🕊💕 مدح خوانی ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
شب عشق است بیارید همه دلها را
به مدینه برسانید سلام ما را
آسمان خاک نشین در میخانه شده
تا بنوشد قدحی از می این صهبا را
ماه امشب به زمین آمده با عشق و جنون
تا ببوسد کف پای نوه مولا را
یوسفان, ماه رخان, از پی هم می آیند
تا ببینند جمال پسر لیلا را
به سوی عرش تبرک ببرند از امشب
خاک زیر قدم عشق بنی الزهرا را
خنده های علی اکبر روی دستان حسین
بیشتر از همه کس برده دل سقا را
شب میلاد شده موج کَرَم می آید
امشب از راه, اذان گوی حرم می اید
هیچکس از علی اکبر به خدا سرتر نیست
بیشتر نیست ز پیغمبر اگر, کمتر نیست
تا که چشمان خودش را به عمویش واکرد
عمویش گفت روی دستِ علی اکبر, نیست
علی آمد که به لیلا همه تعظیم کنند
علی آمد که بدانند حسین ابتر نیست
این چنین گل پسری قسمت هر بابا نیست
این چنین گل پسری قسمت هر مادر نیست
دست او سفره اگر پهن کند می بینی
هیچ دستی بجز این دست گداپرور نیست
عالم بی علی اکبر به خدا عالم نیست
محشر بی علی اکبر به خدا محشر نیست
جای دارد که به هر ثانیه حسرت بخورد
هرکسی پا به رکاب نوه حیدر نیست
به جنون می رسد عالم ز تماشات علی
عرش هم سجده کند به قد و بالات علی
خاکِ زیر قدمش تاج سر شاهان است
روح او جان جهان است و جهان جان است
دلش آئینه وحی است و جمالش قرآن
نفسش باد صبا, چشم ترش باران است
پیش او قیمت نوکر چقدر می ارزد!
پیش او قیمت یوسف چقدر ارزان است
تا که می گوید اذان عرش به خود می گوید
چقدر این نوه فاطمه خوش الحان است
قطره ای از سکناتش، وجناتش دریا
شرح و تفسیر کمالش خود "المیزان" است
شب میلاد علی بس که همه کف زده اند
دست ها سرخ شده یا که حنابندان است
علی اول ارباب دو عالم آمد
هشتمین بانی شبهای محرم آمد
موقع هوهوی تو ارض و سما می لرزد
لشگر از رزم تو بی چون و چرا می لرزد
تو اگر "نصر من الله" بگویی به خدا
آسمان, خاک, زمین, آب, هوا می لرزد
مثل عباس, تو با سبک علی می جنگی
تو به میدان بزنی کرببلا می لرزد
نعره در خاک بزن تا که ببینی اصلاً
شنوا هیچ، تن ناشنوا می لرزد
تو اراده بکنی تیغ اگر برداری
بدن نحس تمام رقبا می لرزد
تو و عباس که یکباره به میدان بزنید
عرش هم زیر قدمهای شما می لرزد
هم علی هستی و هم احمد و هم فاطمه ای
تو علی اکبر اربابی و عشق همه ای
تو به میدان زدی و لحظه ایثار آمد
موقع حمله شاگرد علمدار آمد
پیرمردان همگی جنگ رها کردند و
همه گفتند به هم احمد مختار آمد
ناگهان نام علی روی لبت صاعقه زد
زهره ها آب شد از آن طرف آمار آمد
آنچنان چرخش تیغ تو سرانداخت زمین
فکر کردند همه حیدر کرار آمد
داشت دشمن ز رجزخوانی تو در میرفت
زیر پاهای عُقاب تو به اجبار آمد
مثل آن روز که حیدر به دل خیبر زد
ملک الموت دگرباره به احضار آمد
باجگرها همه شان بی جگر و خوار شدند
