eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرغ دل پر میزند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا اشک چشم زینب و خون حسین بن علی گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون ز خاک میکند چشمم به هر سو جستجوی کربلا بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد چشم عشاق تو نازم که دو زمزم دارد هر کجا ملک خدا هست حسینه ی توست هر که را مینگرم شور محرم دارد نه محرم نه صفر بلکه همه دوره سال کعبه با یاد غمت جامه ماتم دارد روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم اشک ارثیست که ذریه آدم دارد نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است سلطنت هم چو خدا در دل عالم دارد اشک در ماتم تو بس که عزیز است حسین جای در چشم رسولان مکرم دارد جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش هر دم از زخم دگر دارو و مرهم دارد روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت هر که یک میوه ز نخل تر میثم دارد. .
۲۰۲۴_۰۶_۱۵_۱۱_۵۴_۰۴.mp3
1.27M
_یامسلم ابن عقیل، هستم به کویت دخیل ابن العقیل بودودلیری سواره بود مردی که در سپهر شجاعت ستاره بود درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت آماده باش، منتظر یک اشاره بود آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد از این که مانده بود دلش پرشراره بود هجده هزارنامه زمردم روانه کرد در جستجوی یافتن راه چاره بود آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند در حلقه محاصره صدها سواره بود مسلم اسیرمردم وقومی که بیوفاست دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود شرمنده ام که نوشتم حسین بیا آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود . کوفه میا که غارت خیمه کند عدو دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود .
بسم الله الرحمن الرحیم مرثیه حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اشعارکردی 🌷🌷🌿🌿🌷🌷 اولین قربانیت بیمه حسین م ذبیح کوفه تم،نور دوعین مسلمم پور عقیله با وفام م برار زاگی علی، شیر خدام بی یسه دارالعماره جای م وه شهادت بیه،پر ،مینای م رویه مکه کردمه، وه بانه بام رویه، تو دیرم حسین گیان السلام هرخودی، مولای م نور جلی ای عزیز فاطمه پور علی له، تو دیرم ،م سلام آخرین نایبه تو،بیه وه محنت قرین تاوه ،له کوفه، ای حسین ابن علی تا که،بو،وه نور حق دل منجلی ای صبا پیغام م بوشه وه،میل تا خور دار،بو ،،وه جور کوفیل ای حسین ای،کوفیله بی وفا عهد وپیمان، هیچ نیرن،ای شها جوره، بلبل مسلم آو، مرد خدا وه نوا بیه ،وه سر عهد و وفا له جفا سر وه تنه،م خستنه پیکره،م بین کوفه بستنه باز،مجنونا، بسوز، وه،اشک وآه کشته بی مسلم سفیر بیگناه . 🌿🌷🌷🌿🌿🌷🌷🌿🌿🌷🌷🌿
❁﷽❁ زمزمه_محرم مناجات_امام_حسین_علیه_السلام 🎶سبک:منم باید برم... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ داره میادصـــدا،صدای پای کاروان به نینوا میاد،حسین امیر عاشقان حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام(۳) تمومه حجشون، دارن میرن بکربلا امیـر قافلـــه ،همراه خیل بچه ها کاشکی که کربلا ،عرفه قسمتم میشد زیارت حسین ، دوباره فرصتـــم میشد بده یه کربلا،آقاتودر راه خدا(۲) زیارت حسین ، نوای شـــاکرم دادی برا زیارتت ، توان وافرم دادی بده یه کربلا،آقاتودر راه خدا(۲) آهای امام حسین،دل شکستـه مو ببین زیارت اومدم، نوای خستــه موببین بده یه کربلا،آقاتودر راه خدا(۲) برای قربونی ، هرچی دارم میدم آقا ااگه قبول کنی،سرم بشه فداشما منم که راضــی ام ،خونمو میریزم برات تموم زندگیم،بشه آقاهمش فدات بده یه کربلا،آقاتودر راه خدا(۲) تموم آرزوم، زیارت کربلاست عزیز فاطمه، ، سَرت چرا رو نیزه هاست حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام(۳) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
نوحه مسلم،،،.mp3
826.4K
#واحد سبک: شبانگاهان غریبم من بین نامردا ن   بین این شهرم من تک و تنها حسین جان بشنو صدای من تومیا در کوفه گل زهرا به بازارم،من چه بازاری بگو ازمسلم،خبرداری آه و واویلا،، نیا درکوفه میشه غوغا بی پسر میشه ام لیلایت به پیشت نقش زمین میشه آن جَوون زیبا ،قد و بالا به کوفه،من بی کس ویارم همه رفتندوتک وزارم آه و واویلا،، هوای کوفه چه دلگیره عادت کوفه، بین که تحقیره نیا تیر و نیزه هاباشد درجواب اصغر،که بی شیره به کوفه کردم طرفداری به راه توکرده ام یاری آه و واویلا،،، میاکوفه دخترت بیند برسر آن نیزه ه، سر ت ارباب به پیش آن خواهر ت، قاتل پا گذاردبر پیکرت ارباب میاکوفه،ای گل زهرا میاور تو خواهرانت را آه و واویلا،،، .
