eitaa logo
ذاکرین آل الله
274 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•آقا قسم به جان شما... روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── آقا قسم به جان شما خوب می شوم باور کن آخرش به خدا خوب می شوم این روزها ز دست دل خویش شاکی ام قدری تحملم بنما خوب می شوم *خجالت می کشم منکه نتونستم آبروداری کنم برای شمافقط آبرو می برم آقا* من ننگ وعارحضرتتان تابه کی شوم کِی ازدعای اهل بُکاء خوب می شوم آقا جانم! من بدترین غلام حقیر ولایتم ای بهترین امام بیا خوب می شوم با یک دعای مادر دلسوز و مهربان ام الائمةُ ام النُجًبا خوب می شوم جمعی کبوترحرم فاطمه شدند من هم شبیه آن شهداء خوب می شوم *گفت: رفیق چقدر عطرت خوبه بوی خوبی داره از کجا می خری؟؟ میگفت من عطر نمی زنم.پرسیدم پس این بوی تنت از کجاست؟ حسادت نکن بگو هر وقت میای تو سنگر ومیری عطر تنت میپیچه همه میفهمن تو‌ اینجا بودی میخوام بدونم ازکجا می خری.. میگفت به خدا من عطر نمی زنم.گذشت ته دلم ازش ناراحت بودم شب عملیات وقتی زمین خورد سرش رو بغل گرفتم یه نگاهی بهم کردگفت دیگه دارم میرم می دونم ازم دلگیری الان بهت می گم.گفت: به خدا من عطر نمی زنم می دونی این بوی خوب از کجا بود؟؟ می گفت به خدا هر روز بعد نماز صبح دست روی سینه ام می ذاشتم و می گفتم "السلام علیک یا اباعبدالله" احساس می کردم آقایه سلامی بهم میده خوشبو می شدم* *حسین جان به منم رنگ و بو بده آقا حسین جان بوی گناه همه وجودمو گرفته آقام آقام آقام.. حسین جان بوی تعفن گناه همه جامو گرفته آقا.. همه ی امیدم امسال به توئه آقا... کجا...؟* یاابن الحسن! با این همه بدی به ظهور شما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم *همه امیدم به اربعینته همه امیدم به اینه...* قدم قدم پشت قدم برمی دارم سمت حرم قدم قدم پشت قدم خدا رو شکر یه زائرم قدم قدم پشت قدم پرستوی مهاجرم حسین جانم! من مجنون تو لیلا آواره ام تو صحرا وعده امون ای آقا اربعین کربلا میخوام بیام زیارت نگو نمیشه میخوام بشم غلامت برا همیشه برا همیشه .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خون عاشقیه ، میجوشه بین ، رگم برات می میرم براتو ، خودت میدونی ، نگم برات غیر از تو کسی منو ، تحویل نمیگیره حسین بیچاره اونیه که ، واست نمیمیره حسین سلطانا حسین ضربانا حسین همه میرن همه فانی ولی مانا حسین آب و نونم حسین همه جونم حسین پدری کردی برا من ، ممنونم حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تصدقت شم ، عینه حبیبت ، دو مرتبه یا مثل حر که ، محضر زهرا ، مودبه دنیا بدون تو برام ، مثله جهنمه حسین جون دادن برای تو ، یک بارش کمه حسین صیادم حسین فریادم حسین تا خرابه ، توام ای‌‌عشق ، آبادم حسین طوفان دلم ایمان دلم من صدات ، میزنم آقا، بگو جان دلم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@madahi - حاج مهدی رسولی.mp3
8.03M
|⇦•آقا قسم به‌جان شما... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای ثانیِ خیر النسا رقیه ای اسوه ی حجب و حیا رقیه آرامش کل خیامی بانو دردونه ی قلب بابا رقیه آروم اباعبدالله معصوم اباعبدالله دنیای حسینی دختر خانومِ اباعبدالله دریای کرم،سایه‌ی سرم من نوکرتم عبدِ علیِ اکبرم آرزومه که،روزی برسه اسمتو بذارم روی اسم دخترم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همراه خوب حضرت عقیله مثل بابات لطف تو بی بدیله میخندی ضعف میره دل ابالفضل ای مایه ی آرامش قبیله محبوب اباعبدالله ای خوب اباعبدالله هر لحظه به عشقت ؛ قلبش می کوبه اباعبدالله درمونِ قمر،سامونِ قمر بسته به نفس های توعه جونِ قمر توی شام بی بی، تو نشون دادی که توی رگای توعه از خونِ قمر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻بزرگان دنیا و آخرت ... قَالَ اَلْإِمَامُ اَلسَّجَّاد عَلَيْهِ السلام: ﷽‌ سادَهُ النّاسِ فى الدُّنْیا الأَسْخِیاء، وَ سادَهُ الناسِ فی الآخِرَهِ الاْتْقیاءِ . ترجمه👇 در این دنیا سرور مردم ، سخاوتمندان هستند ؛ ولى در قیامت سیّد و سرور مردم ، پرهیزکاران خواهند بود. 📚‍ منابع مشکاه الأنوار ص ۲۳۲ س ۲۰ بحارالأنوار ج ۷۸ ص ۵۰ ح ۷۷٫
امام سجاد علیه السلام: ﷽‌ دعای مومن يكى از سه نتيجه را مى دهد : 1⃣  يا در دنيا برآورده مى شود 2⃣  يا بلايى از او دفع مى شود 3⃣  يا برايش ذخيره مى شود 📚 تحف العقول ص 280
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ چرا یک خطبه حضرت سجاد در شام چنین اثر عظیمی بخشید ولی در میان اهل کوفه سخنان اباعبدالله الحسین و یاران ایشان، اثر چندانی نداشت؟ 🔴 ببینید پاسخ علامه مصباح یزدی (ره) به این پرسش «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸«بَعلَبک» و مصائب وارده از این شهر بر اسرای آل الله... | شهادت سیّده «خوله»، دختر سیدالشهداء علیه‌السلام در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که کاروان اسرا در نزدیکی دمشق به شهر بعلبك رسيدند،قاسم بن ربيع كه والى آن جا بود گفت تا شهر را آزین بستند و با چند هزار دف و نى و چنگ و طبل سر امام حسين عليه‌السّلام به شهر بردند. 📋 فأمر بالجواري و بأيديهم الدّفوف و نشرت الأعلام، و ضربت البوقات و أخذوا بالفرح و السّرور و مزيّنين و ملطّخين في رؤوسهم بالزّعفران، ▪️کنیزکان و غلامان ، دف ها را به دست گرفتند و پرچم ها بلند کرده و شروع به نواختن در بوق ها کردند. شادی و سرور از خود نشان می دادند و بر روی سرشان زعفران می مالیدند 📋 و استقبلوا القوم ستّة أميال، و سقوهم الماء، و الفقاع، و السّويق، و السّكّر، و هم يرقصون و يغنون و يصفقون ▪️هنوز دو فرسخ مانده بود به بعلبک، آنان به استقبال کاروان اسرا رفتند. آب و آب جو و شراب و شربت می‌خوردند و می رقصدیدند و دست می‌زدند. 🥀 حضرت ام كلثوم سلام‌الله‌علیها وقتی که این صحنه را مشاهده نمودند، پرسیدند: نام این شهر چیست: گفتند :بعلبک. حضرت فرمودند: 📋 أَبَادَ اللَّهُ کَثْرَتَکُمْ وَ سَلَّطَ عَلَیْکُمْ مَنْ یَقْتُلُکُمْ ▪️«خدا كثرت شما را براندازد و بر شما مسلط گرداند كسى را كه شما را به قتل برساند.» 📋 فعند ذلك بكى عليّ بن الحسين علیهماالسلام و هو يقول: ▪️ در این هنگام، حضرت علی بن الحسین امام سجاد علیهما السّلام گریان شد و این اشعار را خواند: 📋 وَ هُوَ الزَّمَانُ فَلَا تَفْنَی عَجَائِبُهُ / مِنَ الْکِرَامِ وَ مَا تُهْدَی مَصَائِبُهُ ▪️عجایب و غرایب روزگار فانی نخواهند شد، و دست از مردمان بزرگوار بر نخواهند داشت و به پایان نخواهند رسید 📋 فَلَیْتَ شَعْرِی إِلَی کَمْ ذَا تُجَاذِبُنَا / فُنُونُهُ وَ تَرَانَا لَمْ نُجَاذِبْهُ ▪️ای کاش می‌دانستم که مصائب روزگار، ما را تا چه موقع جذب خواهد کرد، و تو می‌بینی که ما آن مصائب را جذب نمی کنیم 📋 یُسْرَی بِنَا فَوْقَ أَقْتَابٍ بِلَا وِطَاءٍ//وَ سَابِقُ الْعِیسِ یَحْمِی عَنْهُ غَارِبُهُ ▪️ما را بر فراز شتران بی جهاز می‌گردانند و راننده شتران، از شتری