همه در پنجه تیغ تو گرفتار شدند
یا علی گفتی و کفر همه بالا آمد
کینه و بغض علی باز به دلها آمد
تیغی از راه رسید و به سرت دست کشید
بعد از آن موقع لرزیدن دلها آمد
ابر بارید ولی قطره به قطره خون بود
اشک هم در دل دیده به تماشا آمد
اسب برگشت ولی خیمه نه, سمت لشکر
نیزه ها پشت سر هم همه بالا آمد
ارباً اربا شدن پیکر تو حتمی شد
لحظه گریه و خم گشتن بابا آمد
یک نفر پشت سرش سینه زنان می آمد
عمه ات هم وسط لشکر اعدا آمد
تا حرم گریه کنان تا خبرت را بردند
پیکرت را نه, کمی بال و پرت را بردند
#شاعر_مهدی_نظری
جونمون بسته به جون ارباب۲
مهمونیم امشب مهمون ارباب۲
زندگی و عمر و جوونیمون
قربونِ قربونِ قربونِ جوونِ ارباب
علی اکبر شب تولدت حیرونم ۲
علی اکبر شب تولدت مجنونم
علی اکبر نماز عشقم و این شب ها
پایین پای ضریح ارباب میخونم
ماه علی علی دلخواه علی علی
همراه علی علی پسرِ پادشاه علی علی
علی اکبرعلی علی علی اکبرعلی علی اکبر
همه مجنون و لیلامی تو۲
مُهر برات کربلامی تو۲
اگه بابات اربابِ عالمه
اربابِ اربابِ اربابِ ما جوونایی تو
علی اکبر همه قطره و تو دریایی ۲
علی اکبر نوه ی ارشد مولایی
علی اکبر مثِ عموت حسن میگن که
تو مدینه سفره دارِ گداهایی
ماه علی علی دلخواه علی علی
همراه علی علی پسرِ پادشاه علی علی
علی اکبرعلی علی اکبرعلی علی اکبر
سر میزارم زیر پای علی۲
به قربونِ بچه های علی۲
من تازه زنده میشم وقتی که
میمیرم میمیرم میمیرم به پای علی
علی مولا میدونی خیلی دوست دارم۲
علی مولا ازهمه دشمنات بیزارم
علی مولا یه روز میاد که من هم آقا
سرمو رو ایوون نجف میزارم
ماه علی علی دلخواه علی علی
همراه علی علی علی ولی الله علی علی
باده ی ناب میطلبم ۲
جام شراب میطلبم ۲
جام شراب را فقط از ابوتراب میطلبم ۲
رویت رویت رویت جلوه نماست یاعلی۲
خویت خویت خویت قبله نماست یا علی ۲
خیبر شکن یاعلی مولای من یاعلی
اسدالله الغالب ابالحسن یاعلی
مولا مولا یاعلی مولا مولا یاعلی
پیش از اینها روزگاری، روزگاری داشتم
با دلِ خود روزگاری، کار و باری داشتم
تا که روزی کوچه ی مِی خانه کاری داشتم
بعد از آن دیدم که چشمان خماری داشتم
بعد از آن آواره از بین نجف تا کربلا
لاحرم اِلا نجف تا عشق اِلا کربلا
جز خدا حرفی نگفتند از فراسوی علی
جز پیمبر کس ندیده طاق اَبروی علی
کس نداند غیر زهرا سِرّی از موی علی
آمدم دنیا برای دیدن روی علی
آمدم با حضرت قنبر قراری داشتم
ورنه من با مردم دنیا چه کاری داشتم
این جوان، اینجا جهانگیر است، تعبیرش علیست
ابروانش آسمانگیر است، تفسیرش علیست
تیغ دار است و کمانگیرست تا میرش عیلست
بر طنین او اذان گیر است تکبیرش علیست
می کشد قد قامت و محراب حیرت میکند
یک تبسم میکند، ارباب حیرت میکند
آمدم با حضرت قنبر قراری داشتم
ورنه من با مردم دنیا چه کاری داشتم
