بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
برادر گرامی؛ذاکرالحسین (ع)
جناب حاج حسین آقای غفاری عزیز
سبک بالان به سهولت پرواز میکنند و پدر پاک شما این گونه بود که پروانه روحش به اعلی علیین پرواز کرد. پرواز ملکوتی پدر بزرگوارتان سیر در راه خداست و این باور اندکی از غم شما خواهد کاست.
آرزو میکنیم که وسعت صبر خانواده شما به اندازه دریای غمتان باشد و همچنین برای آن عزیز سفرکرده از درگاه خداوند متعال رحمت و مغفرت واسعه و برای جنابعالی و خانواده محترم صبوری و شکیبایی مسئلت می نماییم.
خداوند روح شان را قرین رحمت بنماید
لذا مراتب تسلیت ما را بپذیرید و ما را در غم خود شریک بدانید.
***
از طرف حاج غلامرضا سالار
و اعضای محترم کانال ذاکرین آل الله
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#دهه_فجر
اقرار کن بلندی این اقتدار را
این انقلاب مستمر ریشه دار را
باید به تنگ چشمی دشمن نشانه رفت
فرّ و شکوه این همه نقش و نگار را
مرگا به ما اگر که به ضحاک وا نهیم
این سرزمین رستم و اسفندیار را
بهمن اگر چه سرد ؛ ولی نیمه های آن
حس می کنم طراوت فصل بهار را
روزی که چشم ظلمت شب روشنا گرفت
روزی که داد خاتمه شب های تار را
در موجی از کدورت و در اوجی از غبار
دیدند آن زلالیِ آیینه وار را
هرسال یاد و خاطره ات زنده می شود
قلبی تپنده تر شده ای روزگار را
شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
#جمهوری_اسلامی_ایران
#دهه_فجر
هَلا در باغ! جایِ باغبان هیزُم شِکن باشد
هَلا زخمِ تبر بر جانِ سَرو و ناروَن باشد
هَلا از خَرمنی یک خوشه گندم سهمِ خان گردد
هَلا گُل! دستمالِ دسته یِ زاغ و زَغَن باشد
مبادا از خَزر تا فارس ، از اَلوند تا تَفتان
بر این خاکِ اَهورا رَدِّ پایِ اَهرِمَن باشد
مبادا شاخه ای از ریشه های خویش دور اُفتد
مبادا! هیچ قومی دور از اَصلِ خویشتن باشد
...
مبادا تارِ مُویی از سرِ این خاک کم گردد!
مباد آشفته این زُلفِ شِکن اَندر شِکن باشد
الهی روزگارِ مردمانِ خوبِ این سامان
به دور از جنگ و ننگ و قَحط و آشوب و مِحَن باشد
" وطن باشد! نباشم من، نباشم من، وطن باشد! "
" الهی تا اَبد ! ایرانِ من، ایران من باشد "
مبادا راه را گُم کردن و در چاه اُفتادن
به نامحرم یقین و بر برادر سوء ظَن باشد!
اگر دردی ست در این خانه! درمان هم در این خانه ست
مَحال است اجنبی دلسوزتر از هموطن باشد!
...
قُشونی را ندیدم! جُز به قصد جنگ برخیزد
تفنگی را ندیدم! اَهلِ منطق یا سخن باشد
گلوله هیچ چیزی را بجز کُشتن نمی داند
گلوله می کُشد، فرقی ندارد! مَرد و زن باشد
(چه باک از موجِ بَحر، آن را که باشد نوح کشتیبان)
چه باک از موج! وقتی در دلت حب الوطن باشد
چه باک از موج! وقتی ناخدایی با خدا داری
زَعیمِ شیعه باید هم حسین (ع) و هم حسن (ع) باشد
اگر در هر قدم! بیم ِ هزاران راهزن باشد
وَگَر در دستِ دشمن تیغ و بَر دستم رَسَن باشد
به خونِ او که رویِ سنگِ قبرش حَک شده سرباز
همه سرباز او هستیم! تا جان در بدن باشد
...
سه رنگِ سرفرازِ تا اَبد در اِهتزازِ من
بمان بر تارَک تاریخ، تا مَهدِِ کُهن باشد!
همیشه جایت آن بالاست و پایین نمی آیی
مگر! روزی که پرچم روکِش ِ تابوتِ من باشد
شاعر: #حسین_خزایی