که غایب می‌شود بی خبر است 📋 کَأَنَّنَا مِنْ أُسَارَی الرُّومِ بَیْنَهُمْ / کَأَنَّ مَا قَالَهُ الْمُخْتَارُ کَاذِبُهُ ▪️گویا ما از اسیران روم هستیم که در میان ایشان می‌باشیم؛ گویا آن توصیه‌هایی که احمد مختار صلّی اللَّه علیه و آله درباره ما کرده، دروغ باشد 📋 کَفَرْتُمُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَیْحَکُمْ / فَکُنْتُمْ مِثْلَ مَنْ ضَلَّتْ مَذَاهِبُهُ ▪️وای بر شما که به رسول خدا کافر شدید! شما نظیر کسی هستید که گمراه شده باشد. 🔖 برخی از مقاتل نوشته اند: 🥀 در همین جا یک دختر از امام حسین علیه‌السلام ، به نام "خوله" از شدت غم غصه به شهادت رسیدند. 🥀 امام سجاد علیه‌السلام آن بانوی مظلومه را در همین سرزمین به خاک سپردند و یک درخت در بالای قبر آن بانو، کاشتند تا علامتی برای آن قبر باشد. 🖇 هنوز که هنوز است آن درخت، در جای خود باقی است و اهالی آن منطقه قبر شریف آن بانوی مظلومه را زیارت می‌کنند و از آن درخت، تبرک می جویند و در همین سال های اخیر نیز، مشاهده شده که در روز عاشورا از شاخه های آن درخت، خون جاری شده است. برگرفته از: 📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۳ 📚ينابيع المودّة، ج۳ ص۸۹ 📚منتهى الآمال،ص۴۹۷ 📚ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه‌السّلام،ص۱۱۰ 📚جلاء العيون، ص۷۲۶ ✍ پس از حسین کز او خوب‌تر تراب ندیده چها گذشت به زن‌های آفتاب ندیده ...
🩸وقتی‌که نازدانهٔ سیدالشهداء علیه‌السلام از قافله جا می‌ماند و صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها، سر او را به دامن می‌گیرد... در نقل‌ها آمده است: 🥀 شبی از شب‌هایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها (در برخی نقل، حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها آمده) به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد. 🥀 شتربان او وقتی که دید گریه‌اش تمامی ندارد، گفت: 📋 اُسكُتي يا جارِيَة! فقد أذَّيتِني بِبُكائِكِ ▪️ای کنیزک! ساکت شو! مرا با گریه‌ات آزار می‌دهی! 🥀 اما آن نازدانه، گریه‌اش تمام نشد، بلکه چنان ناله‌ای کشید که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود. آن شتربان ملعون گفت: ای دختر خارجی! ساکت شو دیگر! 🥀 آن دختر مظلومه با شنیدن این جمله حالش دگرگون شد و با ناله گفت: ای وای من! آه ای پدرم! تو را از روی ظلم و جور کشتند و حالا تو را خارجی هم می‌خوانند!؟ 📋 فَغَضَبَ اللَّعينُ مِن قَولِها، و أخَذَ بِيَدِها، و جَذَبَها و رَمَىٰ بِها عَلىٰ الْأرضِ فَلَمَّا سَقَطَتْ غُشِيَ عَلَيْها. ▪️آن شتربان دیگر به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه عليها السّلام بيهوش شد. 🥀 وقتی که به هوش آمد، همه رفته بودند و اثری از قافله نبود. با پای برهنه در تاریکی شب راه افتاد. گاهی می‌نشست و گاهی بلند می‌شد و گاهی پدر و گاهی عمه‌اش را صدا می‌زد. ساعتی از شب را همین‌گونه سپری کرد و باز اثری از قافله ندید و بيهوش روی زمین افتاد. 🥀 در همين ساعت بود که ديدند نیزه‌ای که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند. 🥀 خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت: از علي بن الحسین علیهماالسلام سؤال کنید؛ آنان سراغ امام سجاد علیه السلام رفتند و قضیه را بازگو کردند.  🥀 حضرت فرمودند: بروید به عمه جانم زينب کبری عليهاالسلام بگویید دنبال بچه‌ها بگردد؛ شاید کودکی در دل شب گمشده باشد. 