او علی شد، فاطمه نور علیٰ نور آورد
او علی شد، تا که موسی پیش او طور آورد
او علی شد، تا حسین آفاق در شور آورد
او اگر خواهد ستون هم باز آنگور آورد
باید او را خَلقاً و خُلقاً کشید و عشق کرد
مدح اورا باید از دشمن شنید و عشق کرد
او که از اللهُ اکبر، اکبرش را برده است
از خصایل از شمایل بهترش را برده است
یعنی از این سلسله پیغمبرش را برده است
باز در آغوش زهرا مادرش را برده است
آتشی که روی بامش هست مست اکبر است
پرده های محمل زینب به دست اکبر است
ریخته پیشش سپر ها، این که چیزی نیست، نیست
بِشکند کوه از کمر ها، این که چیزی نیست ، نیست
میدرد نامش جگر ها، این که چیزی نیست ، نیست
میزند سر روی سر ها، این که چیزی نیست ،نیست
سر سپاهی یکسره در پیش او خم میکنند
میمنه یا میسره می آید و رَم میکنند
حمله ی دو شیر را در بین لشکر دیده ای؟
شیر مردی را کنار یک دلاور دیده ای ؟
رفتن عباس را همراه اکبر دیده ای ؟
الفرار عَمر وعاصان را ز حیدر دیده ای
گر به عباس از برادر تیغِ حیدر میرسد
دستمال زرد مولا هم به اکبر میرسد
او که ممسوس است در ذات خدا،ذاتِ خودش
می رود در هر سحر سمت ملاقاتِ خودش
از خدا پُر می شود وقتِ ملاقاتِ خودش
سجده اش قُرب است می آید به میقاتِ خودش
پشت این خانه دلم دنبال لیلا زاده است
پیش بابا باز کارم دستِ آقازاده است
آب ها آیینه ی سرو خرامانش شدند
بادها مشاطه ی زلف پریشانش شدند
ابرها چتر پری زادِ سلیمانش شدند
یک مدینه یک نجف یک مکه حیرانش شدند
گرچه مارا عاقت کرب و بلا می آورند
ما گدایان را فقط پایین پا می آورند
کنج شش گوشه نوشته وای از لیلا علی
در شب جمعه حرم بودیم ما اما علی
مادرت بود نمی شد گفت واویلا علی
می روم مشهد بخوانم روضه هایت را علی
خیز از جا آبرویم را بخر،بعدش برو
عمه را از بین نامحرم ببر،بعدش برو
پا تا سر پیغمبر
قد و بالا خودِ حیدر
یابن النور ، یابن العشق
مولانا علی اکبر
چه تو این دنیا چه تو محشر
تو رو دارم چی از این بهتر
تو خودت مولا و اربابی یا علی اکبر
گل سرخ خانواده ی مهتاب
علی اکبر شاهزاده ی ارباب
منو دریاب منو دریاب منو دریاب...
دلبر حسینی ، حیدر حسینی
آینه ی علی و بال و پر حسینی
گل سرخ خانواده ی مهتاب
علی اکبر شاهزاده ی ارباب
منو دریاب منو دریاب منو دریاب...
چه نور و مشکاتی
چه سلام و صلواتی
چه شکوهی چه قماطی
چه جمال و وجناتی
همه ی عالم فدای تو
کی نمی میره برای تو
تو کدوم قلب حسینی نیست ردّ پای تو
دلی که مجنون تو نشه مُرده
به پیشونیم مهر عشق تو خورده
دلا رو اسم تو برده
منو دریاب منو دریاب منو دریاب
گل سرخ خانواده ی مهتاب
علی اکبر شاهزاده ی ارباب
منو دریاب منو دریاب منو دریاب..
روح عاشقایی ، قلب کربلایی
می درخشه با تو ، شیش گوشه ی طلایی
گل سرخ خانواده ی مهتاب
علی اکبر شاهزاده ی ارباب
منو دریاب منو دریاب منو دریاب...
