eitaa logo
ذاکرین آل الله
343 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
398 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ شب اول محرم روضه حضرت مسلم بن عقیل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را ♦️زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را ♦️به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم ♦️لب عطشان نهادم زیر خنجر حنجر خود را ♦️به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را ♦️که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را ♦️به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوست تر دارم ♦️که وقف خاک جانان کرده ام خاکستر خود را ♦️به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا ♦️که گم حساب زخم های پیکر خود را ♦️عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا ♦️فرستادم به همراه سکینه دختر خود را ♦️یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید ♦️که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را ♦️صدای نالۀ زهرا به گوشم می رسد آری ♦️که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را ♦️الا ای یوسف زهرا میا کوفه که می ترسم ♦️به چنگ گرگ ها بینی علیِّ اکبر خود را ♦️میا از کعبه ای مولای من در این منای خون ♦️که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را ⬅️شب اول محرمه، به فرموده امام رضا علیه السلام از امشب تا عاشورا کسی خنده رو لبای بابام امام کاظم علیه السلام نمی دید. آخه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سیدالشهداء (علیه السلام را ازعرش خدا رو به زمین آویزون می کنند، حزن و غم و اندوه همه ی عالم را فرامی گیره. یا صاحب الزمان، از همین امشب شما رو به حق غریبی مسلم قسم می دهم به ما عناینی بفر مائید.شب اول محرمه بریم در خونه مسلم بن عقیل انشاالله حاجت روا بشید روضه حضرت مسلم بخونم همه اموات فیض ببرند نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته. اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم.. من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد.. عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید..حضرت فرمودند من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه. صدا زد... آقا. جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام. ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...هرطوری بود نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح خونه پیرزن رو محاصره کردند مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد. خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد. اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...بردن بالای دارالاماره حالا میخواهی گریه کنی بسم الله. مردم کوفه دارن نگاه میکنند.هرکسی یه حرفی میزنه.یکی میگه حتما آقا را آزاد میکنن...یکی میگه نه دیگه آقا رو به شهادت میرسونند.. همه دارن نگاه میکنند. یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای.. غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان. میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند.......اما دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن.. دیگه دختر بچه اش نبود ببینه. بمیرم... برات حسین.... جلوچشمان زینب جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند. اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند.. تمام استخوان ها شکست... حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا .
حاج سید رضا نریمانی4_5888899203656061080.mp3
زمان: حجم: 11.31M
📋 نافع بن هلال اسب بی سوار هم حنا بسته به یال (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نافع بن هلال/ اسب بی سوار هم/ حنا بسته به یال نافع بن هلال/ می کشن حسین و / پیش چشم اهل و عیال تشنه ولی شریعه در خروشه چشم همه به گُودیه گلوشه حاضرن آب و رو زمین بریزن یه قطره هم ندن حسین بنوشه ریان بن شبیب/ جد ما رو غریب/ گیر آوردند ریان بن شبیب/ آب و واسه حبیب/ دیر آوردند تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد ته گودال زمین‌گیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد بی‌آبرو شه/ پیرهن کهنه‌ت و میخواد/ کجا بپوشه؟! حیا نداره/ که لااقل چیزی رو/ تنت بزاره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌
واحد؛ کل الخیر فی باب الحسین.mp3
زمان: حجم: 3.52M
علیه‌السلام 🔹کل الخیر فی باب الحسین🔹 گم شدم باز توی بیراهه، بازم جا موندم تو مسیر اومدم خسته و سرگردون، بیا دست من رو بگیر «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیر» خیرم چیه به جز، گریه برا حسین زنده می‌شه دلا، با ذکر یا حسین کی می‌شه روزی که باشیم نَحنُ مِن اَصحابِ الحُسَین بر روی دل‌ها حک شده کُلُّ الخَیر فِی بابِ الحُسَین «کُلُّ الخَیر فِی بابِ الحُسَین» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو نمی‌خوای بمونم یک عمر، توی چنگ دنیا اسیر سربلندی‌مو می‌خوام از تو، نذار که باشم سربه‌زیر «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیر» خیرم شده حرم، خیرم شده حسین دست منو گرفت، آخر خود حسین کاش می‌شد باشیم با نگاش نَحنُ مِن اَحبابِ الحُسَین دنيا و عقبای منه کُلُّ الخَیر فِی بابِ الحُسَین «کُلُّ الخَیر فِی بابِ الحُسَین» شاعر و نغمه‌پرداز: .