🥀 خبر به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها دادند و آن بانو تک تک اطفال را صدا زد اما تا آن نازدانه را صدا زد، جوابی نشنید. 📋 فَرَمَتْ زينبُ بِنَفسِها مِن ظَهرِ النَّاقَةِ، و جَعَلَتْ تُنادِي: وا غُربَتاهُ! واضَيعَتاهُ... في أيِّ أرضٍ طَرَحوكِ، و في أيِّ وادٍ ضَيَعوكِ! ▪️پس از همان بالای نافه، خودش را بر زمین انداخت و ناله سر میداد: وا غربتاه!!‌ … دخترم! در کدام وادی و بیابان تو را انداخته و رها کرده اند؟! 📋 فَرَجَعَتْ إلىٰ وَراءِ الْقافِلَةِ، و هِيَ تَعدو في الْبَراري حافِيَةً و الشَّوكُ تَدخُلُ في رِجلَيْها، و تَصرُخُ، و تُنادِي ▪️آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او می‌رفت و آن حضرت ناله سر می‌داد و سکینه خاتون را صدا می‌زد. 🥀 همین گونه در عقب قافله رفت تا اینکه یک سیاهی نمایان شد. زینب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و دیدند که یک بانویی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر آن نازدانه را به دامن گرفته است و گریه می‌کند. 🥀 زينب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و فرمودند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟‌ آن بانو ، رو به زينب کبری عليهاالسلام کردند و فرمودند: 📋 بُنيَّةَ زينبُ! أنا اُمُّكِ فاطمةُ الزَّهراءِ أظَنَنتِ إنِّي أغفُلُ عَن أيتامِ وَلَدِي! ▪️دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟ 📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶ ✍ قافله رفته بود و من بیهوش روی شن زارهای تفتیده ماه با هر ستاره ای می‌گفت‌: بی صدا باش ! تازه خوابیده قافله رفته بود و در خوابم عطر شهر مدینه پیچیده خواب دیدم پدر ز باغ فدك سیب سرخی برای من چیده قافله رفته بود و من بی جان پشت یك بوته خار خشكیده بر وجودم سیاهی صحرا بذر ترس و هراس پاشیده قافله رفته بود و من تنها مضطرب ، ناتوان ز فریادی ماه گفت : ای رقیه چیزی نیست خواب بودی ز ناقه افتادی قافله رفته بود و دلتنگی قلب من را دوباره رنجانده باد در گوش ماه دیدم گفت : طفلكی باز هم كه جامانده قافله رفته بود و تاول ها مانعی در دویدنم بودند خستگی ، تشنگی ، تب بالا سد راه رسیدنم بودند قافله رفته بود و می دیدم می رسد یك غریبه از آن دور دیدمش –سایه‌ای هلالی شكل– چهره اش محو هاله ای از نور از نفس های تند و بی وقفه وحشت و اضطراب حاكی بود دیدم او را زنی كه تنها بود چادرش مثل عمه خاكی بود بغض راه گلوی من را بست گفتمش من یتیم و تنهایم بغض زن زودتر شكست و گفت: دخترم ، مادر تو زهرایم
. |⇦•سرزمین بی حسین یعنی... حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── سرزمینِ بی حسین یعنی یه ویروونه هر جا بوی حرمو می‌ده یعنی خونه زنده می‌مونه ، زنده می‌مونه تو رو بارون خدا اشکمو باور کن این شبا تو بغلت حالمو بهتر کن نگاه به نوکر کن، نگاه به نوکر کن بغل وا کن که پناه خودمی بغل وا کن تکیه‌گاه خودمی معرفت یعنی خط به خط یعنی عظمت یعنی ابی عبدالله بی کران یعنی ضربان یعنی مهربان یعنی ابی عبدالله «ای حسین جانم، ابی عبدالله» باز می‌گم تو خونواده‌ی منی قطعاً من از این خونه و خونواده‌ام حتماً غبار خونت من، غبار خونت من باز می‌گم کهخاک سرده ولی تربت نه که ترانه ها می‌میرن ولی نوحت نه مَردمِ روضت نه، مَردمِ روضت نه بغل وا کن دیگه رو سفید بشم بغل وا کن که منم شهید بشم این پریشانی، مرثیه خوانی روضه گردانی آبروی