نوحه،،، مسلم.ع.mp3
2.45M
نوحه حضرت مسلم ع سبک : بوی کرب وبلایی آید سفیرشه عالمینم فدایی ره حسینم چونکه پورخلیل هستم من مسلم ابن عقیل هستم من به کوفه ندارم ماوایی میهمانم ندارم جایی واویلا واویلا واویلا به کوفه شده ام آواره قلبم ا زغصه گشته پاره بیاازکوفیان حذرکن. بیاووترک این سفرکن حسین جان مسلمت شد تنها میاکوفه عزیز زهرا واویلاواویلاواویلا کشند مهمان خودکوفیان کوفیان دون وخصم جان دلم بشکسته شد درکوفه دودستم بسته شددرکوفه بی وفاکوفه خاروپستند وای دندان من بشکستند واویلاواویلاواویلا زمکه کن حسین، نظاره بنگرم به دارالعماره میاورلشکرت راجانا غمزده خواهرت راجانا شوی بی یارو یاوراینجا شودلب تشنه اصغراینجا واویلاواویلاواویلا سیر و. زارو. نالان گردد خواهرت سنگباران گردد هلال آسا سرت میگردد به پیش خواهرت میگردد زینبت حسین گرددخسته سرش گردد حسین بشکسته واویلاواویلاواویلا .
نوحه مسلم.....mp3
1.13M
_یامسلم ابن عقیل، هستم به کویت دخیل ابن العقیل بودودلیری سواره بود مردی که در سپهر شجاعت ستاره بود درکوفه او اجازه جنگ آوری نداشت آماده باش، منتظر یک اشاره بود آمدبه کوفه تاکه بگیردوفا وعهد از این که مانده بود دلش پرشراره بود هجده هزارنامه زمردم روانه کرد در جستجوی یافتن راه چاره بود آمدحسین تاکه به عهدش وفا کند در حلقه محاصره صدها سواره بود مسلم اسیرمردم وقومی که بیوفاست دیدی که زخم هاش فزون از شماره بود کوفه میا که شد سرمسلم جدازتن برخاک کوچه پیکر مسلم ستاره بود کوفیه میا که دست به دستان تیغ بود آقا سه شعبه در پی ذبحی دوباره بود شرمنده ام که نوشتم حسین بیا آقامیاکه پیکر من پاره پاره بود . کوفه میا که غارت خیمه کند عدو دعوا سر کشیدن یک گوشواره بود .
(نوحه حضرت مسلم ابن عقیل ع) من مسلم سفیر، کوی حسینم درشهرکوفه ،در شور و شینم من مسلم هستم ازهمه خستم (کوفه میا حسین،عزیززهرا)۲ کردم درکوفه،مردم را دعوت خواندم کوفه را،از بهر بیعت پیمان چوبستند بیعت شکستند (کوفه میا حسین،عزیز زهرا)۲ مردم کوفه،بر من پیوستند بعد از مدتی،از من گسستند دلخونم دیگر چشمانم شدتر (کوفه میا حسین،عزیز زهرا)۲ سفیر توهستم ،اما غریبم درشهر کوفه،غم شد نصیبم گردیده تنها سفیرمولا (کوفه میا حسین،عزیز زهرا)۲ بر حسین گردیدم،محرم اسرار درکوفه گذارم ،سر روی دیوار مست حیدرم حسین باورم (کوفه میا حسین،عزیز زهرا)۲ درهوای حسین،در تاب و تبم من با ناله ام،فکر زینبم من جفادیدم اول شهیدم (کوفه میا حسین،عزیز زهرا)۲ ای اهل کوفه،ابن العقیلم در راه حسین،اول قتیلم پیمان شکستن راهم رابستن (کوفه میا حسین،عزیز زهر)۲ شدجداسرم بر، دارالعماره ازچشمان من،ریزدستاره فصل ماتم شد دلهاپر غمشد (کوفه میا حسین،عزیز زهرا)۲ .