شور؛ سورۀ انسان.mp3
زمان: حجم: 4.01M
علیه‌السلام 🔹سورۀ انسان🔹 شور بی‌پایان، حسین یا مولا حسین نوحۀ طوفان، حسین یا مولا حسین نغمۀ باران، حسین یا مولا حسین عشقتو به جون خریدم بهتر از تو، من ندیدم از بقیه دل بریدم حسین نوکر تو از خداشه نوکرت همیشه باشه تو مسیر تو فداشه حسین می‌بینی اشک نم‌نمو خوشحالم دارم این غمو این غم می‌گیره دستمو «مولا آقام آقام یا حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کعبۀ ماتم، حسین یا مولا حسین قبلۀ عالم، حسین یا مولا حسین توبۀ آدم، حسین یا مولا حسین مروه و صفا تویی تو زمزم و منا تویی تو نور ربنا تویی تو حسین شور هم‌صدایی ما مقصد خدایی ما عشق کربلایی ما حسین اسم تو اسم اعظمه هم غم، هم رافع غمه با اشک و گریه توأمه «مولا آقام آقام یا حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جلوۀ قرآن، حسین یا مولا حسین سورۀ انسان، حسین یا مولا حسین آیۀ ایمان، حسین یا مولا حسین سایۀ تو مستدامه عزتت علی‌الدوامه برکت تو ناتمامه حسین ای شکوه استواری خون تا همیشه جاری راه و رسم رستگاری حسین گرچه داغ مجسّمی آرام قلب عالمی رو زخم شیعه مرهمی «مولا آقام آقام یا حسین» .
بـنـده‌ای آلـوده‌ام داری هوایم را حسین آمدم تا بـشنوی سـوزِ صدایم را حسین رد نکن دست نیازم را که بیچاره شوم بار دیگر مستجابش کن دعایم را حسین نامـۀ اعمال من تـیـره شـده امشب بـیا خط بزن از نامه‌ام جرم و خطایم را حسین رو به هرکس که زدم درد مرا درمان نکرد باز تنها از تو میخواهم دوایم را حسین از همه دل کـنده‌ام تنها به تو دل داده‌ام تا ببندی در همین‌جا دست و پایم را حسین ای که از داغ تو حالا عالمی گریان شده بیشتر کن رزق اشک و ناله‌هایم را حسین کـاش می‌شد بیـنـمان آقا نـباشد فـاصله دوری‌ات کم می‌کند حُجب و حیایم را حسین در همین شبها بده با یک نگاهی از کرم اذن رفـتن اربعـین کربـبلایم را حسین 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
دارد به دوشش کعبه هم شالِ عزایت عالم برای تو غـمین هست و خـدایت جبریل هم گریَد از این غم در غم تو او هم نشسته همچو ما در روضه‌هایت شکر خدا غم جز غمت در دل نداریم شکـر خـدا هـسـتـیـم در بـزم عـزایت جنّت نمی‌خواهیم ما را این جهان بس جنّت در این دنیاست آن صحن و سرایت بعد از خدا دستم به سوی تو بلند است لـطـفـی نـمـا و بـاز آقـا کـن عـنـایـت وای از دمی که خواهرت از روی تل دید با نـیـزه‌ای آمـد حـرامـی زد به پـایت حالا سرت بر روی دامان رقیه است مـی‌آورد از حـرمـله پـیـشت شکـایت 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دم را غنیمت می‌شمارم تا دمت هست هرجا که باشم بر لب اسمِ اعظمت هست از هر کسی که خواست باشم همنشینش پـرسـیـده‌ام اول که آیـا آدمـت هـست؟ از آدم و عـالـم اگـر شـد دست کـوتـاه در دل ندارم هیچ غم چون پرچمت هست مبهـوت و مات از سخـتیِ دنیا نگردم زیرا که رخسارم به رنگِ ماتمت هست دسـتـم چـه بـا امـیـد دق الـبـاب کـرده وقت خریدن، شوقِ جنس دَرهمت هست شعری نخوانده دیده‌ام در کاسه لطفت قبل از شروع شعرهایم دِرهمت هست خـشکـیـده احـوال زمیـن از عـشق اما بر چشمِ عشاق تو اشکِ بر غمت هست با یک دوا درمـانِ درد هر مریـضـی در نسخهٔ اشکی به روضه، مَرهمت هست گریه، دلـیلِ محکـمی بر آشـنایی است چشمی که گریان تو باشد مَحرمت هست گـر خـلـقـتِ عـالـم شـود قـربـانـیِ تـو از داغِ سیمایِ علی اکبر، کَمت هست هـمـراهت آیـد دشمـنت تا قـتـلـگـاهت در دست تا انـگـشـتریِ خاتمت هست 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکرِلله که حق را به من آموخت حسین شعلۀ حُبِ علی، در دلم اَفروخت حسین هرکسی عبد حسین است، همان عبد خداست با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین با صدای سخنِ عـشـق، به دنیا فـرمود: ذرّه‌ای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین با سـتـمکار، سخن از درِ تـذلـیل نگـفت ذلّت و خواری و لبخند! نیاموخت حسین تَـهِ گـودال اگـر زمـزمـۀ یـا رب داشت زیرِ شمشیر و سنان، دیده به ما دوخت حسین کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین آتشِ عـشـقِ خـدا و عـطـشِ کـشته شدن آنقدَر داشت، که لب تا جگرش سوخت حسین کـربـلایی نـشـود، هـر که فـدایی نـشود بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
رسیدن خبر شهادت مسلم و هانی به امام حسین علیه السلام در راه کربلا و در منزل ثعلبیه در سال ۶۰ هجری قمری؛ امام علیه السلام ضمن تشریح موضوع به یاران همراهشان فرمودند هر کسی میخواهد از همین جا از ما جدا شده و برگردد. البته به روایتی هم ۲۲ ذی‌حجّه بوده تاریخ الامم و الملوک ج۵ ص ۳۹۷ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