#قسمت_ پایانی #فرازهایی از زیارت ناحیه مقدسه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ،*سلام براون دندونهای چوب خیزران خورده* أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِیَةِ فِى الْفَلَواتِ،* سلامبر اون بدنهای برهنه ایی کهگرگهای تجاوزگر، چرا توناحیه مقدسه میگه گرگهای تجاوزگر چرا نمیگه سگ، روباه؟؟گرگ خاصیتش این جوریه وقتی می خواد حمله کنه دسته جمعی حمله می کنه..
گفت یادم نمیره چه جور دوره ات کردند یکی بدنت رو می کشید، یکی لباست رو می کشید،یکی دستت رو می کشی،یکی هی میخواست این سر رو یه جوری جداکنه یا اباعبدالله...*
کسی نیست شبا چیزی بندازه روت
لباست رو بردند سر آبروت
هنوز خون تازه میاد از گلوت
لباست رو بردند سر آبروت
بی آبرو شه..
لباس کهنه اتو کجا میخواد بپوشه
حیا نداره ..
که لااقل عبات رو روتنت بندازه
هلهله می کرد
پیرهنت رو می بُرد و بازم گِله می کرد
نیازی به تشییع جنازه نبود
نیازی به نعل های تازه نبود
میومد صدات اما واضح نبود
گلایه دارم..
نشد تنت رو زیر این سایه بذارم
غمِ حسینم
بًده صدات کنم جلوی همه حسینم
انگار اومد..
خنجری که سرت رو از پیکرت ربود
اونی که سر، از تنت بُرید
فکری به حالِ دل زینب نکرده بود
*نشست زانو زد تو گودال..*
رگاتو می بوسم گلوتو می بوسم
رگاتو می بوسم رگاتو می بوسم
تو رو خدا دست و پا نزن
نذار که ببینه اینقده مادر و صدا نزن
*به امام صادق گفتند چرا اینقدر برای روضه گودال جدتون ناله می زنید مگه چیکارکردند؟ فرمود: شما نمی دونید جد ما هنوز تو گودال داشت حرف می زد. هنوز تکلم می کرد .جد ما هی می خواست بلندشه رو پا بایسته هی نامرد لگد می زد. نیا زینب نیا زینب....تا میخواست زانو بلند کنه دوباره از سمت چپ یه نفر لگد می انداخت..*
لبای خشکت منو صدا کرد
داشتی بامن حرف می زدی
سر رو جدا کرد، سررو جدا کرد
«حسین جانم..»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_عاشورا
#سید_مهدی_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•داری میری ...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
داری میری نفس زینب میره
داری میری دلم از دنیا سیره
نفس زینب پا به پاتم
هرجه باشی هر جا باشم
با تو هستم تا نفس هست ای داداشم
توی دریای نیزه، زیر بارون تیری
ولی غرقِ خدایی داداشم داداشم
مثل ذات خداوند همیشه موندگاری
آره بی انتهایی داداشم داداشم..
آه ! دلم همش باهاته اسیر
آه ! اسیر اون چشاته
آه ! ساکن کربلاته
آه ! ماه منی همیشه
«حسینِ من ،حسینِ من.. عزیزم! »
ای روح من! از جدایی دلگیرم
نفسِ زینب بعد عمری
تو میمونی من میرم نفسِ زینب
آه !از این دل، خون خونه
جسمم میره اما روحم تو میدونه
تو هر جا باشی ای جان یه جوری میدرخشی که ماتِ تو شده عشق داداشم داداشم
تا حتی روی خاکم بزرگ و باشکوهی
خود عشقی خود عشق داداشم
آه! امید روزگارم ،خزون شده بهره
چه جور تنهات بزارم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_عاشورا
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•واویلا به کربلا...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
واویلا، واویلا به کربلا
خشم نگاه می کند
تیغ نگاه می کند
حسین نگاه می کند
به لشگر و به سمت خیمه ها
به لشگر و به سمت آسمان
به لشگر و به سمت علقمه
به لشگر و به سپاه دشمنان
«یوما یوما أنا المظلوم ...»
تیر نگاه می کند
تیغ نگاه می کند
نیزه نگاه می کند
به دیده ی حسین ابن علی
به چهره ی حسین ابن علی
به پهلوی حسین ابن علی
به سینه ی حسین ابن علی
«یوما، یوما أنا المظلوم ..»