یاسین و حمد و ناس
تو جمالت همه پیداس
هستی از همه بیشتر
دلدارِ دل عباس
من با عشق تو جوون میشم
رفیق هفت آسمون میشم
یه روزی اون شیعه ای که می خوای همون میشم
مثل زهرا جلوه ی گل یاسی
تجلیِّ مجتبی و عباسی
تو خورشیدی تو الماسی
منو دریاب منو دریاب منو دریاب
یاورِ اباالفضل
لشگرِ اباالفضل
تو بساطِ ارباب
هم سنگرِ اباالفضل
گل سرخ خانواده ی مهتاب
علی اکبر شاهزاده ی ارباب
منو دریاب منو دریاب منو دریاب
نبی فطرت،علی سیرت،خدا مَظهر علی اکبر
حسن عادت، حسین آیت،مَلَک مَنظر علی اکبر
من از نور زمین و آسمان فهمیدم این را که
به امر صادر اوّل شده مصدر علی اکبر
اگر زهرا ، تماماً مثل طاها بوده ، باید گفت
که بوده جلوۀ صدّیقۀ اطهر علی اکبر
فراتر از تصوّرها ، چنانکه در گمان من
بُوَد واضح ترین توضیحم از محشر علی اکبر
علی اکبر ، علی اُوسط ، علی اصغر به زعم من
سه تایش شد علی اکبر علی اکبر علی اکبر
چنان غرق است در اللهُ اکبر که به چشم و گوش
تجسّم می شود وقت اذان بهتر علی اکبر
پی حفظ توازن در حریم حضرت میزان
شده هم قامتِ عبّاس نام آور علی اکبر
بُراقش بوده جبریلی که هر بالش فلک پیماست
چه خوش طیّ السّما کرده ست بی شهپر علی اکبر
یکی اُمّ اَسَد شد دیگری اُمُّ البَنین بعدش
شد از تو اُمّ لیلا کُنیۀ مادر علی اکبر
فقط کافی ست از چشم فریبای تو یک غمزه
که از پا در بیاید صف به صف لشگر علی اکبر
اگرچه غالباً در شکل پیغمبر شدی ظاهر
تو را در کربلا دیدند چون حیدر علی اکبر
چنان رفتی به سمت اردوی دشمن که شد تکرار
شُکوه داستان حیدر و خیبر علی اکبر
عجب شوری عجب عزمی عجب شیری عجب رزمی
که پُشته ساختی از کُشته بی خَنجر علی اکبر
به شمر و خولی و زجر و سنان حاجت نبود آن روز
که جان می داد بابا از غمت آخر علی اکبر
گُلاب از فرق تو پاشید بر روی عقاب آن دم
که با ضرب عمودی شد سرت پرپر علی اکبر
پدر افتاد وقتی در کنارت بین دار الحرب
تو را سوزاند سوز گریه ی خواهر علی اکبر
رکاب دیگر زینب ببین که با چه احوالی
عقیله پای نعشت می زند بر سر علی اکبر
شاعر : محمد قاسمی
یاعلی اکبر مدد ، علی اکبر مدد ..
یاعلی اکبر مددی ، علی اکبر مدد
کامل شده امشب ، ماهِ نبوی
گلداده چه زیبا ، باغِ علوی
خورشید اومده ، دریا می خونه
مجنون اومده ، لیلا میخونه
نوکر اومده آقا
شهرو چراغون کنید
ریسه بندون کنید ..
حسین ولیمه میده پس
عالمُ مهمون کنید
چقدر ملاحت داره
قامت قیامت داره
خَلقاً و خُلقاً به نبی
چقدر شباهت داره
یاعلی اکبر مدد ، علی اکبر مدد ..
یاعلی اکبر مددی ، علی اکبر مدد
نورشب تار و مهتابم حسین
بابا شده امشب اربابم حسین
خورشید اومده ، دریا می خونه
مجنون اومده ، لیلا میخونه
نوکر اومده آقا
هیبت مولا داره
نورِ طاها داره
نشونه ای از علی و
حضرتِ زهرا داره
یاعلی اکبر بگو
ذکرِ حیدر بگو
به قدر و بالاش تو فقط
الله اکبر بگو
یاعلی اکبر مدد ، علی اکبر مدد ..
یاعلی اکبر مددی ، علی اکبر مدد
عالم شده محوِ سیمایِ علی
مجنون شده امشب،لیلای علی
شاها،گوهرِ نابی
تو دلای ما ، نورِ مهتابی
پسر لیلا ، عشقِ اربابی
خوش قد و بالا علی
گُلِ لیلا علی
جَوونیِ حیدر و
زورِ مولا علی
امشب سَبُک بالیِ
چقدر عالیِ
شیش گوشه و پایینِ پا
جایِ ما خالیِ
یاعلی اکبر مدد ، علی اکبر مدد ..
یاعلی اکبر مددی ، علی اکبر مدد