(نوحه حضرت مسلم ابن عقیل ع) : به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه . مسلم ابن عقیل،به زینبی نور عین شده ای تو ،سفیر پور زهرا حسین کوفیان بی وفا دوره کردن تورا مسلمم وای ۲ اهل کوفیان همه پلید و در ذلتند بی حیا کوفیان، چقدربی غیرتند کوفی بی وفا بوده غرق ریا مسلمم وای ۲ مسلم ابن عقیل،به کوفه تنها شده درمیان کوفه، اسیر غم ها شده وای ازاین غربتت غم شده قسمتت مسلمم وای ۲ کوفیان بیعت از تو همه بگسسته اند چون علی کوفیان،دست مرا بسته اند شده کینه افزون دل مسلمت خون مسلمم وای ۲ شده دارالعماره قتلگاه مسلم آخرین لحظه اش،بر تو نگاه مسلم شد فدا جان تو دل بقربان تو مسلمم وای ۲ حق زینب حسین، کوفه میا سوی ما جان شود بر لبت بیاووکوفه میا میکنی بندگی محور رندگی مسلمم وای ۲ .
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄ ➖➖➖➖➖ باشلاندی ماتمون گلدی محرمون گلدی-محرمون-باشلادی-ماتمون بهزاد قاسمی اردبیلی باشلادی ماتمون – گلدی محرمون قاروی باغلیوب – شیعه‌لرون حسین جان آقا سسلیور – سینه وورانلارون عالم اولوب سنون – دربدرون حسین ای شه کربلا وارث انبیا عطریلی قبریوه گوزلریمیز فدا گوزلر ایشیقلانوب – ماه عزا چاتوب باشلارا باغلانوب – شال عزا آقا نوحه دئیور هامی – صودامر اوغلووا هر یر اولوب بیزه – کرب و بلا حسین ای شه کربلا وارث انبیا عطریلی قبریوه گوزلریمیز فدا قاره علملرون – اسدوگیجن حسین قاره چکور گویه – کوکبی آغلادور من بیلن ایندیده – قانه باتان گوزون شهر دمشقیده – زینبی آغلادور ای شه کربلا وارث انبیا عطریلی قبریوه گوزلریمیز فدا نور رخون آقا – نور الهیدور عرشی ایشیقلادار – مهرو مهون سنون آند اولا اصغرین – قانلی بوغازینه کعبیه ناز ائدر – قتلگهون سنون ای شه کربلا وارث انبیا .
▪️ورود به ماه محرم الحرام▪️ سبک: ابوفاضل مدد گلدی ایام محرم گیدی عالم قاره یکسر وا حسینیم وا دئدی جنتده باش آچدی پیمبر گینه دشت کربلاده وای بالام سسلندی حیدر گینه توکدی گوزیاشین رخسارینه زهرای اطهر سالار باشه قرا دئیر ایوای بالا او یالقیز جانیوه اولا جانیم فدا حسین جانم حسین (۳) گینه دشت کربلانون باشلانوب درد و بلاسی گینه اولدی نینوانون ناله و ماتم فضاسی واحسینا دیلده یکسر انبیالر نازل اولدی گینه عرشه اوج ائدر اول چولده زینب آه و واسی سالار باشه قرا دئیر ایوای اخا یارالی جانیوه باجون اولسون فدا حسین جانم حسین (۳) گینه مخیمده سوسوز قیزلار عطشدن سینه داغلار اکبره باخدوقجا لیلا وای بالام وای سسلر آغلار سود امر اصغر آناسی شدت سوز و عطشدن چاره سیزلیقدان بالاسی اللرین بندیله باغلار سالار باشا قرا دئیر ایوای بالا سوسوز احوالیوه آنان اولسون فدا حسین جانم حسین (۳) گینه عباسین دوشر قوللار بدندن کربلاده گینه قیزلار العطش سسلر بو آیدا نینواده گینه قانیله دولار مشکی ابالفضلین بو آیدا گینه قیزلار وا عمو دیلده گلر افغان و داده دوتار الده سبو دئیر ایوای عمو ربابه رحم ائله گتور اخیامه سو حسین جانم حسین (۳)
