#سرود زیبای ولادت حضرت ابوالفضل (ع)
#تک و شور
#اسفند۱۴۰۱
چارم شعبان شد صفای دل اومد
ساقیِ سرمستان ابوفاضل اومد
دل شده امشب پا بست تو
شد هر دو عالم سرمست تو
با اشک و با خنده مرتضی
بوسه زده بر دو دست تو
یا ابوفاضل خوش آمدی (۴)
ذکر تو یا عباس شفای هر دَرده
عشقت ابوفاضل دل همه رو بُرده
تویی تو تنها ملاک ما
یاد تو خواب و خوراک ما
دعای اِکشِف کُروبَنا
حک شده روی پلاک ما
یا ابوفاضل خوش آمدی (۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#سرود میلاد امام حسین و حضرت ابوالفضل
و امام سجاد (علیهم السلام)
آی عاشقا ، امشب زهرا
عیدی میده به هممون یک کربلا (۲)
دل و دلبر اومده ، از همه سر اومده
اربابم یعنی حسین ، گل حیدر اومده
نبی شده دلشاد ، به یُمن این میلاد
میزنه فُطرس مَلَک به شوق او فریاد
آی عاشقا ، امشب زهرا
عیدی میده به هممون یک کربلا
بَه که ارباب اومده ، باده ی ناب اومده
به شب تار دلم ، مَه و مهتاب اومده
منم گدای تو ، می شم فدای تو
تموم زندگیِ من وقف ِ برای تو
آی عاشقا ، امشب زهرا
عیدی میده به هممون یک کربلا
عشق دلخواه اومده ، وزیر شاه اومده
بنی هاشم و بگو ، براشون ماه اومده
غرق گل یاسم ، فدای عباسم
مست یل کرببلا خدای احساسم
آی عاشقا ، امشب زهرا
عیدی میده به هممون یک کربلا
مروه و صفا اومد ، مکه و منا اومد
مظهر عبادت و رحمت خدا اومد
امشب شدم آزاد ، رو لب من فریاد
رسیده از راه مولا سیدنا السجاد
آی عاشقا ، امشب زهرا
عیدی میده به هممون یک کربلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#سرود زیبای ولادت حضرت سجاد (ع)
#تک و شور
#اسفند۱۴۰۱
پنجم شعبان شد عید تو مولا شد
خونه ی آقامون با تو مُصفا شد
میلاد تو میلاد دعاست
یاد تو آقا یاد خداست
صحیفه ی پُر زِ نور تو
برای درد همه دواست
حضرت سجاد خوش آمدی (۴)
در شب میلادت دل حسین شاده
بر لب ما ذکرِ حضرت سجاده
تو ماه زیبای هر شبی
تو بهترین ذکر هر لبی
تو هستی هستیِ عالمِین
تویی که هم پای زینبی
حضرت سجاد خوش آمدی (۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#میلاد حضرت ابوالفضل
چگونه وصف کنم یک جهان شجاعت را
چگونه نقش زنم چشمه ی عبادت را
چگونه ثبت کنم لحظه های طاعت را
چگونه رسم کنم راه رسم غیرت را
اگر تمام ادیبان زتو قلم بزنند
به اذن حیدر کرار از تو دم بزنند
تویی که برهمه ی خلق مقتدا هستی
توی که درادب و فضل منتها هستی
تویی که قوت بازوی مرتضی هستی
تویی که ساقی و سقای کربلا هستی
وزیر کشور عشقی و شاه علقمه ای
تو نورچشم علی و عزیز فاطمه ای
کیم من آن که شدم ریزه خوار احسانت
کیم من آنکه که همیشه اسیر وحیرانت
کیم من آنکه کنم جان خویش قربانت
کیم من آنکه که بود دست من به دامنت
حوائج همه ی خلق را روا کردی
مرا زبدو تولد شما دعا کردی
گدای کوی توام بی پناه آمده ام
به شوق دیدن نیمه نگاه آمده ام
به خاکبوسی تو سر به راه آمده ام
دلم شکسته ببین روسیاه آمده ام
بیا و روز قیامت مرا شفاعت کن
دوباره مثل همیشه بیا عنایت کن
دلم هوای تو کرده هوای آن حرمت
هوای سینه زنی زیر بیرق و علمت
هوای روضه آن دست و بازوی قلمت
چو شمع آب شوم از گدازه های غمت
به قفل بسته دل ها فقط کلید تویی
شفیع محشری و بر همه امید تویی
عمود خیمه ی زینب چرا شکسته شدی
چو فرق خونی حیدر زهم گسسته شدی
چنان خسوف قمر، باز بازو بسته شدی
زغصه های مدینه تو زار و خسته شدی
زند شراره به قلبم صدای غمگینت
ببین که فاطمه آمد کنار بالینت
#رضا مشهدی
|⇦•هرچندکه در عشق....