ماست خیمه نورانی مادرت بانی خوان سلطانی آبروی ماست «ای حسین جانم، ابی عبدالله» اسمتو که می‌برن می‌گم جنون‌آمیز باز می‌گم فقط حسینِ باده‌ی لبریز شور رستاخیز، شور رستاخیز اسمتو که می‌برم باز می‌گم آقایه ابی عبدالله بزرگترین سرمایه ان شاءالله مشایه، ان شاءالله مشایه بغل وا کن که دلم تنگه برات بغل وا کن برسم کرب و بلات بغل وا کن پیش دلبرم باشم بغل وا کن اربعین حرم باشم ای جهان آرا مهربان یارا نعمتی ما را ابی عبدالله نفست مَحیا مُحی الموتی جانم ای آقا ابی عبدالله «ای حسین جانم، ابی عبدالله» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. سبک قدم قدم با یه علم ▪️▪️▪️ ▫️بند اول داداش حسین رو نیزه ها ببین که خواهرت میره شام بلا حُرمَت من شکسته شد از بعد عاشورا تو کرب و بلا چادرم سوخته توی خیمه بردن همه چی و به غارت ناموست رو با دسته بسته بردن تا کوفه به اسارت ◾️واویلتا◾️ ▫️بند دوم منزل به منزل یا اخا سنگ و آتیش میریختن از پشت بوما خدا میدونه چی کشید دختره حیدر میونه یهودیا خسته ام از جفای اغیار من کجا کوچه ها و بازار کی باورم میشد یه روزی من برم در میان انظار ◾️واویلتا◾️ ▫️بند سوم مضطرب و خونجگرم ببین با شمر و حرمله همسفرم زنانه رقاصه بادف هلهله میکنن داداش دور و برم آزاره من شده تفریح و امان از این چشای هرزه رقیت تا میبینه زجر و تمامه پیکرش میلرزه ◾️واویلتا◾️ ▫️بند چهارم تو مجلس حرومیا بردن منو به زوره تازیونه ها می‌خندیدند به خواهرت یه عده نانجیب پست بی حیا طعنه ها قسمت زینب شد راس تو بین طشت زرین هر بار که چوب به لبهات میخورد لطمه میزد رباب غمگین ◾️واویلتا◾️ ١۴٠٣/٠۴/١١ .👇
. بند اول خداحافظ ای غم ارباب سیاهی و پرچم ارباب خداحافظ ای شب گریه شبای محرم ارباب از الان بهونه میگیرم کی گفته که از غمت سیرم زبونم لال نشه سال بعد نباشم تو روضه ؛ میمیرم آرامشِ جونم من دل نگرونم یعنی شب سوم باز روضه میخونم؟ اشکام به تو هدیه دارایی‌مه گریه امشب یه نگاه کن تو جون رقیه ای تو ضربانم ... حسین جانم حسین جانم بند دوم خداحافظ ای قرار من چراغ شبای تار من نبودیم قرار مون باشه محرم سر مزار من خداحافظ ای حسین جونم ینی باز اسم تو میخونم؟ تو یادت نمیره اشکامو تو یادت نمیره؛ میدونم ای قربونِ اسمت چه محزونه اسمت یه عالم و کرده باز دیوونه اسمت من دیگه نگم ها یادت نره آقا من چشم به راهم تا سالِ دیگه مولا ای تو ضربانم.... حسین جانم حسین جانم ✍ 👇
. ای زیباتـرین ستارۀ من ای مصحف پارۀ پارۀ من ای یار نازنین، بعد از یک اربعین، طفلانت را ببین مولانا یا حسین(3) من یک کربلا غمنامه دارم سر بر خاک قبرت می‌گذارم گویم از کربلا، یا از شام بلا، یا از طشت طلا مولانا یا حسین(3) خون در دیده و آتش به سینه آه از داغ گلهــای مـدینـه کو گل یاس من، باغ احساس من، قبر عباس من مولانا یا حسین(3) ای لب تشنه درخون آرمیده بین دریای اشکم رابه دیده از ره رسیده‌ام، با اشکِ دیده‌ام، دسته‌گل چیده‌‌ام مولانا یا حسین(3) شد سوغات شامم اشک وناله در فقدان زهرای سه ساله شمع کاشانه سوخت،مثل پروانه سوخت،کنج ویرانه سوخت مولانا یا حسین(3) من بودم واشک وسوز وآهم تو درطشت زرکردی نگاهم ای برجانت درود،جرمت آخر چه بود،شد لبهایت کبود مولانا یا حسین(3) بوداشکم به چشم و ناله دردل درگودال و درزندان و محمل بردل چنگم زدند، بر رخ رنگم زدند، بر سر سنگم زدند مولانا یا حسین(3) ☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆ .
. بعد از تو شد ، سهمم آزار : رفتم بین ، کوچه بازار توو زنجیره ، پاهای من : یا اباعبدالله ، آقای من سایت کم شد ، از سر من : رفتی و سوخت ، چادر من بسته شده ، دستای من : یا اباعبدالله ، آقای من یا اباعبدالله آقای من موندم بین ، یه عده پست : پیشونیم با ، سنگا شکست در نمیاد ، صدای من : یا اباعبدالله آقای من به دخترها ، شد جسارت : خلخالاشون ، شده غارت خندیدن به ، اشکای من : یا اباعبدالله ، آقای من یا اباعبدالله آقای من کشتن مارو ، با حرفاشون : با خنده و ، طعنه هاشون غرقه خونه ، چشمای من : یا اباعبدالله ، آقای من دور زینب ، هلهله شد : خواهرت بی ، حوصله شد بی درمونه ، دردای من : یا اباعبدالله آقای من یا اباعبدالله آقای من یک عده با ، سنگ اومدن : بی رحمانه ، مارو زدن زخمی شده اعضای من ، یا اباعبدالله آقای من می رقصیدند ، روبه رومون : میخندیدن ، به حالمون گفتم فقط ، ای وای من : یا اباعبدالله آقای من یا اباعبدالله آقای من 🎤 ✍ 👇
. رفتی و من ، موندم تنها موندم بین ، نامحرم ها با داغه تو ، پیرم کردن از زندگی ، سیرم کردن بسته س دستای زینبت زخمیه پای زینبت غارت شد اهل حرمت پیش چشمای زینبت ای وای ای وای حسین من رفتم بین ، کوچه بازار دادن مارو ، خیلی آزار پیش چشمم ، می خندیدن دور زینب ، می رقصیدن جنجالی شد دور و برم خاکی شد چادر سرم از روو نیزه دیدی حسین آواره شد اهل حرم ای وای ای وای حسین من توو زنجیره ، دست و پامون دادن زجرم ، باحرفاشون از روو نیزه ، دیدی داداش دورم کردن ، جمع اوباش ای وای از غصه های شام دیدی رفتم توو ازدهام کاری کن واسه خواهرت دارم میرم بزم حرام ای وای ای وای حسین من ✍ 👇
🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم 🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... 🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل 🔸مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل 🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 🔺مگه یادم میره شری که شمر،اینجا بپا کرد 🔺مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد 🔺مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد ♻️مگه یادم میره مُردم سَره کوچه و بازار ♻️مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار ♻️مگه یادم میره خون بود روی چِشِ علمدار 🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم 🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم 🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم 🔸مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی 🔸مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی 🔸مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی .... 😭مارو وارد بزم شراب کردن 😭یه عده نامحرم چش چرون 😭یه عده بی حیای مست 😭از یه طرف،زینب وارد مجلس 😭رباب وارد بزم شراب کردن 😭چوب خیزران،تشت طلا،جام شراب 😭😭😭😭😭😭
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ میلادی: Saturday - 03 August 2024 قمری: السبت، 28 محرم 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹وفات حذیفه بن یمان رحمة الله علیه 🔹تبعید امام جواد علیه السلام از مدینه به بغداد، 200÷ه-ق 🔹ورود کاروان اسراء به بعلبک، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️22 روز تا اربعین حسینی ▪️30 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام ▪️32 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️37 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام