ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
شُجاعت و شَهامت را از
پدرش 'عـلی' به اِرث بُرد
در جنگها همیـشه عَلَم
را با خود حمل می کرد،
به هـمیـن دلیل هـم به
#عـلم_دار مـشهور شد
🆔@Arbabhosyn
🎼 امشب دلم به شور وشینِ...
|⇦• شور بسیار زیبا ویژۀ میلاد سرداران کربلا
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
امشب دلم به شور وشینِ
زائر بین الحرمینِ
گاهی دلم پیش اباالفضل
گاهی دلم پیش حسینِ ...
سیدالاحراری،صاحب درباری
عجب سپاهی و عجب علمداری
روعشق توحساسم،من مرید عباسم
یاحسین من اربابی ،غیر از تو نمی شناسم
یاثارالله،یابن الحیدر...
ابی عبدالله یابن الحیدر...
___
کرببلا عرش برینِ ،زائر تو روح الامینِ
خدابخواد دوباره امسال
باتو قرارم اربعینِ
ای به سرم سایه،عشق تو سرمایه
نمیره از یادم،موکبُ مشایه
ای سید وسالارم،من به تو بدهکارم...
اربعین هرسال و از امام رضا دارم...
یاثارالله،یابن الحیدر...
ابی عبدالله یابن الحیدر...
___
گُل امیرالمومنینِ...پهلوونه ام البنینِ
ماه شب چهارده اسیره
ماه علی روی زمینِ...
عجب یلی هستی ،ساقی سرمستی
رو دست تو آقا،نیومده دستی..
قبله ی حاجاتی ،پیر خراباتی...
ماه بنی هاشم...عموی ساداتی...
ای رزم تو طوفانی،تو وزیر سلطانی...
شاگرد کلاس تو،قاسمِ سلیمانی...
نحن بحماک ..ابوفاضل...
*یعنی ما درحمایت تو هستیم،یا ابوفاضل...*
___
ولایتش اصول دینِ...حیدر
معنی قرآن مبینِ...حیدر
حرف نبی فقط همینِ..حیدر
تنها امیرمؤمنینِ...حیدر
چه هیبتی داری..شجاعتی داری
فقط توعالم تو..حیدر کراری
عبد اشجع الناسم...حیدر
کرده پدری واسم....حیدر
من خلیفه ای دیگر ...حیدر
غیر علی نشناسم...حیدر
من شیعه ام ،،حیدر آقامِ....
علی علی....
|ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
در میانِ اَعـراب رسم بود
که اگـر کــودکی، زیبایی
فوقالعادهای داشت او را
با عُنوان #ماه مینامیدند
#ابوالفــضل نیز بواسطه
جمالِ بی نظیرِ چهره اَش
مَشمول این سُـــنّت شد
و او را «قَــمَرِ بَنی هاشم»
(ماهِ دودمانِ بنی هـاشم)
نام گُذاری و خطاب کردند
🆔@Arbabhosyn
🎼 به به از این حُسنِ خداوندی...
|⇦• شور بسیار زیبا ویژۀ میلاد حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═
به به از این حُسنِ خداوندی
جانم چه بابایی،چه فرزندی
جانم چه دستایی،چه چشمایی،چه لبخندی
اباالفضلی دلمو زدم بنامت
اباالفضلی شدم عاشقِ مرامت
اباالفضلی میدونی چقدر میخوامت
سودا زده ی طُره ی جانانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
___
امشب شبِ عشقِ،بیا ای دل
ماهه بنی هاشم شده کامل
پاشو گدایی کن بگو جانم ابوفاضل
عجب ماهی میدرخشه تو مدینه
چه آقایی نَفَسِ اُمِ بنینه
داره عشقش تو دلِ حسین میشینه
خورشید بریزید به پیمانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
سودا زده ی طُره ی جانانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
___
بستم دلم رو من به زُلفونت
آقا! همه عالم پریشونت
به به رقیه جان! اومد دنیا عمو جونت
برا ارباب تو یک تنه سپاهی
برا زینب تا همیشه تکیه گاهی
اباالفضلی قربونت برم الهی
سرخوش شدم از گریه ی مستانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
سودا زده ی طُره ی جانانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
___
با تو،نه آشوبم،نه آشفته
ارباب "بنفسی اَنت" به تو گفته
وقتی علمداری،عَلَم هیچ وقت نمی اُفته
اباالفضلی عشقِ تو بدونِ مرزه
دلِ دشمن از سپاهِ ما میلرزه
به این عالم یه نگاهِ تو می ارزه
تا عرش رود هو هوی جانانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
سودا زده ی طُره ی جانانه ام امشب
زنجیر بیارید که دیوانه ام امشب
🎼 شب شب عشق...