سلام_بر_عاشورائیان .. .. .. مرحوم ثابت اردبیلی .. .. .. ای حسین اسرار بسم الله سلام اولسون سنه نور حق روح رسول الله سلام اولسون سنه .. .. .. عرش فرشون لنگری دوقّوز امامون رهبری اسم اعظم حکمتى علم نبوّت دفتری قلبی الله جایگاهی جدّی احمد ازبری تاج اولان فرقنده ثارالله سلام اولسون سنه .. .. .. اى على اکبر حسینون عمرینون سرمایه سی سرو قدّینده رقم قانیله قرآن آیه سی قانیله محکم اولوب دین محمد پایه سی جان نثار حکمتی الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای نشان مجتبا داماد سلطان حجاز کاکلی جلّاد الینده باشلیان راز و نیاز زینب خاتون ایدن صد پاره نعشین پیشواز اؤز قانی خلعت ذبیح الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای ابوالفضل ای نگهبان سرادق جانفشان نهر علقمده قالان آثار مرگ جاویدان قولّارین قرآنه قربان ایلین شیر ژیان طاقت اعضاء آل الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای علی اصغر گورن اوخ یاره سیندن رختخواب کربلا اسرارینه امضاء ازل گون انتخاب قان دولان قونداقینه سوز عطشدن دل کباب خورداجا قربانی سیرالله سلام اولسون سنه .. .. .. ای حبیب ابن مظاهر وردی قرآن مجید قانیلن الوان محاسن مرد و مردانه شهید قبریوه قربان عزادارون قوجا شیر رشید یار سلطان فنا فی الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای ریاحی اوغلی حرسن باغلادون پیمان عشق زرخرید توپراقی بیر گونده آتان قربان عشق سینه وه ووردون مدال آیۀ قرآن عشق ایلدون خدمت رضاء الله سلام اولسون سنه ..ادامه ⬇️⬇️
ای ظهیر احرام مرگی باغلیان باش وئرمگه عشق دریاسینده گوهر مثل داش قاش وئرمگه باشیوی آلدی حسین آغوشه پاداش وئرمگه همدمی جنّتده عین الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای وهب ای ارمنی تازه گلیندن ال چکن قامته شمشیرون آلتندا گین قاندان کفن یوز یوزه قویدون حسینیلن منایه بسلنن قانه باتدون فی سبیل الله سلام اولسون سنه .. .. .. مسلم ابن عوسجه لب تشنه سرباز حسین قتلگهده دوغرانان مردانه جانباز حسین بند بندیندن گیدن هر یانه آواز حسین عاشق قلبی حبیب الله سلام اولسون سنه .. .. .. دوغرانان نصرانی اسلام اوسته قربان جانوه چکدی امضاء شاه دین سرلوحده پیمانوه جنّتی قیمت قویوب الله توکولموش قانوه باشینی آچدی کلیم الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای جناب قاسمون خردا وفالی قارداشی قول ورن جاندان گچن نوک جدا اوسته باشی زینبون قربانلارینون دل شکسته یولداشی دوغرانان مقتلده عبدالله سلام اولسون سنه .. .. .. ای رقیّه ای خرابه شامی گلزار ایلین کهنه معجردن کفن پوش چشم خون بار ایلین عمّه سین خردا مزار اوسته دل افکار ایلین دفن اولان دخت ولی الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای خانم زینب حسینون نهضتینون شرکتی اوح محفوظه یازیلمیش حکمتینون شرکتی دین اسلامه مناده همتینون شرکتی ای اولان وردی کلام الله سلام اولسون سنه .. .. .. ای ابوالفضلون جوانی ملک یثریده قالان ثابت آغلار الده خامه اردبیلده هر زمان من دخیلم درگهونده غمدن اولدوم باغری قان گوزلری یولاردا عبدالله سلام اولسون سنه ..
ورود ماه محرم مرحوم صامت بروجردی تضمین از نجات اصفهانی (میرعبدالعال نجات حسینی کوه‌گیلویه‌ای) . . شیعیان بار دگر نخل عزا می بندند باز بار سفر کرب و بلا می بندند یا مگر حجله قاسم به مبلا می بندند باز پیرایۀ گلشن به حنا می بندند بوی گلهای چمن را به صبا می بندند . . گفت قاسم اگرم لشگر غم چیره شود تیر صیاد پی صید حرم چیره شود من نترسم که به من خیل ستم چیره شود هر کجا چتر دو طاووس به هم چیره شود نخل قتل دل پر داغ مرا می بندند . . هر کجا جان ره جانان ز وفا بسپارد پای همت بسر کون و مکن بگذارد گور را حجله دامادی خون پندارد دلم از خون شدن خویش نشاطی دارد همچو طفان که شب عید حنا می بندند . . ای عمویی که تو را هست خدم خیل ملک تشنه آب شهادت شده ام همچو ملک لطف بنما و مکن نام من از دفتر حک تویی آن آیت رحمت که ملایک به فلک حرز نام تو به بازوی دعا می بندند . . نوعروسا بنگر پیک اجل بر کف جام دارد و می دهدم از بر جانان پیغام توهم آماده تاراج شو و رفتن شام درد هجر است سزای دل و جانم که مدام تهمت رجم بر آن شوخ بلا می بندند . . عاشقی را که شود دیده دل محو صفات آرزویی به دلش نیست به جز دیدن ذات (صامتا) از دل عشاق محو صبر و ثبات تو خیالان همه خوش طبع و ظریفند نجات لیک کی چون تو سخن را به ادا می بندند
خطاب به هلال محرم مرحوم میرزا محمد جیحون یزدی . باز ای مه محرم پر شور سرزدی واندر دلم شراره به عاشور بر زدی . سختا که روی تو مگر از سنگ کرده اند کاینک دوباره حلقه ماتم به در زدی باز آمدی و بر دل مجروح من چو یار از غصّه نیشتر زدی و پیشتر زدی . تو آن نئی مگر که بجای کفی ز آب پیکان بحلق اصغر خونین جگر زدی آن سرکه چرخ روی بپایش همی نهاد بر نوک نی نموده بهر رهگذر زدی . دستی که آستین ورا بوسه داد چرخ در قطع آن تو دامن کین برکمر زدی با منقذ ابن مرّه شدی یار بس ز مکر نزد پدر عمود بفرق پسر زدی . تو خود همان مهی که به پیشانی حسین باسنگ جور نقشۀ شقّ القمر زدی تو خود همان مهی که بمیل تنی شریر در خیمه گاه آل پیمبر شرر زدی . با پیکر امام امم با زبان تیغ زخمی دهان نبسته که زخمی دگر زدی شاهیکه خاک مقدم او روح کیمیاست بر نیزۀ سنان سرش از بهر زر زدی . از کام خشک و چشم تر عترت رسول تا حشر شعله در دل هر خشک و تر زدی از دادگر نگشته بشرم، سکینه را سیلی برخ ز مردم بیدادگر زدی . زینب که در سِیَر ز علی بود یادگار او را به تازیانۀ هر بد سیر زدی هر دم ز تست دیدۀ «جیحون» گهر نثار تا با چه زهره بر شه والاگهر زدی
باشلاندی ماتمون گلدی محرمون ➖ باشلادی ماتمون – گلدی محرمون قاروی باغلیوب – شیعه‌لرون حسین جان آقا سسلیور – سینه وورانلارون عالم اولوب سنون – دربدرون حسین ای شه کربلا وارث انبیا عطریلی قبریوه گوزلریمیز فدا .. گوزلر ایشیقلانوب – ماه عزا چاتوب باشلارا باغلانوب – شال عزا آقا نوحه دئیور هامی – صودامر اوغلووا هر یر اولوب بیزه – کرب و بلا حسین ای شه کربلا وارث انبیا عطریلی قبریوه گوزلریمیز فدا .. قاره علملرون – اسدوگیجن حسین قاره چکور گویه – کوکبی آغلادور من بیلن ایندیده – قانه باتان گوزون شهر دمشقیده – زینبی آغلادور ای شه کربلا وارث انبیا عطریلی قبریوه گوزلریمیز فدا .. نور رخون آقا – نور الهیدور عرشی ایشیقلادار – مهرو مهون سنون آند اولا اصغرین – قانلی بوغازینه کعبیه ناز ائدر – قتلگهون سنون ای شه کربلا وارث انبیا .
