برای: #شب_دوم_محرم
سبک: #زمینه_شور_احساسی
متن: #رسیدین_از_راه_دور_ای_حاجیان_کعبه
به ق)
💫✨💫✨💫✨💫
بند ۱
رسیدین از راه دور ای حاجیان کعبه
آسمون سجده به پابوس شما آورده "
دشت غم دشت عطش دشت بلا اینجاست و"
ساربون قافله رو کرب و بلا آورده"
کاش اصلا...نمی اومد به دشت یه دریا، یاحسین
کاش اصلا...نیومده بودی تو اینجا، یا حسین
کاش اصلا...باهات نبودن همه زنها، یاحسین
دومین شبه، آتیش غم به قلب ما افتاده
راه قافله به شوره زار کربلا افتاده
/// یا حسین حسین ثارالله ///
💫✨💫✨💫✨💫
بند ۲
کربلا یعنی عطش روی لبها واویلا
کربلا یعنی وداع با شهدا واویلا
از بزرگیه همه مصیبتاش باید گفت
کربلا یا کربلا یا کربلا واویلا
کربلا ... جاییه که به مظلوم آزار میرسه
کربلا ... جاییه که لشکر اشرار میرسه
کربلا ... جاییه که تیر هدف دار میرسه
رحم نمی کنن، به هیچ کس می بُرن همه سرها رو
می کِشن به زور، کل گوشواره ها و معجرها رو
/// یا حسین حسین ثارالله ///
#شب_دوم
✦•━━━━━━✦❖✦━━━━━•✦
#زمینه_ورودیه
پُره دردم غرقِ آهم ، لبریزه خونِ قلبم
چقَدَر دلشوره دارم ، دارم میمیرم از غم
از زمانی که رسیدیم ، سرتاپام اضطرابه
لرزه افتاده به پاهام ، اینجا حالم خرابه
جاریه عشق تو ، توی رگ و خونم
خوب میدونی داداش ، بی تو نمیتونم
چاره نداره این ، دردِ فَراوونم
میدونم درمون نداره این دردا
می ترسم بی سر بمونی تو صحرا
سالار زینب حسین جانم جانم
توو دلم شادی نَمونده ، از بس که غصه خوردم
بیا برگردیم مدینه ، تا از غصه نَمُردم
قطره قطره اشک چشمام ، میباره مثل بارون
نگا کن که بچه هاتم ، میترسن از بیابون
کُشته منو والله ، فکرِ غم فردات
حاضر و آماده م ، تا که بمیرم جات
وای اگه توو این دشت ، خاری بِره توو پات
رحمی کن به من تو رو جون زهرا
می ترسم بی سر بمونی تو صحرا
سالار زینب حسین جانم جانم
همه ی هستیم تو هستی ، ای آروم و قرارم
تو که می دونی توو دنیا ، جز تو یاری ندارم
ترسم از اینه حسینم ، به سوگ تو بشینم
ندارم طاقت تنت رو ، بین گودال ببینم
کاش نبینم بی کس ، میون جنجالی
زخمی و غرق خون ، رو شیب گودالی
پیکر تو بی سر ، میشه لگدمالی
وای از ناله ی جگر سوزِ زهرا
میترسم بی سر بمونی تو صحرا
سالار زینب حسین جانم جانم
✍ بهمن عظیمی
➖➖➖➖➖➖
#ورود_کاروان_به_کربلا
#واحد
🔹دشت پر غصه🔹
داره میرسه کاروونی
کاروونی همه آسمونی
داره عطر عشق و محبت
داره عطر خوش مهربونی
یه مادر لالایی میخونه، واسه طفلش
برا یه سهساله شده وقت شیرینزبونی
دارن به همراه، سردار و لشکر
دارن علمدار و سپاه
دارن عمویی مرد و دلاور
دارن پناه و تکیهگاه
الحمدلله
«شده کاروان، کربلایی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسیدن به دشت عجیبی
دشتی لبریز بوی غریبی
تو این دشت پرغصه داره
هر دل از حزن و ماتم نصیبی
خدا میدونه که چی دیده، زینب اینجا
همهش زیر لب داره میخونه أمَّن یُجیبی
شاید میبینه، ده روز دیگه
مونده غریب و بیپناه
شاید میبینه که یاس و لالهش
پرپر میشن تو قتلگاه
أعُوذُ بِالله
«امان از فراق و جدایی»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
〰〰〰〰〰〰〰〰
#شب_دوم_محرم
رخصت از زینب گرفت و زد علَم را بر زمین
کربلا زینب رسید
پا زمین زد فاطمه یا که امیرالمومنین
کربلا زینب رسید
حسن_لطفی
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
زمان:
حجم:
1.05M
#سنتی #سه_ضرب
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی ..