|⇦• سرود زیبا ویژۀ میلاد حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام.
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
شب شبِ عشقُ،شب شبِ شوره
چشم بد از این، طایفه دوره
ماه اومده،آسمونا،نورٌ علی نوره
قرصِ قمرِ،اومده دل ببره
کشتیِ نجاتُ سمتِ ساحل ببره
ماه کامل شد
سوره ی ادب نازل شد
مقصودِ علی حاصل شد
سحر سحره باطل شد
حرف از یَلِ دریا دل شد
صحبت از ابوفاضل شد
اون که به علمداری شاه کربلا نائل شد
یا اباالفضل،مولانا یاابالفضل
___
اشکای اُم البنین رَوُونه
داره براش وَ اِن یَکاد میخونه
قنداقه اش رو دور حسین میگردونه
لیلا اومده
دین و دنیا اومده
قُرصِ قمره
خونه ی مولا اومده
عشق پیدا شد
رازِ عاشقی افشا شد
قطره با نگات دریا شد
با تو زندگی معنا شد
قلبِ مُردِمون احیا شد
شغل نوکری زیبا شد
اون که به گداییِ تو مفتخر شد آقا شد
یا اباالفضل،مولانا یاابالفضل
🌼༺⊱┄═┅
يارب ألعباس بحق العباس إشف صدرالعباس بظهور الحجه...
ياابوفاضل دخيلك يافخرالشهدأ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🎼دستِ او دستِ علی ...
|⇦• مدح خوانی و توسل ویژۀ میلاد حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام
.
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
چشم مهتاب ندیده سحری بهتر از این
آسمان نیز ندارد قمری بهتر از این
بانویِ بیتِ علی صاحبِ فرزند شده است
که ندارد پسرِ خوب تری بهتر از این
میتوان گفت که در دایره ی عشق و ادب
مادری هیچ ندارد پسری بهتر از این
نخلی از باغِ ولایت ثمر آورده به بار
ندهد نخلِ کرامت ثمری بهتر از این
دستِ او دستِ علی دستِ علی دستِ خداست
نیست در عالم هستی پدری بهتر از این
گنجِ عالم که ندارد گوهری چون عباس
صدفی هم که ندارد گوهری بهتر از این
رویِ گنجینه ی خلقت ملک عشق نوشت
کس ندارد به خدا سیم و زری بهتر از این
پایِ گهواره ی او هک شده بود از اول
باغِ ایثار ندارد شجری بهتر از این
خبر آمد ، که خدا قرص قمر باز آورد
نرسیده ست به عالم خبری بهتر از این
بال و پر داد به هر عاشق افتاده ز پا
طایران را نَبُوَد بال و پری بهتر از این
بر درختِ کَرمش برگ و برِ عشق ببین
که ندارد شجری ، برگ و بَری بهتر ازین
چشمِ تر داشت علی ، بوسه به دستش می زد
که ندیده ست کسی چشمِ تری بهتر ازین
یَلِ میدان شجاعت ، پسرِ شیر خدا
تاکنون کس نشنیده قَدَری بهتر ازین
سفرِ عشق که او ساقی و سقّایش بود
ما ندیدیم به عالَم سفری بهتر ازین
چشمِ مانند گلش تیرِ بلا را سپر است
نیست در عرصه گلها سپری بهتر ازین
عاشقی ، غیرِ خزان گشتنِ گل هیچ نداشت
عشق هم هیچ ندارد اثری بهتر ازین
جگرِ سوختگان از اثرِ عشقِ وی است
به جگرها نرسیده شرری بهتر ازین
تاجِ سرهای شهیدانِ به خون غلتان است
به شهیدان نبود تاجِ سری بهتر ازین
سائلی کن ز درِ خانه ی عبّاس که نیست
به دو عالَم بخدا هیچ دری بهتر ازین
نظری کرده به دل ها که چنین بی تابند
کس ندارد به دلِ ما نظری بهتر ازین
او امیدِ دل ما در صفِ محشر باشد
ما نداریم امید دگری بهتر ازین