تو روی دست پیمبر تمام قرآنی تو دست لطف خدا را قدیم الاحسانی تو زندگاندی خونی تو کشته‌ی اشکی تو در کنار دو دریا ذبیح العطشانی تویی چراغ هدایت تویی تو فلک نجات تو منجی بشریت به موج طوفانی تو خون جاری قرآن به رگ‌رگ توحید تو روح پاک الهی به جسم ایمانی تو سایه‌بان الهی به قله‌ی عرشی چه روی داده که در آفتاب عریانی تو زیب شانه‌ی پیغمبر خدا بودی چه روی داده که زیر سم ستورانی تنت ز تیغ ستم سوره‌سوره گردیده به نیزه سوره‌ی نوری به خاک فرقانی یکی نگفت تو تنها عزیز زهرایی یکی نگفت تو اسلام تو مسلمانی ز بس کریم و عزیز و بزرگوار استی برای گریه‌کنت زیر تیغ گریانی هنوز وصف تو خرماست نخل میثم را هنوز بر سرنی آفتاب تابانی استاد حاج غلامرضا سازگار
فقیرم نوشتید، من راضی‌ام به این شب به شب در زدن راضی‌ام دل من شکسته‌ست چیزى بگو بوالله حتى به " لن" راضی‌ام مرا هم معطل کنى، اولا : تو رب منى، ثانیا: راضی‌ام به این پنج نوبت نمازم قسم خدایا ازین پنج تن راضی‌ام کلاف مرا برنگردان، ولو ببافى از آن پیرهن راضی‌ام فقیر حرم را سلیمان نکن ازین منصب خویشتن راضی‌ام به پروانه‌هاى سحر گفته‌ام که من هم به این سوختن راضی‌ام مرا آخر عمرى آواره کن به شب‌هاى دور از وطن راضی‌ام اگر تن نباشد، به سر راضی‌ام اگر سر نباشد، به تن راضی‌ام فداى حسینم، ولیکن مرا بخوانى شهید " حسن" راضی‌ام حرم می‌روم باز در می‌زنم اگر هم ندادند، من راضی‌ام ** مرا آخرش هم کفن می‌کنند ولیکن بدون کفن راضی‌ام... علی اکبر لطیفیان
گلیم خاکی دل را خودش تکان داده خودش مسیر حسینیه را نشان داده همیشه دعوتمان می کند و این یعنی برای توبه دوباره به ما زمان داده یکی به روضه و جمعی به اشک مشغولند و او حواله ی جنت در این میان داده بهشت در عوض قطره ای نمک آلود؟ نشد معامله اینکه، به رایگان داده هوای شرب طهورا نمی کنیم آخر حسین چائی روضه به خوردمان داده به یک سلام، ثواب زیارت حرمش به نوکران خود از لطف بیکران داده گدا طلب نکند هم کریم می بخشد تکان نخورده لب حر به او امان داده خوشا بحال حبیب آنقدر که عاشق بود به راه عشق حبیبش دوبار جان داده پدر به حال رکوع و پسر به خاک خضوع پدر هر آنچه که داده پسر همان داده غروب سرخ و گلو سرخ و در همان حالت عقیق سرخ یمانی به ساربان داده... حامد خادمیان
روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند از من و تو سمت باب القبله نوکر ساختند پرچمی بر عرش کوبیدند اینجا روضه است دسته ی سینه زنی پشت پیمبر ساختند شیشه شیشه گریه ی مارا ملائک برده اند قطره قطره ریختند و حوض کوثر ساختند چشم هرکس خیس باشد جای پای فاطمه ست چشم مارا با حسینیه برابر ساختند میشود بابا حسین و میشود مادر رباب سینه زنها را به این صورت برادر ساختند هرکسی بهتر برایش سوخت مزدش را گرفت سوخت فطرس از همان خاکسترش پر ساختند باوضو باید دراین ده روز از هرجا گذشت هرمحله بچه ها صحنی مطهر ساختند شاهراه آسمان در کوچه های کربلاست تا خدا از مرقد شش گوشه یک در ساختند کربلا تاریک شد پیکر ته گودال ماند آفتاب نیزه را با یک سر آخر ساختند سیدپوریا هاشمی
هر که را مهر تو ای دوست عطایش نکنند عاشق وشیفتۀ کرببلایش نکنند پای میزان قیامت چه تهی دست بود آنکه را گوهر مهرتو عطایش نکنند به حریم تو که شد کعبۀ مقصود قسم دل بی عشق تورا قبله نمایش نکنند به حرمخانۀ عشق تو کجا ره یابد هرکه را درره تو آبله پایش نکنند کی غنی می شود ایدوست دل مسکینم بردر خانۀ تو گرکه گدایش نکنند هرکه امروز نبندد کمرخدمت تو به جزا با نظر لطف صدایش نکنند دل اگرنیست گرفتار کمند غم تو روز محشر زغم وغصه رهایش نکنند همۀ عمرطلب کرد «وفائی» زخدا که زدرگاه تو یک لحظه جدایش نکنند سيدهاشم وفايي
