امام علی بن الحسین علیه السلام
واحد
خدایا وارث خون خدایم
ملائک نوحه خوان با گریه هایم
وای غریبم وای غریبم
شب و روزم به اشک و ناله سر شد
فلک از دیدن من دیده تر شد
منم یعقوب و هجده یوسف من
همه یک روزه در خون غوطه ور شد
وای غریبم.....
خدایا وارث.....
خدایا حرمت ما را شکستند
دل ما را ز زخم طعنه خستند
به لب "یا لیت امی لم تلدنی"ست
که ناموس خدا را دست بستند
وای غریبم.....
خدایا وارث.....
خودم دیدم که عمه دست بسته
میان خیمه با قلب شکسته
ز پا افتاده و احیا گرفته
نماز صبر می خواند ، نشسته
وای غریبم.....
خدایا وارث....
#محرم
#حضرت_سجاد_ع
_ شهادت امام سجاد علیه السلام
زمینه واحد
من باغبانم اما
گلهایم از جفا سوخت
در بین خیمه ها سوخت واویلا
من حجت خدایم
که حرمتم شکستند
دستم ز کینه بستند واویلا
غربتم با اشک و خون شد تفسیر
دست و پایم بسته شد در زنجیر
من غریبم آه و واویلتا
با اذن من در عالم
گردد خورشید و افلاک
می روید لاله از خاک واویلا
اما باید ببینم
میخورد ظالمانه
ناموسم تازیانه واویلا
دیده ام با خاطری افسرده
کاروانی همه سیلی خورده
من غریبم آه و واویلتا
کی میرود ز یادم
بوسه بر جسم بی سر
دفن آن پاره پیکر واویلا
با بوریا شده جمع
آن زخم بی شماره
آن جسم پاره پاره واویلا
دیده ام با داغ بی اندازه
روی زخمش جای نعل تازه
من غریبم آه و واویلتا
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد_ع
_شهادت امام سجاد علیه السلام
شور به سبک : راس تو می رود بالای نیزه ها
ای دل شرار زهر شد میهمان من
آه ای اجل بگیر این نیمه جان من
گریه کن ای فلک با دیده ی ترم
آخر تو دیده ای آمد چه بر سرم
من غریبم.......
گرید به حال من چشمان روزگار
روزی که غرق تب گشتم شتر سوار
شد دست و پای من بسته به سلسله
نامحرمان شدند همراه قافله
من غریبم......
با دست بسته ام رفتم به شهر شام
در کوچه ی یهود در اوج ازدحام
خاکستر عزا بر چهره ام نشست
با سنگ کینه ها آیینه ام شکست
من غریبم.....
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد_ع
السلام علیک یا علی ابن الحسین
صبح محشر یا عید قربان است
جسم بابایم در بیابان است
کربلا داغ و خیمه ها سوزان جسم من در تب
شد پرستارم در دل آتش عمه ام زینب
آه آه از این غربت
پیش من طفلی بر زمین افتاد
زیر سم اسب کودکی جان داد
من خودم دیدم بر روی نیزه راس بابا را
میشنیدم من ناله زینب آه زهرا را
آه آه از این غربت
#حضرت_سجاد_علیه_السلام #امام_سجاد_ع
بسم الله الرحمن الرحیم
حبیب
امید آخر دلهای بیقرار حسین
«مرا هزار امید است و هر هزار» حسین
به کوه امنیت و بندگی رسید سریع
بهکشتی تو هرآنکس که شد سوار حسین
تویی که شان نزول «تبارکاللّه»ی
بهخلقت تو خدا کرده افتخار حسین
خدا به طالع ما مهر نوکری زده است
به غیر نوکریات نیست کاروبار حسین
غلام و نوکر و مداح و شاعر و خادم
گذاشتی سر ما اسم مستعار حسین
گناهکارم و در بین خلق محترمم
غلامی تو بهمن داده اعتبار حسین
از اینمحبّت و اینعشق و اینحسینیهها
هزارشکر که «لایمکنالفرار» حسین
اگر حبیب به عشقت دوبار جان دادهست
هزارجان بده تا من هزاربار حسین...
#امام_زمان
#امام_حسین_علیهالسلام
#سینه_زنی.. زمینه
بند اول:
شبا رو به کربلا میشینم
روبروم ضریحتو میبینم
درد دل میکنم آقا با تو
تویی اصل زندگی و دینم
خواب و خوراکمو ازم گرفته
دوری از صحن و سرات آقاجون
کاش بشه قسمتم بیام یه روزی
پای پیاده کربلات آقاجون
ای ، مهربون تر از ، مادر و بابام
من ، فقط از دنیا ، کربلا میخوام
سلام آقا ، سلام رفیق بچگیم
سلام آقا ، سلام دلیل زندگیم
سلام آقا ، سلام نشون بندگیم
حسین مولا ، حسین حسین حسین حسین (۴)
بند دوم
تو رو خونده حق ، سفینه النجات
توی دستای توئه آب حیات
به تو و جلال و جاه و شوکتت
دم به دم سلام و صد ها صلوات
تو زندگیت و دادی تو مسیرِ
هدایتِ جهانیان عزیزم
پس آقاجون وظیفمه که من هم
دار و ندارم و به پات بریزم
تو ، بوده از اول ، سروری کارِت
من ، بودم از اول ، عبدِ دربارت
سلام آقا ، سلام رفیق بچگیم
سلام آقا ، سلام دلیل زندگیم
سلام آقا ، سلام نشون بندگیم
حسین مولا ، حسین حسین حسین حسین (۴)
.