کامِ "یاسر" شده شیرین ز شکرخندِ زمان
به دهانی نرسیده شکری بهتر ازین
شاعر : #حاج_محمود_تاری
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
#علی_بن_ابی_طالبـــ
به برادرش عَقیل فرمود:
برایم همسری را برگزین
که ثمرۀ آن ،فرزندی شُجاع و برومند
در دفاع از #دین و #کیان_ولایت باشد
#نقش_زن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
|⇦• مدح خوانی و توسل ویژۀ میلاد حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام
اگر نقطه ی باء تنزُّل نمی کرد
اگر اسمِ اعظم تغزل نمی کرد
اگر بر ظهورش تفَئُل نمی کرد
دو عالم نبود و جهان گُل نمی کرد
علی بود و خلقت سراسر علی دید
خدا عکسِ خود را فقط در علی دید
علی با خدا رمز و رازش یکی بود
علی ذوالفقار و نمازش یکی بود
علی جبهه و جانمازش یکی بود
علی گریه و رویِ بازش یکی بود
خدا شد علی و پیمبر علی شد
علی در علی در علی در علی شد
که هست اینکه حق غَرقِ اوقاتِ او شد
خدا جلوه های مناجاتِ او شد
همینکه زمانِ ملاقاتِ او شد
خدا ماتِ او شد علی ماتِ او شد
دلم بُرد و هربار گفتم اباالفضل
صد و سی و سه بار گفتم ابالفضل
ببین بند آمد نفسها سخنها
ببین بازمانده نظرها دهنها
از این پس تمام است این در زدنها
نیازی نباشد به این آمدنها
که می بیند امشب دلم پر زدن را
که می بینم امشب دوباره حسن را
اگر آبِ دریا مرَّکب شود باز
زمین از غزلها لباب شود باز
ادب پیشِ مدحش مودب شود باز
رسیده است جا پایِ زینب شود باز
که زینب بگوید که ای جان من تو
که باب الحسین و که بابُ الحسن تو
دعا کرد میدان علَم برندارد
در این معرکه یک قدم برندارد
دعا کرد تیغ دو دَم برندارد
که لشگر سر از خاکِ غم برندارد
فقط یال و کوپال یکسر بریزد
فقط سر بریزد فقط سر بریزد
علی بین میدان که تصویر می شد
چنان ضربه های تو تکثیر می شد
زمان فرارِ همه دیر می شد
که لشگر به خاکت زمین گیر می شد
پناه حرم دست آب آورِ توست
دعاهایِ زینب به پشتِ سرِ توست
خدا این حرم را عجب دیدنی گرد
پُر از دست خالی پر از ارمنی کرد
وَ لطف تو درد مرا گفتنی کرد
دلم را به زلف تو پیوستنی کرد
مرا دست خالی رها میکنی نه
مرا دور از کربلا میکنی نه
تو نور قمرهای ام البَنینی
دعای سحرهای ام البَنینی
تو شاه پسرهای ام البَنینی
یل شیرِ نرهای ام البَنینی
فقط بوسه زد روی بالت عزیزم
فقط گفت شیرم حالت عزیزم
نظر میخوری رویِ خود را بپوشان
از این تیر اَبروی خود را بپوشان
از این نیزه پهلوی خود را بپوشان
از این تیع بازوی خود را بپوشان
زمین می خورم تا زمین می خوری
به روی زمین با جبین می خوری
اگر خار چشمانتان این سپاه است
که ای خصم پایانتان این سپاه است
که کابوس دورانتان این سپاه است
فقط دشمن جانتان این سپاه است
سپاهی که ایرانی اش بَسِّتان است
فقط یک سلیمانی اش بَسِّتان است
#شاعر حسن لطفی
🕊💕 سرود با لهجۀ شیرین #لری ویژۀ میلادِ سقایِ دشتِ کربلا حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
بارو بارو بارونَ هی
دلِ مستم می خونه هی
شو ، شوِ ولادتِ یه پهلوونه هی ..