خیمه ی عشق سوخته
چهرهی عشق سوخته
نیزه ی عشق سوخته
کجایی ای رسول دو سرا
کجایی ای علی مرتضی
کجایی ای امام مجتبي
کجایی ای حسینِ خون خدا
«یوما، یوما أنا المظلوم ..»
هر که دارد هوسِ کرب و بلا
چه کربلا چه پر بلا رأس حسین به نیزه ها
«حسین...حسین»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_عاشورا
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•افتادم تو قتلگاه....
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
افتادم تو قتلگاه یوما، یوما، یوما
موندم زیر دست و پا یوما، یوما، یوما
حال و روزم رو نگاه ،یوما، یوما، یوما
کجایی؟ ببینی تو مقتل حسینت غریبه
عزیزِ بوتراب روی خاکها خَدُّ التَریبه
«یوما أنا المظلوم، یوما أنا المظلوم»
گیر افتادم به خدا یوما، یوما، یوما
تیر میاد هی بی هوا یوما، یوما،یوما
با سنگ و چوب وعصا یوما،یوما،یوما
دور مو گرفتن یه عدّه لا اوبالی ومست
قراره سر من بینشون بچرخه دست به دست
«یوما انا المظلوم، یوما انا المظلوم»
اومد شمر بی حیا ،یوما، یوما، یوما
مادر جان جلو نیا ،یوما، یوما ،یوما
نگاه نکن تو رو خدا یوما، یوما، یوما
برو که موقع سر بریدن من الانه
لباسی که دوختی، تکّه هاش تو دست سنانه
«یوما انا المظلوم، یوما انا المظلوم»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_عاشورا
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•چشمای توعه...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چشمای توعه نفس من و دنیای من
ای داداش خودتو بذار یه لحظه جای من
دلشوره داره میکشه من و مولای من
ای داداش! این دنیا بی چشمات شبیه زندونه
امشب از دلتنگیت چشمای ترم هی بارونه
هر لحظه دلشوره داره جونمو میسوزونه
«ای داداش ای داداش دلتنگم پیشم باش»
ای خواهر نفسِ منم تویی و چشماته
مهربون همیشه دل حسینت باهاته
قلبِ من دلواپسِ غصه های فرداته
زینبم! میدونی حرفهات و تو چشمات میخونم
مثلِ تو دلتنگِ، آغوش و بوی مادر جونم
میدونی که تشنه ست این خاک و صحرا به خونم
عمرم ای مهربون زندگیم خواهر جون
دستاتو میبوسم من جای مادر جون
*اینقدر دوتایی دلشون برای مادر تنگ شد آدم هر چی هم سنش بره بالا مادر براش مادره چه برسه مادر سادات.. دوتایی تو خیمه گریه میکردن یه دفعه گفت: زینب! اون امانتی مادرم رو بهم بده. زینب یادش اومد،مادر نشوند کفنها رو بهش نشون داد. تموم شد، گفت: خدا رو شکر داغ حسین رو نمیبینم.. گفت: نه! زینبم کفن حسین فرق داره با همین دست شکستهٔ خودم دوختم.. یه دفعه یه کهنه پیراهن زبر، بی ارزش گذاشت جلو زینب، اینم کفن حسینته..کفن حسینت با همه کفنا فرق داره.... *
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_عاشورا
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•آه یا زینب!...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*گفت داداش از اصحابت مطمئنی یا نه؟ کی! بعد از اینکه خاموش کرد روشنائی ها روخیلی ها رفتن خواص موندن..هلال ابن نافع داشت از پشت خیمه ی ابی عبدالله رد میشد این صحبت رو شنید رفت پیش حبیب ابن مظاهر گفت: نشستی اینجا دلِ دختر مرتضی علی از ما قرص نیست، بلند شو بریم باید دلش رو قرص کنیم باید سر سلامتی بدیم کربلا امشب پر از این ارزشهای والای انسانیه، پر از عشقه کربلا امشب، پر از حماسه، پر از عشق پراز عبادته پر از هر چی که غایت یک انسانه...*
*همه اومدن جلو خانم زینب جلو خیمه، حبیب ابن مظاهر خیلی مَحرم بود صدا زد.. خانم جانم! بخدا اگه فردا هزار بار کشته بشیم پای حسینت وا می ایستیم خانم پشت خیمه گریه می کرد، براشون دعا کرد خیر ببینی.. حسینم غریبه، حسینم بی کس مادر نداره ...*
*میدونید کی دفعه ی اول گفته آه یا زینب؟
این کلام اولین بار توسط حبیب ابن مظاهر گفته شد...گفت خانم جان ما همهپای حسینت وایمیستیم..اما یه لحظه سکوت کرد..اما امان بعد از حسین صدا زد آه یا زینب !*
*روز عاشورا همه رفتن نوبت حسینه، اومد وداع کنه همه زن و بچه ها ریختن بیرون چه خبری شده اونجا؟یه لحظه گفت زینب این زن و بچه ها رو از من جدا کن. مادرم داره صدا میزنه.. باید برم زینیم. زن وبچه ها رو جدا کرد اومد پشت خیمه دید نفسای خواهرش داره بند میاد..قلب خواهرش داره از ضربان میوفته دست گذاشت رو قلب زینب، زینبم صبور باش زینبم آروم باش من و تو نماز شبت دعا کن...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_عاشورا
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ز راه دور میدیدم...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ابی عبدالله راه افتاد هنوز چند قدم نرفته بود غرق در خداست داره میره سمت میدان خانم زینب دوید دنبالش..مهلاً مهلا..دید واینمیسته..گفت الان یه اسمی میارم یا بن الزهرا تا اسم مادرش اومد ایستاد پشت سرش رو نگاه کرد چه کنم زینب؟اومد دم اسب گفت: داداش پیاده شو مادرم وصیت کرده یادم رفت. از اسب پیاده شد. گفت: مادرم وصیت کرده، دستهاش رو حلقه کرد دور گردنِ داداش،داداش! سرت رو بیار بالا محاسن ابی عبدالله اومد رو سر زینب شروع کرد هی گلو رو بوسیدن...قربون گلوت برم عزیزم!
سوار بر اسب شد دوباره راه افتاد اما دید ذوالجناح قدم از قدم بر نمی داره.. ابی عبدالله پایین رو نگاه کرد دید محکم با همه وجودش پای اسب رو گرفته.. بابا یه بار دیگه بغلم کن، من میدونم دارم یتیم میشم ..چی کشیده ابی عبدالله. از اسب پیاده شد دخترش رو بغل کرد.
گفت: بابا! من خیلی دیدم عمه صورتت رو میبوسه، من خیلی دیدم پیشونیتو میبوسه،من خیلی دیدم دستت رو میبوسه، من دخترم حواس جمعم.. خیلی حواسم به بابامه. من تا حالا ندیدم عمه گلوت رو ببوسه یکی به من بگه چه خبره؟ ..*
ز راه دور میدیدم گلویت عمه میبوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر حنجر خود را
«حسین...آه حسین...»
*حسین راه افتاد...*
غریب و دلشکسته، کجا میری؟
با این نگاه خسته، کجا میری؟
غمِ تو دلم نشسته، کجا میری؟
راه گلوم و بسته، کجا میری؟
از همه مایوسم گلوی تو رو می بوسم
مرو عزیزم، عزیزم! زنده نمی مونم
با این حالِ پریشونم، نرو عزیزم
عزیزم نرو ،نرو،نرو
به خاطر دلم نرو، جدایی سخته
نرو نرو..تموم حاصلم نرو
به لب رسیده جونم، کجا میری ؟
بذار پیشت بمونم، کجا میری؟
یاور مهربونم، کجا میری؟
غصه هاتو میدونم، کجا میری؟
اینجا پُره از درده، پُره مرد های نامرده
نرو عزیزم ،عزیزم بعد تو و عباس
حال و روز حرم غوغاست مرو عزیزم
نرو نرو بخاطر دلم نرو جدائی سخته نرو
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#شب_عاشورا
#سید_امیر_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•خداوندی که لیلای حسین است..
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
السلام علیک یا بقیه الله ..
خداوندی که لیلای حسین است
خودش هرجوره شیدای حسین است
زگریه پاک کردم چشم خود را
چرا آخه به روی چشم من جای حسین است
اگر هرشب به هیئت می روم من
دلیل آن به فرمای حسین است
به جای خوب ها من را سوا کرد
خدایی عشق معنای حسین است
ملالی نیست دنیا دوستم من
اگر دنیام دنیای حسین است
گناه از شهر رفت و نور آمد
خدا رو شکر غوغای حسین است
چرا بیمارها نومید باشند
امید ما مداوای حسین است
حسین جان حسین جان
خوشم با آفتاب کربلایش
گلستان بین صحرای حسین است
برات اربعینم را بگیرید
آخه علاج کار امضای حسین است
شب آخر است امشب شب آخر من و تو
چه قیامتیست اینجا شده محشرِ من و تو
برویم در بیابان بکَنیم هرچه خار است
نگران بچه ها شد دلِ مضطرِ من و تو
تو ببین رباب و لیلا همه عزم جنگ کردند
صفِ این زنانِ بی کسشده لشکرِ من و تو
علی اکبر امشب آمد پی دست بوسی من
به عبا رسیده فردا تنِ اکبرِ من و تو
تو نگو زِ غارتِ من که نگویم از لباست
به خدا که قلبِ زهرا زده پرپر من و تو
*داره شمشیرش رو تیز میکنه .. همینطور که داشت شمیشیر تیز میکرد صدا میزد یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ .. یه وقت دید پرئۀ خیمه باز شد خواهرش سراسیمه دامنکشان خودش رو رسوند به ابی عبدالله .. حسین جان مگه میخوان فردا تو رو بکشن ؟!! .. عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة هست .. هنوز باور نمیکنه .. تو رو میخوان بکشن ..؟! بعد حضرت شرح داد دونه ذونه جدم کجا رفت ؟ بابام علی کجا رفت .. دونه دونه گفت یه وقت فرمود اگه فردا من مرغ قنطاره باشم بالاترین نقطۀ این سرزمینم برم منو میگیرن و میکشن .. روایت داره چنان با سیلی به صورتش زد غش کرد افتاد .. دستاش رو گرفت یکی یکی بوسید گفت من از تو خواهشی دارم میشه فردا به این لشکر بگی به جای تو سر از تن من جدا کنن .. من طاقت ندارم ..
تو نگو زِ غارتِ من که نگویم از لباست
به خدا که قلبِ زهرا زده پرپر من و تو
طرفی به تازیانه طرفی به تیغ و نیزه
همه میزنن زخمی روی پیکرِ من و تو
هلال ابن نافع میگه دیدم حضرت از خیمه اومد بیرون دورِ خیمه و یکم فاصله دار از خیمه ها رفت .. میگه ترسیدم دست به شمشیر آهسته مواظب بودم نامردیاز پشت نزنه حضرت رو دیدم هی میشینه رو زمین پا میشه .. یه وقت صدا زد کیه دنبالِ من؟.. زود صدا زدم غلامت هلال ابن نافع ترسیدم به شما زخمی بزنن محافظت وار اومدم دنبالِ شما .. آقاجان چه کار میکنی تو این بیابان؟ فرمود فردا شب بچه های من آواره میشن .. دارم دونه دونه خارهارو جمع میکنم ..
ــــــــــــــــــ
خورشیدِ صبح فردا بالا نیاید ای کاش
وقت جدایی از هم، بر ما نیاید ای کاش
یک لحظه هم نباشی در دردسر میافتم
دلشوره ام زیاد است، فردا نیاید ای کاش
بگذار تا بمانم خیره به چشم نازت
قرآن بخوان برایم با صوتِ دلنوازت
گفتی که در نمازم باشم به یادت اما
خیلی مرا دعا کن امشب سرِ نمازت
کرده غمت دلم را هر لحظه سخت تهدید
خیلی دلم سر شب با گریه هات لرزید
طاقت نداشتم خب، آتش به سینه ام زد
خاری که پشت خیمه، دست تو را خراشید
ای وای اگر بسوزی، در التهاب باشی
لب تشنه باشی اما محروم از آب باشی
خواهر بمیرد اما این صحنه را نبیند
از درد زخم هایت در پیچ و تاب باشی
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
|⇦•نمیشه باورم که وقت..
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نمیشه باورم؛ که وقتِ رفتنه…
تمومِ این سفر، بارش رو شونه ی منه
کجا می خوای بری؟ چرا منو نمیبری؟
حسین! این دمِ آخری؛ چقدر شبیه مادری
*مادرم رفت دلم به تو گرم بود داداش. بابام رو با فرق شکافته آوردن چشمم به تو بود داداش.. برادرم حسن از دست رفت همه تگیهگاهم تو بودی داداش..*
باید جوابتو با نفسم بدم
بدون من نرو تو رو به کی قسم بدم
قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم
حسین! هر چی که پیش اومد
باید کنار هم باشیم
داداش! کجا میخوای بری؟ چرا منو نمی بری
حسین! این دم آخری چقدر شبیه مادری
من روی خاک و تو سوار مرکبی
من توی قلبِ تو اما، تو چشم زینبی
آهسته تر برو بزار منم باهات بیام
حسین! دیگه نمیکشه پاهام
که پا به پا به بیام
*رسید به برادر، دو نفری با هم وداع کرد «مَهلاً مَهلا، یَابنَ الزَهرا» کار خودش رو کرد، بذار وصیت مادرم رو عمل کنم، زیر گلوت رو ببوسم. شاید زینب داره می بینه..*
دل نگرونه خواهرت باش
به فکر اشک دخترت باش
فردا بلا سرت میارن داداش
خیلی مراقب سرت باش
باشه برو ولی زینب فدا بشه
راضی نشو روی تنت برو بیا بشه
تنهای بی سپاه، مظلوم بی گناه
جلوی مادر دست و پا نزن تو قتلگاه
*هرجوری بود و به هرکیفیتی بود باخواهر وداع کرد..حالا دیگه میخواد بره اما نوشتن توهمه ی وداعهای ابی عبدالله این وداع آخر صدای گریه ی حسین رو بلند کرد... دختر دارا میدونن وقتی بخواب بری سفر دخترا تو شلوغی اصلاً جلو نمیان.. سکینه خاتون هم گذاشت همه ی مخدَّرات اومدن، امکلثوم آمد، زنها آمدن، عمه اش زینب آمد وداع کرد.. گذاشت همه خداحافظی ها رو کردن اون لحظه ی آخر ابی عبدالله دید ذوالجناح حرکت نمیکنه دید این خانم دستای اسب روگرفته نمیذاره حرکت کنه..بابا بیا پایین باهات کار دارم. همچین که بابا از اسب اومد پایین یه نگاه کرد گفت"اِسْتَسْلَمُتَ لِلْمَوْت؟" آیا داری به سمت مرگمیری؟
یه حرفی زد جیگر حسین رو کباب کرد. گفت بابا! ما رو وسط این نامحرما تنها میذاری "رُدَّنا إِلی حَرم جَدِّنا "ما رو برگردون بابا....
حسینه کوه عاطفه است چه جوری به سکینه بگه نمیتونم. بغلش کرد. صدا زد: سکینه جان! اینقدر بابا رو آتیش نزن، اینقدر جیگرم رو کباب نکن. یه جوری بغلش کرد دختر همه چی رو فهمید. ابی عبدالله یه حرفی هم آروم آروم بهش زد گفت: سکینه جان یه توصیه بهت می کنم..صدا زد دخترم چند ساعت دیگه به عمه ات خیلی سخت میگذره، ازت میخوام عمه ات رو تنها نذاری . اگه عمه ات اومد تو گودال باهاش بیا ..تنهایی براش سخته..
به حرف باباش عمل کرد عمه اش رو تنها نذاشت یه ساعتی اومد تو گودال یه نگاه کرد دید عمه اش داره دنبال یه بدن می گرده.. چه جوری یه بدن روشناسایی می کنن؟ برا شناسایی بدن چی لازمه؟ یا سر میخواد یا صورت میخواد یا پیراهن میخواد یا انگشتر میخواد..اگه صورت نباشه اگه پیراهن نباشه اگه انگشتر نباشه یه علامت دیگه هم هست که بشناسی، از کجا؟ از حجم بدن..حجم بدن رو ببینن میشناسن..اما کدوم حجم بدن؟! ده تا اسب سه بار رو بدنش رفتن یه بار روی سینه اش، یه بار روی پهلوش، یه بار روی کمرش... ای حسین....
دید عمه اش یه بدن رو بغل کرده" اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ" خدایا این قربانی اندک رو از ما قبول کن. سکینه دوید گفت عمه صبر کن. این بابای منه؟! خودش رو روی بدن بابا انداخت.. زینب تو گودالِ، شمر هم اومده توی گودال، سکینه هم تو گودالِ، یکی لگد میزنه یکی بچه رو میکِشه.. چادر رو میکِشه..حسین...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
.
|⇦•به باد گفتم ...
#روضه #امام_حسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمحمود کریمی
●━━━━━━───────
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند
ببین دل زاره زینب نگاه و اصرار زینب
تو راهی از خیمه شدی و
من از قفا مرو! کجا ؟امیر و سالار زینب
سایه روی سرم چه کنم
با آتیشه جیگرم چه کنم
یه زن تنها با حرم چه کنم
سپردی ام به که رفتی
به دلقکان و کنیزان
حسین! به من خستهٔ غم زده رحمی
به دل جون به لب اومده رحمی
نرو نرو یه نگاه به حرم کن به حرم رحمی
دم غروب خورشیده چه بوی سیبی پیچیده
وصیت مادرمونه که زینبت داری میری زیر گلوتو بوسیده
*یه وقتی صدا زد یا هانی بن عروه! یا مسلم بن عقیل!یا حبیب! یا مسلم بن عوسجه! چرا جواب منو نمیدید؟این بدنا شروع کردن به تکون خوردن با بال بال زدنشون گفتن لبیک یا حسین..*
چقده زخمی شده بدنت
جونی نمونده دیگه به تنت
زینب و کشته کهنه پیروهنت
*اصلاً هفده،هجده مَحرم داشتم همینطوری بود عمه سادات. همه که جمع میشدن میایستادن عمه جان بیان یهو مثلاً حضرت علی اکبر وارد میشدن میگفتن عمه جان تشریف آوردن. همه عزیزاشو در آغوش میگرفت الان ببین کار به کجا رسیده..*
تو دل من غم عالمه رحمی حسین
دور و بر ما نا محرمِ رحمی
تو رو به چادر خاکی زهرا مادرم رحمی
ببین که پا لرزونه ببین که دستام بی جونه
بیا بریم خیمه ببینی داره تو خواب با ترس و لرز رقیه روضه میخونه
بذار بخوابه شاید نبینه که تن تو به روی زمینه
یکی با خنجر رو سینه ات میشینه
به مادر دم گهواره رحمی
به گوشای پره گوشواره رحمی
میزنه حرمله خنده به اشکات نداره رحمی
هنگامهٔ غم شد
تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد
هی کم و کم..
از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد
یک نیزه به شانه
آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد
پاشیده تن او
تقطیع شده بند به بند بدن او
عمامه و انگشتری و پیراهن او
لب پاره شد انگار با پا زده نیزه لگدی
لب تشنه و خسته شمشیر چنان خورده
که اعضاش شکسته
زیر سم مرکب دندان و سر و سینه و ابرو شکسته
شمر است که با چکمه روی سینه نشست
گوشهای عدهای کمان در دست روی اعضا شرط میبنندند
فریاد کشیده از روی بلندی به روی سینه پریده
ده ضربه زده است و مانده است دو ضربه که به حنجر نرسیده
با خنجر کندش رگهای گلو را نبریده که دریده
*کجا؟جلو چشم مادرش صدای مادر داره میاد «بنی..»پسرم! جیگرم!حسینم! حسین غریب آقا غریب آقا... زینب دست رو سر گذاشت هی صدا میزد وا محمدا.. وا علیا.. اما یه ناله اش دل اهل عرش و سوزاند واماه...*
ای مونس شکسته دلا حال ما ببین
ما را غریب و بیکس و بی آشنا ببین
* این ساعت ساعتهایی که هوای کربلا قیرگون شد تا زینب اومد برسه..*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
*ای وای.. از کنار حسین با تازیانه کنار کشوندنش.. ای وای حسین وای حسین هلال میگه دلم سوخت سپرم آب کردم ببرم براش دیدم شمر از گودال بیرون اومد داره خنجرشو پاک میکنه.کجا میری؟ برم آب بهش برسونم پسر پیغمبره.. زحمت نکش سیرابش کردم.. چطور؟ عباشو کنار زد دیدم سر ...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_شب_جمعه
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•هر که با خاک درت...