زلفت زپیچ و تاب فزونش طناب شد یک حلقه ده که قلب گلوی من آب شد یک قطره اشک بهر تو بحر طویل گشت یک ذره از فضیلت تو صد کتاب شد از آتش تو شکوه به افلاک ریختم یک قطره از شکایت من آفتاب شد شمعم به پیچ کوچه شبیخون ز باد خورد یا رب حسین را برسان، شب خراب شد یحیی شدن چه داشت که عیسی شدن نداشت؟ طشت آمد و فلک دلش از غصّه آب شد «دستم نمی‌رسد که دل از سینه بر کنم» زیرا بلندی دل ما زآن جناب شد جولان چشم مست تو تیغ از سپر گرفت جمعی هلاک گشته و جمعی جواب شد تحویل سال سوختگان از محرّم است یعنی حسین عید خدا انتخاب شد عاشق چو مرد گریه زچشمش نمی‌رود اشکم برای مجلس ختمم گلاب شد وقتی خدا به حشر بگوید چه داشتی سر بر کند حسین و بگوید حساب شد محمد سهرابی
ما نیافتادیم شُکرت از قلم ای جان حسین باز می‌گوییم هردَم دَم به دَم ای جان حسین مادرت فریاد می‌زد یابُنَیَ....سوختیم آذری‌ها تا که گفتند از حرم ای جان حسین نامِ ما را قبلِ ما زهرا نوشته یک به یک مادرت تا گفت گفتیم از عَدَم ای جان حسین هرچه ما داریم از خاکِ عزاداریِ توست روضه آری بشکند پشتِ ستم ای جان حسین شیعه با این روضه‌ها قد راست کرده تا اَبَد دارم از این اشکها تیغِ دودَم ای جان حسین دلخوشیِ ما از این دنیا فقط عشق است عشق با تو می‌سازیم با هر بیش و کم ای جان حسین قبلِ نامِ مادرم نامِ تو را آموختم با اذانش گفت وقتی مادرم ای جان حسین این کریمیِ تو ما را یاکریمت کرده است ما گِره خوردیم با اهلِ کَرَم ای جان حسین شُکر دستم پیش این و آن نمی‌گردد دراز شُکر هستم با تو تنها محترم ای جان حسین هرچه از عمرم اگر مانده است می‌گویم حسین سیر هستم از همه غیر از حرم ای جان حسین در خرابه خوابِ بابا دیده و بی حال بود می‌نوشت از اشکها با قَدِ خَم ای جان حسین حسن لطفی
هر کسی خواسته باشد به خدایی برسد باید از کشتی تو راهنمایی برسد نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی بی تو جبریل محال است به جایی برسد سر به زیر قدم توست بها می گیرد پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد وقت تو وقت شریفی ست ولی بین مسیر منتظر می شوی این قدر گدایی برسد بعد از این وقت کرم پشت در خانه مرو بگذار این دل ما هم به نوایی برسد ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد طلب ماست نداریم همین ما را بس اگر از مادر تو چند دعایی برسد رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد این چه لطفی ست به هر بی سر و پایی برسد گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند بگذارید فقط روز جزایی برسد یا حسین است و یا ذکر شریف زینب اگر از ما به صف حشر صدایی برسد به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است که به ما هم خبر کرببلایی برسد علی اکبر لطیفیان
برای روضه خوانی ات آقا نه روضه خوان كافی ست نه چشم های بهاریِ این و آن كافی ست نه اشك ما وَ نه اشك تمامی دنیا نه گریه های بلند پیمبران كافی ست برای شرح كمی از عنایت تو به ما نه این حسینیه كافی ست نه زمان كافی ست برای این كه شوم عاقبت به خیر شما همین دو قطره ی اشكِ شده روان كافی ست برای گریه ی ما ذكر خیر «یا زینب» برای گریه ی زینب «حسین جان» كافی ست برای حلّ تمام حوائج عالم اگر كُنَد نگهی شیرخوارتان كافی ست دعای مادر پهلو شكسته ی زینب برای آمدن صاحب الزمان كافی ست دم از عذاب مزن صبح محشر كبری همین نیامدن كربلایمان كافی ست علی اکبر لطیفیان