کس و کارم تونی ، نو بهارم تونی
اون که قلبمُ بِش ، می سپارم تونی
تو علمدارمی ، میر و سردارِمی
همه جا یارمی ، آخ همه جا یارِمی
تونِ دارم تویِ ای دنیا دیه (چه غمی دارم)3
دیه بعد ای منم رو علمِ تو (سر میزارم)3
بارو بارو بارونَ هی
دلِ مستم می خونه هی
شب ، شبِ ولادتِ یه پهلوونه هی ..
دله حیرون موخام
سر و سامون موخام
تونِ از جون موخام ...
.
🕊💕 مدح خوانی ویژۀ میلادِ حضرت اباعبدالله علیه السلام و قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
ماهِ عشق است ، ماهِ عُشّاق است
ماهِ دل های مست و مشتاق است
درِ میخانهی کَرَم شد باز
اَلدَّخیل این حریم ِ رزاق است
ریزه خوارش ، فقط نه اهل زمین
جرعه نوشش ، تمام آفاق است
بی حساب است فضلِ این ساقی
شب جود و سخا و اِنفاق است
بینِ دلهای بیدلان امشب
با سرِ زلف یار میثاق است
شبِ زلف مُجَعَدَّش «وَالّیل»
صبحِ چشمش به عالم اِشراق است
قبرهُ فی قلوبِ من والاه
حرمش ، قبله گاهِ عشاق است
ماه ِشعبان رسید! ماهِ سه ماه
کربلا می رویم! بسم الله
السلام ای پناهِ مُلک و مکان
در یدِ قدرتت عنانِ جهان
رفته قنداقه ات به عرشِ خدا
تشنة پای بوسیات همگان
در طوافت قیامتی شده است
می رسد هر فرشته با هیجان
پر ِ قنداقه ی تو می بخشد
پر و بالی به فِطرُسِ نگران
عطر و بوی ملیحِ پیرهنت
مانده در خاطرِ نسیمِ جَنان
بوسیده می چیند از لبِ تو رسول
رحمتِ واسعه گشوده دهان
از سر انگشتِ پاکِ مصطفوی
جرعه جرعه بنوش شیره جان
خواند جدت «حسینُ منّی» را
«وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان
در نمازت شبیه فاطمه ای
بین میدان علی ست جلوه کنان
چشمهای تو مرزِ خوف و رجاست
قَهر و مِهر تو آتش است و امان
رحمت محض ، یا ابا اَلأیتام
پدری کن برای عالمیان
ای که آقائی تو بی حدّ است
باز ما را به کربلا برسان
شبِ جمعه ، شمیمِ سیبِ حرم
منتشر می شود کران به کران
روضه هایت ، بهشت اهل ولاست
چشمِ ما چشمه های کوثر آن
«وَ مِنَ الماءِ کُلُّ شَیءٍ حَیّ»
اشک ها از غمت همیشه روان
السّلام ای شهیدِ روزِ دهم
السّلام ای امام ِتشنه لبان
تا ابد در فراز ، پرچم توست
خونِ سرخت همیشه در جَرَیان
کربلای تو از ازل بوده
مبدأ حرکتِ زمین و زمان
شبِ سوم رسیدهای، ای ماه
السّلامُ علیک ثارالله
«السّلامُ علیک یا باب الحوائج ، یا قمرَ العشیرَه»
السُلام ، ای نگینِ عرشِ بَرین
ماهِ بالا بلندِ اُمِّ بَنین
گره از گیسوان خود مگشا
هر سرِ موی توست حبل متین
جذبه های نگاهِ هاشمی ات
ماه را می کشد به سوی زمین
عبدِ صالح! مواسیِ لله!