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_به_کربلا
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
بیا آقا که جدّ تو
به دشت کربلا آمد
میان اشک و ناله ها
ببین عمّه صدایت زد
قرار از سینه اش رفته
شروع گریه های اوست
تو را خوانده، بیا آقا
ظهور تو دوای اوست
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب.....
🌸
قدم بگذار به روی خاک
دلت کربوبلایی کن
دگر ای خواهرم اینجا
صبوری بر جدایی کن
به سمت خیمه گاه خود
برو اما نکش هی آه
که بعد از قتل ِصبر من
شود عمر تو هم کوتاه
شوی تو خون جگر خواهر
جدا بینی سر از پیکر
امان از داغ تو زینب.....
🌸
خدا را شکر کسی امروز
ندیده سایه ات خواهر
ولی عصر دهم گردی
میان دشمنان مضطر
نداری چاره ای خواهر
میان ازدحام شام
جواب ناله ات گردد
دمادم طعنه و دشنام
میان کوچه و بازار
شوی از زندگی بیزار
امان از داغ تو زینب.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#سه_ضرب_یزدی
4_5994676461380832689.mp3
زمان:
حجم:
548.5K
❣﷽❣
🥀#ورودیه #سینه_زنی
نوحه شب دوم
🥀#سبک زیر بار ستم نمی کنیم زندگی
🥀#سبک شعله بر دل مزن
یا حسین آمده کربلا قافله
گشته با عرشیان همصدا قافله
رنگ ماتم گرفت
نینوا یا حسین
🥀 یا حسین یا حسین .....
اشک زینب شده از دو دیده روان
غرق اندوه و غم آمده کاروان
این من و این عزا
واویلا یا حسين
🥀یا حسین یا حسین .....
در مسیر عطش خیمه ی اصغر است
مهد طفل صغیر آغوش مادر است
لعل خود تر کند
در بلا یا حسین
🥀 یا حسین یا حسین .....
چشم سقا شده چشمه ی آسمان
می زند موج غم در ره تشنگان
دارد این اشک و آه
خونبها یا حسین
🥀یا حسین یا حسین .....
در تجلی اذان از بنی هاشم است
وقت قَد قامت اکبر و قاسم است
کربلا در جلا
زین صلا یا حسين
🥀یا حسین یا حسین .....
**
(آقای محمود تاری «یاسر»)
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
زمان:
حجم:
306.2K
📿#ورودیه
#شور
📿#سبک سلام فرمانده ( دنیا بدون تو معنایی نداره)
دلشوره ای عجیب
دارم توی سینه
می دونم که اینجا
دارن مَردُماشون
از تو بغض و کینه
برگرد حسین من
اینجا جای ما نیست
خیلی بیقرارم
اینجایی که دیدم
جای دخترا نیست
دلم خونه پریشونه
حسین این صحرا شبیه زندونه
بیا برگرد که این صحرا
دل زینب رو داره می سوزونه
📿حسین جانم
دق میکنم حسین
من بی تو که باشم
می میرم عزیزم
وقتی از تو بین
این غربت جداشم
میشه سرت جدا
با لب های تشنه
روو در روی چشمام
می ریزن سرت با
سنگ و چوب و دشنه
تنت میشه ، حسین پامال
میشی نیزه بارون وسط گودال
زیر پاشون ، که می اُفتی
به روی پیکرت میشه چقد جنجال
📿حسین جانم
(#عباس_قلعه)
✅هنگامی که امام حسین(ع) در مکه حضور داشت، کوفیان به ایشان نامه نوشتند، وحمایت و آمادگی خود را اعلام کردند.
به نقل ابن طاووس، تعداد نامه ها به ۱۲ هزار رسید.(۱)
که البته امام حسین(ع) به نامهها بسنده نکردند و این در حالی بود که حتی امضای شیعیان برجستهای مانند؛ سلیمان بن صرد یا حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و رفاعة بن شداد پای نامهها بود.
سرانجام امام حسین(ع) مسلم بن عقیل را در ۱۵ رمضان، به کوفه فرستادند، تا به امام(ع) گزارش کند، که اگر کوفیان همانگونه هستند که در نامههایشان نوشتهاند، امام حسین(ع) راهی کوفه شود.
نامه های کوفیان به امام حسین(ع) توسط قیس بن مسهر و تنی دیگر از کوفیان، به دست حضرت(ع) می رسید.
نام قیس در کنار مسلم بن عقیل به عنوان فرستاده و پیک امام حسین(ع) مشهور شد.
قیس از قبیله بنی اسد بود و به همین جهت در بعضی از منابع، او را جزء شهدای بنی اسد به شمار آورده اند.
