آینه کُن به دردی خورم
در آغوش ایوان طلای خودت
برای پدر مادرم کافی است
نخی ، ریشه ای از عبای خودت
اگر پا گذارم به جا پایِ تو
مرا می بری تا خدای خودت
مرا می برد گوشه ای از بقیع
فقط ردِ پا ردِ پای خودت
سرت مانده بر شانه ی نخل ها
بگو با من از ماجرای خودت
چرا استخوان در گلو مانده ای
که با روضه هایی مگو مانده ای
شاعر: حسن لطفی
.
صَد و ده تَن از صحابه پیامبر شهادت دادند؛
که #ولایت_علی_بن_ابیطالب بر حقّ است
یک نفر امّا آمد و #حکومت را
بعد از رسول خدا #غصب کرد
#ولایت
#خلافت
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
#تلنگرانه
چه آدم هایی که بسیار مؤمن بودند
و اندک اندک دچار روزمرّگی شدند
و قلبشان از حضور خدا تهی شد!
.
|⇦•علی علی ذکر لبِ...
#سرود و توسل ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر
علی علی! ذکر لب سلمانه
علی علی! عشق همه ایرانه
علی علی! دشمنو میلرزونه
علی علی! طوفانه
علی علی! زمزمه ی شیرانه
علی علی! نغمه ی هر گُردانه
علی علی! قوت قلب شیعه است
علی علی طوفانه
رو شونه هامون لِوای حیدره
هرچی که داریم فدای حیدره
رو به روی ما هزارتا دشمنو
پشت سرِ ما دعای حیدره
نَحُنُ اَنْصَارَعلی ابن ابیطالب
علی علی! بصیرتِ عَماره
علی علی! تعصبِ مُختاره
علی علی اسم همون آقاست که
عَلیٌ الْکَراره
علی علی! عجب طنینی داره
علی علی! زلزله تو کفاره
علی علی! معرکه میگردونه
علیٌ الکَراره
شمشیر مولا شناخته باطلو
دیده هفت پشتِ شخص مقابلو
بادستی که زد عَبدُوَد و زمین
گرفته دستِ یتیم و سائلو
نَحْنُ اَنْصَارَ علی ابن ابیطالب
علی علی! شورِ علیِ اکبر
علی علی! خطبه ی بِنتُ الحیدر
علی علی! تو کربلا معلومه
علی علی! سر لشکر
علی علی! مطابق هر باور
علی علی! راه عدالت گستر
علی علی خلاصه در آیین نیست
علی علی تا آخر
غیرِ مسلمون حتی مسیحیا
میشن زائرِ جناب اِیلیا
آی بچه شیعه شبِ تولده
هرجا که هستی یه سر نجف بیا
نَحْنُ اَنْصَارَعلی ابن ابیطالب
|⇦•به بندگی نرسد بندهای...
#مدح و توسل به امیرالمومنین علی علیه السلام
به بندگی نرسد بندهای به پای علی
قلم چه عاجز و لال است در ثنای علی
محب آل علی ام خوشم که اثباتِ
حلال زادگی من بُود به پای علی
علی امام من است و تمام عمرم را
شوم غلام کسی که بُود گدای علی
لبم که خورده به انگور زرد کُنجِ ضریح
شدم ز باده پرستان مبتلای علی
قسم به شأن "یَدُاللّه فَوقَ اَیْدِیهِمْ"
قبول حق نشود سِجده بی ولای علی
پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن
بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی
نبی پس از شب معراج با تبسم گفت:
نشسته بین هِجاهای رَب صدای علی
نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم
بهانه بوده بنایش فقط برای علی
از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف
زمانِ سِجده بُود در سرم هوای علی
زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست
گرفته فاطمه در دست خود لوای علی
علی و فاطمه یک روح در دوتا بدناند
نوشتهام صد و ده فاطمه به جای علی
قسم به ضامن آهو که سر زد از آهو
فقط رضای خدا هست در رضای علی
#شاعر: علی اکبر نازک کار
|⇦•هم ابتدا علیست و هم ..
#مدح_خوانی و توسل ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر
هم ابتدا علیست و هم انتها علی
از هر نظر شبه به نور خدا علی
غرق تحیرم چه بنامم تو را علی
یا مظهر العجائب یا مرتضی علی
ما را همیشه مدح تو باده پرست کرد
انگورهای روی ضریح تو مست کرد
کعبه سه روز پیش تو در اعتکاف بود
تو آمدی و دور تو گرم طواف بود
بر سینه اش ز هیبت نامش شکاف بود
شمشیرهای فته همه در غلاف بود
روزِ ولادتت به خدا شاهکار شد
روز ظهور حضرتِ پروردگار شد
هر کس شکست پیش تو با احترام شد
هر کس غلام تو شد علیه السلام شد
سلمان به لطف چشم تو والا مقام شد
ابلاغ شد ولایت و نعمت تمام شد
مست از نیام توست امر ابن ابدود
شیر خدایی و پسر دختر اسد
این دل برای توست به نام خودت بزن
شد خلقتم به عشق تو پس خوش به حال من
دست خداست دست تو مولای بت شکن
حق با تو جلوه کرده برای علی شدن
هر جا همیشه نام تو تکرار می کنم
هر چیز را بدون تو انکار می کنم
تو غیر حق به سمت کسی رو نمی زنی
تو آفتاب عشقی و سوسو نمی زنی
تو فاتح نبردی و زانو نمی زنی
اصلا تو با خدای خودت مو نمی زنی
ممسوس ذات حقی و روح فصاحتی
تو با خدای خود چقدر در شباهتی
با دست تو تمامی خلقت مهار شد
با حلقه های زلف تو دلها شکار شد
میدان اسیر دم رقص ذوالفقار شد
جبریل مست حضرت دلدل سوار شود
وقتی که تیغ تو همه را تار و مار کرد
حتی خدا به ضربه تو افتخار کرد
با مهر دست های تو شبنم درست شد
با نبض تو جهان منظم درست شد
با خشم چشم هات جهنم درست شد
خلقت به لطف نور تو کم کم درست شد
ما را بیا به نام غلامت خطاب کن
یا لا اقل غلام غلامت حساب کن
شاعر : مسعود اصلانی