پدرِ فضل! روحِ حق و یقین!
وقت هوهوی ذوالفقارِ علی ست
به روی مرکبِ حماسه نشین
می شود با اشارۀ تو دو نیم
هر کسی آید از یَسار و یمین
زینبت «إن یکاد» می خواند
آسمان محو ِ هیبت تو ، ببین
کاشفُ الکربِ اهلِ بیتِ نبی!
بازوانِ تواَند حِصنِ حَصین
ماهِ من بازوی رشید تو را
که برافراشته است بیرقِ دین
زده بوسه علی به گریه چنان
بوسه ها چید از آن حسین چنین
نقشِ باب الحوائجی داری
به روی بازویت شبیه نگین
سائلانِ تو بی شمارند و
گوشه چشمی به ما ، بس است همین
شاعر : یوسف رحیمی
🕊💕 شور ویژۀ میلادِ سقایِ دشت کربلا حضرتِ اباالفضل العباس علیه السلام .
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
ذُخرُ الحسین ، نور دو عین
فارسُ العَرب ... ابوفاضل
کَنزُ الحیا ، خیرالورا
روحِ ادب ... ابوفاضل
بدرُ الدجی ، فی کربلا
هاشمی نصب .. ابوفاضل
یل بی باک ، محور افلاک
خواجۀ لولاک ، مولا اباالفضل
سر و سرور ، میر و غضنفر
فاتحِ لشگر ، مولا اباالفضل
شور لشگر ، ثانیِ حیدر
ساقی و ساغر ، مولا اباالفضل
امید خیمه گاه ، واسه حسین تکیه گاه
یه تنه یک سپاه ، میدرخشه مثل ماه
با غضب نگاش ، علقمه شد قتله گاه
« یا عباس یا عباس .. »
بابُ المراد ، بابُ الحسین
صاحب علم .. ابوفاضل
بحر الوفا ، جبل السخا
اوج الهمم .. ابوفاضل
خیرالانام ، عالی مقام
ثابت قدم .. ابوفاضل
یل طوفان ، تو دل میدان
تابع فرمان ، مولا اباالفضل
شه مه رو ، با دم یاهو
میگیره نیرو ، مولا اباالفضل
ذکر دائم ، گفته مداوم
اکبر ناظم ، مولا اباالفضل
دست مشگل گشاش ، شافع روز جزاست
پسر مرتضی است ، صف شکنِ نینوا
کاشف الکربِ عن وجه شه کربلا ..
« یا عباس یا عباس .. »
🕊💕 شور زیبا ویژۀ میلادِ سقایِ دشت کربلا حضرتِ اباالفضل العباس علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
ای عشق شور انگیز ، ای شور آتش خیز
مجنونِ مجنونم .. مستونه میخونم
طلعَ البدرُ حسین
و ما ادراکَ ما قدر حسین
أهلاً أهلاً یا امامَ الشُّهدا
أهلاً أهلاً یا امیرَ النُّجبا
أهلاً أهلاً یا مصباح الهُّدا
أهلاً أهلاً یا سفینةَ النِّجا
انا مجنونِ الحسین
تا روز محشر مدیونِ حسین ..