قیس با مسلم در سفر مکه به کوفه و رساندن نامه مسلم به امام حسین(ع) در جریان بیعت کوفیان نقش داشت.
شیخ مفید می نویسد :
📋《دَعَا اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَسَرَّحَهُ مَعَ قَيْسِ بْنِ مُسْهِرٍ اَلصَّيْدَاوِيِّ..》
♦️امام حسین(ع) مسلم بن عقیل را فراخواند و او را به همراه قیس بن مسهر صیداوی به کوفه فرستاد.(۲)
و همچنین؛
📋《..اِذَا بَلَغَ اَلْحُسَيْنُ(ع) اَلْحَاجِرَ مِنْ بَطْنِ اَلرُّمَّةِ بَعَثَ قَيْسَ بْنَ مُسْهِرٍ اَلصَّيْدَاوِيَّ إلَى أهلِ الكُوفَةِ》
♦️امام حسین(ع) در محلی به نام حاجز برای کوفیان نامه نوشت و آن نامه را قیس بن مسهر صیداوی به کوفه برد.(۳)
که این اعزام قیس بعد از شهادت مسلم بن عقیل بود.
در طول مسیر، هنگامی که قیس به قادسیه رسید، حصین بن نمیر او را دستگیر نمود.
قیس قبل از دستگیری؛ نامهای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیافتد.
حُصَین، قیس را پیش ابن زیاد فرستاد تا ابن زیاد درباره او تصمیم گیری کند.
پس از آن که قیس را نزد ابن زیاد به دار الاماره بردند، مناظرهای بین آندو صورت گرفت.
ابن زیاد گفت : تو کیستی؟
قیس گفت : گفت : مردیام از شیعیان علی(ع) و پسرش!
ابن زیاد گفت : چرا نامه را پاره کردی؟
قیس گفت : برای آنکه تو ندانی در آن چه نوشته است.
ابن زیاد گفت : از جانب که بود و سوی که نوشته؟
قیس گفت : از جانب امام حسین(ع) به گروهی از مردم کوفه که نام ایشان را نمیدانم.
ابن زیاد خشمگین شد و گفت :
📋《وَ اللّهِ لَا تُفَارِقنِي حَتَّى تُخبِرنِي بِأَسمَاءِ هَؤلاءِ القَومِ أَو تَصعَدُ المِنبِرَ فَتَلعَنُ الحُسَينَ بنَ عَلِي(ع) وَ أَبَاهُ وَ أَخَاهُ وَ إِلَّا قَطَعتُكَ إربَاً إربَاً》
♦️به خدا قسم! از من جدا نشوی تا نام آنان را به من بگویی یا بالای منبر روی و حسین بن علی(ع) و پدرش و برادرش را لعن کنی وگرنه تو را قطعه قطعه میکنم.
قیس گفت : نام آن گروه را نمیگویم اما لعن را میکنم.
به دستور ابن زیاد، قیس به بالای منبر رفت تا امام علی(ع) و دو فرزندش را لعن کند.(۴)
شیخ مفید می نویسد :
📋《فَصَعِدَ قَيْسٌ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ : أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ هَذَا اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) خَيْرُ خَلْقِ اَللَّهِ اِبْنُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ أَنَا رَسُولُهُ إِلَيْكُمْ فَأَجِيبُوهُ!
ثُمَّ لَعَنَ عُبَيْدَ اَللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ أَبَاهُ وَ اِسْتَغْفَرَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ صَلَّى عَلَيْهِ》
♦️او وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس گفته و ستایش کرد.
سپس درود بر حضرت رسول اکرم(ص) فرستاد و امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فراوان مدح نموده و بر آنان رحمت فرستاد.
او در ادامه، عبیدالله بن زیاد و پدرش و ستمکاران بنی امیه را از اول تا آخر لعن و نفرین کرد.
آنگاه گفت : ای مردم! من فرستاده حسین(ع) به سوی شمایم و در فلان موضع از او جدا شدم، به سوی او بروید.
پس؛
📋《[فَأُخبِرَ ابنُ زِيَادِِ بِذَلِكَ] وفَأَمَرَ عُبَيْدُ اَللَّهِ أَنْ يُرْمَى بِهِ مِنْ فَوْقِ اَلْقَصْرِ فَرَمَوْا بِهِ فَتَقَطَّعَ [فَمَاتَ]》
♦️ابن زیاد از افشاگری های قیس مطلع شد و دستور داد او را از بالای بام قصر پایین انداخته و به شهادت رساندند و سپس بدن وی را قطعه قطعه کردند.(۵)
ادامه مطالب :👇