eitaa logo
ذاکرین آل الله
302 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
339 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
265.7K
🎤کربلایی نصرالدین حیدری
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پدرم گفت توی قلبت کسیو راه ندی الا حب علی با امام حسین میگن از قدیم که هر چیزی زیادیش بده الا گریه ی برا امام حسین # وقتی بین روضه هام حال دلم خوبه وقت تنها شدنم توو دلم آشوبه توو شب اول قبر وقتی همه میرن تو کنارم باشی، به! که چه مطلوبه ای باور من ابی عبدالله تاج سر من ابی عبدالله باشه الهی سایه مهرت بالاسر من ابی عبدالله ای جان جانان ابی عبدالله ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کام من باز شده با تربت کرببلا واسه نوکرت همین یه برکته من نشستم پای سفره اتو همینجا میگم دور شدن از تو تهش هلاکته # خدایی خود خدا هم به تو مینازه یه شب روضه ی تو عمرمو میسازه تا محرم میرسه شوری به پا میشه بین عالم شده عشق تو پُر آوازه ای منبع نور ابی عبدالله ای خالق شور ابی عبدالله چشم حسودا الهی باشه از روضه هات دور ابی عبدالله ای جانِ جانان ابی عبدالله ۴ .
سلامنا حسین امامنا حسین حیاتنا حسین مماتنا حسین ما نباشیم بقیه هستن کار تو لنگ نمیمونه همه کربلاتو میبینن هیچکی دلتنگ نمیمونه دور و برت شلوغه همیشه ماشاالله دور و بر تو خلوت نمیشه ماشاالله ماشاالله اباعبدالله راه اباعبدالله ماه اباعبدالله پناه اباعبدالله ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روزامو با هر کی غیر از تو سر کردم ضرر کردم (چشامو هر جایی جز روضه تر کردم ضرر کردم )2 ضرر کردم به غیر از کربلا هر جا سفر کردم ضرر کردم به غیر از روضه از هر جا گذر کردم ضرر کردم نذار که بشم سرگردون حسین (منو به خودت برگردون حسین)2 جز عشق تو هر عشقی رو باور کردم ضرر کردم (جز اسم تو هر اسمی رو از بر کردم ضرر کردم) 2 ضرر کردم چه شبهایی که بی روضه سحر کردم ضرر کردم چه روزایی رو که بی تو هدر کردم ضرر کردم کلافه شدم از دنیا حسین بیا بغلم کن آقا حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖
شده حرف دلتو یه عُمر تو نتونی بگی به کسی یه گوشه بِشینی گریه‌ات بگیره از دَرد و غَمِ بی‌کسی شده عاشقِ کسی بشی بشینی غَمِشو بخوری بشینی خاطره‌هاشو ببینی و حَسرَتشو بخوری (دلتنگِ حَرَمتم به کی بگم؟ دردامو به تو نگم، به کی بگم؟) ۲ خسته از همه دوباره اومدم چی میشه به ما مَحَل بدی یِکَم؟ (حسین، عزیزِدلم، عزیزِدلم، عزیزِدلم) ۲ شده دل بدی به یه نفر بشی منتظرِ یه خَبر شده آرزوشه واست به دلت آخر بمونه یه سَفَر شده عکسِ غَمو بِکِشی بشینی حَرَمو بِکِشی تاحالا شده یه‌جور گریه‌کنی جورِ قَلَمو بِکِشی (جامو تو حَرَمِ تو، به کی بِدَم؟ آغوشِ عَلَمتو، به کی بِدَم؟) ۲ اصلاً تو بگو به من، توی دلم جای اشکِ غَمِتو، به کی بدم؟ (دلتنگِ حَرَمتم به کی بگم؟ دردامو به تو نگم، به کی بگم؟) ۲ خسته از همه دوباره اومدم چی میشه به ما مَحَل بدی یِکَم؟ (حسین، عزیزِدلم، عزیزِدلم، عزیزِدلم) ۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
متن روضه 1 🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین 🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین شب اول محرم... بریم در خانه ی غریب کوفه... آقامون.. مسلم بن عقیل... (ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...) 🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم 🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین غریب و تنها... توی کوچه های شهر کوفه... داره با اربابش ابی عبدالله... درد دل میکنه... حسین جان ...آقا 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا آقای من... 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا 🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم... من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد... عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید حضرت فرمودند... من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه... صدا زد... آقا... جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام... ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند... هر طوری بود... نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح... خونه ی پیرزن رو محاصره کردند... مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد... خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد... اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند... بردن بالای دار الإماره... حالا میخواهی گریه کنی بسم الله... مردم کوفه دارن نگاه میکنند... هر کسی یه حرفی میزنه... یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند... یکی میگه نه... دیگه آقا رو به شهادت میرسونند... همه دارن نگاه میکنند... یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای... غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان... میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند... اما... دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن... دیگه دختر بچه اش نبود ببینه... بمیرم... برات حسین.... جلو چشمان زینب... جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند... تمام استخوان ها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) -
متن روضه 2 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم شب اول محرم... بریم در خانه نائب الحسين... آقا و مولامون مسلم بن عقیل... 🔸ای خدا شب شده و من چه کنم 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته... اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... غریب و تنها توی شهر کوفه... هی صدا میزد... 🔸یک تن و این همه دشمن چه کنم 🔸اهل کوفه همه پیمان شکنند 🔸خود نمک خوار و نمکدان شکنند 18 هزار نفر با مسلم... بیعت کردند خوشحال شد نامه نوشت گفت حسین جان مردم کوفه منتظر تو هستند... آقا زودتر بیا... اما یک لحظه ای هم رسید بالای دارالاماره... دید تنهای تنها مانده... از همون بالای بام صدا زد... السلام علیک یا ابا عبدالله... آقای من...مولا... کوفه نیا... (شب اول محرم دیگه کسی آروم نباشه...) 🔸حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد 🔸کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد هی میگفت یه نفر نامه بنویسه... بگه آقا کوفه نیا... 🔸میون شهر کینه غصه زده شکوفه 🔸خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه ای وای... ای وای 🔸ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب 🔸شور میزنه دل من برای قلب زینب آقا... اگه میخواهی بیای... دیگه خانم زینب رو با خودت نیار... 🔸دارم نصیحتی من برات با قلب محزون 🔸سپیدی گلوی اصغرت رو بپوشون آقا اینجا حرمله ها... منتظر علی اصغرت نشستند... بیت آخرم باشه... منو ببخشید یاصاحب الزمان... 🔸قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره 🔸ز کربلا به سوقات براش یه گوشواره حسین جان... اینها تازیانه هاشون رو آماده کردند جان زهرا مادرت... اگه میای... رقیه رو با خودت نیار... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) -