أهلاً أهلاً یا نور الثقلین
أهلاً أهلاً یا مولانا حسین
أهلاً أهلاً یا مصباح الهُّدا
أهلاً أهلاً یا امام عالمین
طلعَ البدرُ حسین
و ما ادراکَ ما قدر حسین
أهلاً أهلاً یا امامَ الشُّهدا
أهلاً أهلاً یا امیرَ النُّجبا
أهلاً أهلاً یا مصباح الهُّدا
أهلاً أهلاً یا سفینةَ النِّجا
ظهرا الفجر حسین
جهان یک کوچه از شهر حسین
شکراً شکراً به میلادِ حسین
اولادم فدایِ اولادِ حسین
طلعَ البدرُ حسین
و ما ادراکَ ما قدر حسین
أهلاً أهلاً یا نور الثقلین
أهلاً أهلاً یا مولانا حسین
أهلاً أهلاً یا مصباح الهُّدا
أهلاً أهلاً یا امام عالمین
انی سلمٌ لمن سالمکم
انی حربٌ لمن حاربکم
طلعَ البدرُ حسین
و ما ادراکَ ما قدر حسین
تو مثله بارونُ ، من مثله پاییزم
تو مثله رویا من ،از حسرت لبریزم
من افتاده از پا ، لطفی کن برخیزم
تو دلدارِ نازُ و آهنگِ پروازُ
من بی دست و پا وو ، درگیرِ زندونم
ظهراً نجم و شرف
و ما ادراک ما دُرِّ نجف
أهلا أهلا یا مصداق علی
أهلا أهلا یا اشراق علی
أهلا أهلا علمدارِ حسین
أهلا أهلا سپهدارِ حسین
أهلا أهلا یا نور نشعتین
أهلا أهلا ماهِ عالمین
طلعَ البدرُ حسین
و ما ادراکَ ما قدر حسین
أهلاً أهلاً یا امامَ الشُّهدا
أهلاً أهلاً یا امیرَ النُّجبا
أهلاً أهلاً یا مصباح الهُّدا
أهلاً أهلاً یا سفینةَ النِّجا
یل کرببلا .. علمدارِ حسین ..
« عشق .. یا ابالفضل »
.
🕊💕 سرود زیبا ویژۀ میلادِ سقایِ دشت کربلا حضرتِ اباالفضل العباس علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
من که دلدادۀ ، آل پیغمبرم
من غلامزادۀ ، زادۀ حیدرم
واله بی دلم ، عاشقِ بی سرم
پر ندارم ولی ، می پرم می پرم ..
امشب شب احرارِ ، شبِ عشق شبِ یار
امشب شب دلداره ، که بارون داره میباره
شیرین شده فرهاد فرهادت
لیلی شده مجنون مجنونت
یابن مرتضی از روی ماهت
خورشید زده .. سر به بیابونت
« عشق .. یا ابالفضل »
_______
روی تو جلوۀ ، احسنُ الخالقین
ای شهیدان تو برترین مومنین
ای علمدار عشق ، یابنَ یعسوب دین
ماه شاه نجف ، یابن اُم البنین
امشب شب مستیمِ شب خدا پرستیمِ
امشب شب مولامِ شب تموم هستیمِ
درمون شده بیمار بیمارت
عاقل شده حیرون حیرونت
یابن مرتضی از روی ماهت
خورشید زده .. سر به بیابونت
« عشق .. یا ابالفضل »
______
شیر شیر خدا ، حیدر کربلا
قهرمانِ ادب ، پهلوان وفا
ای به کشتی دین خدا نا خدا
غرق شدم جان ارباب دریاب مرا
ماه عالمینی تو ، قرار حسنینی تو
عین مجتبایی تو ، یا خودِ حسینی تو
به به که شدم اسیر و مدیونت
له له میزنم شدم پریشونت
یابن مرتضی از روی ماهت
خورشید زده .. سر به بیابونت
« عشق .. یا ابالفضل »
🕊💕 مدح خوانی زیبا ویژۀ میلادِ سقایِ دشت کربلا حضرتِ اباالفضل العباس علیه السلام
صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است
یا که صدها حاجت دشوار اگر داری کم است
یا که قد آسمان آوار اگر داری کم است
یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است
غم جگر دارد بیاید گفتهام در هر غمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
حال ما را تا که دوری حرم بد میکند
کربلا را قسمت ما، راه مشهد میکند
یک دوراهی هست ما را هی مردد میکند
در میانِ دو حرم دل رفت آمد میکند
مثل اینکه شهریار آنجاست میخواند همی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
این حسن یا این حسین این یا که تکرار علی است؟
حیرت آئینه یعنی وقت دیدار علی است
تیغ او تیغ علی و کار او کار علی است
جان عزرائیل، در دست علمدار علی است
بیرقی دارد که نقشش شد شعار عالمی
یل یاتارطوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تا زره را میکشد بر شانه محکم میکند
تا که ابرو را زمانِ رزم درهم میکند
چیست لشکر؟ کوه از هولش کمر خم میکند