#مدحوتوسل ویژۀ ولادت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام و سرداران کربلا
هرچند که در عشق به وسواس رسیدیم
لب تشنه به سرچشمۀ احساس رسیدیم
با شبـنـمی از اشک به الـماس رسیدیم
وقـتـی بـه در خـانـۀ عـبـاس رسـیـدیـم
ای عـشق! دخـیـلـیم به لبـخـند ملـیحت
پر میکشم امشب به تـمنای ضـریحت
تا بودم و تا هستم و تا عشق تو باقیست
تا در دلم احساس خوش یاس و اقاقیست
تا در سر من شور حجازی و عراقیست
سرمستم و مستی من از حضرت ساقیست
سـاقـی نـجـف! از مـیِ سـقّای تو مستم
مابـیـن دوراهی نـجـف، عـلـقـمه هـستم
امشب حرم کعبه همین بیت گِلین است
بـنـتِ اسـدِ امـشـبمـان اُمِّ بـنـیـن است
بـا نـام عـلـی نام ابالفـضل قـرین است
"وَالله اَسَـدُالله" هـمـین است هـمـین است
یـعـنـی کـه عـلـی آمـده از راه دوبـاره
بـِنـت اَسَـــد آرد اَســـدُ الــلــه دوبــاره
خوب است که من بعد نیاید سحر از راه
وقتی که بلند است شب از طلعت این ماه
مـاهـی که درخـشـیـده به دسـتان یدالله
ای دستِ نگـاه حسد از روی تو کوتاه
شب بارقـهای در دل چـشمان سیـاهت
"لاحَـــولَ وَلا قُـــوَةَ اِلا" بــه نــگــاهــت
آیـا قـلـمـی هـسـت کـه روزی بـتـوانـد
تا مـدح تـو را بـر خـط دفـتـر بـنـشاند
اوصـاف تو بایـد به جـنـونـم بـرسـانـد
جا دارد اگر عـالـمی از شوق بخـواند
ای اهل حرم میـر و وعـلـمدار رسیده
سـقـای حـسـین سـیـد و سـالار رسـیده
کافیست قدم رنجه کنی در دل پیکـار
کافیست بگیری به کَفَت تیغ، علی وار
دشمن شود از ضربۀ شمشیر تو بیزار
کی آیـنـۀ تـیـغ تـو گـیــرد رَد زنـگـار
ای معرکه مغلوب تو و غرّش خشمت
بیجان شده جسم همه با تیغ دو چشمت
در وصف تو، در کام گرفـتیم زبان را
مشـتاق تو دیـدم طـپش هر ضربان را
عشق تو برانگـیخـته ادیـان جـهـان را
مَسحـور خودش کرده دل ارمـنیان را
چون آذریان امشب، میخوانمت از جان
قربانون اولوم عباس جانیم سنه قربان
مـن قــطـرۀ وامـانـدۀ دریــای وصـالـم
من سـائل هر روز و گـدای سرِ سـالم
نام تو به لب دارم و بهـتـر شده حـالـم
مـشـتـاق زیـارت شـدهام، بـیـن خـیــالـم
در حـسرت تو دل به دل اشک سپردم
مانـدم که چرا از غـم هـجـر تو، نمردم
.