#روضه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج سید ناصر کهربائی
●━━━━━━───────
هر که با خاک درت کام لبش بردارد
از همان کودکی اش چشم به کوثر دارد
اولین آرزویم هست هم آنی باشم
که به لب نام تو تا لحظه ی آخر دارد
چند صد حج پیاده است ثواب آنکه
قصد پابوسی شش گوش تو در سر دارد
*به خودت ببال نوکر ابی عبدالله گریهکن اربابی..*
پادشاهان همه مبهوت مقامت گویند
این چه شاهی است مگر، این همه نوکر دارد
آقا جان !
تکیه بر نیزه ی غربت زدی و فرمودی:
چشم غارت به حرم این همه لشگر دارد
خواهرش گفت سرش را سر نیزه نزنید
آخ کاین هلال سر نی آمده دختر دارد
صدا زد ای عدو کی طبع من پا میدهد
دختر و سیلی چه معنا میدهد
هر چه میخواهی بزن اما چرا
نعل اسبت بوی بابا میدهد
#امام_زمان
*امشب همراه اون آقایی اشک بریزید رفقا که فرمود: یا جداه زمانه من رو به تاخیر انداخت نبودم کربلا جانم رو فدا کنم.حالا روز و شب گریه میکنم اگه اشک چشمم خشک بشه خون گریه میکنم. امشب بیا مرهم به چشمهای نازنین امام زمانت بزار با این اشک ناله..یا جداه فراموش نمیکنم اون لحظه ای که اسب بی صاحبت سمت خیمه ها اومد. بی بی ها و بچه ها دور ذوالجناح رو گرفتن.یکی صدا زد ای اسب بابا م رو کجا بردی؟ یکی صدا زد ای اسب بابام و چه کردی؟ یه وقت یه دختر سه چهار ساله ای این بچه ها رو کنار زد اومد کنار ذوالجناح دست در گردن این حیوان انداخت صدا زد.."یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً" اسب بابا به من بگو به بابام آب دادن یا با لب تشنه کشتن؟ دیگه این حیوان نتونست طاقت بیاره. ارباب مقاتل نوشتن...اومد پشت خیمه هی سرش رو به زمین میکوبید این طور نوشتن با اشاره سر فهماند بی بی ها سمت قتلگاه حرکت کنید.خدا میدونه به دل عمه ما چی گذشت روی تل زینبیه ...*
*صدا زد حسین جان..*
بگو چکار کنم آب را صدا نزنی
بگو چکار کنم تا که دست و پا نزنی
بگو چکار کنم تا تو را خلاص کنم
به شمر رو بزنم یا که التماس کنم
«نذر فرج ناله بزن یا حسین..»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_سید_ناصر_کهربائی
#روضه_شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•دَمِ غروب، شده بخوای...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام ویژۀ شب جمعه به نَفسِ کربلایی حسین طاهری •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
دَمِ غروب، شده بخوای، با خاطرات، گریه کنی؟
یه گوشه ای، بشینی تو، تنهایی هات، گریه کنی؟
یا یکی از، کرب و بلا، بگه برات، گریه کنی؟
دلتنگی یعنی یه سکوتِ سرد
یه بغضِ تلخِ بی صدا
یعنی به روت نیاری که
هنوز نرفتی کربلا
یعنی نشد تو زائرا
این دفعه هم حساب بشی
باید که آبروت بره
پیشِ همه خراب بشی
رفیق؛ همینِ روزگار
نشد؛ بیام حتی یه بار
اگه؛ طلبیدن تو رو
برام؛ تربتشُ بیار
«حسین! آقام آقام آقام...»
شده دلت، بگیره تا، که به یه جا، خیره بشی؟
تو جا نماز، به تربتِ، کرب و بلا، خیره بشی؟
چند دقیقه، به عکسایِ، گنبد طلا، خیره بشی؟
رسوایی یعنی تویِ نوکرا
منم که بی لیاقتم
بازم شبیهِ هر دفعه
آقا نکرده دعوتم
چند سال که تو نوبتم
اما نمی شه قسمتم
تلخِ عجب حکایتم
تو حسرتِ زیارتم
رفیق؛ قسمت ما که نیست
بازم؛ واسه ما جا که نیست
حرم ؛خوبا رو راه میدن
حرم؛ جای بدا که نیست
«حسین! آقام آقام آقام...»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
#اربعین
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net