یا که عزرائیل را پیشش مجسم میکند
آمده تا جابه جا گردند هر زیر و بمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
یک قدم کوبیدی و هفت آسمانها ریختند
یک علم کوبیدی و هی کهکشانها ریختند
ضرب شست توست یا آتشفشانها ریختند
مصرعی خواندی رجز، سیف و سنانها ریختند
این به مولا رفته ، دارد ضربههایِ محکمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
جذب تو جبریل تا شد شهپرش بر باد رفت
خواست نزدیکت شود خاکسترش بر باد رفت
هر سلحشوری که آمد یا سرش بر باد رفت
یا که تیغت چرخ خورد و لشکرش بر باد رفت
شاهباز کربلایی، شهریار القمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تا که گیسو را کمی در پیچ و تاب انداختی
شام را گویا به جان آفتاب انداختی
برکهای رفتی و عکست را به آب انداختی
یا که عکس مرتضا را بین قاب انداختی
ماه بی تکرار ما، تکرار اسم اعظمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
شانهات نازم که جای دستهای زینب است
تا تویی، بالاترین محمل برای زینب است
روی زانوی تو، تنها ردّ پای زینب است
هر دلی که گفت یاعباس، جای زینب است
کور میسازد نگاهت چشم هر نامحرمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
هر که شد مست حسن، بدجور بد مست تو شد
کوچه بن بست حسن شد، کوچه بن بست تو شد
بعد غوغای جمل، دست حسن دست تو شد
فاطمه هست حسن شد، فاطمه هست تو شد
از کریمی حسن داریم با هم عالمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
قبله وقتی رو به تو هر صبح راهی میشود
قبلۀ ما چشم تو خواهی نخواهی میشود
گاه گاهی هم نمازم اشتباهی میشود
قلب ما بین حرم انگار ماهی میشود
تو شراب کوثری و موج موج زمزمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
ناز مجنون را اگر در کوی لیلا میکشند
ناز دستان تو را دستان زهرا میکشند
آش نذری تو را هم ارمنیها میکشند
در جوارت منت بیچارهها را میکشند
دل، ابالفضلی نمیماند برایش ماتمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
مشک وقتی میچکد، تقدیر میریزد به هم
دست وقتی نیست در تن، شیر میریزد به هم
حق بده این چشمها را تیر میریزد به هم
دختران را بعد تو زنجیر میریزد به هم
بر زمین افتادهای، بد جور آقا درهمی
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
شاعر: حسن لطفی
🕊💕 مدح خوانی زیبا ویژۀ میلادِ حضرتِ اباعبدالله الحسین علیه السلام و حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس سلام الله علیها
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
به چشم تو غیرت
به تیغ تو صولت
به نامت صلابت
به دامن سخاوت
به بازوت قدرت
به پای تو همت
به دستت کرامت
پُری از رشادت
شهادت سعادت
بصیرت
مَهابت
فتوَت
مُرُوَت
به میدان مسلط
رجزها مُسَمَّط
که از برق چشمت همه غرق حیرت
تو از آل عصمت
تو از بیت عترت
تو قامت قیامت
علی در هدایت
علی در عنایت
علی در قداست
علی در مهارت
و نادِ علی دارد از تو حکایت
بدون تو عطری محبت ندارد
چنان سر فرازی،چنان سر به زیری
امیری حسینُ و نعم الامیری
علی هستی و گر علی را بخوانی
فقط در نه، دیوار خیبر بریزد
از این هیبت چشمهایت بکاهُ
نگاهی نما ترس قنبر بریزد
علی گفت هنگام صفین برگرد
ز خشمت دلِ مالک اشتر بریزد
من از جنس شبهای پر التهابم
که در بند گیسوی پُر پیچ و تابم
اگر بر حریم حرم مُستجیرم
فقط با نگاه شما مستجابم
من و لطف باب الحوائج همین بس
بگو با تو باشد حساب و کتابم
دعا کن حرم آیم و بر نگردم
که این عشق کردست خانه خرابم
خراب خرابم
خراب جوابم
تویی انتخابم
که عالیجنابم
غم بی حسابم
زِ داغت کبابم
و مشکت عذابم
به یاد ربابم
پُراز آب آبم
که میگفت زینب
چه شد با رکابم
شاعر:حسن لطفی
نام مبارکت چقدر چاره ساز شد!
هرکس نیازمند تو شد، بی نیاز شد
آوازه ات گرفته نجف تا دمشق را
ابروی ذوالفقاریِ تو کشته عشق را
گیسو به باد می دهی آخر برای چه!؟
از رو کشید هر مژه خنجر برای چه؟
صف بسته اند این همه لشگر برای چه؟
ترسیده است مالک اشتر برای چه؟
حیدر مرام، ای یلِ از پشت بی زره
خورده نگاه تو به نگاه علی گره
بخشندگیت، قصۀ دست و نخیل نیست
کوتاهی من است که دستم دخیل نیست
در خشکسال عاطفه، دستت بخیل نیست
باران بوسههایِ علی بی دلیل نیست
سینه به سینه تا به ابد عشق رایجی
یبن ابوترابی و باب الحوائجی
از ذکر تو لبانِ دعا قند میخورند
چینی شکستههایِ شفا بند میخورند
با عشق تو ارامنه پیوند میخورند
در کاروکسب شان به تو سوگند میخورند
ماندم چگونه این همه اعجاز میکنی؟
داری بدون دست، گره باز میکنی!
شاعر : وحید قاسمی
دل زینبیه شده قرص با تو که در سایۀ بیرق آفتابم
تو و سرفرازی، تو و سربه زیری
به نِی سر فرازی به نِی سر به زیری
امیری حسین و نعم الامیری
نفس میکشم در هوای شما
دلم روشن است از دعای شما
من از چشمۀ عشق دارم وضو
بود قبلهام خاکپای شما
چه خوب اسمان را به زیر آورد
هوای خوشِ کربلای شما
به گوش زمین نغمهای حس نشد
دلانگیزتر از صدای شما
خدا در تراشِ جمالت گذاشت
چه سنگ تمامی برای شما
ندارد دلم گوشۀ امنیت
بهجز خلوت روضههای شما
تو را دوست دارم خدا شاهد است
دل عاشق من فدای شما
هم اندیشۀ ما اباالفضلی است
و همریشۀ ما ابالفضلی است
اباالفضل گفتم نفس وا شده
کویر دلم مثل دریا شده
زمینخورده بودم به دست هوس
به یک یا ابالفضل دل پا شده
جنون آمد و دست دل را گرفت
جهان با ابالفضل زیبا شده
دل از نوکری درِ خانهاش
به هر جا رسید است و آقا شده
به آرامش چشمهایش قسم
که چشمان او قبلۀ ما شده
به اعجاز نام ابالفضلی اش
گرههای دنیاییم وا شده
هم اندیشۀ ما ابالفضلی است
و همریشۀ ما ابالفضلی است
شاعر : حسن کردی
.
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
ارتش حسین به خط ، یل اصحاب اومد
یک قدم عقب تر از ، خود ارباب اومد
دلبر دلبرا اباالفضل ، بزرگ نوکرا اباالفضل
چه اصیلِ نسبش ، چه قشنگه لقبش
علویِ غضبش ، حسنیِ ادبش
یا حسین رولبش...
علم کشا سینه سپر کردن
رجز هارو حماسی تر کردن
میوندارای کربلا امشب
اهل حرم رو با خبر کردن
ای اهل حرم میر و علمدار خوش آمد
علمدار خوش آمد
علمدارخوش آمد
سقای حسین سید و سالار خوش آمد
علمدار خوش آمد
علمدار خوش آمد